تنها 10 دقیقه رانندگی از تل آویو، شهر ویران شده لود - یا به قول فلسطینی ها لیدا - به مرکزی برای قاچاقچیان بدوی و شهرک نشینان افراطی یهودی تبدیل شده است.
هفتاد و پنج هزار یهودی، مسلمان و مسیحی در این شهر فقیرانه که با نژادپرستی، تعصب و خشونت احاطه شده است، در کنار هم زندگی می کنند.
فساد، همراه با مدیریت ضعیف و سیاست جنونگرایانه، لود را به اعماق پرتگاه کشانده بود تا اینکه سرانجام، دولت اسرائیل مجبور شد وارد عمل شود و میر نیتزان را به عنوان شهردار منصوب کند، به این امید که او بتواند شهر را نجات دهد.
فیلم جدید Uri Rosenwaks و Eyal Blachson شهر روی سیم، که برای اولین بار در آینده نمایش داده می شود جشنواره بین المللی مستند کپنهاگ، تلاش نیتزان و شکست نهایی را برای احیای دوباره شهر فرسوده به تصویر می کشد.
پولیس کتاب مقدس
البته لود شهری باستانی است که برای اولین بار در کتاب مقدس ذکر شده است و کلیسای معروف قرن چهارم سنت جورج را در خود جای داده است. با این حال، این تاریخ اخیر شهر است که در واقع به عنوان زمینه لازم برای درک فیلم عمل می کند.
در اولین روزهای ژوئیه 1948، اولین نخست وزیر اسرائیل، دیوید بن گوریون، عملیات لارلار را که برای فتح لیدا، رامل، لاترون و رام الله طراحی شده بود، آغاز کرد. همانطور که آری شاویت در کتاب پرفروش خود به نام سرزمین موعود من توصیف می کند، سربازان اسرائیلی در 11 جولای به لیدا یورش بردند و روز بعد، 250 فلسطینی را قتل عام کردند.
با این وجود، واکنش بن گوریون سازش ناپذیر بود و از اسحاق رابین، که افسر عملیات در آن زمان بود، خواست که دستور کتبی به سربازان صادر کند. رابین که بعداً نخست وزیر شد و قراردادهای اسلو را امضا کرد، این دستور را منتشر کرد: "ساکنان لیدا باید بدون توجه به سن به سرعت اخراج شوند."
تقریباً 35,000 فلسطینی مجبور به ترک لیدا شدند و در یک ستون طولانی به سمت کرانه باختری رژه رفتند. همانطور که آری شاویت می نویسد صهیونیسم "شهر لیدا را محو کرده بود".
در طنز تاریخ، لود هرگز به یک شهر صرفاً یهودی تبدیل نشد. اکثریت قریب به اتفاق ساکنان فلسطینی آن که در حال حاضر 30 درصد از جمعیت شهر را تشکیل می دهند، ساکنان اصلی لیدا نیستند، بلکه پناهندگان داخلی هستند.
اینها شامل فلسطینیهایی از شهرهایی مانند یافا و بادیهنشینهای جنوب میشود که دولت اسرائیل به زور آنها را به شهر منتقل کرد. این دو گروه در میان یهودیان مهاجر اروپای شرقی و شمال آفریقا زندگی می کنند و همانطور که فیلم نشان می دهد، روابط بین آنها به شدت پرتنش است.
سازندگان فیلم در عمق این شهر پاره پاره می کاوشند و دستان کثیف همه کسانی را که در سیاست های محلی دخالت می کنند، آشکار می کنند.
به عنوان مثال، فیلم ترسناک خصومتهای خونی در میان خانوادههای بادیهنشین را به تصویر میکشد و نشان میدهد که آنها توسط پلیس یا سیستم قضایی اسرائیل حل و فصل نمیشوند، بلکه توسط دادگاههای سنتی بادیهنشین که همچنان به تقویت هنجارهای قبیلهای پدرسالارانه ادامه میدهند.
کارگردانان همچنین بنیادگرایان یهودی را دنبال میکنند که پس از مصادره زمینهای فلسطینی در کرانه باختری، اکنون وارد شهرهای «مخلوط» اسرائیل میشوند تا ساکنان فلسطینی خود را خلع ید کنند.
آنها نژادپرستی وحشیانه را در یک مهدکودک عمومی افشا می کنند و نشان می دهند که چگونه فقط به یهودیان پاسخ می دهد، حتی اگر در یک محله فلسطینی قرار دارد. بنابراین بیننده به تدریج متوجه میشود که خصومتهای محلی و مهدکودکهای محلی به شدت به تقسیمات ملی و مذهبی بزرگتری گره خوردهاند.
شهردار
وارد نیتزان، یهودی مذهبی 79 ساله و بازمانده هولوکاست شوید. او یک صهیونیست انسان گرا است، مردی نیکو با نیات شریف.
او به حقوق مدنی و همچنین به یک کشور یهودی معتقد است. او معتقد است که فلسطینی ها باید صدایی داشته باشند، اما هرگز نباید هژمونیک باشد. او از فساد و نژادپرستی متنفر است، اما با مظاهر آن مبارزه می کند تا منبع آن. همانطور که فیلم تاکید می کند، او نماینده نخبگان قدیمی صهیونیست است، همان افرادی که فلسطینی ها را آواره کردند و سپس سعی کردند یک کشور یهودی لیبرال ایجاد کنند.
نیتزان در واقع شخصیتی فریبنده است و با تماشای عملکرد او در شرایطی که به نظر غیرممکن به نظر می رسد، فرد شروع به درک عناصر اغواگر در صهیونیسم لیبرال می کند.
اگرچه فیلم دیدگاهی عمیقاً انتقادی را ارائه می دهد، حتی کارگردانان نیز در مواقعی به نظر می رسد که تحت طلسم نیتزان قرار می گیرند و به او اجازه می دهند اشتیاق نوستالژیک برای گذشته ای بهتر را تداعی کند.
این نوستالژی در چندین صحنه تولید میشود، مانند صحنهای که او بنیادگرایان یهودی را به جلسه دعوت میکند و به آنها دستور میدهد تا مهدکودک عمومی را با همسایگان فلسطینی خود به اشتراک بگذارند.
اما Rosenwaks و Blachson همچنین نشان میدهند که وقتی همان بنیادگرایان یک ساختمان فرسوده در قلب یک محله فلسطینی را تصرف میکنند، نیتزان هیچ کاری انجام نمیدهد. آنها آشکار می کنند که جهان بینی صهیونیستی او لیبرالیسم با تیره ای قوی از سلب مالکیت است.
اما همانطور که فیلم Town on the Wire به شیوایی نشان می دهد، نیتزان نیز یک دایناسور است، بازمانده ای از گذشته که به مدت دو سال زنده شد تا با نخبگان جدید صهیونیستی جایگزین شود: گروه های مذهبی غیر لیبرال.
نه بر خلاف دیگر نیروهایی که در خاورمیانه به دست آورده اند، این فیلم نشان می دهد که چگونه این نخبگان جدید مبارزه ملی گرایانه بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها را به یک مبارزه مذهبی قبیله ای تقلیل می دهند که از یک جهان بینی نژادپرستانه بی شرمانه مطلع است.
آنها که علاقه ای به ایجاد یک جامعه کثرت گرا ندارند، از نهادهای دولتی برای لگدمال کردن فلسطینی ها در روز روشن استفاده می کنند.
بنابراین، برای درک نیروهای محرک «انتفاضه جدید»، چگونه پیامهای مذهبی همه ادعاهای خودمختاری ملی را در اختیار میگیرند و چرا این درگیری نه تنها توسط فلسطینیها در کرانه باختری و غزه انجام میشود، بلکه توسط فلسطینیها انجام میشود. بستگان داخل اسرائیل، Town on the Wire قطعا مکان خوبی برای شروع است.
نو گوردون نویسنده کتاب اشغال اسرائیل و همچنین حق بشر برای سلطه (نوشته شده با نیکولا پروجینی) است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا