لویزایدا، اثر دن چودورکف
Burlington: Fomite Press, 2011, 338 pp.
http://www.fomitepress.com/FOMITE/Loisaida.html
در دهه 1980، قسمت افسانه ای Lower East Side منهتن در دوران گذار بود. هنوز بقایای قابل توجهی از فرهنگهای قدیمی مهاجر وجود داشت که هویت این محله را در اوایل قرن بیستم شکل دادند، حتی با وجود هجوم پورتوریکویی در دهههای شصت و هفتاد. نیروهای اعیانیسازی - که در دهههای بعدی تقریباً تمام منهتن را به منطقهای ثروتمند تبدیل کردند - تازه شروع به کشف آنچه این محله، درست در شرق روستای گرینویچ، داشت، داشتند. بنابراین، کافه تریاهای اوکراینی و مغازههای لباس یهودی، بودگا و بوتیکها وجود داشت، به غیر از چند بار لاته اولیه، همه سعی میکردند در یک دیگ نسبتاً ناپایدار و نه کاملاً ذوبکننده همزیستی کنند.
در این ترکیب نسبتاً متلاطم، هجوم ساکنان متحصن با الهام از آنارشیست ها شروع به اشغال ساختمان های متروکه کرده و سعی در ایجاد مدل های جدیدی از خانه داری شهری داشتند. گاهی اوقات آنها با فعالان پورتوریکویی برای ایجاد سهام عدالت، ساختن باغ های اجتماعی و مقاومت در برابر تهاجمی ترین توسعه دهندگان همکاری می کردند. آنها اغلب با تحقیر به یکدیگر نگاه میکردند: آنارشیستها، مانند هیپیهایی که در دهههای گذشته «دهکده شرقی» را هجوم آورده بودند، اغلب پناهندگان حومههای مرفه بودند، و پورتوریکوییها به اندازه کافی ستیزه جو یا از نظر سیاسی درست نبودند. متصرفان
این محل لوایسایدا اثر دن چودورکف است، داستانی قانعکننده در دوران بلوغ که سفر یک زن جوان را برای خودیابی و بیداری سیاسی توصیف میکند. کاترین مو بنفش یکی از آن پناهندگان حومه شهر است. او از یک منطقه لیبرال اما بسیار امن در اسکارسدیل فرار کرده است تا با معشوقش در یک چمباتمه در Lower East Side زندگی کند و در یک روزنامه آنارشیستی کار کند. یکی از آن باغهای اجتماعی - که در این مورد توسط فعالان پورتوریکویی ایجاد شد، اما اخیراً توسط آنارشیستها و پانکراکها بیشتر مورد بازدید قرار میگیرد - به بهانه ساخت مسکن کم درآمد قرار است تخریب شود. محله حتی قطبی تر می شود و کاترین شروع به یافتن صدای خود می کند. چودورکف، که مؤسسه بومشناسی اجتماعی را در ورمونت تأسیس کرد، اما بیشتر دهه هشتاد را در Lower East Side زندگی و کار کرد، صحنه را به خوبی میشناسد، و از بسیاری از افرادی که در آن سالها میشناخت و با آنها کار میکرد، به وفور استفاده میکرد. .
این مجموعه شخصیتهای جذابی است که فوراً با هر کسی که حتی به طور معمولی با نیویورک دهههای گذشته آشنا باشد طنینانداز میکند. رهبر سابق باندی وجود دارد که به مؤثرترین و کاریزماتیکترین سازماندهنده محله تبدیل شده است - شخصیتی که الگوبرداری از دوست نزدیک چودورکف، چینو گارسیا است - و یکی دیگر از رهبران باند "اصلاحشده" که در عوض تبدیل به یک سیاستمدار فاسد شده است. ناشر سابق روزنامه ییپی با رگه های اقتدارگرایانه مشخص، مادر مجردی که به دنبال زندگی بهتر برای خود و پسر خردسالش است، و همه جور شاعران خیابانی، فروشندگان مواد مخدر، عروسک گردانان افراطی و دیگر ایده آلیست های جوان وجود دارد. اما به قول ماهرانه چودورکف، مملو از عشق و علاقه به این مردم و همسایگیشان، آنها از کهن الگوها به دور هستند. آنها به تکه ای جذاب از انسانیت تبدیل می شوند که در زمان های در حال تغییر با زندگی دست و پنجه نرم می کنند. ما شادی ها، احساسات، لذت ها و ترس های نیویورک را در بحبوحه تحولات و گذار تجربه می کنیم.
همانطور که وقایع Loisaida آشکار می شود (عنوان نوعی رندر اسپانیایی از "Lower East Side" است که در آن سال ها محبوب شد)، ما به پیچیدگی ها و عدم قطعیت های این جهان کشیده می شویم. مردم ایده آل گرا هستند، اما کاملاً ساده لوح هستند. شجاع، اما گاهی به طرز سرکوب ناپذیری ماچو. مصمم به انجام کار درست است، اما گرفتار هنجارهای خرده فرهنگ های مختلف است که دیدن این که دنیا از چشم دیگران چگونه به نظر می رسد را دشوار می کند. لحظاتی از مکاشفه و تعلیق واقعی وجود دارد، زیرا مردم سعی می کنند برای نجات محله به فراتر از اختلافات خود دست یابند.
شخصیتی که همه اینها را به هم پیوند می دهد، تاریخ محله را تجسم می بخشد و کاترین را در سفر بیداری اش راهنمایی می کند، مادربزرگ او، سونیا، پناهنده ای از روسیه تزاری است که در سپیده دم قرن بیستم در این محله ساکن شد. سونیا در مرکز تحریکات کارگری در اوایل قرن، و تلاشها برای زنده نگه داشتن سنتهای رادیکال در طول دههها جنگ، سرکوب و انزوای فرهنگی قرار داشت. ما او را همراه با کاترین در خانه سالمندانش ملاقات می کنیم و همچنین نکات برجسته تاریخ شفاهی را که او برای پدر کاترین در اوج ایده آلیسم دهه 20 خود ثبت کرده بود، می خوانیم. همانطور که کاترین گذشته پنهان خانواده اش را کشف می کند، زمانی را کشف می کنیم که مردم هر لحظه از زندگی خود را وقف ایجاد دنیایی بهتر کرده اند.
سونیا همچنین کاترین را با جک هافمن، نسلی جوانتر از سونیا و در خط مقدم آگاهیهای بومشناختی شهری در حال ظهور در آن دوره، معرفی میکند. البته شخصیت هافمن تا حدودی از دوست نزدیک و مربی چودورکف، موری بوکچین، نظریهپرداز پایهگذار بومشناسی اجتماعی، الگوبرداری شده است و شخصیت تند بوکچین و همچنین ذهن بینظیر او برای نقد اجتماعی و سنتز نظری بزرگ دارد. هافمن آنچه را که سونیا از طریق داستانهایش ارائه میکند، با تأملات خود در مورد معنای زندگی برای یک ایده و وقف زندگی خود به چشماندازی منسجم از جهانی بهتر تقویت میکند. با کاترین، میبینیم که رسیدن به فراتر از محدودیتهای صحنه جوانان فعال، با هیجانهای آن برای زندگی در لحظه، و وقف کردن خود به مسیر طولانی تحول اجتماعی به چه معناست. Loisaida برای هر کسی که علاقه مند به نیویورک، فرهنگ های جوانان، تکامل رادیکالیسم عامه پسند، یا فقط به دنبال یک داستان خوب است، خواندن ضروری و جذاب است.
برایان توکار مدیر فعلی مؤسسه اکولوژی اجتماعی (social-ecology.org) و مدرس مطالعات محیطی در دانشگاه ورمونت است. جدیدترین کتابهای او به سوی عدالت آب و هوایی (انتشارات قطب نمای جدید، 2010، توزیع شده توسط AK Press) و کشاورزی و غذا در بحران (ویرایش مشترک با فرد مگدوف، انتشارات ماهانه بررسی، 2010) هستند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا