ما از ترس اینکه مقامات مصری در صورت آزاد کردن تارک و جان به این بیانیه صدمه بزنند، به این بیانیه ادامه دادیم. اما داده شده است اعلام اتهامات قریب الوقوع در تورنتو استار امروزما فکر می کنیم که سخنان خود آنها می تواند توضیح دهد که "شواهد" مقامات مصری چه چیزی است. ما معتقدیم که اتهامات قریب الوقوع بیشتر به آنچه که تارک و جان در 16 اوت شاهد آن بودند، مربوط می شود، نه آنچه مقامات مصری ادعا می کنند که انجام داده اند.
بیانیه:
ما در دوازدهمین روز اعتصاب غذای خود در تورا، زندان اصلی قاهره، واقع در سواحل نیل هستیم. ما از 12 اوت در اینجا در شرایط مضحکی نگهداری میشویم: بدون تماس تلفنی، کم یا بدون ورزش، اشتراکگذاری سلول 16 متری 3 متری با 10 زندانی سیاسی دیگر که مانند ساردین روی بتن با سوسک ها می خوابند؛ با یک شیر آب خاکی نیل.
ما هرگز قصد نداشتیم بیشتر از یک شب در مصر بمانیم. ما در روز پانزدهم با ویزای ترانزیت و تمام مدارک لازم برای رفتن به مقصد: غزه به قاهره رسیدیم. طارق در بیمارستان الشفا در غزه داوطلب می شود و مردم را با خود می آورد. هر بار جان قصد داشت یک فیلم کوتاه در مورد کارهای تارک فیلمبرداری کند.
"به دلیل کودتا، مرز رسمی رفح به طور تصادفی باز و بسته می شد و ما یک روز در قاهره گیر افتاده بودیم. ما تجهیزات دوربین قابل حمل (یک چراغ، یک میکروفون، John's HD Canon، دو Go-Pro) و تجهیزات را حمل می کردیم. برای بیمارستان (روترهایی برای شبکه وای فای بسیار مورد نیاز و دو هلیکوپتر به اندازه اسباب بازی جدا شده برای آزمایش حمل و نقل نمونه های پزشکی).
"به دلیل تظاهرات در میدان رامسس و سراسر کشور در 16th، ماشین ما نتوانست به سمت غزه حرکت کند. ما تصمیم گرفتیم که میدان را بررسی کنیم، در پنج بلوک هتلمان، گذرنامههایمان و دوربین HD جان را حمل کنیم. اعتراض این بود. تازه شروع شد - شعارهای مسالمت آمیز، بوی ضعیف گاز اشک آور، هلیکوپتری که با تنبلی بالای سرش می چرخد - وقتی ناگهان "دکتر" را صدا زد. مرد جوانی که توسط دیگران از خدا می داند از کجا حمل می شود، در حال خونریزی از زخم گلوله. تارک به پزشک برخورد کرد. حالت… و شروع به کار کرد و پاسخ اضطراری را انجام داد، سعی کرد جانها را نجات دهد، در حالی که جان مستندات ویدئویی انجام داد، ضبط رکوردی از قتل عام که در حال رخ دادن بود. مجروحان و در حال مرگ هرگز از آمدن متوقف نشدند. بین ما، شاهد کشته شدن بیش از پنجاه مصری بودیم: دانش آموزان ، کارگران، حرفه ای ها، اساتید، هر شکلی، در هر سنی، بدون سلاح. بعداً فهمیدیم که تعداد بدن آن روز 102 بوده است.
"ما در غروب وقتی امن بود حرکت کردیم و سعی کردیم به هتل خود در رود نیل برگردیم. برای بستنی توقف کردیم. با این حال نتوانستیم راهی برای عبور از حلقه پلیس پیدا کنیم و در نهایت از یک ایست بازرسی کمک خواستیم. .
ما در آن زمان بودیم: دستگیر شدیم، تفتیش شدیم، زندانی شدیم، بازجویی شد، بازجویی شد، با یک "تروریست سوری" فیلمبرداری شد، سیلی خوردیم، کتک خوردیم، مورد تمسخر قرار گرفتند، تماس تلفنی را رد کردند، برهنه کردند، ریش ریش کردند، متهم به مزدور بودن خارجی شدند. پاسپورت کانادایی ما، یا فیلمی از تارک در حال انجام احیای قلبی ریوی، یا بسته بندی بستنی ما که آنها را به راه انداخت؟ آنها با لگد زدن و ضربه زدن به ما فریاد زدند "کانادایی".
ما دو نفر از 602 نفری بودیم که در آن شب دستگیر شدیم، همه 602 نفر احتمالاً با یک کیف قاپی از اتهامات مضحک روبرو بودند: آتش زدن، توطئه، تروریسم، داشتن سلاح، سلاح گرم، مواد منفجره، حمله به یک ایستگاه پلیس. داستان دستگیری هم سلولی های مصری ما عبارتند از بسیار شبیه به ما: مصری هایی که پس از تظاهرات در خیابان های تاریک، توسط اراذل و اوباش یا پلیس، بلوک ها یا کیلومترها دورتر از ایستگاه پلیس که محل ادعای جنایات ما است، دستگیر شدند.
ما شش هفته اینجا در زندان تورا بودیم و اکنون در یک سلول جدید (3.5 متر در 5.5 متر) هستیم که با "فقط" شش نفر دیگر به اشتراک می گذاریم. ما هنوز روی بتن با سوسک ها می خوابیم و هنوز هم در آن زندگی می کنیم. یک شیر آب نیل، اما اکنون (تقریبا) روزانه ورزش می کنیم و دوش می گیریم. هنوز هیچ تماس تلفنی وجود ندارد. دادستان نمی گوید که آیا مشکل مهمی وجود دارد که باعث ایجاد مشکل شده است یا خیر. روترها، تجهیزات فیلم، یا فیلم در واقع، ما روز خود را در یک دادگاه واقعی با شواهد واقعی به استقبال میرویم، زیرا در این صورت این فیلم، حقایق ما را در اختیار ما قرار میدهد و به عنوان شاهد قتل عام عمل میکند.
ما مستحق روند قانونی هستیم، نه سوسک روی بتن. ما خواستار آزادی هستیم.
"صلح، جان و تارک"
تماس: سیسیلیا گریسون، [ایمیل محافظت شده]جاستین پودور، [ایمیل محافظت شده]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا