نحوه صحبت ما در مورد جنگ مهم است. هنگامی که نیروی دریایی ایالات متحده "تمرینات آزادی ناوبری" را در تنگه تایوان انجام می دهد و آنچه را که در واقع تهاجم نظامی است در انبوهی از کلمات بیهوده پنهان می کند، توجه عمومی را از فعالیت واقعی نیروی دریایی منحرف می کند. هر دو طرف در کشمکش جهانی کنونی بین ایالات متحده و ناتو از یک سو و چین و روسیه از سوی دیگر برای گل آلود کردن آبهای لفاظی، تعبیرهایی به کار میبرند. نگرانی در اینجا مربوط به مواضع انحرافی است که توسط نیمه غربی درگیری استفاده می شود، نه اصطلاحات قانونی «عملیات نظامی ویژه» مسکو. اگر یکی از طرفها، مثلاً غرب، صادقانهتر در مورد کاری که انجام میدهد و چگونه خشونت را تحریک میکند صحبت میکرد، گفتمان در مورد جنگ را فوراً بهبود میبخشد، که ممکن است در نهایت شمشیر هستهای داموکلس را که در حال حاضر بر سر ما آویزان است، از بین ببرد.
اگر جنگ در اوکراین را چیز دیگری بنامیم، چیزی که بی تردید آن را نیز می نامیم، یعنی «جنگ غرب علیه روسیه». سرعت به کسانی که راب اوری، همکار CounterPunch آنها را چپ فاشیست نامید، و اگر به آشفتگی داغی که دودو در واشنگتن در دریای چین جنوبی ایجاد کرد بهعنوان «تلاش ایالات متحده برای تحریک خونریزی با پکن» یاد کنیم، ممکن است افکار عمومی آمریکا را تحت تأثیر قرار دهیم. بازگشت به واقعیت اینها البته تنها عبارات اورولی نیستند که توسط ارتش ما و دشنام نگاران آنها در رسانه های شرکتی پخش شده است. نویسنده و پروفسور دیوید واین اخیراً خلاصه ای از این اصطلاحات را با عنوان کلماتی درباره موضوع جنگ: راهنمای زبانی برای بحث در مورد جنگ و سیاست خارجیو یک وب سایت مرتبط، www.wordsaboutwar.org . به گفته واین، این راهنما «هدف دارد نحوه بحث مردم در مورد جنگ را تغییر دهد، و از زبان پاکسازیشدهای که اغلب خشونت دولتی را ممکن میکند، کنار بگذارد».
از جمله اصطلاحات واین که باید از آن اجتناب کرد، «تلفات» است، که جایگزین بهتر «کشته و زخمی» است. "خسارت جانبی" که او با "کشتار غیرنظامی، مرگ غیرنظامیان، قتل غیرنظامیان" جایگزین آن می شود. «پهپاد کردن» باید «ترور» باشد. واین همچنین جایگزین «افتادگان» با «مرده»، «مداخله» با «جنگ یا تهاجم»، «خنثی کردن» با «کشتن»، «عملیات اضطراری خارج از کشور» با «جنگ» و غیره می شود. شما ایده را دریافت می کنید. شکایت خود من از کمی اصطلاح فریبنده، «وزارت دفاع» است که در واقع «اداره جنگ» است. این در واقع نام آن بود، و با توجه به تمام کشتارهایی که این وزارتخانه در طول 70 سال گذشته انجام داده است، بسیار مناسب تر است. فقط خدا می داند که دو میلیون دهقان ویتنامی که توسط سربازان آمریکایی به قتل رسیده اند، چه ارتباطی با دفاع آمریکا داشتند. مطمئناً، این فراتر از فانیانی است که دارای عقل سلیم هستند. نگرانی های امنیتی مرزی روسیه و تهاجم این کشور به اوکراین چه ربطی به دفاع ایالات متحده دارد؟ هیچ چی. اینها دعواهایی هستند که ما انتخاب کردهایم یا عمداً برانگیختهایم - بهطور دقیقتر جنگ نامیده میشود.
یک عبارت بدنام که توسط واین ذکر شده است شایسته توجه ویژه است: "بازجویی پیشرفته". هنگامی که برای اولین بار توسط رژیم بوش معرفی شد، مروجین آن با مقاومت، اظهارات موهن و دشنام مواجه شدند. اما با گذشت سالها این واکنش محو شد، به طوری که اکنون، در موقعیت نادری که به سیاست شکنجه بوش اشاره می شود - به جای آن که با دقت فراموش شود - ممکن است "بازجویی تقویت شده" بشنوید. شما نباید. این بی تفاوتی باید یک بار برای همیشه کنار گذاشته شود. سالها، زمانی که آمریکا به شهروندان سه کشور خاورمیانه و سپس لیبی حمله کرد، بمباران کرد و به قتل رساند، مردم را نیز اسیر و شکنجه کرد. در واقع، اگر بتوانید آنچه را در توییتر می خوانید باور کنید، ایالات متحده است. هنوز زندانیان گوانتانامو را شکنجه می کند. (این به اندازه کافی بد است، بدون وارد شدن به هزاران آمریکایی زندانی که سال ها در اینجا در به اصطلاح میهن تحت شکنجه سلول انفرادی قرار گرفتند.)
بنابراین، ایالات متحده مکانی بسیار خشن است، و اولین قدم برای مقابله با آن این است که چیزها را آنطور که هستند بنامیم. با نام آنها. و حقایق زشت را با زبان فریبنده خفه و تحریف نکنیم. جنگ نیابتی واشنگتن علیه مسکو صدها هزار سرباز اوکراینی را به جسد و ده ها هزار سرباز روسی را به جسد تبدیل می کند. این در مورد خون، وحشیگری و قهر است – نه آزادی و دموکراسی. به طور مشابه، جنگی که واشنگتن قصد برانگیختن آن را بر سر تایوان دارد، دهها میلیون نفر را با تشعشعات میسوزاند و میکشد، شاید صدها میلیون نفر، و خطر گرسنگی پنج میلیارد زمینی را از طریق زمستان هستهای به دنبال دارد. این چیزی است که دلارهای مالیاتی ما سرمایه گذاری می کند: مرگ و تجزیه. اما سپس، همانطور که واین در کتاب عالی خود می گوید، ایالات متحده جنگاین چیزی است که این کشور از زمان شروع، از زمان نابودی اولیه و طولانی مدت ساکنان بومی آن، در مورد آن بوده است.
واین در مصاحبه ای در 16 مه 2021 در کانترپانچ پلاس به من گفت که «ارتش ایالات متحده تقریباً هر سال در تاریخ ایالات متحده در جنگ بوده یا درگیر نوعی نبرد بوده است. با حساب من، بر اساس خدمات تحقیقات کنگره، هر سال نوار یازده. بنابراین 234 سال از 245 سال در تاریخ ایالات متحده، ارتش ایالات متحده در نوعی جنگ بوده است... از استقلال تا پایان قرن نوزدهم، جنگ مداوم علیه بومیان آمریکا وجود داشته است... من جنگ 1898 و تصرف فیلیپین، پورتوریکو، گوام و بهطور عملی کوبا، درست بهعنوان امتداد آن جنگها در آمریکای شمالی».
چه کسی می داند چگونه یک ملت را تا حد چشمانش در خون تغییر می دهید؟ آلمان نازی شکست خورد (از شوروی، اتفاقا) و اتحاد جماهیر شوروی با گولاگ های عظیمش فروپاشید. با بازگشت به گذشته، امپراتوری بسیار خونین روم قبل از تسخیر بیگانگان از درون پوسیده شد و سایر امپراتوری های باستانی تحت تسخیر فرو ریختند.
اما امروز همه چیز فرق کرده است. دنیا بمب هسته ای دارد. این همه چیز را تغییر می دهد، و برای مدت طولانی رهبران جهان، مستبدان و روسای جمهور، آن را تصدیق کردند. به مدت 78 سال، این تهدید به نابودی انسان، صلح بین کشورهایی را که میتوانستند به آرماگدون اتمی بیافزایند، حفظ کرد – هرچند، البته، هیچ کاری در مورد ماجراجوییهای نظامی در پسآبهای غیرهستهای انجام نداد. اما رژیم بایدن منطق نابودی مطمئن متقابل را شکسته است. آشکارا روسیه و چین مجهز به سلاح هسته ای را تحریک می کند. این ممکن است شکست ناامیدانه یک امپراتوری در حال مرگ باشد. اگر چنین است، ما در دوران بسیار خطرناکی زندگی می کنیم.
شاید صحبت کردن در مورد آن به درستی بتواند خطر را محدود کند. نامگذاری چیزها به نام آنها مکان خوبی برای شروع است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا