در 16 مه، ژنرال سرکش لیبی، خلیفه حفتر، چندین حمله خونین را علیه دیگر شبه نظامیان لیبی به نام ریشه کن کردن تروریسم با رهبری یک نیروی شبه نظامی به نام ارتش ملی لیبی انجام داد. افسران پایگاه های ارتش ملی در نواحی شرقی کشور به تیپ های مجهز او به سرعت پیوستند.
واحدهایی از نیروی هوایی نیز همراه با افراد مسلح قبیله و دیگر شبه نظامیان، به ویژه شبه نظامیان قوی و بدنام زینتان، به آن ملحق شدند. حملاتی که به خوبی هماهنگ شده بودند، به نام «عملیات کرامه» یا «کرامت»، تلفات سنگینی در پی داشت.
وقتی کاراما کرامت نیست
سپس با جسارتی بیسابقه، روز پنجشنبه به پارلمان حمله کرد و قانونگذاران لیبیایی شورای ملی عمومی (GNC) را برای نجات جان خود فراری داد. از جمله خواسته های وی: عزل مجلس و قوه قضائیه برای در دست گرفتن کنترل امور کشور تا انتخابات بعدی که قرار است در 25 خرداد برگزار شود. این مرد ظاهراً طرفدار یک دولت غیرنظامی منتخب دموکراتیک است، تناقضی که در خاورمیانه پس از «بهار عربی» بسیار رایج شده است.
در جریان حمله به پارلمان و تصرف ساختمانهای دولتی، نیروهای حفتر توسط هواپیماهای جنگی و بالگردها پشتیبانی شدند. نمایش قدرت حتی برای پس از شورش و جنگ به رهبری ناتو در لیبی که اسلحه به وفور در دسترس است، عظیم بود. نیازی به گفتن نیست که حفتر یک ژنرال سرکش نیست که به تنهایی عمل کند. او توسط علی زیدان، نخست وزیر سابق لیبی حمایت می شود و دارای حامیان قوی و ثروتمند لیبیایی و عرب است. سابقه طولانی روابط او با سیا نه «گمراهکننده» و نه «اخبار قدیمی» است، همانطور که در مقاله اخیر روزنامه گاردین بریتانیا نشان داده شده است. اما داستان او چیست؟ و آیا او موفق خواهد شد که معادل لیبیایی ژنرال عبدالفتاح السیسی مصر شود؟
"کودتای فوریه"
حفتر به طور فعال گفتمان رسانه ای مشابه سیسی مصر را دنبال می کند که پس از سرنگونی دولت منتخب محمد مرسی در ژوئیه 2013 قدرت را به دست گرفت. اخوان المسلمین با تروریسم، و تعهد به سرکوب "تروریست هایی" که ظاهرا امنیت ملی مصر را تهدید می کنند. سیسی در یک سری مصاحبه، از جمله مصاحبه با شبکه آمریکایی فاکس نیوز، نسبت به خطر تروریسم اسلامی از شرق لیبی هشدار داد و خواستار حمایت نظامی آمریکا شد. استدلال "امنیت ملی" به سیسی کمک می کند تا تمرکز خود را از مراکز شهری که در آن جوانان مصری تظاهرات روزانه و شبانه را برای بازگرداندن دموکراسی به مناطق پیرامونی برگزار می کنند - مانند حماس در غزه، شبه نظامیان در سینا، تروریست ها در لیبی و حتی سودان تغییر دهد. .
حفتر همچنین قصد دارد اسلام گرایان را سرکوب کند، اما مشکل اینجاست که اخوان المسلمین لیبی به سختی نیروی سیاسی غالب در آن کشور است. حفتر به خوبی می داند که احزاب با گرایش اسلامی در لیبی همه یکسان نیستند. با این حال، به نظر می رسید که او مشتاق تاکید بر اخوان المسلمین به عنوان هدفی در پشت جنگ جاری خود بود. او در مصاحبه ای که در ماه مه منتشر شد به روزنامه الشرق الاوسط گفت که قصد دارد لیبی را از اعضای اخوان المسلمین "پاکسازی" کند. آنها "بیماری بدخیمی هستند که به دنبال گسترش در استخوان های جهان عرب است". او حتی همتای لیبیایی شورای عالی نیروهای مسلح مصر را تشکیل داد.
لیبیایی ها قطعاً مخاطبان حفتر نیستند. مناقشه آنها با هرج و مرج امنیتی است که کشورشان را به خاطر شبه نظامیان متخاصم پس از پیروزی ناتو بر معمر قذافی درگیر کرده است. در واقع، حفتر خودش رهبری برخی از این شبه نظامیان را بر عهده دارد و «ارتش» او به عدم اطمینان سیاسی و خشونت در لیبی کمک کرده است. ژنرال سابق لیبی به وضوح تلاش می کند تا از مشکلات مصر به نفع خود سوء استفاده کند، اما همچنین در حال رقابت برای جلب توجه دولت های مختلف غربی است - به ویژه واشنگتن که تا به حال به نظر می رسد تمایلی به انتقاد از تلاش برای کودتای حفتر ندارد.
در واقع، بلاتکلیفی واشنگتن شبیه به سکوت آن در زمانی است که حفتر برای اولین بار کودتای فوریه گذشته را انجام داد، اما شکست خورد. پس از آن، حفتر در یک سخنرانی تلویزیونی، دولت را محکوم کرد و "ابتکار" خود را اعلام کرد، نقشه راهی که شاهد انحلال پارلمان بود. عده کمی او را جدی گرفتند و مقامات ارشد دولتی کودتای او را به سخره گرفتند. یکی آن را "مسخره" توصیف کرد. اما در نتیجه، بسیاری نام حفتر را کشف کردند و برخی به شدت علاقه مند به یادگیری بیشتر شدند.
آیا آمریکایی ها می دانستند؟
آشور شمیس شریک سابق حفتر است. هر دوی آنها در دهه 1980 از اعضای ارتش ملی لیبی با حمایت مالی ایالات متحده بودند. او در مصاحبه اخیر خود با گاردین گفت: «فکر نمیکنم چنین چیزی در لیبی اتفاق بیفتد و آمریکاییها از آن اطلاعی نداشته باشند». به گفته شمیس، آمریکاییها میخواهند ببینند حفتر چقدر شتاب دارد و تا کجا پیش میرود. در واقع، حفتر کارهای زیادی را برای جلب توجه واشنگتن انجام می دهد که از زمان کشته شدن سفیر خود در لیبی و سه نفر دیگر در سپتامبر 2012 تا حدودی از لیبی صرف نظر کرده است.
برای جلب نظر واشنگتن، فهرست دشمنان حفتر شامل انصارالشریعه نیز می شود که به همراه دیگر شبه نظامیان در بنغازی متهم به طراحی حمله به سفارت آمریکا بودند. اما جلب اعتماد واشنگتن برای حفتر نباید خیلی سخت باشد. در واقع، او قبلاً داشته است. بر کسی پوشیده نیست که حفتر نزدیک به سه دهه از حمایت قوی آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا برخوردار بوده است.
این مرد در طول تاریخ رنگارنگ و گاه اسرارآمیز خود مارک و برند شده است. او به عنوان یک افسر در درگیری چاد و لیبی جنگید و در کنار یگان 600 نفری خود اسیر شد. چاد در طول مدتی که در زندان بود، تغییر رژیم را تجربه کرد (هر دو رژیم توسط اطلاعات فرانسه و ایالات متحده حمایت می شدند) و حفتر و افرادش به درخواست ایالات متحده آزاد شدند، زیرا او به یک کشور آفریقایی دیگر منتقل شد. در حالی که برخی تصمیم گرفتند به خانه برگردند، برخی دیگر به دلایلی که نیویورک تایمز در 17 می 1991 توضیح داد، به خوبی می دانستند چه چیزی در لیبی در انتظار آنها خواهد بود.
مقامات ایالات متحده برای دو سال در حال خرید خانه ای برای حدود 350 سرباز لیبیایی بودند که نمی توانند به کشور خود بازگردند، زیرا مقامات اطلاعاتی آمریکا آنها را در یک نیروی کماندویی بسیج کرده بودند تا سرهنگ معمر القذافی، رهبر لیبی را سرنگون کنند. NYT گزارش داد. اکنون دولت از تلاش برای یافتن کشور دیگری که لیبیایی ها را بپذیرد دست کشیده و تصمیم گرفته است که آنها را به ایالات متحده بیاورد.
حفتر سپس در اوایل دهه 1990 به حومه ویرجینیا منتقل شد و در آنجا بسیار نزدیک به مقر سیا در لنگلی مستقر شد. اخبار مربوط به فعالیتهای دقیق او که در نزدیکی واشنگتن دی سی زندگی میکرد، مبهم است، به جز روابط او با نیروهای مخالف لیبی، که البته طبق دستورات آمریکا عمل میکردند.
راس بیکر در گزارش کامل خود که در بیزینس اینسایدر منتشر شد، بسیاری از فعالیتهای حفتر از زمان جدایی او از قذافی و پذیرش توسط سیا را دنبال کرد. در گزارشی از سرویس تحقیقات کنگره در دسامبر 1996، حفتر به عنوان رئیس شاخه نظامی NFSL (جبهه ملی برای نجات لیبی) یعنی ارتش ملی لیبی معرفی شد. گزارش CRS می افزاید، پس از پیوستن او به گروه تبعیدی، حفتر «آماده سازی ارتشی برای لشکرکشی به لیبی» را آغاز کرد. CSR گفت که NFSL "با بسیاری از اعضای خود در ایالات متحده" در تبعید است.
نزدیک به 15 سال طول کشید تا حفتر به لیبی لشکرکشی کرد. همچنین یک جنگ عظیم طول کشید که ادعا می شد از یک قیام مردمی حمایت می کرد. اگرچه او به وضوح تلاش می کند خود را به عنوان یک سیسی بالقوه معرفی کند، حفتر، طبق توصیف بیکر، معادل لیبیایی احمد چلبی عراقی است، شخصیتی بی اعتبار با متحدان قوی در واشنگتن دی سی، چلبی به عراق پس از صدام فرستاده شد تا رهبری «دموکراتیزاسیون» را رهبری کند. " روند. درعوض، او به فراهم کردن زمینه برای فاجعه ای که در آنجا در جریان بود کمک کرد.
جای تعجب نیست که چرا بازگشت حفتر منبع اصلی بحث و جدل بود. از آنجایی که خبر وابستگی او به سیا راز بزرگی نبود، بازگشت او به لیبی برای پیوستن به شورشیان در مارس 2011 باعث سردرگمی زیادی شد. تقریباً بلافاصله، او توسط سخنگوی نظامی به عنوان فرمانده جدید شورشیان اعلام شد، اما این اعلامیه توسط شورای ملی انتقالی به عنوان نادرست برکنار شد. NTC عمدتاً ترکیبی از شخصیتهای معمایی بود که حضور کمی در آگاهی ملی لیبی داشتند. حفتر خود را به عنوان نفر سوم در نردبان نظامی دید که با اکراه پذیرفت.
مرد مناسب برای لیبی؟
میراث حفتر در اوایل سال 1969 با کودتاهای نظامی مرتبط بود، زمانی که او به همراه چند سرباز به قذافی برای سرنگونی پادشاه ادریس کمک کرد. از آن زمان تا دو کودتای آخر، او به سیا وابسته بود و شاید هنوز هم هست. اما لیبی گرفتار خشونت شدید و گروگان هوی و هوس شبهنظامیان است، برخی از قبیلهها، برخی دیگر وابسته به شهرهای کوچک و شهرهای بزرگ - مصراته، زینتان و غیره - و دیگران بهطور ضعیفی به وزارتخانههای دولتی وابسته هستند. در زمانهای چنین نزاعهای گیجکننده، برخی از مردم ممکن است آماده پذیرش جایگزینهای ضعیف باشند. با وجود میراث مشکوک حفتر، ممکن است به اندازه کافی عجیب از نظر برخی به عنوان مرد قوی لیبی به نظر برسد.
همانطور که انتظار می رود، بسیاری قانع نشده اند. شبه نظامیان قدرتمند نیز در مقابل حفتر صف آرایی کرده اند. 235 تیپ شبه نظامی مصراته آماده جنگ هستند. آنها قبلاً در نزدیکی طرابلس مستقر شده اند. اگر اجازه داده شود که این رویارویی ادامه یابد، یک جنگ داخلی خونین در انتظار لیبی خواهد بود، جنگی که ممکن است حتی خونینتر و طولانیتر از جنگ به رهبری ناتو علیه قذافی باشد. با این حال، این بار، نه ناتو و نه ایالات متحده تمایلی به درگیر شدن مجدد ندارند، حداقل تا زمانی که یک اردوگاه متخاصم شایستگی حمایت آنها را ثابت کند. در همه موارد، رنج لیبی احتمالاً ادامه خواهد داشت.
رمزی بارود سردبیر میدل ایست آی است. او یک ستون نویس سندیکای بین المللی، یک مشاور رسانه ای، یک نویسنده و موسس PalestineChronicle.com است. آخرین کتاب او پدر من مبارز آزادی بود: داستان ناگفته غزه (پلوتو چاپ لندن) است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا