سوالات متعددی از جهات مختلف در مورد ارتقای ارتباطات Z جدید وجود داشته است. در اینجا برخی از آنها با پاسخ آورده شده است.
1. چرا احساس کردید که Z باید ارتقا را انجام دهد؟
زمانی که ZNet برای اولین بار متولد شد، سایت از نظر سرمقاله اما از نظر فنی نیز نوآورانه بود. با این حال، در ده سال گذشته، در حالی که ما معتقدیم سرمقاله Z همگام با زمانه بوده است، فناوری Z این کار را نکرده است. این سایت به حدی پیر شده است که در واقع از نظر ظاهری و ناوبری کمی واپسگرا است - و حتی مهمتر از آن، جایی که در استفاده مثبت از بسیاری از امکانات جدید اینترنت برای ایجاد جامعه و مشارکت ناکام است.
بنابراین ما ارتقا را ابتدا به دلیل واضح داشتن سایت بهتر انجام دادیم. ما محتوای بیشتر، ناوبری آسان تر، نمایش بهتر و چند رسانه ای بیشتر می خواستیم. و ما به ویژه خواهان تعامل بیشتر برای کاربران و نویسندگان بودیم.
اما ما مجبور شدیم ارتقا را انجام دهیم، آنچه شما در مورد آن پرسیدید، در مقایسه با صرفاً میخواهیم آن را انجام دهیم، زیرا آشکار شد که بدون نوآوریهای عمده نه تنها ارزش سایت در طول زمان کاهش مییابد، بلکه Sustainers را نیز از دست میدهد. اگر این اتفاق می افتاد، ما نه تنها به دلیل پیامدهای غیرقابل اجتناب گسترده اینترنت، به عنوان مثال در چاپ، بلکه به دلیل کاهش حمایت از سوی کسانی که واقعاً سایت ما را دوست دارند و از آن استفاده می کنند، به طور پیوسته در حال کاهش بودیم. این ضرر دوگانه در نهایت سایت و تمام پروژه های ما را غرق می کرد.
بنابراین، ما متعهد شدیم همه چیز را ارتقا دهیم و از این طریق با زمان پیش برویم و همچنین پایهای برای سالها محتوا و ویژگیهای جاهطلبانهتر و نوآوری و توسعه آینده ایجاد کنیم.
2. اما چرا ارتقا به جای 15 ماه 3 ماه طول کشید؟ و هزینه پروژه چقدر بود؟
توضیح مدت زمان زیاد کمی مشکل است. بخشی از تأخیر این بود که برنامه نویسان اولین باری که لیست مشخصات ما را مطرح کردند، به سمت اشتباه رفتند - تصمیم گرفتند از یک رویکرد برنامه نویسی جدید (به نام Ruby on Rails) استفاده کنند که برای این منظور تصمیم گرفتند یاد بگیرند و فکر می کردند که کارها را سرعت می بخشد. به طور غیر منتظره، روبی کار نکرد. حدود 9 ماه برای پیگیری آن مسیر اشتباه تلف شد. با این حال، بخش دیگری از تاخیر این بود که نرم افزار، چه آنلاین یا غیر آنلاین، بسیار سخت است. در واقع، بسیار سخت تر از آن چیزی است که حتی بسیاری از برنامه نویسان متوجه می شوند.
پروژه ارتقاء ما در واقع بسیار ارزان بود، نسبت به قیمت های گسترده بازار، در هزینه هایی که باید می پرداختیم. وقتی گرد و غبار پاک می شود، برای برنامه نویسان و برخی از کمک های خارجی و غیره، کل هزینه ها تقریباً 60,000 دلار خواهد بود، که به نظر خیلی افتضاح می رسد، اما در واقع، برای چنین کارهای گسترده ای چندان زیاد نیست.
متأسفانه، اما هزینه واقعی برای ما با قیمت فوری متوقف نشد. هزینه بزرگتر ما ضررهایی بود که به دلیل تاخیر متحمل شدیم. تقریباً یک سال پیش در موقعیتی قرار میگرفتیم - اگر همه چیز همانطور که امیدوار بودیم و پیشبینی میکردیم پیش میرفت - حدود یک سال پیش شروع به گسترش پایگاه کمکهای مالی خود، افزایش فروش آنلاین ویدیوها و اشتراکهایمان، و جمعآوری بودجه برای بیستمین سالگرد خود میکردیم. کار بهتری از نظر محتوا، از نظر سیاسی، و غیره. اما، زمانی که سایت جدید همیشه در حال پیشرفت بود، انجام هیچ یک از این مراحل بی معنی بود و این تلاش ها را به شدت افزایش می داد. بنابراین، تلاشها را برای به دست آوردن مزایای ارتقا به تعویق میاندازیم، زیرا کاهش درآمد و افزایش هزینهها هر ماه وضعیت ما را کمی بیشتر میکند. نتیجه این بود که ما پولی را از دست دادیم - ماه به ماه در حالی که منتظر ارتقاء بودیم - بیشتر از آنچه برداشت کردیم - خرج کردیم، تمام دارایی های ساخته شده خود را از بین بردیم، از جمله مجبور شدیم دوباره خانه خود را که از آن به عنوان دفاتر نیز استفاده می کنیم، برای پول نقد اضافی رهن کنیم. آن دوازده ماه درآمد کم در مقایسه با آنچه که اگر ارتقاء یک سال پیش انجام میشد، «هزینه» اصلی ما را تشکیل میدهد، نه هزینههای واقعی برای ارتقا.
3. اما چرا انجام بهروزرسانیهای برنامهنویسی یا برنامههای جدید طبق برنامه اینقدر سخت است؟
جزئیات زیادی در هر پروژه اساسی وجود دارد که هر یک از آنها می تواند برای نتایج کشنده باشد و در بسیاری از موقعیت ها حتی تشخیص جزئیات دشوار است. علاوه بر این، نمی توانید افراد و سپس افراد بیشتری را به یک تیم کاری پروژه اضافه کنید تا کارها را سرعت بخشید. همه باید درونیات را درک کنند، و اضافه کردن یک فرد معمولاً زمان بیشتری برای سریع کردن آن شخص نسبت به دستاوردهای او برای کار کردن نیاز دارد.
عوامل زیادی بر دشواری پروژههای نرمافزاری تأثیر میگذارند، بنابراین برای عمیقتر شدن این موضوع بحث طولانی خواهد بود، اما بهطور خلاصه اجازه دهید حداقل توجه داشته باشم که امروزه، انجام پروژهها و ثروتمند شدن بسیار معمولی است. هزینه کرد - حتی صدها میلیون یا در برخی موارد یک میلیارد دلار یا بیشتر - و به معنای واقعی کلمه برای اینکه هیچ کاری انجام نشود. تمام کار، انرژی و پول نقد صرف می شود - و نتیجه صفر است.
به عنوان مثال، سالها قبل، تلاشی برای ارتقای سیستم کنترل ترافیک هوایی ایالات متحده صورت گرفت که پس از صرف میلیاردها دلار، هیچ پیشرفتی بهطور باورنکردنی نداشت. اخیراً در سالت لیک سیتی بودم تا صحبت کنم، با مهندس نرم افزاری که به من درباره پروژه ای در شرکتش گفت که قرار بود در یک سال تکمیل شود، اکنون در ششمین سال کار خود بود و هنوز ناتمام بود. همه چیز در توسعه نرمافزار به قدری بد است که در واقع، گروههای کامل برنامهنویسان، ناامید از ناتوانی خود در انجام موفقیتآمیز پروژهها، به مدارس فکری تبدیل شدهاند که به تنهایی، بدون پرداخت هزینه، از طرف حرفهشان، تلاش میکنند تا توسعه دهند. متدولوژی های جدید قابل اجرا که می توانند به اشتراک گذاشته شوند و کار کنند. آنها به دنبال کسب درآمد بیشتر نیستند، بلکه فقط سعی می کنند با داشتن تجربیات بیشتر از موفقیت واقعی در کار، احساس بهتری نسبت به زحمات خود داشته باشند. بدیهی است، همانطور که در بالا نشان می دهد، ما به همان اندازه که ممکن بود آسیب نبیندیم. ما مجبور نبودیم هزینه گزافی بپردازیم و تقریباً به مشخصات اولیه خود ارتقاء داده ایم. علاوه بر این، تغییراتی که ما در حال نهایی کردن آن هستیم، پایهای را فراهم میکند که اکنون بزرگنمایی و تنوع بخشیدن به فعالیتها و پیشنهادات ما آسان خواهد بود.
4. بازگشت به ZCom، قبل از بررسی مسائل مالی، ZCom جدید چیست و چرا یک صفحه معرفی/اسپشل برای آن وجود دارد؟ آیا این طراحی اواسط دهه نود نیست؟
ZCom یا Z Communications نام ما برای عملیات فراگیر ما است. این شامل اجزای مختلفی است، به اصطلاح، مانند Z Magazine، ZNet، Z Video Production، Z Media Institute و امکانات آنلاین جدید ZSpace.
"صفحه چلپ چلوپ" در www.zcomm.org جایی است که میتوانیم به طور خلاصه کل عملیات و هر جزء را معرفی کنیم و خلاصهای از هر قسمت و پیوندهایی به هر کدام ارائه دهیم. اکثر کاربران پس از عادت کردن به سایت، نشانک میکنند و مستقیماً به بخشهایی که بیشتر به آنها علاقه دارند میروند، مانند ZNet، ZMag، ویدیوها، مصاحبهها، ZSpace یا هر چیز دیگری. اما صفحه splash اطلاعاتی را در مورد همه اجزاء در یک مکان به کاربران جدید منتقل می کند، بدون اینکه پیوندهای زیادی آن پیام ابتدایی مینیمالیستی را گیج کنند.
5. آیا می توانید به طور خلاصه توضیح دهید که هر کدام از اجزای اصلی چیست و شاید به کجا می روند؟
مجله Z مجله چاپ ماهانه ما است که به صورت آنلاین نیز در دسترس است. در آستانه جشن تولد 20 سالگی است. ماهانه منتشر می شود و به تمام جنبه های زندگی اجتماعی می پردازد. تلاش می کند تا کنشگری، چشم انداز و استراتژی را برجسته کند. در مورد اینکه ZMag به کجا می رود، ما مطمئن نیستیم. از یک طرف، مشکل رو به رشد چاپ در زمینه اینترنت وجود دارد. از طرف دیگر، ما نمی دانیم که ارتقاء کلی ما چگونه باعث بهبود وضعیت مالی ما می شود. اگر تصویر مالی بسیار بهتر شود، همانطور که ما امیدواریم، مجله Z تنوع و نوآوری خواهد کرد. اما اگر بودجه جدیدی جذب نکنیم، کاهش می یابد.
ZNet وب سایت جامع پایه است. در آستانه جشن گرفتن دهمین سالگرد تولد ZNet است، اگرچه تعیین تاریخ تولد ZNet دشوار است، اما تجسم های قبلی LBBS، Left On Line و Shareworld هستند. وب سایت ZNet، مانند مجله چاپی Z، به تمام جنبه های زندگی می پردازد و فعالیت، چشم انداز و استراتژی را برجسته می کند. در ZNet، البته، از طریق ارتقاء، ما در حال حاضر به روش های مختلفی نوآوری می کنیم. ما امیدواریم که سایت به طور کلی به سمت ایجاد جامعه و تعامل بسیار بیشتر در بین کاربران خود، با تسهیلات بسیار بیشتر برای همکاری با یکدیگر، از جمله افزایش منابع اطلاعاتی، بحث و گفتگو و غیره باشد.
Z Video Productions بیش از 60 ویدیوی فیلمبرداری و تولید Z تولید کرده است که سعی می کند محتوایی مشابه مجله Z و ZNet را منتقل کند، اما در قالب ویدیویی جذاب تر. مانند ZNet، تعیین تاریخ مبدا ZVideo نیز دشوار است، اما حدود هشت سال قدمت دارد. جایی که ویدیوهای ما به سمت افزایش تعداد و ارتباط، از یک سو، و توزیع گسترده تر، از جمله آنلاین، از سوی دیگر است. کیفیت بالا خواهد رفت، اما مانند هر چیز دیگری، میزان گسترش و نوآوری به واکنشها به ارتقا بستگی دارد، بهویژه به این که افراد جدید Sustainers یا Sustainers فعلی کمکهای خود را افزایش دهند.
موسسه رسانهای Z شاید غیرمعمولترین پروژه Z باشد، یک مدرسه تابستانی که هر ساله در ماه ژوئن برگزار میشود و حدود 750 دانشآموز را فارغالتحصیل کرده است که در سراسر جامعه چپ و بهویژه در رسانههای چپ فعال هستند. محتوای ZMI بر مهارتها و فلسفه رسانه، و بر سازماندهی مهارتها و ایدهها، با تأکید بر تحلیل، و بهویژه چشمانداز، و استراتژی به طور گستردهتر تمرکز دارد. ZMI از سلامت خوبی برخوردار است و احتمالاً بیش از حد نوآوری نخواهد کرد، مگر اینکه ممکن است کمی بیشتر اجرا شود. نوآوری واقعی که ما در رابطه با آموزش به دنبال آن هستیم، یک چیز اضافی است. ما می خواهیم یک مدرسه آنلاین به پیشنهادات Z اضافه کنیم. ما این پروژه را ZEO برای آموزش آنلاین Z می نامیم. این یک دانشکده وسیع، امکانات خوب و غیره خواهد داشت. و حتی ممکن است نسخه دبیرستانی را نیز انجام دهیم، اگر درآمدها اجازه دهند. ما همچنین امیدواریم که شروع به انتشار کتاب های کوتاه در مورد چشم انداز و استراتژی برای همه جنبه های زندگی - ZBooks - کنیم تا با هماهنگی ZMI، ZEO و سایر امکانات مورد استفاده قرار گیرند.
در نهایت، ZSpace یک جزء کاملاً جدید از ZCom است که با ارتقاء اخیر متولد شد. ZSpace به دنبال مکانی برای کاربران مترقی و رادیکال برای تعامل با یکدیگر و با نویسندگان ما، نمایش بینش، آثار هنری، نوشتن و غیره، بحث، اظهار نظر، گفتگو، ملاقات/ معاشرت و حتی سازماندهی با هم است. . ZSpace، در وبلاگها، انجمنها، امکانات گروهی، آپلود انواع محتوا، امکانات دوستان و غیره بسیار غنی و عمیق است، در حال حاضر، و بسیاری موارد دیگر در راه است. و همانطور که ZSpace به معنای تبدیل شدن به نوعی مای اسپیس چپ اما با محتوای جدی و امکانات فعال محور است، همچنین، اگر درآمدها اجازه دهد، ما یک دنیای سایبری آنلاین ایجاد خواهیم کرد ... با مکان های آنلاین برای عادت کردن به فیلم ها، سخنرانی ها، شعرخوانی، کنسرتها و موارد دیگر – در ماههای آینده اخبار بیشتری در مورد آن منتشر خواهد شد.
6. عملیات وب جدید از نظر سیاسی چه تفاوتی با عملیات وب قدیمی دارد؟
آنها نیستند. به این معنا که آنها از همان تعهد اساسی به اولویت دادن همزمان نژاد، جنسیت، قدرت و طبقه آگاه می شوند، نه اینکه یک یا آن تمرکز را به تنهایی در اولویت قرار دهند. آنها همچنین از همان فوریت در مورد چشم انداز و استراتژی مطلع می شوند، نه صرفاً برای مشکلات موجود در زمان حال. گرایشات تحریریه به دنبال تعادل جنسیتی و نژادی و طبقاتی، اگرچه به سختی به دست میآیند، اما تغییری هم ندارند. آنچه متفاوت است ظاهر سایت، ناوبری آن، نمایش محتوا، چند رسانه ای افزایش یافته و به ویژه عناصر جدید محتوای کاربر محور و تعامل مبتنی بر کاربر است. بنابراین، آنچه جدید است، زیرساخت و فناوری است که امروزه ویژگیهای بسیاری را اضافه میکند و همچنین افزودن ویژگیهای بیشتر را در ماهها و سالهای آینده بسیار ساده میکند. با این حال، اهداف سیاسی اساسی بدون تغییر است.
7. پس اهداف و جاه طلبی های سیاسی ارتقاء چیست؟
از طرف خودم می گویم، زندگی من حول محور برنده شدن در تغییرات اجتماعی سازماندهی شده است، نه پیشبرد پروژه خاصی. بنابراین فکر نمیکنم کاری که میخواهم انجام دهم، ساخت مجله Z، یا ZNet، یا ZSpace و غیره است. به نظر من تلاش برای کمک به تغییر جامعه و جهان است. این همیشه هدف محرک است که بر نگرانی های محدودتر اولویت دارد. به عنوان مثال، دلیل به خطر انداختن شرایط فعلی ما به عنوان کارمند در پروژه های مختلف با جستجوی رشد و نه فقط ثبات، این است که تأثیرگذاری بر پیشرفت اجتماعی به چیزی بیش از ایستادن در یک فلات نیاز دارد. داشتن یک پروژه راحت مزایای خود را دارد، اما داشتن یک پروژه در حال تحول و بزرگ و متنوع چیزی است که تغییر اجتماعی مستلزم آن است.
در مورد ما، حفظ یک پروژه در شرایط پایدار، احساس ارزشمندی و حتی شغل را به شما می دهد – اما این به سادگی کافی نیست. هدف ما احساسات یا ارزش یا شغل نیست. هدف ما برنده شدن در تغییر است، و برای آن، باید پیوسته بهتر شویم، به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنیم، افرادی را که به آنها دسترسی داریم حفظ کنیم و به طور موثرتری تغذیه کنیم، بینشهای جدید اضافه کنیم، امکانات جدید را اضافه کنیم، ارتباطات جدید را تقویت کنیم، همه به دنبال تغییر هستند. بنابراین این همان کاری است که ما سعی می کنیم انجام دهیم، حتی در خطر از دست دادن آنچه تا به امروز ساخته ایم. ما می خواهیم برنده تغییر باشیم. برای انجام این کار، ما باید به جلو برویم، نه اینکه ساکن بمانیم. این به همان سادگی است.
شاید بهتر باشد در این مورد کمی بیشتر بگویم، زیرا این موضوع در انتخابها و امیدهای ما نقش محوری دارد و برای آنچه ارزش دارد، بزرگترین ناامیدی من را نیز آشکار میکند.
از یک طرف، مردم میتوانند با نگرش امیدوارانه به ایدهها، نوآوریها و پروژههای جدید نزدیک شوند. آنها می توانند پیشنهادات و امکانات را آزمایش کنند تا شایستگی های خود را ببینند. آنها می توانند با اشتیاق امیدوار باشند که تلاش های جدید قابل اجرا باشد. آنها حتی می توانند سعی کنند کمک کنند. این همان کاری است که مردم وقتی خوشبین هستند که احساس امید و ارائه کمک ارزش وقتشان را دارد، انجام می دهند. اتفاقات خوب نتیجه خواهد داد.
یا ممکن است مردم آنقدر خسته، بدبین، ناامید و یا حتی به چیزهای بی ارزش عادت کنند، که مردم پیش از این تصور کنند که هر تلاش جدیدی که دیگران انجام می دهند ارزش دیدن ندارد، ارزش امید و اشتیاق را ندارد، ارزش تلاش را ندارد. کمک - زیرا، در نهایت، هیچ چیز کار نمی کند، هیچ چیز کمک نمی کند.
تجربه شخصی من این است که طرز فکر خودشکسته - حدس میزنم این همان چیزی است که برخی افراد به آن میگویند همیشه نیمه پر لیوان را میبینند، یا حتی آن را کاملا خالی میبینند، مهم نیست که واقعا چقدر پر باشد - نه تنها در جامعه گستردهتر وجود دارد، هرچند در اینجا وجود دارد. اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، مطمئناً بهطور باورنکردنی عمیقاً ریشهدار است و یک مانع بزرگ برای غلبه بر آن است. بلکه ذهنیت شکستطلبی در خود ما نیز وجود دارد، در جامعه منتقدان بیعدالتی و حتی در میان کسانی که ضد سرمایهداری هستند. در واقع، این نوع شکستگرایی در جامعه ما غالب است، به جرأت میتوانم بگویم که غالب است، حتی به شدت غالب است. بسیاری از ما، یعنی آگاهی زیادی در مورد آسیب های اجتماعی داریم، اما امید واقعی به رفع آنها نداریم. ما اشتیاق نداریم که اقدامات خوبی برای مشارکت وجود داشته باشد، ساختارهای خوبی برای ساختن، تلاش های خوبی برای حمایت وجود داشته باشد. وقتی می شنویم کسی در حال انجام پروژه جدیدی است هیجان زده نمی شویم. ما احساس نمی کنیم که باید به آن فرصت بدهیم، حتی به آن کمک کنیم. ما به موفقیت آن امیدوار نیستیم و اگر ابزاری برای انجام آن داریم، دست دراز کنیم. در عوض، ما شکست را فرض میکنیم، و البته فرض ما، شاید بیش از هر چیز دیگری، اغلب به به نتیجه رسیدن شکست کمک میکند.
اگر این تمایل را به ارتقای خود بازگردانیم، ممکن است این ارتقا، حتی در طی چند هفته یا چند ماه در پرتو ایدههای روشنگر و درخواستهای متنوع کاربران، فاقد ارزش باشد. شاید ما در این فکر اشتباه کردیم که نوع جدیدی از سایت به نفع اکتیویسم و غیره است و بنابراین شاید سزاوار حمایت یا حتی استفاده نباشد. اما من فکر میکنم سناریوی بسیار محتملتر - همانطور که در مورد بسیاری از تعهدات دیگر رخ داده است - این نیست که ارتقا خوب نیست، این تلاش بهطور جبران ناپذیری تصور نادرست یا اشتباه اجرا شده است، بلکه در عوض این خواهد بود که همه به سادگی خمیازه بکشند. به سادگی فرض میکند که سایت جدید چیزی فراتر از سایت قبلی ارائه نمیکند، احساس میکند که وقت ندارند حتی نگاه کنند، یا هر چیز دیگری، و بنابراین حتی نگاه نمیکنند، تلاش نمیکنند، از تلاش با ایدهها حمایت نمیکنند. از نظر مادی نیز در آن صورت، مشکل این نخواهد بود که افراد ارتقا را ناشایست ارزیابی کنند، بلکه مشکل این خواهد بود که مردم آن را بی ارزش فرض می کنند، یا حتی چیزی را در مورد آن فرض نمی کنند - اما فقط به طور انعکاسی به آن نگاه نمی کنند، امیدوار نیستند که این ارتقاء نشان دهنده سود باشد. سعی نمی کنیم به آن کمک کنیم، زیرا این همان کاری است که ما به انجام آن عادت کرده ایم - شمارش شکست ها. در واقع، البته، بسیاری از مردم در حال حاضر به دنبال، ارزیابی، لذت بردن از سایت جدید و همچنین کمک هستند. اما آیا بسیاری از افراد این کار را انجام خواهند داد؟
امیدوارم واضح گفته باشم من نمی خواهم سوء تفاهم شود. آنچه من می گویم این است که بسیاری از پروژه هایی که شایستگی و پتانسیل بالایی دارند، پروژه هایی که می توانند بسیار و حتی بسیار سودمند باشند، در عوض شکست می خورند، اما این کار به این دلیل نیست که مردم آنها را به دقت ارزیابی می کنند و به طور منطقی تصمیم می گیرند که آنها به طور غیرقابل جبرانی نقص دارند، بلکه به این دلیل است که مردم این کار را انجام می دهند. اصلاً به هیچ چیز امیدی نداشته باشید، و بنابراین، خسته، حتی به پروژه های جدید فرصت ندهید. پروژه هایی که ما روی آنها کار کرده ایم، به هر دلیلی، به ترتیب سی سال، بیست سال، ده سال و نزدیک به ده سال موفق بوده اند. اما، همه چیز در هر زمان ممکن است خراب شود و بنابراین ما باید به فشار آوردن ادامه دهیم. و علاوه بر این، بسیاری از تلاشهای ارزشمند دیگر در واقع شکست خوردهاند، که میتوانست برای تغییرات اجتماعی بسیار مفید باشد، اگر مردم به آنها فرصت میدادند.
در اینجا راه دیگری برای گفتن همه اینها وجود دارد. ما در سمت چپ باید درخشش را به چشمان خود بازگردانیم. ما باید بهترین ها را در نظر بگیریم، نه بدترین ها را - از ظرفیت ها، انگیزه ها و تلاش هایمان. ما باید درباره پروژههای جدید بشنویم و از اینکه تلاشهای نوآورانهای در حال انجام است احساس خوشحالی میکنیم، و اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، باید کمی زمان و توجه به آنها اختصاص دهیم - حتی این زمان و توجه را از خواندن روزنامههای رایج روزانه دور کنیم، یا تماشای تلویزیون یا چه چیزی نیست ما باید تلاشهای جدیدی را پرورش دهیم و سعی کنیم مشکلات را برطرف کنیم، اگر نه همیشه، مطمئناً زمانی که ارتباط مستقیمی با تلاشها و بینشهای مرتبط برای ارائه داریم. اگر به گونهای رفتار کنیم که انگار هیچیک از ما هیچیک از ما انجام نمیدهیم، امیدی به پیشرفت ما نداشته باشد، چگونه میتوانیم فکر کنیم که تغییرات مهمی را به دست میآوریم.
8. سایت بیشتر از قبل خودکار شده است. آیا این خوب است یا کمتر انسانی است؟
من همان تنش را بین اتوماسیون در سایت ها و انسانیت درون آنها احساس می کنم. اما فرض کنید میخواهید برای یافتن یک گل کوچک در حیاط پشتی سوراخی حفر کنید. ممکن است کاملاً معقولانه از دستان خود یا شاید یک چاقوی جیبی یا یک قاشق غذاخوری استفاده کنید. بسیار انسانی و دستی. اما فرض کنید در عوض یک بوته بزرگ یا یک درخت کوچک می کارید. حالا شما از بیل استفاده خواهید کرد و استفاده از چاقوی جیبی، قاشق یا دستانتان، اگرچه ممکن است، به طرز وحشتناکی غیرعاقلانه است. کمی کمتر انسان و دست، اما نه زیاد. و حالا، در نهایت، فرض کنید که در یک استخر شنا می کنید، یا صدها مورد از آنها را در یک شهر قرار می دهید - واضح است که بهتر است از یک بیل بکهو استفاده کنید، حتی اگر موتور داشته باشد، تا بیل، خیلی کمتر از یک قاشق. ، حتی اگر کمتر در دست باشد.
وضعیت ما هم یه جورایی شبیهه من دوست دارم صفحه بالای ZNet را به صورت دستی انجام دهم، و هر نقص دیگری که ممکن است هنگام انجام این کار داشته باشم، بسیار انعطاف پذیرتر از هر سیستم خودکار موجود هستم - اما شما به جایی می رسید که لذت وارد کردن مستقیم محتوا در صفحه بالا برای من، یا حضور تا حدی قابل لمس انسانی که برخی از کاربران از آن احساس میکنند، به سادگی با مزایای استفاده از یک ابزار بهتر، در این مورد یک بیل مکانیکی آنلاین - پایگاه داده، سنگینی میکند.
بنابراین، استفاده از اتوماسیونی که در سؤال خود به آن اشاره میکنید، به دلیل کارایی فوقالعاده آن، به دلیل دسترسی بسیار بیشتر به گزینههای نمایشگر که اجازه میدهد، و برای پایهای که برای تغییرات دیگر نیز در حین توسعه ما ایجاد میکند، خوب است. اما موافقم که در جنبه منفی اتوماسیون از برخی جهات کمتر انسانی است. بنابراین، برای اینکه نه تنها از مزایای فنی اتوماسیون بهره مند شویم، بلکه برای جبران خسارات در تماس با انسان، انسانیت بیشتری را از راه های دیگر تزریق می کنیم. به این ترتیب میتوانیم ابزارهای بهتر و انسانیت بیشتری داشته باشیم. به هر حال هدف این است.
9. آیا فکر میکنید زنگها و سوتها ارزش آن را دارند – ایجاد و نگهداری آنها – یا اینکه فراتر از آن چیزی هستند که هر کسی از آن استفاده میکند و از آن سود میبرد؟
من هم نگران این موضوع هستم. شکی نیست که تقریباً همه، از جمله من، از نرمافزاری استفاده میکنند که ویژگیهای زیادی دارد که ما هرگز آنها را لمس نمیکنیم. گاهی اوقات این معقول است زیرا ویژگی ها وقت ما را تلف می کنند و منحنی یادگیری توجیه نمی شود. در مواقع دیگر، این ویژگیها برای ما بسیار مفید خواهد بود، اگر حتی به آنها توجه کنیم و کمی زمان صرف یادگیری آنها کنیم، اما اینطور نیست.
اخیراً فهمیدم که میتوانم کلید ctrl خود را نگه دارم و توپ اسکرول را روی ماوس بچرخانم تا کل صفحه نمایش مرورگرم را به آرامی بزرگ یا کوچک کنم، و میتوانم این کار را در یک اندازه در یک پنجره تب دار انجام دهم. و در یک اندازه دیگر در یک پنجره دیگر. چشمان من نسبتاً بد هستند و این در واقع یک منبع فوق العاده برای من است. اما من حدود دو دهه است که واقعاً به طور گسترده از رایانه استفاده کردهام، و این ویژگی است که میتوانم از آن بهره ببرم که نسبت به آن بیاطلاع بودم یا به سادگی موفق به ثبت نام و امتحان نشدم. پس این یک مثال است.
در سایت ZCom ویژگی هایی وجود دارد که من از آنها استفاده نخواهم کرد، یا شما استفاده نخواهید کرد، اما دیگران از آنها استفاده خواهند کرد - و بالعکس. من فکر می کنم ویژگی های اصلی - وبلاگ ها، انجمن ها، نظر دادن در سراسر سایت، چند رسانه ای، نمایش همه جا پیوندها، ابزارهای هوشمندانه برای دسترسی آسان به محتوا، صفحات تماشا، صفحات موضوع، امکانات جستجوی خوب، و غیره، نیستند. واقعاً زنگ ها و سوت ها هستند، اما در عوض، پیشنهادهای ضروری هستند. حدس میزنم میتوانید بگویید که منوی برگهدار بالاتر و فراتر از ضروری است، یا مطمئناً فنآوری فانتزی منوهای سمت چپ است، اما بسیاری از افراد از این ابزارها استفاده زیادی خواهند کرد، حتی اگر دیگران تا حد زیادی آنها را نادیده بگیرند. وظیفه ما ارائه ویژگی هایی بود که مردم از آنها بهره مند می شوند، اما بدون اینکه آن چیزها مانعی برای افرادی شود که به آنها نیاز ندارند.
و در واقع زنگها و سوتهای بسیار بیشتری در راه است، مانند فیدهای RSS بسیار گستردهای که بر اساس نویسنده، موضوعات، مکانها و انواع محتوا در دسترس کاربران قرار میگیرد، در هر ترکیبی. یک مدرسه آنلاین و، امیدواریم، یک سیستم پیچیده از مکانهای آنلاین که ملاقات افراد، معاشرت با هم و غیره را تسهیل میکند، بهعلاوه ابزارهای سازماندهی و غیره. به نظر میرسد که زنگ یک نفر در فضای مجازی، کاوشگر فرد دیگری است. سوت شخص دیگری عصا یا هواپیمای جت شخص سوم است. اگر ویژگیهایی که برخی از آنها بهره میبرند، مانعی برای کسانی که از آنها استفاده نمیکنند را برای انجام آنچه میخواهند، نکند، مشکلی پیش نمیآید.
10. تصاویر Sustainers در صفحه بالا چیست - آیا منطقی است که به جای داشتن پیوندهای بیشتر به محتوای واقعی به آن فضا داده شود؟
صفحه بالایی، اگر از فلشهای منوی سمت چپ استفاده کنید، در واقع محتوای بیشتری نسبت به صفحه قبلی دارد. و من تعجب می کنم، چرا از یک طرف نگران عملکرد پایگاه داده ای هستید که انسانیت را کاهش می دهد - اما از طرف دیگر تصاویری از افراد نمی خواهید؟ فقط اذیت کردن - اما، در واقع، تا حدی تصاویر کمی لمس انسانی را ارائه می دهند. ما هنوز نمی دانیم که آیا ارزش فضای اختصاص داده شده در صفحه بالا را دارد یا خیر. اما فراتر از اندکی انسانیت، به بازدیدکنندگان کاملاً اجتناب ناپذیر اطلاع می دهد که چیزی خاص در اینجا وجود دارد، فراتر از متن، ویدیو و صدا. افرادی هستند که در یک جامعه آنلاین در حال رشد شرکت می کنند، و شاید ایده خوبی باشد که بدانیم آنها در حال انجام چه کاری هستند. به هر حال ایده همین است. ببینیم منطقی است یا نه بازگشت های اولیه نشان می دهد که این کار را می کند. ما ممکن است آنچه را که از جدیدترین برای پیوستن به نظر می رسد، به جدیدترین کاربران تغییر دهیم - در این صورت، تصاویر دائماً چرخیده و تغییر می کنند.
11. ترجیحات کتاب چیست؟ آیا قرار است مفید باشد؟
باز هم، اثبات در پودینگ و فقط در آنجا خواهد بود، اما ما امیدواریم. ایده این است که یک پایگاه داده عظیم از کتاب ها – عنوان، نویسنده، ناشر و غیره – ایجاد کنیم و در واقع در حال حاضر نسبتاً بزرگ است. سپس میخواهیم بررسیهای زیادی به عناوین، توسط کاربران و نویسندگانمان اضافه شود. کاربران همچنین اولویتها را بهصورت عمومی ثبت میکنند، که به افراد اجازه میدهد کمی در مورد سلیقه یکدیگر بدانند، و در مجموع، چیزی در مورد کتابهایی که برای افراد در ZSpace جذاب هستند، میگوید. نمایش چنین محتوایی گسترده خواهد بود، از جمله، به عنوان مثال، در صفحات ZSpace نویسنده، به عنوان پیوند در محتوای نویسنده، و غیره. ما قرار است مصاحبه های نویسنده را نیز همراه با کتاب داشته باشیم. به مرور زمان گزیده هایی خواهیم داشت. در صورت امکان، کل کتابها به صورت آنلاین پیوند داده میشوند، همانطور که قبلاً برخی از من و چامسکی هستند.
ایده همه اینها بسیار ساده است. در دنیای کنونی بسیار سخت است که کتابهای چپ مورد توجه مخاطبانی قرار بگیرند که اگر کتابها را بدانند، از آنها سود میبرند. هدف ما این است که با ارائه بیشتر کتاب ها به آنها کمک کنیم. همچنین، در دنیای کنونی، بررسیها پراکنده و اغلب مبهم یا غیر مفید هستند. هدف ما ارائه دید بیشتر و بحث بیشتر و در دسترس تر است. و در نهایت، شاید بیشتر از همه، نویسندگان به ندرت به آثار یکدیگر می پردازند. هدف ما تلاش برای تغییر آن وضعیت نیز با ابزارها و برخی تحریکات است! و به زودی گروه های مطالعه، جلسات آنلاین با نویسندگان و غیره.
12. تفاوت بین محتوای تولید شده توسط کاربر و محتوای تولید شده توسط نویسنده ZCom چیست؟
محتوای تولید شده توسط کاربر هر چیزی است که کاربران آپلود یا اضافه می کنند. این شامل پستهای وبلاگ، نظرات انجمن، نظرات درباره مقالات و سایر محتوای سایت، اشعار و نقل قولها در پایگاههای داده مربوطه، کتاب، فیلم و اولویتهای سایت، و همچنین مقالات و شعر، صدا و حتی ویدیوی خود کاربران است.
محتوای تولید شده ZCom از همان انواع گسترده و چند نوع دیگر است، اما توسط نویسندگان معمولی Z تولید می شود و در صورت ظاهر شدن، توسط کارکنان Z پذیرفته و منتشر شده است.
محتوای کاربر در صفحات کاربر، در وبلاگهای کاربر، در انجمنها، ضمیمهشده به محتوا، در صفحه ZSpace و غیره ظاهر میشود. محتوای تولید شده ZCom به طور مشابه ظاهر میشود، اما همچنین در صفحه بالای سایت، در ساعت نمایش داده میشود. و صفحات موضوع و غیره
13. فلسفه طراحی چیست؟ منطق همه ویژگی های جدید چیست؟ با این همه آرزو دارید چه کاری انجام دهید؟
فکر می کنم در بالا به آن پرداخته ایم. فلسفه طراحی زیبا به نظر رسیدن است. در دسترس باشد. حجم زیادی از محتوا را به طور موثر توزیع و نمایش دهید. در مورد امیدها، ما امیدواریم که بتوانیم کاربران را در همه جنبه ها ترکیب کنیم. آموزش را گسترش دهید. پیوندها و ابزارها را گسترش دهید. و آگاهی، تعهد و جامعه را ایجاد کنید.
14. باشه، حالا به مسائل مالی برگردیم. آیا میتوانید ابتدا آیندهای را که برای عملیات Z در صورت عدم ایجاد تغییرات میدیدید، خلاصه کنید؟ و همچنین، به طور کلی، وضعیت رسانه های جایگزین به طور گسترده تر؟
این، در کل، پیچیده نیست. بدون تغییرات، ما به طور اجتناب ناپذیری از بین می رفتیم و سقوط می کردیم. شاید چند سال طول میکشید، شاید سریعتر بود، اما این اتفاق میافتاد. و دلیل آن به نیمه دوم درخواست شما مرتبط است.
وضعیت فعلی رسانه های جایگزین کاملاً ناامیدکننده نیست، اما مطمئناً بسیار دشوار است و بدتر می شود. مشکل، به بیان صریح، اینترنت و همچنین برخی نگرش های مرتبط است.
(الف) اینترنت تمایل مردم به خواندن متن چاپی را کاهش می دهد و این امر به طور جدی نشریات چاپی و ناشران را زیر پا می گذارد. نشریات ادواری با مخاطبانی که به طور متوسط سن بالایی دارند چندان آسیبی نمی بینند - و این شامل بسیاری از لباس های مترقی مانند Nation، Progressive، ITT و غیره می شود که به طور متوسط مخاطبان کاملا مسن دارند. اما با این وجود، این اثر در نهایت به همه ضربه می زند، زیرا به دلیل داشتن مخاطب بسیار جوان تر، مثلاً از قبل، Z را می زند.
(ب) احساس بسیاری از مردم مبنی بر اینکه باید بدون پرداخت هزینه اطلاعات دریافت کنند مشکل جدی دیگری است. در غیاب تأمین مالی عمومی رسانه به عنوان یک کالای اجتماعی، مثلاً، رسانه ها در جامعه ما باید برای پرداخت قبوض بودجه تولید کنند. اگر قرار نیست این کار با دریافت هزینه انجام شود - با گنجاندن تبلیغات گسترده انجام می شود. با این حال، دومی برای انتشار موفقیت آمیز جایگزین است.
اگرچه چیزهای بیشتری برای آن وجود دارد، اما برای اکثر آنها اصلاً مشخص نیست که راه حل چیست. ما برنامه Sustainer خود را داریم و تا حدی که به خوبی کار می کند - اگرچه به دلیل فلسفه محتوای رایگان رایج همیشه در معرض خطر کاهش است - ما مشکلی نداریم. اما بسیاری از پروژههای دیگر در موقعیتی نیستند که بتوانند درآمدهای قابل مقایسه را از طریق کمککنندگان به دست آورند، و مشخص نیست که راهحل آنها چیست.
15. ارتقای شما چگونه امیدوار است که بحران مالی شما را برطرف کند؟
ما امیدواریم که این ارتقا به میزان قابل توجهی تعداد افرادی را که به Z Sustainers تبدیل می شوند و میانگین مبلغی که Sustainers اهدا می کنند افزایش دهد. ما امیدواریم که این اتفاق بیفتد زیرا مردم احساس میکنند این پروژه ارزشمند است و درآمدها را به خوبی خرج میکند. اما این نیز خوب است که مردم این کار را انجام دهند، کمک های خود را افزایش دهند، یعنی برای حق بیمه بهتر، یا حداقل اینکه از آن مزایا برخوردار شوند!
16. به افرادی که احساس می کنند همه چیز آنلاین باید رایگان باشد چه می گویید؟
بستگی به خلق و خوی آنها دارد. من میل اساسی به رایگان بودن اطلاعات برای همه را درک می کنم، اما دیدگاه را در زمینه واقعیت هایی که ما تحمل می کنیم بسیار خسته کننده و حتی آزاردهنده می دانم - صادقانه بگویم - و همچنین خوب، من نمی دانم چگونه آن را بگویم، کاملا نادان.
بنابراین من ممکن است به چنین شخصی پیشنهاد کنم که هیچ کس به ما نگوید، شما باید مجله Z، محصول چاپی، یا Z Videos، دی وی دی را رایگان کنید. با این حال، گفتن اینکه ما یا دیگران باید تمام اطلاعات آنلاین را رایگان کنیم، تفاوتی ندارد. فقط به این دلیل که یک چیز ملموس است، چاپ روی کاغذ یا فیلم روی دیسک، و دیگری ملموس نیست - اطلاعات از طریق سیم - با این وجود، دومی کار می کند و هزینه هایی را در بر می گیرد. هزینه های کمتری برای انتقال همان اطلاعات به صورت الکترونیکی وجود دارد، بله، اما با این وجود هزینه ایجاد و تحویل هزینه دارد. هنگامی که سایت ها از تبلیغات برای درآمد استفاده می کنند، محتوای خود را به خودی خود رایگان نمی کنند. آنها مخاطبان، کاربرانشان را به تبلیغکنندگان میفروشند، و تبلیغکنندگان برای دسترسی پول میپردازند، و سپس هزینههایی را که میپردازند به مصرفکنندگان خود منتقل میکنند. بنابراین ارائه چیزی رایگان به برخی از مخاطبان، فقط به این معنی است که قیمت چیز دیگری بالاتر از موارد دیگر است. مسئله برای ما این نیست که آیا ما همه چیز را رایگان ارائه می کنیم، بلکه آیا ما برخی از چیزها را فقط به عنوان حق بیمه ارائه می کنیم تا بتوانیم کل موارد را بدون کارمزد ارائه کنیم.
اما یک مسئله بزرگتر وجود دارد، من به احتمال زیاد ادامه خواهم داد. وقتی مردم می گویند اطلاعات باید در یک جامعه خوب رایگان باشد، این با مردمی که می گویند باید رایگان باشد، متفاوت است. احساسات قبلی کاملاً منطقی است، اما ما اکنون در آن جامعه خوب زندگی نمی کنیم. و حتی در آن جامعه خوب، تمام معنای آن این است که جامعه به عنوان یک کل به تهیه و انتشار اطلاعات یارانه می دهد، نه صرفاً دریافت کنندگان مستقیم آن (مانند ما با آموزش عمومی، اکنون، همه نه تنها به کسانی که در آن شرکت می کنند، پول می پردازند). . آیا مردم فکر میکنند کسانی که کار اطلاعاتی ارزشمندی انجام میدهند نباید برای کار خود درآمدی کسب کنند؟ که مطمئنا پوچ است. آیا مردم فکر می کنند پهنای باند بدون هزینه است یا تجهیزات اداری و غیره؟
گفتن اطلاعات باید برای شخصی که به آن دسترسی دارد رایگان باشد مانند این است که بگوییم مراقبت های بهداشتی یا آموزش عمومی باید برای فرد بیمار یا دانش آموز رایگان باشد و من موافقم. اما گفتن این که باید چنین باشد، وقتی ما برنده چنین تغییراتی هستیم، به این معنا نیست که افرادی که کار مرتبط را انجام می دهند، یا شرکت هایی که اقلام مورد استفاده در بیمارستان ها یا مدارس را تهیه می کنند، نباید درآمد کسب کنند. این بدان معناست که جامعه به عنوان یک کل، از طریق سیستم کلی اقتصادی یا دولت، باید پرداخت کند، نه اینکه هیچکس نپردازد. اگر شما آن پرداخت جمعی را ندارید - و ما برای سلامتی یا اطلاعات نداریم - منطقی نیست که بگوییم بدون آن پزشکان نباید هزینه ای دریافت کنند، یا اینکه ناشران باید همه چیز را رایگان توزیع کنند. این امر باعث می شود که هر دامنه کاملاً داوطلبانه باشد.
این ایده کلی است، من به فردی که اصرار دارد ZCom برای کاربران کاملا رایگان باشد، می گویم، اما اضافه می کنم که وقتی در مورد سیاست چپ صحبت می کنیم، جنبه ناراحت کننده تری از موضوع اطلاعات وجود دارد. چپ به منابع اطلاعاتی متنوعی نیاز دارد. مطمئناً این غیرقابل انکار است. کاری که مردم باید انجام دهند این است که از آن منابع حمایت کنند، نه تلاش برای یافتن راه هایی برای توجیه منطقی عدم حمایت از آنها. مثلاً میگویم، اگر ملت را دوست دارید و احساس میکنید برای تغییر اجتماعی حیاتی است، باید از آن حمایت کنید. اگر چنین احساسی دارید، بیشتر در مورد ITT یا Progressive، مثلاً خوب، در عوض از یکی یا هر دوی آنها حمایت کنید. اگر فکر میکنید Z است، یا ترکیبی از دو یا چند منبع است، بر اساس آن عمل کنید.
فکر می کنم کل این بحث مربوط به چیزی است که قبلاً سعی کردم بیان کنم. اگر افراد چپ احساس میکردند که آیندهای با تغییرات بزرگ و الهامبخش در آنجا وجود دارد که منتظر پیروزی هستند، و ارائه کمکهای مالی به ناشران مورد علاقهشان کمک میکند این تغییر زودتر رخ دهد، چگونه میتوانند بر اساس این باور عمل نکنند؟ چگونه ممکن است آنها با خود فکر کنند، عملیات فلان و فلان عالی است (چه Z یا برخی دیگر)، یک جزء اساسی در ایجاد آگاهی و جامعه است، بنابراین، من تمام اطلاعات و بینش ها و هر چیز دیگری را که آنها ارائه می دهند، بدست خواهم آورد. و من نیاز آنها به حمایت مالی را نادیده میگیرم، حتی خودم را برای دریافت رایگان همه این اطلاعات باهوش میدانم. اگر مردم امید داشتند، آن موضع بسیار رایج اکنون معنایی نداشت، مگر چیزی که میتوانیم آن را مفتگیر سیاسی بنامیم. بسیاری از مردم و شاید بیشتر مردم احساس مسئولیت و تمایل به کمک به آنچه را که شایسته آن میدانند، دارند، نه صرفاً گرفتن آن. اما اگر در عوض شخصی در مورد چشم انداز کلی به شدت بدبین باشد، اگر کسی به اطلاعات بیشتر مانند یک کار روزمره یا سرگرمی یا به عنوان یک وظیفه دسترسی پیدا کند، اما در واقع بخشی از روند برنده شدن در تغییر نباشد، با امید به موفقیت و انرژی بودن. برای اعمال به آن، سپس رویکرد ردکننده منطقی تر است. در این مورد، بارگیری رایگان نیست، بلکه فقط روز را با هزینه های کمتر سپری می کند. تصور من این است که بدبینی در تمام انتخاب های ما پنهان شده است.
17. چه می گویید به افرادی که می گویند کمک مالی، تامین مالی و حتی اعطای حق بیمه، مشوق ها و تشکر کردن خوب است، اما هر اهدا کننده باید تمام حق بیمه ها را دریافت کند، تا بتواند ببخشد. بیشتر به کسی مزایای اضافی نمیدهد، یا برعکس، اینکه بتوانیم فقط کمتر بدهیم، مزایای کسی را کاهش نمیدهد؟
من این احساس را درک می کنم و به آن احترام می گذارم. من اغلب با حالت تهوع به رختخواب می روم زیرا نمی توانیم همه چیزهایی را که آنلاین داریم در اختیار بگذاریم، بنابراین واقعاً درک می کنم. برای این موضوع، من مایلم نسخه چاپی مجله Z نیز رایگان باشد. و کتابهای ساوت اند پرس نیز. و غیره. اما این فقط یک گزینه نیست. اگر ما این کار را انجام میدادیم، در عرض چند هفته دیگر خبری از مجله، کتاب و غیره نبود. و واقعیت این است که در مورد خود برنامه Sustainer، مردم به مزایا نگاه میکنند و کمکهای خود را مطابق با آن ارزیابی میکنند. حقیقت این است که ما بیشتر همه چیز را در سیستم های خود کاملا رایگان می دهیم. و ما با کمترین نرخ های اهداکننده کلی پول می دهیم. و چیزهای اضافی که با سطوح بالاتر کمک مالی همراه است، در واقع برای ما هزینه زیادی دارد، بنابراین اگر آن را در سطوح پایینتر اهدا کنیم، در واقع به تعادل کلی درآمد ما آسیب میزند، نه بهبود آن. بله، اگر همه کسانی که از سایت استفاده میکنند – مثلاً نیم میلیون نفر در طول یک ماه – اصلاً هر نوع کمک مالی انجام میدهند، مثلاً یک دلار در ماه، حداقل، ما نه تنها میتوانیم به هر اهداکنندهای هر چیزی را که ارائه میکنیم حتی ارائه دهیم. در پایین ترین سطح کمک مالی، اما ما می توانیم خیلی بیشتر از این نیز انجام دهیم. فوق العاده بیشتر. اما، تا کنون، این مورد نبوده است.
ما در فرهنگ مقاومت در برابر اهدا به لباسها، مقاومت در برابر وقت گذاشتن، عمدتاً، و مقاومت صرفاً در برابر ایده آن زندگی میکنیم – بنابراین برای بسیاری، فی نفسه، چندان به بودجه مربوط نمیشود. این فرهنگ رکود مالی چیزی است که باید به طور گسترده و نه فقط برای افراد، بر آن غلبه کرد.
18. به نظر شما آیا تغییرات ارتقاء مشکلات مالی را حل می کند؟ اگر نه، اگر جهش زیادی در درآمد ایجاد نکنید، چه تأثیری بر عملیات Z خواهد داشت؟ اگر طرح فعلی کافی نباشد، چه کاری بیشتر میتوانید انجام دهید - برای جمعآوری بودجه بیشتر و اجتناب از این اثرات، چه کاری انجام خواهید داد؟
من نمی دانم نتیجه مالی چه خواهد بود. ما امیدواریم که افراد بیشتری حفظ کننده شوند و میانگین سطح اهدای حامیان نیز افزایش یابد. اگر این دو اتفاق بیفتد، ما به رشد و تنوع ادامه خواهیم داد. اگر این اتفاق نیفتد، باید هزینه ها را کاهش دهیم، شاید به طور چشمگیری. راههای زیادی برای کاهش هزینهها وجود ندارد - کارکنان کمتر یکی است، اما این به معنای انجام کار کمتر، محصول کمتر است. به روشی دیگر برای کاهش هزینه ها به اندازه زیاد یا شاید اصلاً چاپ نمی شود، اما باز هم تأثیر آن بر عرضه های ما شدید خواهد بود.
در اینجا چیز عجیبی در مورد همه اینها وجود دارد - چیزی که آن را بسیار ناامیدکننده می کند. حدس من این است که اگر تقریباً 500,000 نفر در ماه که از سیستمهای آنلاین ما استفاده میکنند، همگی در یک مکان تجمع گسترده جمع میشدند و کارکنان Z و برخی از نویسندگان حامی بلند میشدند و درخواستی واضح و مختصر میکردند که مردم در همانجا حامیان باشند. ، و ما به افراد دکمه ای دادیم که فشار دهند تا سطح اهدای خود را وارد کنند، به راحتی نصف و شاید بیشتر این کار را انجام دهند. بسیاری، که فاقد امکانات هستند، مثلاً فقط با یک دلار در ماه این کار را انجام می دهند، اما بسیاری دیگر این کار را با هزینه بیشتر و اغلب بسیار بیشتر انجام می دهند.
مشکل ما، به عبارت دیگر، فقدان تمایل به حمایت از رسانههای چپ یا فعالیتهای چپ به خودی خود نیست، بلکه تردید در این است که انجام این کار، بهصورت فردی، اهمیت دارد، و کوتاهی در صرف هر زمانی برای انجام آن به تنهایی. یک نفر در یک زمان. چگونگی غلبه بر این روحیه رضایت بخش، سوال بزرگی است که ما دائماً با آن مواجه هستیم.
19. در عوض، فرض کنید که تغییرات در ZCom نه تنها در افزایش مخاطب و ایجاد جامعه، بلکه در افزایش بسیار زیاد جریان نقدی مؤثر است. در آن صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پیوند "چه در راه است" را در کادر زرد کوچک در بالای صفحه جدید ZNet مشاهده کنید. من فکر می کنم این یک عملیات آنلاین با ثبات و نوآورانه با محتوای رو به رشد خواهد بود. چند رسانه ای بسیار بیشتر در همه اشکال حتی پس از آن ما در حال حاضر شروع به اضافه کردن به سایت جدید. یک مدرسه آنلاین چهار ترم در سال، بسیار ارزان، اما با کیفیت بسیار بالا (به ZEO، در سایت جدید مراجعه کنید) که ابتدا برای بزرگسالان و دانشآموزان سطح کالج، و سپس، در تجسم دیگری، برای دانشآموزان دبیرستان در دسترس خواهد بود. عملیات انتشار کتاب های کوتاه، با تأکید بر چشم انداز و استراتژی. گسترش عملیات مدرسه تابستانی ما، از جمله جلسات اضافی در طول سال. نوآوری های اصلی برای اجتماعی شدن و سازماندهی آنلاین. نوآوریهای محتوایی مختلف - مانند بیشتر در مورد فرهنگ و اخبار عامه پسند، یک سایت در مورد انتخابات، و غیره. افزایش عمده در توسعه و نمایش چشمانداز و استراتژی. و در نهایت ZTV. فراتر از همه اینها، من نمی دانم. البته ما مشتاق هستیم، اما در این مرحله آنچه اهمیت دارد ارتقاء فعلی و تلاش برای القای پشتیبانی مورد نیاز است – نه برنامه ریزی پروژه هایی که هنوز امکان پذیر نیستند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا