وقتی کسی به زندگی یک شهروند فعال متعهد می شود و ساعت ها و روزها و سال های خود را صرف خواندن و نوشتن در مورد رویدادهای جاری می کند، برای غلبه بر بدبینی که با سرفصل های ناامیدکننده ای که هر روزنامه یا مجله ای را به دنبال دارد، به مبارزه ای روزانه تبدیل می شود. به ندرت اتفاق می افتد که کسی یا چیزی برای احیای احساس شجاعت، سرسختی و اراده فعال جوان و امیدوار بیاید.
در دفتر من، در بالای شومینه که از هر قسمتی از اتاق نمایان است، چاپ بزرگی از «داوود و جالوت» رعنا غسان است. در یک مکان استراتژیک قرار گرفته است که مشاهده روزانه آن اجتناب ناپذیر است. من مجبورم به مطالعه خطر پیشگویی که در هنگام جمع شدن سربازان در گرد و غبار دور به تصویر کشیده می شود، بپردازم. باید در نظر بگیرم که پسر جوان بیچهره در کار بدون سنگر برای محافظت از او، بدون تجهیزات ضد شورش، وسیله نقلیه زرهی، فقط یک تیشرت نخی کهنه و استواری ایستاده است که میتواند کوهها را جابجا کند.
تنها سلاح او، رگهای برآمده و بند انگشتهای سفید شده، با یک چنگال دلچسب روی مشتی سنگ، قدرتی غیرعادی را منتقل میکند که بهطور روان و کامل تاریخ مبارزات فلسطینیها را بازگو میکند. پیام قربانی شدن، ضعف و ترحم نیست. بله، از ناملایمات، بی عدالتی، اما همچنین از توانمندی و اراده برای بالا رفتن از اشتباه صحبت می کند. اگر تصوری وجود داشته باشد که فلسطینی ها مایل به انتقال آن باشند، این است. که مبارزه آنها زاییده ضعف و ترحم نیست، بلکه از اراده و جرات گستاخانه است. غسان در حق خود یک سفیر است و به نظر من این پیام را بی عیب و نقص منتقل کرده است.
"داوود و جالوت" سمفونی از احساسات را منعکس می کند. او عناصری از طراحی دقیق، رنگآمیزی خلق و خوی و ترکیببندی فوقالعاده را به طرز ماهرانهای گرد هم میآورد، احساسات ظریفی را که گاهی در یک صحنه یا عکس زنده پنهان میشود، به تصویر میکشد و مبارزه زندگی تحت ظلم را در نوری الهامبخش از شجاعت و مبارزه بیان میکند.
یکی از نقاط قوت او این است که غسان بر احساسات مثبت یک صحنه منفی تمرکز می کند. برخی از هنرمندانی که تصمیم میگیرند روی مضامین فلسطینی تمرکز کنند، بر سرکوبگران تمرکز میکنند، که منجر به صحنههایی بیمارگونه، تاریک، و اگرچه بسیار قدرتمند و قابل توجه، اما در عین حال غمانگیز میشود. او معتقد است که تاریخ به ما نشان داده است که تاریک ترین ساعات ماست که زمینه متضاد روشن ترین نور امید و الهام را برای ما فراهم می کند.
واضح است که این ایده در آثار او گنجانده شده است.
ماههای اخیر متأسفانه جنبهی نهچندان شرافتمندانهای از آرمان فلسطین را نشان دادهاند. با دعوا و سیاست داخلی چنان تفرقهانگیزی که جوهر واقعی مبارزه فرسوده میشود، غسان نیز یادآوری دردناک و ناگهانی از قهرمانان واقعی این مبارزه است. این فقرا، محرومان و بیشتر، جوانان فلسطین هستند که مبارزه واقعی و واقعی را زنده نگه می دارند. من معتقدم که غسان با این پرتره بسیار پرمعنا، نه تنها دشمن بیرونی، بلکه شکست رهبری فلسطین را نیز افشا می کند، زیرا این سیاستمداران، وزرا و امثال آن نیستند که ارتش اشغالگر را شجاع می کنند، بلکه پسری در بهار هستند. از دوران جوانی اش که در دفاع از مردمش ایستاده است.
من از رعنا غسان به خاطر نبوغ، فداکاری و تعهدش برای ثبت این مبارزه به این شکل زیبا بسیار سپاسگزارم. غرور و امیدی که از هر بوم فریاد می زند، آدمی را وادار می کند تا به نوعی تعهد خود را تجدید کند و با هر نگاه متفکرانه، جایگاه خود را در این مبارزه تزلزل ناپذیر بازنگری کند. من مطمئن هستم که غسان برای نسلها بهعنوان یکی از با استعدادترین هنرمندان فلسطینی زمان ما مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
-برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید http://www.cafepress.com/ranaghassan
-رمزی بارود نویسنده و سردبیر PalestineChronicle.com است. آثار او در بسیاری از روزنامه ها و مجلات در سراسر جهان به چاپ رسیده است. آخرین کتاب او انتفاضه دوم فلسطین: کرونیکل یک مبارزه مردمی (پلوتو چاپ لندن) است. برای اطلاعات بیشتر به وب سایت او مراجعه کنید: www.ramzybaroud.net
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا