فصل چهارساله در راه است: انتخابات ایالات متحده آمریکا. در سمت چپ، ما قبلاً شروع به تمرین بحثی کردهایم که در سال 2000 داشتیم: آیا ما در پشت حزب شورای رهبری دموکراتیک با جنگ شرکتی متحد شویم، آیا میتوانیم آن حزب را از DLC خارج کنیم، اگر این کار را با استفاده از منابع محدود خود انجام دهیم. برای کمک به رالف نادر، آیا سبزها وسیله نقلیه خوبی هستند، در مورد حزب جدید، حزب کارگر چطور، و در نهایت، آیا هیچ فایده ای در تداوم این توهم وجود دارد که حق رای دادن ارزشی دارد؟
اینها همان استدلالهایی است که ما در آن زمان داشتیم، و اکنون به طور جدی مورد بررسی قرار میگیرند، عمدتاً به این دلیل که راست نشان داده است که لحن بسیار غیرتمندی دارد، که بوش-چینی به گلدواتر تبدیل شده است که جانسون را برای لیبرالها لیبرال جلوه میدهد. شعار "هر کس به جز بوش" است، اما برای هر کسی که به سوابق اخیر کری در مورد مسائل اصلی زمان ما (جنگ، جهانی شدن شرکت ها و عدالت اجتماعی) نگاه کرده است، همانطور که جلد آینده Conterpunch آن را می نامد، "یک سکه" وجود دارد. ارزش تفاوت.»
همه اینها برای من شاه ماهی قرمز است. این استدلال اشتباهی است، عمدتاً به این دلیل که هم بیاثر است و هم موضوع واقعی را از دست میدهد. 2.9 میلیون رای نادر در سال 2000 بسیار کمتر از تعداد افرادی است که برای دیدن فیلم فارنهایت 911 مایکل مور در شب افتتاحیه آن رفتند: نکته این است که بر سر کسانی که به پای صندوقهای رای میآیند دعوا کنیم، بلکه باید با رایدهندگان بالقوهای درگیر شویم که یکی از این دو را دارند. به طرز حیلهای از حق رای محروم شدهاند، یا اصلاً هیچ سهمی در نهادهای دموکراتیک یا جنبش تغییر اجتماعی احساس نمیکنند.
بحث ما در این مرحله ناپخته از جنبش ما نباید فقط بر سر ارزش نامزدی نادر باشد. اجازه دادن به این بحث که ما را که قبلاً به کینه توزی بدتر شده است تحت تأثیر قرار دهد، به معنای نادیده گرفتن این واقعیت است که انقلاب اجتماعی ناشی از کار ما در جبهه های مختلف یک واقعیت سیاسی است.
جوامع ما در بسیاری از عرصهها فعال هستند (علیه خشونت پلیس، علیه کار، علیه نژادپرستی، علیه جنگ، علیه خشونت خانگی، علیه اکوکشی، علیه همجنسگرا هراسی، علیه طبقه کارگر، علیه حاکمیت محلی، علیه بیعدالتیها از همه نوع) - ما نیاز داریم. برای حرکت از این مبارزات پر جنب و جوش و اغلب موفق به سطحی متفاوت. ما باید شجاعت حرکت به سمت حوزه انتخاباتی را داشته باشیم تا دستاوردهای خود را مستحکم کنیم و حکومتداری را با همه مشکلات آن به خطر بیندازیم.
من از این ایده که یک نامزدی مستقل به آوردن مردم به پای صندوقهای رای کمک میکند شگفتزده شدم: اینکه نادر یا هر فرد دیگری در رقابت رای دهندگان را تشویق میکند که بیایند و به آنها رأی دهند و سپس برای دموکراتهایی که برای مجلس سنا، مجلس نمایندگان و مناصب مختلف شرکت میکنند. من فکر می کنم این وارونه است. ما در حال حاضر یک جنبش اجتماعی داریم که دستاوردهای زیادی به دست آورده است، و این به ما بستگی دارد که پایگاه خود را به پای صندوق های رای منتقل کنیم تا نامزدهای محلی بادوام و شایسته را انتخاب کنیم که در برابر جنبش های ما پاسخگو باشند. به این ترتیب جنبش ما در حال رشد است، نه از طریق تلاش از بالا به پایین، سلام مریم.
نامزدهای موفق فلیکس آرویو از بوستون، میگل لونا از پروویدنس، آلیشا توماس از آستل، رائول گریجاوا از توسان، راس باراکا از نیوآرک، جیسون وست از نیو پلاتز و بسیاری دیگر نمونه هایی از محل تلاقی سیاست های انتخاباتی و اجتماعی هستند. این افراد نمایندگان جنبش ما هستند که از مبارزات پایدار در جنبشهای مختلف اجتماعی به صندوقهای رای، به سمت مناصب سیاسی رسیدهاند. بهجای تمرکز بر رقابتهای ریاستجمهوری بهعنوان راهی برای شنیدن مسائل خود، باید از کمپینهای اجتماعی در محلات خود فرار کنیم و یک جنبش انتخاباتی بسازیم که به اندازه جنبش اجتماعی ما متنوع و پیچیده باشد.
سوالی که باید بپرسیم این است که آرویو، لونا، توماس، گریجاوا، باراکا، وست و دیگران چگونه در وهله اول انتخاب شدند. چگونه چپ ائتلاف های اجتماعی لازم برای پیروزی را ایجاد کرد، علیرغم این واقعیت که سیستم انتخاباتی کاملاً برای مالکیت بر عدالت تقلب شده است؟ بخشی از پاسخ در کتاب جدید و عالی توسط اتحادیه رای دهندگان خشمگین به نام چگونه مردان سفیدپوست احمق را از دفتر خارج کنیم، آمده است. ضد سیاست، راهنمای غیر خسته کننده برای قدرت (جمجمه نرم، 2004، ویرایش شده توسط آدرین ماری براون و ویلیام آپسکی ویمسات).
کتاب با اظهارات ویراستارانی آغاز میشود که به سرعت از معمای سبز-دموکرات ("انقلاب فردا رخ نخواهد داد") عبور میکنند و سپس به ما اطلاع میدهند که "ما در واقع باید کار سخت پیروزی و پیروزی را انجام دهیم. بسیج ده یا بیست میلیون یا بیشتر رای دهندگان شکاک آمریکایی برای ایجاد یک اکثریت مترقی مستحکم به طوری که ما واقعاً بتوانیم چیزهای انقلابی خطرناکی مانند مراقبت های بهداشتی و شهریه مقرون به صرفه داشته باشیم. مشاغلی که به اندازه کافی برای زندگی پرداخت می کنند. تامین اجتماعی برای زمانی که ما پیر هستیم. و اقتصادی مبتنی بر پایداری زیست محیطی به جای دائمی. نویسندگان یک چشم انداز سی ساله دارند - امیدوارند که استراتژی آنها در سه دهه آینده نتیجه دهد.
آرویو، لونا و غیره همکاران، صرفاً نامزدهای خوبی نیستند که از هیچ کجا آمده اند تا در انتخابات پیروز شوند. آنها محصول «سیاست هویت» هستند که معمولاً توسط کارشناسانی که از دستاوردهای عظیم این کمپینهای سیاسی برای عدالت در جیبهای مختلف و حیاتی ما اطلاع کمی دارند، تحقیر میشوند. کتاب براون و ویم ست برخی از این کمپین ها را فهرست می کند و به ما نشان می دهد که نامزدها مهم بوده اند، اما مهمتر نقش آنها در کمپین های کوچکی بوده است که به محلات آنها انرژی بخشیده است.
من میگوئل لونا را بیش از یک دهه است که می شناسم، و نامزدی او برای شورای شهر تنها به این دلیل معنا داشت که او برای همیشه در ساوت ساید پراویدنس، در هر کمپین عدالت خواهی فعال بوده است. او اکنون نماینده آن مبارزات است و به همان اندازه که در قبال حوزه انتخابیه خود در قبال آنها پاسخگو است. از آنجا که افرادی مانند لونا با جنبش ها مرتبط هستند، خود را از تبدیل شدن به کرتین های بوروکرات نجات داده اند. ما باید انتخابات را پس بگیریم و شروع به طرح مطالبات در مورد بازسازی دولت کنیم - نه دیگر آدم خواری دولت برای منافع شرکتی، بلکه دولتی احیا شده که سود را به نفع مردم تنظیم می کند.
جمهوری خواهان از آرویو، لونا و غیره می ترسند. al.، زیرا اینها رهبران آینده آمریکا هستند. تا سال 2052 اکثر تخمین ها حاکی از آن است که رنگین پوستان در اکثریت خواهند بود. احتمالاً این همان چیزی است که روشنفکران حاکمیتی مانند ساموئل هانتینگتون را به تشریح مرگ آنچه آرتور شلزینگر «مرکز حیاتی» مینامید (در سال 1997) ترسیده است. ویم ست می نویسد، از آنجایی که کشورهای تیره تر به جمهوری خواهان رأی نمی دهند، رهبران جمهوری خواه «در شلوارهایشان گند می زنند. جمهوری خواهان می دانند که اگر ماشین سیاسی خود را در چند دوره انتخابات آینده قفل نکنند، سلطنت آنها تاریخ است.
به همین دلیل، جمهوریخواهان انواع راهها را برای نهادینه کردن سلطه خود مهندسی کردهاند - از طریق Gerrymandering، از طریق سلب حق رای از طبقات مشروط، از طریق اطلاعات نادرست در محلههای گروه و از طریق استفاده از «کاندیداهای نمایش» رنگینپوست که بودجه خوبی دارند. و "تأثیرگذار" اما بدون هیچ گونه پیوندی با مبارزاتی که در غیر این صورت در این شهرداری ها زنده و زنده هستند.
نژاد خط گسل مرکزی حرکت ما باقی می ماند. حتی در حالی که ما با تمام ستم های اجتماعی که به زندگی ما جان می بخشد، نژاد را قطع می کنیم، باید بدانیم که جنبش های اجتماعی در ایالات متحده توسط نژادپرستی و نژادی تحریک می شوند. کمپین کری، نادر و سبزها اساساً از اهمیت نژاد بی خبرند. آنها اظهارات درستی را بیان می کنند، اما با این مبارزات در میان گروهی که رهبران فردا را به عهده دارند، ارتباط کمی دارند. مهمانی که سفید شروع میشود به سفید ختم میشود: این یک چالش است که آن را در غیر این صورت انجام دهید.
جمهوریخواهان موز شلدون رامپتون و جان استاوبر (پنگوئن) و گرگ پالست بهترین دموکراسی با پول می توان خرید (نسخه جدید از Plume) مدیتیشن های گسترده ای در مورد چگونگی تلاش حزب جمهوری خواه برای ایجاد یک "دولت تک حزبی" انجام داده اند. آنچه جمهوریخواهان میخواهند از ما بگیرند، علاوه بر هر چیز دیگری، حق رای است. بخش آغازین فیلم متحرک فارنهایت 9 سپتامبر مایکل مور به ما یادآوری می کند که چگونه تشکیلات فلوریدا انتخابات را دزدید - و چگونه با وجود اعتراضات گروه سیاه پوستان کنگره و سایر نمایندگان متحد، هیچ یک از اعضای سنا برای مناقشه بر انتخابات به آن نپیوستند.
بیعدالتی کوررنگی جی. مورگان کوسر: حقوق رأی اقلیت و بازگرداندن بازسازی دوم، یک مطالعه علمی جدی است که در سال 1999 منتشر شد، خطوط توطئه فریبکارانه برای سلب حق رای رای دهندگان رنگین پوست را به ما نشان میدهد.
در حالی که همه اینها را می خوانید، به این سخنان لیندا برنهام که در مرکز منابع زنان رنگ (www.coloredgirls.org) کار می کند، توجه کنید: «بسیاری از ما حق رای را در «دموکراسی پیشرو جهان» فرض می کنیم. ' اما حق رای یک زمین سیاسی مورد مناقشه است. کل بخشهای جمعیت را میتوان برای همیشه از زمین خارج کرد، مانند جنایتکاران سابق در بیشتر ایالتها.
بخشهای دیگر میتوانند به حاشیه رانده شوند، از دسترسی محروم شوند یا در معرض شیطنت و فساد قرار گیرند. ممکن است مطمئن باشیم که آن دسته از نیروهایی که محدود کردن دسترسی به رای را به نفع خود میدانند، بار دیگر اقداماتی از جمله اقدامات غیرقانونی، غیراخلاقی و کاملاً حزبی برای تأثیرگذاری بر نتیجه انجام خواهند داد. ما باید آنها را ملاقات کنیم: رأی دهندگان هوشیار مصمم به دفاع، گسترش و اعمال حق رای هستند.»
کتاب براون و ویمست چندین کمپین بسیار پربار برای دفاع، گسترش و اعمال حق رای را پوشش میدهد: مانند Boston Votes، پروژه اتوبوس اورگان، کار People United for a Better Oakland در مورد دستور Just Cause و Restore the Vote برای وارد کردن مجرمان سابق روند دموکراتیک این داستانها به ما انگیزه میدهد تا انتخابات را به محلههای خود بیاوریم، تا افراد بیشتری را به پای صندوقهای رای بکشانیم.
جنبش های اجتماعی ما همچنان به آماده سازی زمین برای سکوهای مترقی برای کسب قدرت انتخاباتی ادامه می دهند. انرژی باید کاملاً در آن جنبشهای اجتماعی باشد، اما اگر قدم زدن خود را به سمت تالار شهر و کاخ سفید نیز آغاز نکنیم، نمیتوانیم قدرت واقعی را در جوامع خود اعمال کنیم. برای انجام همه این کارها، باید بین مبارزه و انتخابات پیوند برقرار کنیم. این یک وظیفه بسیار مهمتر از این است که رای خود را به عنوان یک کالا در نظر بگیریم و تصمیم بگیریم در ازای رضایت شخصی، آن را به کدام مغازه بفروشیم.