بیش از 270 دانشآموز دختر در 14 آوریل هنگام شرکت در امتحانات تکمیلی در شهر چیبوک در شمال شرق نیجریه ربوده شدند. آدم ربایان اعضای یک فرقه مذهبی بودند که خود را جماعت اهل سنت لید دعوت و جهاد - عربی برای جماعت اهل سنت برای تبلیغ و جهاد می نامند. این گروه بیشتر با نام مستعار هاوسا شناخته می شود. بوکو حرم، که - بسیار ضعیف - به عنوان "آموزش غربی کثیف است" ترجمه می شود، اگرچه این نامی نیست که خود گروه استفاده کند.
طی دو هفته آینده، این آدم ربایی عمدتاً توسط رسانه های جهانی و دولت نیجریه نادیده گرفته شد. رئیس جمهور نیجریه گودلاک جاناتان بیشتر بر نشست مجمع جهانی اقتصاد (WEF) در ابوجا پایتخت که از 7 مه آغاز می شود متمرکز بود. جاناتان قصد داشت نیجریه را به عنوان یک داستان موفقیت نئولیبرال برای بازدید از رهبران سیاسی و شرکت های جهانی معرفی کند، که با اعلام 7 آوریل تقویت شد. نیجریه از آفریقای جنوبی به عنوان بزرگترین اقتصاد این قاره پیشی گرفته بود.
این آمار وقتی در نظر گرفته شود که نیجریه با 175 میلیون نفر، بزرگترین کشور آفریقا از نظر جمعیت است و تولید ناخالص داخلی سرانه بسیار کمتر از نصف آفریقای جنوبی است، چندان چشمگیر نیست. نابرابری ثروت در نیجریه بسیار زیاد است.
اعتراض به انفعال
اعضای خانواده دختران ربوده شده و سایر ساکنان چیبوک برای جستجوی دانش آموزان ربوده شده خود را به سلاح های دست ساز مسلح کردند. آنها 50 نفر را پیدا کردند که توانسته بودند از کامیون هایی که در حال حمل و نقل بودند بپرند.
با این حال، مقامات کاری جز ادعاهای عجیب و غریب و متناقض نکردند: اینکه یا همه آنها نجات یافته اند یا اینکه در وهله اول آدم ربایی صورت نگرفته است.
این آدم ربایی بزرگترین حمله بوکوحرام به مدارس بود. حمله بمبگذاری همزمان بوکوحرام در ابوجا که جان 75 نفر را گرفت، حاکی از آن بود که این فرقه دامنه نفوذ خود را فراتر از پایگاه خود در شمال شرق کشور گسترش داده است.
Protests against the government’s inaction spread and activists began using the Twitter hashtag #دخترانمان را برگردانید. The Twitter campaign took off in Nigeria. Then it reached the West.
در آغاز ماه مه، بیعلاقگی رسانههای غربی به پوشش اشباع تبدیل شد، زیرا توییت کردن این hastag چیزی شبیه به یک روند برای افراد مشهور جهانی شد.
آنجلینا جولی، جادا پینکت اسمیت، جاستین تیمبرلیک، شان پن، اشتون کاچر، آلیشیا کیز، کارا دلوین و از قضا، کریس براون قبل از اینکه در 9 مه به اتهام خشونت خانگی به زندان بیفتد، از جمله افراد مشهوری هستند که از این کمپین حمایت می کنند. اتهامات.
این کمپین رسانه های اجتماعی زمانی تقویت شد که یک ویدیوی 57 دقیقه ای برای خبرگزاری فرانسه در 5 مه ارسال شد. در آن، ابوبکر شیکائو، رهبر بوکوحرام با پوزخند اعلام کرد که دانش آموزان ربوده شده را "در بازار آزاد" می فروشد و دختران را مجبور می کند. جوان نه ساله برای ازدواج
در 8 مه، نامه ای سرگشاده توسط تقریبا 50 "تجارت جهانی، جامعه مدنی و رهبران مذهبی" امضا شد. برخی از امضاکنندگان، به ویژه اسقف اعظم آفریقای جنوبی، دزموند توتو، دارای اعتبارنامه واقعی بشردوستانه هستند. با این حال، در بیشتر موارد، نام ها مانند a خوانده می شوند فوربس لیست ثروتمند.
اندرو فارست سرمایه دار معدن استرالیایی و روپرت مرداک بارون رسانه ای به همراه بارون رسانه ای ایالات متحده تد ترنر، میلیاردرهای نرم افزاری بیل و ملیندا گیتس و مالک بریتانیایی گروه ویرجین، ریچارد برانسون، قرارداد امضا کردند. به طور قابل پیش بینی، بونو، ستاره راک و فراری مالیات نیز در این لیست بود.
این نامه سرگشاده از درخواست مستقیم برای مداخله نظامی غرب متوقف شد. اما خواستار "حمایت کامل جامعه بینالمللی برای اختصاص تخصص و منابع خود - از تصاویر ماهوارهای گرفته تا سرویسهای اطلاعاتی تا زنجیرههای تامین شرکتهای چندملیتی - برای #BringBackOurGirls) شد.
نیجریه به نیروهای "حافظ صلح" اتحادیه آفریقا در چندین کشور در این قاره کمک کرده است. اما این کشور تمایلی به پذیرش کمک های خارجی برای مقابله با چندین شورش و نابسامانی های مدنی خود نداشته است.
مداخله خارجی
با این حال، در زمان شروع نشست WEF، دولت کمک های نظامی ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، کانادا و چین را پذیرفته بود. نیروهای ارتش، پلیس و اطلاعات ایالات متحده از قبل در این کشور حضور داشتند.
موازی با کمپین رسانه های اجتماعی "Kony 2012" برای حمایت از نیروهای آمریکایی که به اوگاندا اعزام می شوند قابل توجه است. در 9 می نگهبان قطعه جوموکه بالوگون، روزنامهنگار نیجریهای-آمریکایی با عنوان «دنیای عزیز، هشتگهای شما #دختران را به عقب نمیآورد»، گفت: «ارتش ایالات متحده هشتگهای شما را دوست دارد، زیرا به آنها مشروعیت میدهد تا حضور نظامی خود را در آفریقا تجاوز کنند و رشد دهند.
«آفریکام (فرماندهی ایالات متحده آمریکا در آفریقا)، نهاد نظامی که مسئول نظارت بر عملیات نظامی ایالات متحده در سراسر آفریقا است، از #KONY2012 دستاوردهای زیادی کسب کرده است و اکنون حتی از #دختران برگرداندن به عقب برگردانده خواهد شد.
تنها در سال 2013، آفریکام در مجموع 546 "فعالیت نظامی" انجام داد که به طور متوسط یک و نیم ماموریت نظامی در روز است. در حالی که ما چیز زیادی در مورد هدف این فعالیت ها نمی دانیم، به خاطر داشته باشید که ماموریت Africom "پیشبرد منافع امنیت ملی ایالات متحده" است.
«و در حال پیشروی هستند. بر اساس یک گزارش، در سال 2013، نیروهای آمریکایی وارد نیجر، اوگاندا، غنا، مالاوی، بوروندی، موریتانی، آفریقای جنوبی، چاد، توگو، کامرون، سائوتومه و پرنسیپ، سیرالئون، گینه، لسوتو، اتیوپی شدند و منافع آمریکا را پیش بردند. ، تانزانیا و سودان جنوبی."
او گفت که این در رأس «عملیات پهپادهای تحت رهبری ایالات متحده در شمال نیجریه و سومالی است. همچنین پایگاههای ضد تروریسم در جیبوتی و نیجر و پایگاههای مخفی در اتیوپی و سیشل وجود دارد که به عنوان سکوی پرتاب ارتش آمریکا برای انجام حملات نظارتی و پهپادی مسلحانه عمل میکنند.
بالوگون به برخی از نتایج آموزش نیروهای نظامی آفریقایی توسط آمریکا اشاره کرد: «مردی که در سال 2012 دولت منتخب مالی را سرنگون کرد، بین سالهای 2004 تا 2010 توسط ایالات متحده آموزش دیده و تحت آموزش قرار گرفت.
علاوه بر این، یک گردان آموزش دیده توسط ایالات متحده در جمهوری دموکراتیک کنگو توسط سازمان ملل متحد به دلیل ارتکاب تجاوز به عنف دسته جمعی محکوم شد.
اکنون ایالات متحده با فرستادن مستشاران نظامی و پهپادهای بیشتر، متأسفم، منظورم پرسنل امنیتی و داراییها است، به نیجریه برای کمک به ارتش نیجریه، که اتفاقاً سابقه ارتکاب جنایات گسترده علیه مردم نیجریه را دارد. ”
بالوگون با تمسخر بهانه های «بشردوستانه» برای اقدام نظامی، گفت: «#KONY2012 را به خاطر دارید؟ وقتی اوباما 100 سرباز مجهز به جنگ را برای دستگیری یا کشتن رهبر ارتش مقاومت لرد جوزف کونی در آفریقای مرکزی فرستاد؟
خوب، آنها او را پیدا نکردند و اگرچه برای لحظه ای جستجو نکردند، اوباما در مارس 2014 نیروهای بیشتری را فرستاد که اکنون در اوگاندا، جمهوری آفریقای مرکزی، سودان جنوبی و جمهوری دموکراتیک کنگو پرسه می زنند.
Just like the Kony 2012 campaign failed to contextualise the violence of the Lord’s Resistance Army, outside of Nigeria the #دخترانمان را برگردانید campaign and the accompanying media campaign have ignored the context in which Boko Haram emerged.
در عوض، آنها ترجیح می دهند بر کلیشه های استاندارد اسلام هراسی «جنگ علیه ترور» تکیه کنند.
در ماه دسامبر، زمانی که کانادا به ایالات متحده و بریتانیا پیوست و بوکوحرام را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد، استیون بلنی، وزیر امنیت عمومی کانادا گفت: «بوکوحرام یک گروه جهادی سلفی است... که هدف نهایی آن سرنگونی دولت نیجریه و اجرای قوانین شریعت است.
این گروه خواهان یک نظام سیاسی در نیجریه است که الگوی آن چگونه طالبان در افغانستان حکومت می کند.
در واقع بوکوحرام سلفی نیست. برداشت آن از اسلام از سنتهای هزارهای محلی به شدت غیرمتعارف پیروی میکند که سلفیهای واقعی آن را بدعت میدانند.
منشأ این گروه در رابطه پیچیده بین جنبشهای خودمختاری منطقهای، سیاستهای محلی فاسد، درگیریهای قومیتی و گانگستریسم است که از زمان استقلال در سال 1960 مشخصه سیاست نیجریه بوده است.
کنترل استعماری
بریتانیا در قرن نوزدهم نیجریه را با ادغام نهادهای اجتماعی و سیاسی موجود کاملاً متفاوت ایجاد کرد. از دهه 19، سواحل غرب دلتای نیجر برای اروپایی ها به دلیل اهمیت آن برای تجارت برده در اقیانوس اطلس، به عنوان ساحل برده شناخته می شد. در اوایل قرن نوزدهم، در حالی که برده داری هنوز در کارائیب بریتانیا وجود داشت، بریتانیا به بهانه سرکوب تجارت برده، فتح آفریقا را آغاز کرد.
در دهه 1860، بزرگترین شهر و بندر، لاگوس، مستعمره بریتانیا بود. در پایان قرن نوزدهم، بریتانیا تمام مناطق ساحلی را به عنوان تحت الحمایه کنترل کرد.
بریتانیا از طریق پادشاهان محلی کنترل خود را اعمال می کرد. جایی که هیچ کدام وجود نداشت، بریتانیا آنها را منصوب کرد. در سال 1906، جنوب به مستعمره و تحت الحمایه جنوب نیجریه متحد شد.
بریتانیا استعمار شمال را آغاز نکرد تا زمانی که «تقابله برای آفریقا» پس از تقسیم کل قاره به حوزههای نفوذ اروپایی در کنفرانس برلین 1884-85 انجام شد.
تا اوایل قرن بیستم بود که بریتانیا دولت های مسلمان را در شمال نیجریه قبل از استعمار شکست داد. سپس بریتانیا کنترل خود را از طریق تحت الحمایه بریتانیا حفظ کرد.
در سال 1914، بریتانیا جنوب و شمال نیجریه را با هم ادغام کرد، اگرچه دولت های جداگانه ای حفظ شد. در جنوب، مبلغان مسیحی و دولت استعماری مدارسی را برای آموزش کارگران ماهر و بوروکرات های محلی باز کردند.
با این حال، در شمال، به عنوان بخشی از سیاست حکومت غیرمستقیم از طریق طبقه حاکم پیش از استعمار، مبلغان مذهبی ممنوع شدند و روحانیون اسلامی برای ارائه آموزش از طریق مدارس مذهبی بودجه دریافت کردند.
این یک منبع کلیدی از مخالفت نهادهای مذهبی شمال با آموزش غربی است - که در نام مستعار بوکوحرام منعکس شده است.
زمانی که بریتانیا از شمال نیجریه تا ساحل جاده و راه آهن ساخت، نیروی کار از جنوب استفاده شد. با این حال، مجتمع های مسکونی جداگانه برای کارگران جنوبی ساخته شد که از تعامل با مسلمانان شمالی منع شده بودند.
بریتانیا کشور را برای بهره برداری بهتر از منابع خود متحد کرد، اما جمعیت را تقسیم کرد. نه تنها شمال و جنوب از هم جدا میشدند، بلکه هر کدام خود بین چندین تحت الحمایه تقسیم میشد.
برای منابع بجنگید
از زمان استقلال، نیجریه توسط نیروهای گریز از مرکز ایجاد شده از هم جدا شده است. بین سالهای 1966 و 1998، سیاست نیجریه با کودتاهای نظامی مستمر تعریف شد. گروههای مختلف نظامی مستقر در منطقه برای فرصت غارت کشور - برای منافع شخصی و به نفع شرکتهای غربی - با هم رقابت کردند.
بین سالهای 1967 و 1970، این جنگ داخلی تمام عیار شد. شرق کشور، با حمایت ایالات متحده، فرانسه و آپارتاید آفریقای جنوبی، سعی کرد به عنوان جمهوری بیافرا جدا شود. اما این مناقصه توسط نیروهای غرب و شمال نیجریه که توسط بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی حمایت می شدند و به قیمت جان 3 میلیون نفر شکست خورد.
در سال 1973، نفت در دلتای نیجر کشف شد و به سرعت در مرکز اقتصاد قرار گرفت. این امر تنش های منطقه ای و قومی را تشدید کرد.
از یک طرف، دلتا بدون دریافت منافع اقتصادی متناسب، که در انحصار نخبگان دزدسالار ایجاد شده توسط بریتانیا بود، متحمل ویرانی زیست محیطی شد.
از سوی دیگر، شمال کمتر توسعه یافته هیچ سودی از ثروت نفتی دریافت نکرد. در شاخص های اجتماعی مانند سواد و امید به زندگی بیشتر عقب افتاد. این منجر به شورش های مسلحانه مکرر شد.
در دلتای نیجر، نفت شل دولت را تحت فشار قرار داد تا جنبش غیرخشونت آمیز برای بقای مردم اوگونی (MOSOP) را درهم بشکند. دولت کن سارو-ویوا و هشت تن دیگر از رهبران MOSOP را در سال 1995 پس از یک محاکمه به شدت تقلبی به دار آویخت.
پس از آن، چندین جنبش مقاومت مسلحانه ظهور کرد. برخی بر دفاع از جوامع خود تمرکز کردند، اما برخی دیگر با سیاستمداران محلی متحد شدند و بر «بنکرینگ» - دزدی و صادرات غیرقانونی نفت - تمرکز کردند.
در سراسر کشور، فرآیندهای مشابهی اتفاق افتاد. سیاستمداران محلی برای اهداف خود از شورش های مسلحانه استفاده کردند. با پیشرفت نئولیبرالیسم پس از ارائه اولین برنامه تعدیل ساختاری تحمیل شده توسط صندوق بین المللی پول در دهه 1990، جرایم سازمان یافته افزایش یافت.
باندهای مسلح از منابع مختلفی استخراج شدند: شورشهای محلی، فرقههای مذهبی (مسلمان، مسیحی، سنتی و حتی عصر جدید)، نیروهای امنیتی خصوصی که توسط شل و شورون برای محافظت از سرمایهگذاریهایشان ایجاد شدند، و برادریهای دانشجویی خشونتآمیز که در دهه 1980 توسط ارتش ترویج شد. دولت ها برای سرکوب جنبش دموکراتیک دانشجویی.
کمونالیسم قومی و مذهبی بیشتر با تمرکز اقتصاد، که مهاجرت از روستا به شهر را ترویج می کرد، تقویت شد. اما سیستم بریتانیایی برای طبقهبندی مردم بهعنوان «بومی» در یک ایالت خاص (همانطور که 36 منطقه تحت حمایت پس از استقلال نامگذاری شدند) حفظ شد.
حقوق سیاسی و اقتصادی از «شهرک نشینان» محروم بود، حتی اگر خانواده آنها در واقع برای نسل ها در ایالت زندگی می کردند.
بوکو حرم
همه اینها عوامل ایجاد بوکوحرام بودند. به ویژه، از سیاستمداران شمالی که جنبشی برای قوانین شریعت را ترویج می کردند و از درگیری در شهر جوس، در ایالت پلاتو، بین مسیحیان «بومی» و «مسکون نشینان» مسلمان پدید آمد.
این گروه در سال ۲۰۰۲ تأسیس شد.
با این حال، پس از اعدام غیرقانونی محمد یوسف بنیانگذار کاریزماتیک بوکوحرام در سال 2009، درگیری ها تشدید شد. 6 می نگهبان گفت که از سال 2011، مقامات نیجریه سعی کرده اند این گروه را با زندانی کردن دسته جمعی همسران و فرزندان اعضای مظنون از جمله خانواده شیکاو بترسانند.
در ویدئویی در سال 2012، شیکاو تهدید به انتقام کرد: "از آنجایی که شما اکنون زنان ما را در آغوش می گیرید، فقط منتظر بمانید و ببینید بر اساس قوانین شرعی چه بر سر زنان شما خواهد آمد... برای همسران خود."
کندی واکنش اولیه دولت به آدم ربایی چیبوک؛ افشاگریهای عفو بینالملل در 9 مه مبنی بر اینکه فرماندهی ارتش اخطاری چهار ساعته دریافت کرده است مبنی بر اینکه نیروهای بوکوحرام به سمت چیبوک میروند اما نیروی کمکی نفرستادند. و اصرار دولت محلی بر برگزاری امتحانات تکمیلی علیرغم تعطیلی مدارس به دلیل حملات قبلی بوکوحرام، این گمانه زنی را ایجاد کرده است که ممکن است روابط بین این گروه و برخی از سیاستمداران باقی بماند.
در هر صورت، مقامات نتوانسته اند جلوی گروهی را که دختران دانش آموز بیشتری را ربودند، بگیرند. در 8 می، بوکوحرام 315 نفر را در شهر مرزی گامبورو قتل عام کرد.
با این حال، کمپین رسانه های اجتماعی برای مداخله غرب علیه بوکوحرام خشونت های گذشته و مداخلات نظامی کنونی غرب در آفریقا را نادیده می گیرد. این واقعیت را نادیده می گیرد که بوکوحرام، هر چند اقداماتش وحشتناک است، انحصار خشونت ماوراء بنفش در نیجریه را ندارد.
همانطور که قانون 13 ژانویه رئیس جمهور جاناتان مبنی بر اینکه همجنس گرا بودن را یک جرم جنایی می داند، نشان می دهد که این قانون انحصار ایدئولوژی های عقب مانده را نیز ندارد.
همانطور که بالوگون گفت: «از ایالات متحده می خواهد که در این بحران دخالت کند... با جنبش رو به رشد علیه دولت ناتوان و دزدسالار جاناتان همکاری می کند.
این نیجریهایها بودند که رئیسجمهور بداخلاق خود را به خدمت گرفتند و او را به چالش کشیدند تا به وضعیت ناگوار دختران ناپدید شده رسیدگی کند... تأکید بر اقدام ایالات متحده به افرادی که ظاهراً سعی میکنید به آنها کمک کنید آسیب بیشتری میزند و فقط ایالات متحده را گسترش داده و حفظ میکند. قدرت نظامی
"اگر باید کاری انجام دهید، درباره فعالان و روزنامه نگاران شگفت انگیز بیشتر بیاموزید... کسانی که دستگیری و جان خود را به خطر انداخته اند، زیرا دولت نیجریه را به چالش می کشند تا برای مردمش بهتر عمل کند."
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا