گوستاوو پترو فقط نمی خواهد کشور خود را متحول کند. او می خواهد دنیا را تغییر دهد. رهبر جدید کلمبیا، که در اوت گذشته به قدرت رسید، آنچه را که کشورش می نامد هدف قرار داده است.اقتصاد مرگ" این به معنای دور شدن از نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ و مواد مخدر به سمت فعالیت های اقتصادی پایدارتر است. با توجه به اینکه نفت و زغال سنگ تشکیل می دهند نیمی از صادرات کشورش - و کلمبیا در جهان است تولید کننده پیشرو کوکائین - این آسان نخواهد بود.
با این حال، اگر کلمبیا چنین محوری را انجام دهد، به سایر کشورهایی که به طور مشابه به چنین مواد قدرتمندی معتاد هستند - از جمله ایالات متحده - ثابت می کند که تغییر بنیادی ممکن است. با آخرین اخباری که جامعه جهانی خواهد کرد تقریباً به طور قطع کوتاه می آیند از اهداف کاهش کربن برای سال 2030، تلاش راهگشای سم زدایی کلمبیا بیش از هر زمان دیگری ضروری و قابل توجه شده است.
جای تعجب نیست که پترو و فرانسیا مارکز، معاون محیطزیست او، با مقاومت قابل توجهی در برابر برنامههای خود، حتی از درون صفوف خود، مواجه شدهاند. اگرچه آنها بلافاصله به عنوان بخشی از تلاش برای حذف تدریجی صنعت سوخت فسیلی کشور، حفاری جدید نفت و گاز را متوقف کردند. سرمایه گذاری و انرژی وزارتخانه ها، از ترس تأثیر توقف بر اقتصاد، از رد چنین قراردادهای آتی خودداری کردند. دولت همچنین مالیات جدید بزرگی را بر صادرات نفت پیشنهاد کرد، اما به سرعت آن را کاهش دهید در مواجهه با مقاومت گسترده صنعت، از جمله از سوی شرکت نفت دولتی اکوپترول.
چالش بزرگتر ناشی از مشکل بدهی هیولایی است که دولت پترو با آن مواجه است. به طور کامل یک سوم درآمدهای دولت جریان به سمت خدمات رسانی بدهی خارجی کلمبیا به طور مشابه در غل و زنجیر پرداخت های سود سنگین، بسیاری از کشورهای جنوب جهانی مجبور شده اند منابع بیشتری را صرفاً برای پرداخت صورت حساب های بی پایان از بانک های بین المللی استخراج کنند.
با این حال، هر مشکلی که او با آن مواجه است، پترو نشان دهنده چیز جدیدی است. گذشته از همه اینها، چپ آمریکای لاتین مدتهاست که برای تقویت صادرات، تجارت و درآمدهای دولتی طرفدار استخراج بیشتر معادن و حفاری بوده است. رئیس جمهور مکزیک، آندرس مانوئل لوپز اوبرادور (AMLO) معمولاً به دنبال ملی کردن مجدد صنعت نفت برای (بله!) افزایش تولید بوده است. این نیز استراتژی لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا (لولا) در برزیل بوده است، در حالی که دولت پرونیست در آرژانتین بر تلاشی برای افزایش قابل توجهی تمرکز کرده است. افزایش دادن حفاری نفت در دریا پیشرفتگرایی در آمریکای لاتین، مانند بسیاری دیگر از نقاط جهان، مدتهاست که بهطور جداییناپذیری با استخراج مواد خام که برای توزیع ثروت بیشتر بین فقرا طراحی شدهاند، پیوند خورده است، در حالی که شکاف را با شمال ثروتمندتر کاهش میدهد.
متأسفانه، با وجود استراتژیهای رشد مشابهی که توسط دولتهای چپ، راست و مرکزی دنبال میشود، کشورهای منطقه مجموعاً نتوانستهاند به هیچ یک از این اهداف دست یابند. آمریکای لاتین باقی می ماند نابرابرترین منطقه از نظر اقتصادی در این سیاره به جای شروع به رسیدن به شمال، بیش از پیش عقب افتاده است. در سال 1980، سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP) در آن قاره 42 درصد از G7، صنعتی ترین کشورهای جهان بود. تا سال 2022 - با وجود تمام ثروتی که از زمین و دریا خراشیده شده است، وعده های حامیان تجارت آزاد و تلاش های سیاستمداران مترقی که قدرت را به دست آوردند - تولید ناخالص داخلی سرانه منطقه کاهش چشمگیر داشته است به 29 درصد از کشورهای G7.
اکنون، کلمبیا چیزی متفاوت را امتحان می کند. پیروزی انتخاباتی پترو و فرانسیا به عنوان بخشی از یک "موج صورتی" جدید در آمریکای لاتین مورد ستایش قرار گرفت - یا مورد تمسخر قرار گرفت - که گابریل بوریک را در شیلی به قدرت رساند، شیومارا کاسترو را به مقام اول در هندوراس رساند و لولا را به ریاست جمهوری بازگرداند. برزیل
اما با توجه به تلاشهای پترو و فرانسیا، شناسایی ساده آنها با آن موج صورتی گمراهکننده خواهد بود. به هر حال، آنها پارادایم اساسی متفاوتی از توسعه اقتصادی ارائه می دهند، الگویی که بیشتر سبز است تا صورتی.
شاید شما با آن آشنا هستید قانون اول سوراخ ها: اگر خود را در یکی یافتید، حفاری را متوقف کنید. برای دههها، کشورهای آمریکای لاتین سعی کردهاند خود را از فقر بیرون بکشند - حفاری برای نفت، استخراج لیتیوم - اما خود را در گودالی عمیقتر میبینند.
کلمبیا اولین کشوری است که اعلام کرد می خواهد حفاری را متوقف کند. آیا جهان و بهویژه ایالات متحده، اکنون دستی برای بیرون کشیدن آن از حفره اقتصادی خود دراز خواهند کرد؟
موج صورتی که نیست
ممکن است به نظر برسد که چپ در آمریکای لاتین در حال راهپیمایی است، اما نگاهی دقیق تر به نتایج انتخابات اخیر تصویر متفاوتی را نشان می دهد.
در برزیل، ژائیر بولسونارو، رئیس فعلی جناح راست، باید در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته با یک قاطعیت شکست می خورد. از این گذشته، "ترامپ مناطق استوایی" رئیس فاجعه کووید-19 بود که برزیل را ترک کرد. در رتبه دوم جهانی قرار دارد (پس از ایالات متحده) در تعداد مرگ و میر ناشی از آن بیماری همه گیر. او ابتدا روی یک دویده بود پلت فرم مبارزه با فساد، اما دولت او بسیار شلوغ بود اشتباه اقتصادی تا در نهایت آن را ترک کند بولسونارو پشت میله های زندان. و به دور از اطمینان دادن به برزیلی ها مبنی بر اینکه به دموکراسی متعهد است، مکرراً دیکتاتوری نظامی دیرینه این کشور را تمجید کرد، حتی بازگرداندن مراسم بزرگداشت روزی که نیروهای مسلح در سال 1964 به قدرت رسیدند.
نه تنها بولسونارو تقریباً لولا را شکست داد - حاشیه پیروزی کمتر از 2٪ بود - حزب لیبرال او پایگاه قدرت از قبل چشمگیر خود را در کنگره دو مجلسی کشور گسترش داد. و برزیل تنها کشوری در منطقه نبود که راست افراطی به پیروزی نزدیک شد. احزاب راست تقریباً در انتخابات سال گذشته در شیلی و کلمبیا نیز پیروز شدند.
بقیه منطقه هم چیزی شبیه بهشت صورتی نیست. در السالوادور، نایب بوکله پوپولیست دست راستی با گسترش کنترل پوتین بر هر سه شاخه دولت، پوتین را به سمت خود کشیده است. اروگوئه که زمانی منطقه چپ گرایان بود، تغییر کرد به سمت راست در انتخابات 2020، همانطور که اکوادور در سال 2021 انجام داد. و پدرو کاستیلو، پوپولیست چپ، که در آن سال به ریاست جمهوری پرو انتخاب شد، اکنون پس از برکناری اش در پی کودتا، در زندان نشسته است. در همین حال، طبق آخرین نظرسنجی ها، محتمل ترین سیاستمدار جایگزین دولت راستگرای فعلی گواتمالا، زوری ریوس، دختر دیکتاتور افسانه ای ریوس مونت، حتی بیشتر در سمت راست است.
علاوه بر این، سه دولت ظاهراً چپ - کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا - در واقع رژیمهای استبدادی هستند که مخالفان چپ و راست را زندانی کردهاند. دولتهای چپگرای دیگر نیز با لوئیس آرس از بولیوی اخیراً در این مسیر حرکت میکنند دستگیری رقیب اصلی خود و AMLO مکزیک جبران یک نهاد ناظر بر انتخابات
در همین حال، در آرژانتین، رئیس جمهور آلبرتو فرناندز، که رهبری یک ائتلاف پرونیست چپ میانه با رئیس جمهور سابق کریستینا کرشنر را بر عهده دارد، محبوبیت خود را به شدت کاهش داده است. حزب او، در واقع، زمان بزرگی را از دست داد در انتخابات میان دوره ای سال 2021 و 67 درصد آرژانتینی ها اکنون این کار را کرده اند دیدگاه های نامطلوب از او در آستانه انتخابات بعدی در ماه اکتبر.
پرونده آرژانتین یادآور این است که آنچه ممکن است شبیه "موج صورتی" یا "موج ضد صورتی" باشد، فقط خشم علیه مدیران فعلی است. آمریکاییهای لاتین «آدمها را بیرون انداختهاند». 15 مورد از 15 انتخابات گذشته. مانند سایر نقاط جهان، بخش قابل توجهی از رای دهندگان، مقامات رسمی در سراسر هیئت مدیره را مسئول شکست اصلاحات اقتصادی در ارائه رفاه می دانند. پوپولیست های دست راستی نیز از سیاست نفرت استفاده کرده اند مهاجراناز جامعه دگرباش جنسی, زناناز بومیو مردم آفریقایی تبار - با کمک بزرگ شبکههای اجتماعی و رسانههای راستگرا، به صعود خود سرعت بخشند. مانند ایالات متحده، این واکنش سفید، مردانه و همجنسگرا هراسی شروع به ادغام با نارضایتی اقتصادی کرده است که همه جهانی شدن احساس می کنند. پشت سر گذاشت.
این همان چیزی است که نمونه کلمبیا را بسیار ارزشمند می کند: این یک استثنا است، نه یک قاعده. تنها رهبر دیگری که نزدیک می شود گابریل بوریچ در شیلی است. بوریک با انتصاب یک اقلیم شناس به عنوان وزیر محیط زیست خود، متعهد به کاهش انتشار کربن و یافتن آن است. معیشت جدید و پایدار برای کسانی که در "مناطق قربانی" کشور هستند. اما او کمتر متعهد نیست که شیلی را به عنوان صادرکننده پیشرو لیتیوم، یک جزء کلیدی در باتریهای یونی قابل شارژ، قرار دهد، که با این وجود استخراج آن یک امر جدی است. خطرات زیست محیطی و اجتماعی. به هر حال، در آمریکای لاتین، کالاهایی مانند لیتیوم پادشاه هستند. بین سال های 2000 تا 2014، کشورهای آن لذت بردم رونق کالایی که صادرات را افزایش داد و رشد را تحریک کرد (البته برای پر کردن شکاف اقتصادی با شمال ثروتمندتر کافی نبود).
چین که در سال 1 تنها 2000 درصد از صادرات آمریکای لاتین را جذب کرد، اما اکنون تقریبا طول می کشد 15 درصد از آنها منطقه را تشویق به افزایش استخراج کرده است. در حال حاضر، آمریکای جنوبی شریک تجاری پیشرو - و به طور کلی شماره دو برای آمریکای لاتین - چین می خواهد مواد خامی مانند نفت، مس و سویا را برای تغذیه صنایع و مردمش تامین کند. همچنین واردات مواد حیاتی برای محصولات انرژی تجدیدپذیر را افزایش داده است لیتیوم برای باتری و قایق برای پره های توربین بادی
«رگهای باز آمریکای لاتین» نویسنده اروگوئهای ادواردو گالیانو فصیح شرح داده شده است مدتها قبل به طور فزایندهای توسط چین خونریزی میشوند.
همسایه خوب سبز؟
آمریکای لاتین صرفاً تامین کننده مواد خام برای انتقال انرژی چین و شمال جهانی نیست. این در میانه یک گذار خود است. در واقع، در حال حاضر در حال ساخت است چهار برابر ظرفیت خورشیدی بیشتر نسبت به اتحادیه اروپا و ایجاد یک زیرساخت اساسی انرژی جدید که باید 70 درصد میزان برق خورشیدی را برای منطقه افزایش دهد. اضافه کردن ظرفیت بادی و تجدیدپذیر تنظیم شده است افزایش شگفت انگیز 460٪ توسط 2030.
با این حال، بیشتر این ظرفیت در تعداد انگشت شماری از کشورها به رهبری برزیل، کلمبیا و شیلی متمرکز است. تا به امروز، این سه، همراه با مکزیک و پرو، مسئول 97 درصد از ظرفیت خورشیدی اضافه شده هستند. به عبارت دیگر، انتقال انرژی پایدار، منطقه را به یک بلوک پاک در حال رشد و هنوز هم بسیار کثیف تقسیم میکند.
این جایی است که ایالات متحده می تواند وارد شود.
در دهه 1930، دولت پرزیدنت فرانکلین دلانو روزولت از رویکرد جدیدی در آمریکای لاتین رونمایی کرد: سیاست همسایگی خوب. با معکوس کردن یک قرن مداخله ایالات متحده، آن سیاست جدید بر عدم مداخله و عدم مداخله در منطقه تاکید کرد و در عین حال تجارت و گردشگری بیشتر را تشویق کرد. با این حال، هیچ چیز نوع دوستانه ای در مورد آن وجود نداشت. روزولت می خواست آمریکای لاتین را به روی صادرات ایالات متحده باز کند، به منابع حیاتی دسترسی پیدا کند و بعداً حمایت خود را در جنگ جهانی دوم تضمین کند.
امروز، یک چالش متفاوت، ایالات متحده را ایجاب می کند که تسلیحات را قوی تر با همسایگان خود در جنوب پیوند دهد. کشورهای اروپایی برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی متحد می شوند معامله سبز اروپا. واشنگتن باید همین کار را با آمریکای لاتین انجام دهد.
از این گذشته، چین در حال به چالش کشیدن ایالات متحده برای برتری اقتصادی در حیاط خلوت خود است، در حالی که تجارت را در آنجا با سرعتی خیره کننده گسترش می دهد. ارسال کرد میلیاردها دلار در کمک و وام به منطقه در اوج همه گیری کووید و مستقیم سرمایه گذاری کرد به اندازه سرمایه ای که در اتحادیه اروپا دارد.
واشنگتن برای به خدمت گرفتن آمریکاییهای لاتین در یک مبارزه مشترک - یا حتی برای حفظ ارتباط حداقلی - باید چیز متفاوتی ارائه دهد. تاکنون، اقدامات دولت بایدن به طرز ناامیدکننده ای متواضعانه بوده است. درست است، این کشور 2.4 میلیارد دلار کمک برای منطقه در سال 2023 درخواست کرده است بیشترین در یک دهه. با این حال، آن را با 3.3 میلیارد دلار کمک نظامی سالانه ای که ایالات متحده به تنهایی یا به اسرائیل ارسال می کند، مقایسه کنید کمک 75 میلیارد دلاری سال گذشته به اوکراین اعزام شد.
زمان آن فرا رسیده است که دولت بایدن یک سیاست همسایگی خوب سبز را با هدف تبدیل کلمبیا به قاعده و نه استثناء معرفی کند. آمریکای لاتین به عنوان یک کل نیاز به انتقال از سوخت های فسیلی دارد و ایالات متحده می تواند با حمایت از یک صندوق زیرساخت سبز منطقه ای این روند را تسریع بخشد. آن را ابتکار جاده سبز (برخلاف طرح کمربند و جاده چین) بنامید.
تاکنون دولت وعده هایی داده است. آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه متعهد سال گذشته که ایالات متحده به منطقه کمک خواهد کرد تا به "رشد با عدالت" دست یابد. بر اساس گزارش اخیر، انتقال انرژی پایدار در آمریکای لاتین می تواند ایجاد بیش از 10٪ مشاغل بیشتر تا سال 2030، تبدیل سخنان بلینکن به واقعیت. اداره نیز قول داده است که در قراردادهای تجاری آتی مفاد وجود ندارد - که در اکثر قراردادهای فعلی وجود دارد - که به شرکتها اجازه میدهد از دولتها به خاطر مقرراتی که بر درآمد آنها تأثیر میگذارد شکایت کنند. در همین حال، یک بانک مهم در سطح منطقه است شروع به حمایت پروژه های زیرساخت سبز بیشتر
اما همه اینها در بهترین حالت نیم مرحله هستند. اگر دولت بایدن واقعاً میخواست تغییری ایجاد کند، یک بانک سبز ایجاد میکرد تا به تأمین مالی انتقال انرژی آمریکای لاتین کمک کند و در عین حال بدهیهایی را که تلاشهایی مانند کلمبیا برای تأمین مالی یک تحول جدی اقتصادی را فلج کرده است، بازسازی میکند - یا بهتر است بگوییم، لغو میکند. . این طرح منطقهای حتی میتواند شامل افراد غیر لیبرالی مانند کوبا، السالوادور، نیکاراگوئه و ونزوئلا باشد. مانند چین، همکاری سبز به توافق بر سر فهرستی از مسائل نیازی ندارد، همانطور که قراردادهای کنترل تسلیحات با اتحاد جماهیر شوروی مستلزم اجماع در مورد حقوق بشر در طول جنگ سرد بود.
این نوع دوستی نیست. همانطور که در دوران روزولت، مرفه تر و محیط زیستlآمریکای لاتین پایدار کمتر احتمال دارد موجی از مهاجران را به ایالات متحده بفرستد و در عین حال بازارهای بیشتری را برای کالاهای آمریکایی ایجاد کند. اوه، و همچنین کاهش بیشتر انتشار کربن در سطح جهان را تضمین می کند تا شاید، فقط شاید، فلوریدا در اقیانوس ناپدید نشود.
کلمبیا کشوری کوچک و فرسوده است که با مشکلات طولانی مواجه است مانند موتور کوچکی که فکر می کند می تواند، فکر می کند می تواند، فکر می کند می تواند…
اما برای حصول اطمینان از اینکه واقعاً می تواند، که چنین انتقالی تاریخی اتفاق خواهد افتاد، به کمک و به زودی نیاز است. این به ویژه با توجه به قانون دوم حفره ها صادق است: حتی وقتی حفاری را متوقف می کنید، هنوز در پایین هستید.
یک فشار قوی از سوی یک همسایه خوب سبز می تواند به کلمبیا - و بقیه ما - کمک کند تا شروع به صعود و صعود به ارتفاعات جدید کنند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا