در شش ماه از زمانی که خورخه ماریو برگولیو، کاردینال آرژانتینی، پاپ فرانسیس شد، این امر مشخص شده است - به ویژه از او مصاحبه اخیر- اینکه او اصلاح طلبی است که قصد دارد کلیسای کاتولیک را از برخی از آنها دور کند نگرش های راست گرا و سبک نخبه گرایانه از سلف خود پاپ بندیکت شانزدهم. پاپ فرانسیس از طریق موضع و نگرش خود در تلاش است تا تصویری مثبت تر و بازتر از کلیسا ایجاد کند که هدف آن غلبه بر رسوایی های گذشته مربوط به سوء استفاده جنسی از کودکان توسط کشیش های کاتولیک، بی نظمی در بانک واتیکان، و بالاتر از همه ارتدوکسی سفت و سخت است. پیشروی او که بسیاری از کاتولیک ها و دیگران را از خود بیگانه کرد.
با این حال، علیرغم بازی مطبوعاتی و تصور عمومی، اشتباه است که فکر کنیم لفاظیهای اصلاحطلبانه و ژستهای مثبت او نشاندهنده حرکتی به سوی تغییر اساسی در کلیسای کاتولیک است. همچنین نباید فکر کنیم که این امر منجر به تجدید حیات الهیات رهایی می شود که زمانی در آمریکای لاتین شکوفا شده بود. پاپ فرانسیس متعهد به اصلاحات محدودی است که هدف آن موفقیت بیشتر کلیسا در رسیدگی به چالش های زندگی معاصر است، نه تغییر الهیات یا نهادهای اساسی کلیسا. او اصلاحگر ملایمی است، نه یک مبتکر رادیکال، و مسلماً انقلابی نیست، اگرچه تصور اینکه ابتکارات او ممکن است کلیسا را به اصلاحات مهمتری نسبت به اصلاحات هر پاپ از زمان تشکیل واتیکان دوم توسط جان بیست و سوم در دهه 1960 هدایت کند، غیرممکن نیست.
رسیدن فرانسیس به مقام پاپ از بسیاری جهات قابل توجه است. پیشین او، پاپ بندیکت، اولین پاپی در 600 سال گذشته بود که استعفا داد، زیرا "خدا به من گفته است" و بدین ترتیب راه را برای برگوگلیو باز کرد. فرانسیس اولین پاپ یسوعی، اولین پاپ آمریکای لاتین و اولین پاپ از جنوب جهانی است. او در برههای پرخطر در تاریخ کلیسا پاپ شد و فرماندهی نهادی را برعهده گرفت که با بحرانهای اخلاقی و نهادی متزلزل شده بود و با سرعت فزاینده تغییرات تکنولوژیکی و چندپارگی فکری و فرهنگی پست مدرن به چالش کشیده شد. او رئیس کلیسایی می شود که توسط فمینیسم، جنبش حقوق همجنس گرایان، کلیساهای انجیلی رقیب در آمریکای لاتین، و اومانیسم سکولار فراگیر در اروپا به چالش کشیده شده است. او همچنین در حالی پاپ می شود که دولت ها همچنان با تأثیرات بزرگترین بحران اقتصادی جهان پس از رکود بزرگ مقابله می کنند.
لفاظی های لیبرال و اصلاح طلب پاپ به تنهایی تأثیر مهمی خواهد داشت، اما او این سوال را مطرح می کند: پاپ فرانسیس چقدر اصلاح طلب است و چگونه کلیسا تحت رهبری او تغییر خواهد کرد؟
پسر مهاجران
لفاظی پوپولیستی پاپ فرانسیس چیزی را مدیون خاستگاه پلبی اوست. او در 17 دسامبر 1936 در بوئنوس آیرس متولد شد و از پدر و مادری مهاجر ایتالیایی، پدرش حسابدار و مادرش خانه دار بود. آنها از فاشیسم در ایتالیا فرار کردند تا از رکود بزرگ در آرژانتین رنج ببرند. او در یک مدرسه گرامر کاتولیک و یک مدرسه متوسطه فنی دولتی تحصیل کرد و در آنجا دیپلمی گرفت که او را واجد شرایط کار به عنوان تکنسین شیمی میکرد، که برای مدت کوتاهی قبل از ورود به مدرسه علمیه لقاح پاک انجام داد.
پس از یک معاشقه کوتاه با یک زن جوان، او به عنوان یک تازه کار یسوعی برای تحصیل علوم انسانی در سانتیاگو، شیلی رفت. او مدرک لیسانس فلسفه را در کالجی در بوئنوس آیرس گرفت و متعاقباً در دبیرستان های کاتولیک در شهرهای مختلف آرژانتین به تدریس ادبیات و روانشناسی پرداخت. پس از اینکه در سال 1969 کشیش شد، در آرژانتین به تحصیل فلسفه و الهیات پرداخت و سپس تحصیلات خود را در اسپانیا به پایان رساند. پس از بازگشت به آرژانتین، او به سرعت در سال 1973 به سمت سرپرست استانی جامعه عیسی در آرژانتین رسید. او در دهه 1980 در آلمان به تحصیل در زمینه فلسفه و الهیات ادامه داد و در سال 2001 به عنوان کاردینال معرفی شد.
پاپ فرانسیس از بسیاری جهات نماینده یسوعی کلاسیک، مبارز روشنفکر و تحصیلکرده برای ایمان کاتولیک است. انجمن عیسی، "سربازان خدا" که در ابتدا توسط ایگناتیوس لویولا در سال 1534 تأسیس شد، به نیروهای شوک ضد اصلاحات تبدیل شد، اتحادیه ای از کشیش های روشنفکر که وظیفه آنها مقابله با استدلال های مارتین لوتر، جان کالوین و سایر اعتراضات بود. الهی دانانی که از روم جدا شده بودند و کلیساهای مستقلی ایجاد کردند.
یسوعیان نه تنها با پروتستانیسم در اروپا مبارزه کردند، بلکه در لشکرکشی های میسیونری به روسیه، آمریکا و آسیا، به ویژه چین نیز شرکت داشتند. در آمریکای لاتین، آنها عملاً یک دولت تئوکراتیک و شبه سوسیالیستی مستقل در پاراگوئه و برزیل ایجاد کردند. آنها در سال 1773 که منافع دیگر فرقههای کاتولیک را تهدید میکردند، سرکوب شدند و تا سال 1814 بازسازی نشدند.
در طول قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، یسوعیان به عنوان مهمترین دستور آموزشی کلیسای کاتولیک، ارتدکس مذهبی را نمایندگی می کردند: رهبانیت، الهیات تومیست قرون وسطایی، عقاید کاتولیک و قواعد رفتار شخصی سفت و سخت. هنگامی که جان بیست و سوم در سال 1962 واتیکان دوم را تشکیل داد و شروع به اصلاح کلیسا کرد، یسوعیان کاتولیکیسم جدید اصلاح شده و محبوب تر را مشتاقانه پذیرفتند. در آمریکای لاتین، جایی که اصلاحات واتیکان دوم منجر به توسعه الهیات رادیکال رهایی شد، یسوعیان همچنین مدافعان "گزینه ترجیحی برای فقرا" الهیات جدید شدند.
بنابراین، در عرض چند سال، یسوعیان از سمت راست به سمت چپ کلیسای کاتولیک نقل مکان کردند - اگرچه هنوز هم بسیار کاتولیک باقی مانده بودند. در ایالات متحده، آمریکای لاتین و بخشهایی از آسیا در چهل سال گذشته، میتوان یسوعیها را درگیر جنبشهای مترقی مردمی و کارگری، از جمله به خطر انداختن خود برای آرمانها، یافت. برگولیو بخشی از این روند بود. اگرچه خود هرگز رادیکال نبود، اما با الهیات رهایی بخش همدل بود و کار خود را بر کمک به فقرا در محله های فقیر نشین آرژانتین متمرکز کرد.
چند سال پیش، برگولیو به دروغ در دادگاه و مطبوعات متهم شد که با دیکتاتوری نظامی آرژانتین در ربودن دو کشیش که ناپدید و شکنجه شده بودند، همکاری کرده است، اگرچه در واقع تلاش کرده بود از آنها محافظت کند. همانطور که یکی از دو کشیش بعداً توضیح داد، یکی از همکارانشان که چریک شده بود، تحت بازجویی اسامی آنها را در اختیار ارتش قرار داده بود که منجر به دستگیری آنها شد. او گفت برگولیو هیچ دخالتی در این ماجرا نداشت.
چرا کاردینال ها برگولیوی 76 ساله را به عنوان پاپ جدید انتخاب کردند؟ اولاً، او یک فرد خارجی بود که از ارتباط با واتیکان و فساد مالی ادعایی و سرپوش گذاشتن بر سوء رفتار جنسی آلوده نشده بود. ثانیاً، او اهل سریعترین و مهمترین منطقه کلیسا، یعنی جهان در حال توسعه نیمکره جنوبی بود. سوم، او مردی بی سر و صدا کاریزماتیک بود که فروتنی و فروتنی او پادزهری آشکار برای جو مسموم ایجاد شده توسط شکوه و دگماتیسم بندیکت بود. در حالی که کاردینالهای ایتالیایی با لیموزینهای مرسدس بنز خود به کانکلاو رسیدند، او در شهر قدم زد.
کاردینال برگولیو در سخنان خود به زبان ایتالیایی خطاب به کاردینالها در هنگام ملاقات برای انتخاب پاپ، در مورد نیاز به دستیابی به کلیسا به سمت «حومهها» صحبت کرد، کلمهای به ایتالیایی که به فقرا اشاره میکند، و او خواستار «بشارت جدید» شد. " در نهایت او توسط ائتلافی متشکل از کاردینال های آمریکای لاتین، آفریقایی، آمریکایی و اروپایی حمایت شد و حتی برای "بلوک راتزینگر" محافظه کار، یعنی پیروان پاپ بندیکت شانزدهم بازنشسته، قابل قبول بود. (1) او نام «فرانسیس» را پس از آن که فرانسیس آسیزی مدتها با فقرا یکی دانسته بود، انتخاب کرد.
یک پاپ محبوب
پاپ فرانسیس از زمانی که انتخاب شد، شروع به خلق تصویری کاملاً متفاوت با سلف خود و سنت طولانی تجمل گرایی پاپی کرد. او تصمیم گرفت به جای زندگی در سوئیت های مجلل پاپی، در اتاق های یک مهمانخانه مذهبی با مبلمان ساده اقامت کند. او همچنین به رانندگی با خودروی رنو 1984 خود در سال 4 ادامه داد. او به جای اینکه همیشه با موبایل پاپ در میان جمعیت حرکت کند، از ماشین پیاده شده و در میان مردم قدم می زند. زمانی که نامه جالبی از مرد جوانی دریافت کرد، تلفنی با آن مرد تماس گرفت تا از او تشکر کند و با او صحبت کند و تماس های مشابهی با دیگران داشته است. مهمتر از همه، او در چندین مکالمه غیررسمی و سپس در یک مصاحبه رسمی طولانی در مورد مجموعه ای از اولویت های کلیسای کاتولیک بحث کرد.
در این مصاحبه که به زبان انگلیسی در آمریکا: نقد کاتولیک ملیپاپ فرانسیس اعلام کرد که کلیسا نباید بر سلسله مراتب یا بوروکراسی کلیسا متمرکز شود و نباید توسط قوانین سفت و سخت هدایت شود، بلکه باید بر معنویت و نجات از طریق عیسی تأکید کند. این مصاحبه روشن می کند که او پاپ جان بیست و سوم و اصلاحات واتیکان دوم را تحسین می کند و خود را در آن سنت اصلاح طلبانه قرار می دهد. او بر این باور است که کلیسا نه تنها از پاپ، اسقف ها، بلکه از همه افراد مذهبی کاتولیک تشکیل شده است. بنابراین، ما حتی نباید فکر کنیم که «تفکر با کلیسا» فقط به معنای تفکر با سلسله مراتب کلیسا است.
پاپ فرانسیس خواستار گشودگی جدیدی شد و نوشت: «اگر مسیحی یک ترمیمگرا، یک قانونگرا باشد، اگر میخواهد همه چیز روشن و امن باشد، هیچ چیز نمییابد. «امنیت» اعتقادی اغراقآمیز، کسانی که سرسختانه تلاش میکنند گذشتهای را که دیگر وجود ندارد بازیابی کنند - آنها دیدگاهی ثابت و درونگرا نسبت به چیزها دارند. بدین ترتیب ایمان به ایدئولوژی در میان سایر ایدئولوژی ها تبدیل می شود.» پاپ فرانسیس در مقابل چنین سختگیری اعتقادی استدلال میکند که ما باید «خدا را در زندگی هر انسانی بجوییم»، از جمله کسانی که زندگیشان توسط رذیلتها یا مواد مخدر ویران شده است.
ایده پاپ جدید از کلیسا محبوب است، یعنی مبتنی بر ایمان مردم عادی است. من قداست را در صبر قوم خدا می بینم: زنی که بچه ها را بزرگ می کند، مردی که برای آوردن نان به خانه کار می کند، بیماران، کشیش های سالخورده ای که زخم های زیادی دارند اما لبخند بر لبانشان به دلیل خدمت کردن. خداوند، خواهرانی که سخت تلاش می کنند تا در یک قداست پنهان زندگی کنند.»
«این کلیسایی که باید با آن فکر کنیم، خانه همه است، نه یک کلیسای کوچک که بتواند تنها گروه کوچکی از افراد انتخاب شده را در خود جای دهد. پاپ فرانسیس می گوید: ما نباید آغوش کلیسای جهانی را به لانه ای تبدیل کنیم که از حد متوسط ما محافظت می کند.
پاپ در مقایسه کلیسا با بیمارستان صحرایی پس از نبرد، میگوید: «اینکه از فردی که به شدت مجروح شده است بپرسیم که آیا کلسترول بالا دارد و در مورد سطح قند خونش، بیفایده است. باید زخم هایش را مرهم کنی. سپس می توانیم در مورد هر چیز دیگری صحبت کنیم. زخم ها را التیام بده، زخم ها را التیام بده... و باید از پایه شروع کنی. کلیسا گاهی اوقات خود را در چیزهای کوچک، در قوانین کوچک حبس کرده است. وارد کردن اولین اعلامیه است: عیسی مسیح شما را نجات داده است.
تغییر در سبک یا در ماده؟
این لفاظی و سبک جدید را در بحث همجنس گرایی پاپ می بینیم. پاپ فرانسیس در هنگام بازگشت از سفر خود به ریودوژانیرو گفت: "اگر یک همجنسگرا حسن نیت داشته باشد و در جستجوی خدا باشد، من کسی نیستم که قضاوت کنم." در مصاحبه اخیر او توضیح می دهد: «یک بار یک نفر به شیوه ای تحریک آمیز از من پرسید که آیا من همجنس گرایی را تایید می کنم؟ من با سوال دیگری پاسخ دادم: به من بگویید: وقتی خداوند به یک همجنسگرا نگاه می کند، آیا وجود این شخص را با عشق تایید می کند یا این شخص را رد و محکوم می کند. ما باید همیشه شخص را در نظر بگیریم.»
پاپ فرانسیس می گوید: «آموزه های جزمی و اخلاقی کلیسا همه یکسان نیستند. «خدمت شبانی کلیسا نمیتواند در انتقال انبوهی از آموزههای متمایز که باید با اصرار تحمیل شوند وسواس داشته باشد... ما باید تعادل جدیدی پیدا کنیم. در غیر این صورت، حتی ساختمان اخلاقی کلیسا نیز احتمالاً مانند خانهای از کارت سقوط میکند و طراوت و عطر انجیل را از دست میدهد.»
با این حال، واضح است که پاپ فرانسیس بیشتر در مورد تغییر سبک صحبت می کند نه تغییر در ماهیت. او میگوید: «ما نمیتوانیم فقط روی مسائل مربوط به سقط جنین، ازدواج همجنسگرایان و استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری پافشاری کنیم. ممکن نیست. من در مورد این چیزها زیاد صحبت نکرده ام و به خاطر آن مورد توبیخ قرار گرفتم. اما وقتی در مورد این مسائل صحبت می کنیم، باید در مورد آنها در زمینه صحبت کنیم. تعلیم کلیسا، برای این موضوع، روشن است و من فرزند کلیسا هستم، اما لازم نیست همیشه در مورد این مسائل صحبت کنیم. [موج من. – DL]
پاپ فرانسیس همچنان از دکترین کاتولیک حمایت می کند که اعمال همجنس گرایی، رابطه جنسی خارج از ازدواج دگرجنس گرا، استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری و سقط جنین همگی گناه هستند، ممنوع و توسط خداوند محکوم می شوند. با این حال، جالب است بدانید که در آرژانتین، کاردینال برگولیو، در حین مناظره بر سر مسئله حقوق ازدواج، ضمن مخالفت با ازدواج همجنس گرایان، از اتحادیه های مدنی حمایت کرد. به عنوان پاپ، تحت فشار محافظه کاران کاتولیک، پاپ فرانسیس اخیرا سقط جنین را محکوم کرد
پاپ مدافع برابری کامل زنان در کلیسا نیست. برای این پاپ، زنان «آرایشی متفاوت از مردان» دارند. او برخی را متهم می کند یا آنچه را که او «زنانه» می خواند مردانگیاحتمالاً به خواسته های تهاجمی زنان برای برابری در کلیسا و جامعه اشاره دارد. برای این پاپ، زن برای کلیسا ضروری است، اما نه در نقش هایی که او را با مردان برابر کند. سخنگوی پاپ در مورد پرسش کشیش های تجرد و زنان مذهبی، می گوید که این موضوع قابل بحث است. این منعکس کننده یک دیدگاه واقع بینانه و عمل گرایانه است که برای رسیدگی به تعداد رو به کاهش کشیش کلیسا در نظر گرفته شده است.
دیدگاه های پاپ در مورد سرمایه داری معاصر
در مورد مسائل اقتصادی، پاپ فرانسیس در یک سخنرانی در واتیکان گفت"ما بت های جدیدی آفریدیم. پرستش گوساله طلایی قدیم در کیش پول و دیکتاتوری اقتصادی بیچهره و فاقد هدف واقعاً انسانی چهرهای جدید و بیقلب پیدا کرده است.»
پاپ فرانسیس موضع کاتولیک حمایت از سرمایه داری را حفظ می کند، اما خواستار مقررات اقتصادی است. همانطور که او گفت: «ایدئولوژیهایی که استقلال مطلق بازارها و سفتهبازیهای مالی را حمایت میکنند و حق کنترل را برای دولتهایی که خود موظف به تأمین منافع عمومی هستند، سلب میکنند». او ادامه میدهد: «نیاز به اصلاحات مالی در امتداد خطوط اخلاقی وجود دارد که به نوبه خود یک اصلاح اقتصادی به نفع همه ایجاد کند». "پول باید خدمت کند، نه برای حکومت."
این موضع کاملاً با آموزه های اجتماعی کاتولیک از لئو سیزدهم مطابقت دارد دائره المعارف Rerum Novarum از 1891 به جان پل دوم دائره المعارف Laborum Exercens از سال 1981 و هیچ حرکت جدید یا رادیکالی را نشان نمی دهد. کلیسای کاتولیک نظام سرمایه داری را می پذیرد و از آن حمایت می کند، اما خواهان تقسیم عادلانه تر ثروت بین سرمایه داران و کارگران است. از حقوق کارگران برای سازماندهی اتحادیه ها به منظور به دست آوردن سهم بیشتری از ثروت و زندگی کاری با عزت بیشتر حمایت می کند.
آیا لفاظیهای اصلاحطلبانه، سبک پوپولیستی و ژستهای پوپولیستی پاپ فرانسیس، جنبشهای باقیمانده موجود از الهیات قدیمی آزادی دهه 1970 در آمریکای لاتین را تشویق میکند یا به یک جنبش آزادیبخش مذهبی جدید منجر میشود؟ در حال حاضر این بعید به نظر می رسد.
الهیات آزادی در آمریکای لاتین، از جمله مکزیک، در لحظه ای خاص، نه چندان طولانی پس از انقلاب کوبا، همزمان با انشعاب چین و اتحاد جماهیر شوروی، و نه چندان دور به عنوان بهار پراگ در چکسلواکی، یعنی در زمانی پدید آمد. جوشش اجتماعی و تحولات سیاسی. الهیات آزادی دهه 1970 در چندین کشور و به ویژه در نیکاراگوئه به نوعی سوسیالیسم مسیحی تبدیل شد و برخی از کشیش ها و بسیاری از مردم عادی کاتولیک در سازماندهی جوامع طبقه کارگر، تشکیل اتحادیه های کارگری، و حتی در جنبش های چریکی مشارکت کردند. تحولات انقلابی در حالی که تغییر چپ در آمریکای لاتین - هوگو چاوز در ونزوئلا، اوو مورالس در بولیوی، کورئا در اکوادور، کیرشنرها در آرژانتین - مسلماً قابل توجه است، اما آن تغییر چشمگیری که در دوران دهههای 1960 و 70 نشان داده شد، نیست. .
با این حال، ممکن است نسل جدید سخنان اصلاح طلبانه پاپ فرانسیس را بیشتر از خودش جدی بگیرد و کاتولیکیسم رادیکال جدیدی ایجاد کند. ظهور جریانهای اصلاحطلب جدید در کاتولیک تحت تأثیر لفاظیهای پاپ جدید، در صورت وقوع، میتواند به تشویق تحولات مترقی نه تنها در آمریکای لاتین، بلکه در سراسر جهان در حال توسعه کمک کند. با این حال، حمایت کاتولیک ها از سرمایه داری و تصور آن از تقسیم ثروت بین سرمایه دار و کارگران، مانعی خواهد بود که باید توسط فعالان رادیکال کاتولیک غلبه کرد.
(1) مشاهده کنید مقاله عالی در مورد انتخاب پاپ جدید توسط استیسی میچتری و آلساندرا گالونی، "پانزده روز در رم، چگونه پاپ انتخاب شد" در وال استریت ژورنال.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا