پوشش نیویورک تایمز از کشتار اسرائیل در غزه، مانند دیگر رسانه های جریان اصلی آمریکا، مایه شرمساری روزنامه نگاری است.
این ادعا نباید کسی را متعجب کند. رسانه های ایالات متحده نه بر اساس حقایق و نه اخلاق، بلکه بر اساس دستور کارها، محاسبه گر و تشنه قدرت هستند. انسانیت 120 هزار کشته و زخمی فلسطینی به دلیل نسل کشی اسرائیل در غزه به سادگی بخشی از این دستور کار نیست.
در گزارشی – بر اساس یادداشت فاش شده از نیویورک تایمز – Intercept متوجه شدم فهمیدن پی بردن روزنامههای آمریکایی بهاصطلاح رکورددار روزنامهنگاران خود را با «دستورالعملهای» مکرر بهروز شده در مورد کلماتی که باید در هنگام توصیف کشتار جمعی وحشتناک اسرائیل در نوار غزه استفاده کنند یا از آن استفاده نکنند، تغذیه میکند.
در واقع، اکثر کلمات استفاده شده در پاراگراف بالا، مطابق "راهنماهای" آن، برای چاپ در NYT مناسب نیستند.
به طور تکان دهنده، اصطلاحات و عبارات شناخته شده بین المللی مانند "نسل کشی"، "سرزمین اشغالی"، "پاکسازی قومی" و حتی "اردوگاه های پناهندگان" در لیست رد روزنامه وجود داشت.
بی رحمانه تر می شود. کلماتی مانند "قتل عام"، "قتل عام" و "قتل عام" اغلب بیشتر احساسات را منتقل می کنند تا اطلاعات. بر اساس این یادداشت که توسط Intercept و دیگر رسانههای مستقل فاش شده و تأیید شده است، قبل از استفاده از آنها در صدای خود خوب فکر کنید.
اگرچه به گفته NYT، چنین کنترل زبانی با هدف انصاف برای "همه طرف" است، کاربرد آنها تقریباً به طور کامل یک طرفه بود. به عنوان مثال، یک گزارش قبلی Intercept نشان داد روزنامه آمریکایی بین 7 اکتبر تا 14 نوامبر، 53 بار در مورد کشتار اسرائیلیها توسط فلسطینیها و تنها یک بار به کشته شدن فلسطینیها توسط اسرائیل اشاره کرده بود.
تا آن تاریخ، هزاران فلسطینی داشتند از بین رفتاکثریت قریب به اتفاق آنها زن و کودک بودند و بیشتر آنها در خانه های خود، در بیمارستان ها، مدارس یا پناهگاه های سازمان ملل کشته شدند. اگرچه تعداد کشته شدگان فلسطینی اغلب بود مورد سوال توسط دولت و رسانه های ایالات متحده، بعداً به طور کلی به عنوان دقیق پذیرفته شد، اما با یک هشدار: نسبت دادن منبع شماره فلسطین به "وزارت بهداشت در غزه تحت مدیریت حماس". البته این عبارت برای تضعیف صحت آمارهای گردآوری شده توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی کافی است، کسانی که در گذشته بدبختی بارها تهیه چنین آمارهایی را داشته اند.
تعداد اسراییل ها به ندرت مورد سوال قرار می گرفت، اگر چه هرگز، اگرچه رسانه های خود اسرائیل بعدا فاش کردند که بسیاری از اسرائیلی هایی که ظاهراً توسط حماس کشته شده اند، در "آتش دوستانه" جان خود را از دست دادند، همانطور که در دست ارتش اسرائیل بود.
و حتی اگر درصد زیادی از اسرائیلیهایی که در عملیات سیل الاقصی در 7 اکتبر کشته شدند، فعال، خارج از وظیفه یا ذخیره نظامی بودند، عباراتی مانند "قتل عام" و "قتل عام" همچنان به وفور استفاده میشد. اشاره اندکی به این واقعیت شده است که کسانی که توسط حماس «قتل عام» شدند، در واقع مستقیماً در محاصره اسرائیل و قتل عام های قبلی در غزه دست داشتند.
به گفته اینترسپت، در مورد «کشتار»، این اصطلاح برای توصیف کسانی که گفته میشود توسط مبارزان فلسطینی در مقابل کسانی که توسط اسرائیل کشته شدهاند به نسبت ۲۲ به ۱ استفاده میشود.
من می نویسم "به ظاهر"، زیرا ارتش و دولت اسرائیل، بر خلاف وزارت بهداشت فلسطین، هنوز اجازه دادن برای راستیآزمایی مستقل اعدادی که تولید، تغییر و بازتولید کردند، یک بار دیگر.
چهره های فلسطینی اکنون حتی توسط دولت آمریکا نیز پذیرفته شده است. لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، هنگامی که در 29 فوریه از او پرسیده شد که چه تعداد زن و کودک در غزه کشته شده اند. گفت:: "بیش از 25,000" است، که حتی فراتر از تعداد ارائه شده توسط وزارت بهداشت فلسطین در آن زمان است.
با این حال، حتی اگر قرار باشد ارقام اسرائیل توسط منابع واقعاً مستقل بررسی و به طور کامل ثابت شود، پوشش نیویورک تایمز از جنگ غزه همچنان به اعتبار غیرقابل وجود رسانه های اصلی آمریکایی، صرف نظر از برنامه ها و ایدئولوژی های آن اشاره می کند. . این تعمیم را می توان بر این اساس توجیه کرد که NYT، به اندازه کافی عجیب، هنوز نسبتاً منصفانه تر از سایرین است.
بر اساس این استاندارد دوگانه، فلسطینیان اشغال شده، تحت ستم و سلاخی معمولی با زبانی که برای اسرائیل مناسب است به تصویر کشیده می شوند. در حالی که یک موجود نژادپرست، آپارتاید و آدمکشی مانند اسرائیل به عنوان یک قربانی رفتار می شود و علیرغم نسل کشی غزه، به نوعی هنوز در حالت "دفاع از خود" است.
نیویورک تایمز بی شرمانه و دائماً در شاخ خود می دمد که واحه اعتبار، تعادل، دقت، عینیت و حرفه ای بودن است. با این حال، برای آنها، فلسطینی های اشغالی همچنان شرور هستند: حزبی که اکثریت قتل عام و قتل عام را انجام می دهد.
همین منطق کج در مورد دولت ایالات متحده نیز صدق می کند، که گفتمان سیاسی روزانه اش در مورد دموکراسی، حقوق بشر، انصاف و صلح همچنان با حمایت گستاخانه اش از کشتار فلسطینی ها، از طریق بمب های گنگ، سنگر شکن و میلیاردها دلار دیگر تلاقی می کند. سلاح و مهمات
گزارش Intercept در مورد این موضوع بسیار مهم است. جدای از یادداشت های فاش شده، بی صداقتی زبانی که نیویورک تایمز به کار می برد – دلسوزانه نسبت به اسرائیل و بی تفاوت نسبت به درد و رنج فلسطین – هیچ شکی باقی نمی گذارد که نیویورک تایمز، مانند دیگر رسانه های جریان اصلی ایالات متحده، همچنان محکم در کنار تل آویو ایستاده است.
همانطور که غزه به مقاومت در برابر بی عدالتی اشغال نظامی و جنگ اسرائیل ادامه می دهد، بقیه ما که نگران حقیقت، دقت در گزارش و عدالت برای همه هستیم، باید این مدل روزنامه نگاری ضعیف و مغرضانه را نیز به چالش بکشیم.
ما این کار را زمانی انجام میدهیم که منابع اطلاعاتی حرفهای و جایگزین خود را ایجاد میکنیم، جایی که از زبان مناسب استفاده میکنیم، که بیانگر واقعیت دردناک غزه جنگزده است.
در واقع، آنچه در غزه در حال وقوع است، نسل کشی، کشتار هولناک و قتل عام روزانه علیه مردم بیگناه است که تنها جرمشان مقاومت در برابر اشغال نظامی خشونت آمیز و رژیم منحوس آپارتاید است.
و اگر این حقایق غیرقابل انکار پاسخی «عاطفی» ایجاد کند، پس این چیز خوبی است. شاید اقدام واقعی برای پایان دادن به کشتار فلسطینیان توسط اسرائیل انجام شود. سوال باقی می ماند: چرا سردبیران نیویورک تایمز این موضوع را قابل اعتراض می دانند؟
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا