وحشت سیاست محتاطانه ای تولید نمی کند. وحشت پوپولیست های تحریک آمیز ایجاد می کند. و کارشناسان را به پراکندگی سئوسی تقلیل می دهد.
چگونه رای دهندگان می توانند چنین ... دلهره فروشان را انتخاب کنند؟!
شکست های دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا در سال 2020 و به Jair Bolsonaro در انتخابات برزیل در سال 2022 قرار بود ثابت شود که موج سیاستمداران دست راستی در سراسر جهان اوج گرفته است. برزیلی ها عاقلانه بولسونارو را ممنوع کرد از کاندیداتوری مجدد تا سال 2030.
از سوی دیگر، ترامپ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال آینده در حال بازگشت و پیشروی در نظرسنجی ها است. حتی نگرانکنندهتر، پیروزیهای اخیر خاویر مایلی در آرژانتین و گیرت ویلدرز در هلند نشان میدهد که جهان هنوز به اوج پوپولیسم نرسیده است.
خود را برای سونامی احتمالی بعدی آماده کنید. در سال 2024، انتخابات برگزار خواهد شد در کشورهای 50 و تا 2 میلیارد نفر را درگیر کند. اکونومیستآن را می خواند "بزرگترین سال انتخابات در تاریخ" رای دهندگان در ایالات متحده، روسیه، مکزیک، آفریقای جنوبی، اندونزی و اتحادیه اروپا و سایر کشورها پای صندوق های رای خواهند رفت.
راست افراطی سال 2024 را بزرگترین فرصت خود از دهه 1930 برای فشار دادن به سمت فاشیسم می داند. اگر پیروزی های اخیر مایلی و وایلدرز نشانه ای باشد، آنها فقط دیکسی را سوت نمی زنند.
چیزی متفاوت؟
وقتی در سال 1985 در مسکو روسی می خواندم، همکلاسی هایم از غذا شکایت کردند. این غذای اصلی شما از گوشت و سیب زمینی شوروی بود. صادقانه بگویم که نسبتاً یکنواخت بود، اما پر کننده و فراوان بود.
بعد از تمام شدن ترم، همه با قطار به سمت هلسینکی رفتیم. پس از تحویل گرفتن در هتل، به بازار معروف بندرگاه شهر رفتم تا میوه و سبزیجات تازه ای بخرم که در مسکو کم بود. من برای متقاعد کردن دانش آموزانم برای آمدن با من مشکل داشتم. تعداد زیادی از آنها نمیتوانستند منتظر بمانند تا اولین شام پس از شوروی خود را در مکدونالد بخورند. درست است: بعد از آن همه غذای مسکو با گوشت و سیب زمینی، آنها بلافاصله به طاق طلایی رفتند تا… گوشت و سیب زمینی بخورند.
"اما فرق می کند!" آنها گفتند، بزاق دهان از یک بیگ مک و سیب زمینی سرخ کرده.
رای دهندگان در کشورهای دموکراتیک در سراسر جهان از آنچه در منوی سیاسی وجود دارد خسته شده اند. آنها هستند رد کردن سیاستهای «همان قدیمی، همان قدیمی» جو بایدن، اگرچه اقتصاد ایالات متحده، با همه معیارهای استاندارد، بسیار خوب عمل میکند. آنها هستند ترش کردن در مورد قرارداد سبز اروپا از سوسیالیست ها و سبزها حتی اگر این قاره در خط مقدم رسیدگی به تغییرات آب و هوایی قرار دارد.
رای دهندگان به جای حمایت از نامزدهایی که وعده تغییرات واقعی را می دهند، از پوپولیست های فست فود حمایت می کنند که گزینه هایی را تبلیغ می کنند که حتی ناسالم تر از آنچه در حال حاضر ارائه می شود.
میل به تغییر عمیق مطمئنا قابل درک است. شرایطی که باعث پیروزی جناح راست افراطی شد که در کتاب سال 2021 خود توضیح می دهم درست در سراسر جهان به هیچ وجه تغییر نکرده اند. جهانی شدن اقتصادی، به هر حال، همچنان به نفع عده ی معدودی است و بار بسیاری را بر دوش می کشد. به عنوان ضیاء قریشی می نویسد: در بروکینگز:
در طول چهار دهه گذشته، روند گسترده ای از افزایش نابرابری درآمد در سراسر کشورها وجود داشته است. نابرابری درآمدی در اکثر اقتصادهای پیشرفته و اقتصادهای نوظهور بزرگ که مجموعاً حدود دو سوم جمعیت جهان و 85 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهند، افزایش یافته است. این افزایش به ویژه در ایالات متحده، در میان اقتصادهای پیشرفته، و در چین، هند و روسیه، در میان اقتصادهای بزرگ در حال ظهور، زیاد بوده است.
توجه داشته باشید که راست افراطی دقیقاً در کشورهایی که این نابرابری فزاینده درآمدی را تجربه کردهاند، پیشرفت کردهاند: دونالد ترامپ در ایالات متحده، نارندرا مودی در هند، و ولادیمیر پوتین در روسیه، و همچنین جورجیا ملونی در ایتالیا، ویکتور اوربان در مجارستان، و اکنون گیرت ویلدرز در هلند.
رأی دهندگان از این که چگونه احزاب راست میانه و چپ میانه برای رسیدگی به این نابرابری کم کاری انجام داده اند منزجر شده اند. و آنها نگران هستند که هجوم مهاجران، که تجسم جهانی شدن است، فقط اوضاع را بدتر خواهد کرد (و شواهدی وجود دارد که مهاجران واقعاً اعمال می کنند. فشار نزولی بر دستمزدها).
این ضربه سه گانه ای است که به راست افراطی کمک می کند: افزایش نابرابری اقتصادی، افزایش انزجار از احزاب متعارف و افزایش ترس از مهاجرت. همچنین این طوفان عالی است که گیرت ویلدرز را به نخست وزیر بعدی هلند نزدیک کرده است.
آیا هلندی ها دیوانه شده اند؟
گیرت ویلدرز به مدت دو دهه در صحنه سیاسی هلند حضوری با موهای پلاتینیوم داشته است، عمدتاً به عنوان یک شیطنت در حاشیه. اما در انتخابات ماه جاری، حزب او 37 کرسی در پارلمان به دست آورد که بیشترین تعداد کرسی ها و 20 کرسی بیشتر از انتخابات گذشته بود.
اگر این زمانها عادی بود، ممنوعیت غیررسمی احزاب جریان اصلی اروپا از کار در ائتلاف با راست افراطی پابرجا بود و ویلدرز در بیابان باقی میماند. حزب حاکم سابق به رهبری مارک روته، نخست وزیر مستعفی، در واقع از شراکت با حزب آزادی ویلدرز خودداری کرده است. همچنین، ائتلاف سوسیالیست ها و سبزها به رهبری فرانس تیمرمنز، کمیسر سابق اروپا و حزب راست میانه خلق برای آزادی و دموکراسی نیز وجود دارد.
فقط حزب میانهروی قرارداد اجتماعی جدید و برخی احزاب جزئی برای جلب نظر در دسترس هستند. اما ایجاد ائتلافی از میان این عناصر نامتجانس آسان نخواهد بود. در واقع، اولین مذاکره کننده ای که به نمایندگی از ویلدرز اقدام به ساخت این سوسیس کرد، در در پی اتهامات او در شغل قبلی خود به عنوان مدیر هلدینگ اوترخت درگیر رشوه و کلاهبرداری بود.
با این حال، نقطه گیر واقعی، خود ویلدرز و پیشنهادهای سیاسی وحشیانهتر او خواهد بود. بیثباتکنندهترین بالقوه حمایت او از Nexit، خروج هلند از اتحادیه اروپا بوده است، که او قول داده است در مورد آن همهپرسی برگزار کند. این به همان اندازه غیرعملی است که محبوب نیست. بر اساس آخرین نظرسنجی بزرگ، ترک کنندگان تنها می توانند روی آنها حساب کنند 25٪ پشتیبانی. رای دهندگان هلندی به خوبی می دانند که بریتانیا پس از رای دادن به برگزیت وارد چه آشفتگی هایی شد. بر اساس یک برآورد، خروج از اتحادیه اروپا برای بریتانیا هزینه داشته است 100 میلیارد دلار در سال در خروجی از دست رفته
سپس شور و شوق ویلدرز برای ولادیمیر پوتین و هدایت تبلیغات کرملین توسط وی (مانند تصور مضر او که اوکراین توسط "ناسیونال سوسیالیست ها، یهودیان متنفر، و دیگر ضد دموکرات ها" رهبری می شود). حمله روسیه به اوکراین تا حدودی از حنایی او کم کرد، اما ویلدرز بدون شک تلاش خواهد کرد کمک های هلندی به کیف را کاهش دهد.
در مورد مهاجرت، ویلدرز خواستار «مرزها بسته شده» و «به صفر پناهجویان». فشار اولی در اروپای با مرزهای باز (داخلی) دشوار خواهد بود - بنابراین حمایت او از Nexit - در حالی که دومی قوانین بین المللی را نقض می کند. در مورد اسلام، او می خواهد قرآن، مدارس اسلامی و مساجد را تحریم کند. با این حال، ویلدرز همیشه اپورتونیست سیاسی پیشنهاد کرده است که این ممنوعیت ها را به حالت تعلیق درآورد تا به رویای گرامی خود برای رهبری کشور دست یابد.
در نهایت، در مورد اقتصاد، ویلدرز برای سیاست های سبز صبر ندارد. حزب او از مواضع سنتی، گوشت و سیب زمینی حمایت می کند حفاری بیشتر برای نفت و گازبدون نیروگاه خورشیدی یا بادی و خروج از توافق پاریس در مورد تغییرات آب و هوایی. به آن محدودیت کمک های دولت به مهاجران را اضافه کنید و راست افراطی وعده می دهد که هلند را یک گام بزرگ به عقب بردارد.
هلندی ها در یکی از ثروتمندترین کشورها با سرانه در جهان. اما فقر بوده است پیش بینی می شود افزایش یابد بطور قابل ملاحظه ای از 4.7 درصد جمعیت در سال 2023 به 5.8 درصد در سال 2024 رسیده است. "ترس از سقوط" می تواند به راحتی در ترس از مهاجران فرو رود.
سپس شکاف روستایی-شهری است که به ظهور جناح راست در بسیاری از کشورها دامن زده است: لهستان A در مقابل لهستان B، حالت قرمز در مقابل ایالت آبی در آمریکا و روستاها در مقابل شهرهای مرفه در هلند نیز. نوستالژی قدرت صنعتی که راست افراطی می فروشد برای کشاورزان، کارگران غیر ماهر در کارخانه های روستایی و مستمری بگیران در روستاهای متروک جذابیت دارد. شاید گذشته دوران طلایی نبوده باشد، اما خیلی چیزها در آن زمان برای مردم خارج از شهرهای بزرگ واقعا بهتر بود.
اما بیایید پیروزی شگفت انگیز ویلدرز را اغراق نکنیم. او کمتر از یک چهارم آرا را به دست آورد. حزب از تیری بوده دیوانه تر- بله، همانطور که در روسیه، گزینههای بدتری هم در کمین هستند - در واقع بیش از نیمی از کرسیهای خود را در پارلمان از دست داد. و مسمومیت شخصیت و موقعیتهای ویلدرز ممکن است او را مقاوم به ائتلاف کند. عقل سلیم هلندی - در بیان نمایش داده می شود meten مرطوب است (اندازه گیری چیزها دانش می آورد) - ممکن است مانعی بزرگ برای ویلدرز باشد که نتواند بر آن غلبه کند.
در همین حال در آرژانتین
برخلاف هلند، آرژانتین واقعاً یک آشفتگی اقتصادی است. تورم سالانه است بیش از 120٪. پزو جای خود را به دلار به عنوان ارز روزمره داده است. دولت همواره در معرض خطر نکول بدهی است.
دو قطبی شدن اقتصادی در آرژانتین شدید است. ثروتمندترین خانواده ها دارند ثروت را متمرکز کرد کشور را در دستان آنها قرار داد و این نابرابری تنها در طول همه گیری کووید-19 عمیق تر شد. هفت آرژانتینی در فوربس فهرست ثروتمندترین کارآفرینان در همین حال، بیش از 40٪ آرژانتینی ها در فقر زندگی می کنند.
سپس خاویر مایلی، اقتصاددانی می آید که قول می دهد همه چیز را اصلاح کند. به عنوان یک تازه وارد به سیاست، او سابقه ای برای انتقاد ندارد و می تواند با خیال راحت علیه خودی های فاسد سرکوب کند. به عنوان یک اقتصاددان، پیشنهادات خارج از دیوار او دارای روکشی از اعتبار است. هر کس دیگری که پیشنهاد حذف بانک مرکزی، جایگزینی پزو با دلار آمریکا، و پایین آوردن دولت را تا حد اقلیم کند، در چارچوب آرژانتین به عنوان دیوانه کنار گذاشته می شود. اما رایدهندگان عادی به راحتی میتوانند فریب بخورند و فکر کنند که این «آنارکو-سرمایهدار» باید بداند در مورد چه چیزی صحبت میکند.
او این کار را نمی کند. از شر بانک مرکزی خلاص شوید و آرژانتین دیگر هیچ کنترلی بر اقتصاد خود نخواهد داشت. اگرچه دلار تبدیل به ارز واقعی شده است، اما رسمی کردن آن مستلزم آن است که دولت دلار کافی در اختیار داشته باشد. نمیکند). و بردن تبر به دولت عملاً تبر را برای فقیرترین فقرا که به کمک دولت نیاز دارند، خواهد برد.
مایلی جهانی شدن در مورد استروئیدها است. او دوست داشت با اره برقی در دست مبارزات انتخاباتی کند. و اکنون او در آستانه چرخش است قتل عام اره زنجیری آرژانتین به واقعیت
با این حال، مانند ویلدرز، مایلی واقعاً از حمایت سیاسی برای حکومت آن گونه که می خواهد برخوردار نیست. درست است، او در دور دوم ریاست جمهوری با اختلاف 11 درصدی پیروز شد. اما حزب او کمتر از یک چهارم مجلس قانونگذاری را به دست آورد و آن را در اقلیت مشخصی قرار داد. برای مایلی آسان نخواهد بود که رادیکال ترین پیشنهادات خود را انجام دهد.
در اینجا چیزی است که احتمال وقوع آن بیشتر است. مایلی قبلاً طرح "شوک درمانی" خود را به جلسه اضطراری کنگره آرژانتین ارسال کرده است که قرار است اندکی پس از آغاز کار او در ماه آینده تشکیل شود. این تثبیت، که متشکل از راهحلهای نسبتاً متعارف برای کاهش تورم و هزینههای دولت است، قبلاً مورد توجه محافل مالی بینالمللی قرار گرفته است.
رویکرد ما از روز اول شوک مالی و پولی است. لوئیس کاپوتو می گوید، رئیس تیم اقتصادی مایلی و احتمالا وزیر جدید اقتصاد. "نقشه راه ارتدکس و بدون چیزهای دیوانه کننده است."
چه موفق شوند چه نشوند، تیم مایلی اصلاحات دردناکی را انجام خواهد داد که در نهایت آنها را از قدرت کنار میزند، درست مانند قربانیان سیاسی «شوک درمانی» در اروپای شرقی در دهه 1990. به عبارت دیگر، به اصطلاح پوپولیست در نهایت به دلیل عدم محبوبیت برنامه های اقتصادی خود زمین خواهد خورد. البته مگر اینکه او بتواند یک چیز را در آرژانتین اصلاح کند: انتخابات.
نهادینه شدن راست افراطی
راست افراطی تنها زمانی می تواند در قدرت بماند که با سیستم بازی کند. این کار را نه با دزدی آشکار رای، بلکه با تغییر ساختار دولت به نفع خود انجام می دهد. ولادیمیر پوتین دموکراسی پر هرج و مرج و بی اثر بوریس یلتسین را به یک پترولیگارشی تبدیل کرد. ویکتور اوربان یک سیستم حمایتی قدرتمند ایجاد کرد که به اعضای حزب او فیدز امتیاز داد. رجب طیب اردوغان یک همه پرسی را انجام داد که قدرت را در دستان مجریه متمرکز کرد. پوتین از سال 1999، اردوغان از سال 2003 و اوربان از سال 2010 این مسئولیت را بر عهده داشتند.
این همان مدلی است که دونالد ترامپ می خواهد از آن الگوبرداری کند. او نمی خواست در سال 2020 قدرت را ترک کند، اما در آن زمان قدرت نهادی کافی برای راه اندازی یک کودتا را آماده نکرده بود. اگر او در سال 2024 به قدرت بازگردد، مصمم است که سیاست آمریکا را بازسازی کند تا پروژه MAGA او بیشتر از او عمر کند. برای انجام این کار، او انجام خواهد داد به پروژه 2025 بستگی دارد- طرحی که توسط اندیشکده های دست راستی در واشنگتن طراحی شده است - برای جستجو و نابودی مخالفان. او تلاش خواهد کرد از قانون شورش برای استقرار ارتش علیه مخالفان داخلی استفاده کند. و او در دور دوم به خود زحمت نمی دهد تا با انتصاب چهره های «سازش» در دولتش، منتقدانش را راضی کند. او چیزی کمتر از یک تصاحب قدرت همه جانبه نمی خواهد.
نه ویلدرز و نه مایلی احتمالاً به چنین تأثیر پایداری نخواهند رسید. آنها توسط سیاست پوپولیستی که آنها را به اوج رسانده است، از بین خواهند رفت. پوپولیست های بی رحم می دانند که همان مردمی که آنها از آنها تمجید می کنند در نهایت بی ثبات هستند. آنها با بیرون کشیدن مردم و تبدیل انتخابات به مضحک، موفق می شوند مواضع خود را در برابر بادهای سیاست حفظ کنند.
این چیزی است که مردان را از هیولاهای دنیای راست افراطی جدا می کند. متأسفانه، در سیاره ای در حالت وحشت در طول یک سال انتخابات که به عنوان یک آزمون استرس برای دموکراسی جهانی عمل می کند، آسیب های زیادی توسط مردان و هیولاها به طور یکسان وارد خواهد شد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا