گزارش جدیدی از پانل آب و هوای سازمان ملل متحد هشدار می دهد که بشر تنها ده سال فرصت دارد تا گرمایش جهانی را کاهش دهد و دامنه فاجعه جهانی را محدود کند. در غیر این صورت میلیون ها نفر به دلیل خشکسالی فزاینده، سیل، آتش سوزی و فقر در خطر خواهند بود. گزارش گسترده هیئت بیندولتی سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی خواستار تغییرات فوری و بیسابقه در سیاستهای جهانی به منظور حفظ گرمایش جهانی در حداکثر 1.5 درجه سانتیگراد است. ما با کوین اندرسون، استاد زنستروم در رهبری تغییرات آب و هوایی در مرکز مطالعات محیطی و توسعه در دانشگاه اوپسالا و رئیس انرژی و تغییرات آب و هوایی در مرکز تحقیقات تغییرات آب و هوایی تیندال در دانشگاه منچستر در بریتانیا صحبت می کنیم. او می گوید که IPCC این گزارش نمی تواند بالاترین گازهای گلخانه ای جهان را پاسخگو نگه دارد، و استدلال می کند که یک "طرح مارشال" برای تغییرات آب و هوایی برای نجات سیاره از نابودی ضروری است. حدود 70 درصد از انتشار جهانی دی اکسید کربن از حدود 20 درصد از جمعیت جهان ناشی می شود. اندرسون میگوید: وقتی ما سعی میکنیم با تمرکز بر 7.5 میلیارد نفر به تغییرات آب و هوا رسیدگی کنیم و انتشارات خود را کاهش دهیم، فکر میکنم مسئولیت واقعی انتشار گازهای گلخانهای کجاست. ما در حال توسعه سیاستهایی نیستیم که باید متناسب با آن 20 درصد خاص باشد.»
امی مردخوب: این هست اکنون دموکراسی! من امی گودمن هستم. در آمریکای مرکزی، در پی بارش های سیل آسای طوفان مایکل که هندوراس، نیکاراگوئه و السالوادور را درنوردید، دست کم 13 نفر جان خود را از دست دادند که باعث سیل و رانش زمین شد. انتظار می رود که طوفان هیولا به عنوان طوفان رده 3 در روز چهارشنبه به منطقه پانهندل فلوریدا برسد، ریک اسکات فرماندار فلوریدا در 35 شهرستان وضعیت اضطراری اعلام کرد، فرماندار آلاباما، کی آیوی، وضعیت اضطراری را برای کل ایالت اعلام کرد.
فلوریدا خود را برای طوفان عظیم آماده می کند زیرا گزارش جدید هیئت آب و هوای سازمان ملل متحد هشدار می دهد که بشر فقط ده سال فرصت دارد تا تغییرات آب و هوایی را کاهش دهد یا با فاجعه جهانی روبرو شود. این پتری تالاس، رئیس آژانس هواشناسی سازمان ملل است.
پتری طلاس: اضطرار شدید وجود دارد و کشورها بعد از توافق پاریس تعهد میدهند. و تا کنون پیشرفت به اندازه کافی خوب نبوده است که ما به سمت هدف 1.5 یا 2 درجه حرکت کنیم. بنابراین به وضوح نیاز به یک سطح جاه طلبی بسیار بالاتر برای رسیدن به هدف حتی 2 درجه وجود دارد. بنابراین در حال حاضر بیشتر به سمت 3 به 5 حرکت می کنیم. …
برخی تخمین ها وجود دارد: تفاوت بین 1.5 درجه و 2 درجه چیست؟ و یکی از مسائل مهم این است که اگر بتوانیم گرمایش را به 420 درجه محدود کنیم، 1.5 میلیون نفر به دلیل تغییرات آب و هوایی کمتر رنج خواهند برد. …
در حال حاضر انتشار گازهای گلخانه ای به جو به این معنی است که این روند منفی در دهه های آینده ادامه خواهد داشت. بنابراین این اتفاق خواهد افتاد، و این به معنای افزایش فزاینده بلایا و چالشهای مربوط به تغییرات آب و هوایی است.
امی مردخوب: La IPCC این گزارش چندین مسیر ممکن را برای محدود کردن گرمایش زمین به 1.5 درجه سانتیگراد، از جمله انتقال در کاربری زمین و سیستم های حمل و نقل و پذیرش فناوری های آینده، از جمله حذف دی اکسید کربن از جو، ارائه می کند. بر اساس این گزارش، انتشار خالص کربن جهانی باید تا سال 45 حدود 2010 درصد از سطح سال 2030 کاهش یابد و در حدود سال 2050 به صفر خالص برسد. روز دوشنبه، رئیس جمهور ترامپ به اورلاندو، فلوریدا سفر کرد، اما هیچ اشاره ای به تغییرات آب و هوایی یا تغییرات جدید نکرد. گزارش مهم سازمان ملل متحد
خب، برای اطلاعات بیشتر، کوین اندرسون به ما ملحق شده است. او استاد رهبری تغییر اقلیم در مرکز مطالعات محیطی و توسعه در دانشگاه اوپسالا است. او همچنین رئیس انرژی و تغییرات آب و هوایی در مرکز تحقیقات تغییرات آب و هوایی Tyndall در دانشگاه منچستر در بریتانیا است.
دکتر اندرسون، خوش آمدید اکنون دموکراسی!
کوین اندرسون: صبح بخیر.
امی مردخوب: من میخواستم ابتدا در مورد این گزارش از شما بپرسم زیرا این طوفان هیولا از آمریکای لاتین عبور میکند و فلوریدا و آلاباما را تحت تأثیر قرار میدهد.
کوین اندرسون: خوب، این گزارش به وضوح نشان می دهد که بین 1.5 درجه سانتیگراد گرم شدن و 2 درجه سانتیگراد گرم شدن، ما انتظار داریم که شرایط آب و هوایی شدیدتری را شاهد باشیم، در واقع به همین دلیل است که بسیاری از مناطق فقیرتر جهان از جامعه علمی خواسته اند که واقعاً تحقیق کنند. تفاوت واقعی بین ضربه ها در 1.5 و 2 درجه چیست؟ و البته، 2 درجه آستانه قبلی بود که ظاهراً همه ما به دنبال آن بودیم، اما همانطور که از گزارش برمی آید، بسیار واضح است که مجموعه کاملی از تأثیرات وجود دارد که در 2 درجه سانتیگراد بسیار بدتر از 1.5 هستند. و این تأثیرات در درجه اول بر جوامع فقیرتر و آسیب پذیرتر از آب و هوا در سراسر جهان تأثیر خواهد گذاشت.
بنابراین این یک گزارش بسیار مهم از نظر درک تأثیرات تغییرات آب و هوایی و روشن کردن این موضوع است که ما باید واقعاً 1.5 درجه را هدف قرار دهیم تا 2 درجه، هرچند، همانطور که احتمالاً بعداً بحث خواهیم کرد، فکر می کنم حتی 2 درجه نیز بسیار به نظر می رسد. الان امیدوار
امی مردخوب: شما در پاسخ خود به این گزارش مهم سازمان ملل می نویسید که تغییرات آب و هوایی در نهایت به عهده چند عامل انتشار دهنده بالا است. توضیح دهید آنها چه کسانی هستند.
کوین اندرسون: خوب، برای بیان اعداد و ارقام، تقریباً نیمی از انتشار جهانی از فعالیتهای حدود 10 درصد جمعیت جهان ناشی میشود و حدود 70 درصد از کل انتشارات جهانی دی اکسید کربن از حدود 20 درصد جمعیت جهان ناشی میشود. و بسیار نزدیک، انتشار گازهای گلخانه ای به ثروت یا درآمد شهروندان مربوط می شود. بنابراین، پروفسوری مانند من، انتشار دهنده نسبتاً بالایی خواهد بود. به طور معمول اساتید در خانه های بزرگ زندگی می کنند و ماشین نسبتا بزرگی دارند. آنها اغلب سفر خواهند کرد. من می دانم که برخی از آنها خانه دوم خواهند داشت. برخی از آنها از پروازهای تجاری استفاده می کنند. آنها کالاهای زیادی مصرف خواهند کرد. بنابراین ارتباط بسیار نزدیکی با درآمد دارد.
و بنابراین، نگرانی من در اینجا این است که وقتی میخواهیم با تمرکز بر همه هفت و نیم میلیارد نفر، به تغییرات آب و هوایی رسیدگی کنیم و انتشارات خود را کاهش دهیم، فکر میکنم مسئولیت واقعی انتشار گازهای گلخانهای در کجا قرار دارد و به همین دلیل، ما اشتباه میکنیم. در حال توسعه سیاست هایی نیستیم که باید متناسب با آن 20 درصد خاص باشد.
بنابراین، بسیاری از افرادی که اکنون در ایالات متحده یا سایر نقاط جهان به برنامه شما گوش می دهند، دارای انتشار متوسط تا کم خواهند بود. و برای آنها، بله، مهم است که تغییراتی ایجاد کنند. اما افرادی نیز وجود خواهند داشت که به این برنامه گوش می دهند که پخش کننده های بسیار بالایی دارند. و این ما هستیم که واقعاً باید سیاستها را هدف قرار دهیم تا انتشار گازهای گلخانهای را از سبک زندگی خود خارج کنیم. و ما باید اطمینان حاصل کنیم که در انجام این کار، مردمی را که در حال حاضر با سیستم اقتصادی فعلی دست و پنجه نرم می کنند، فقیر نکنیم.
امی مردخوب: دکتر اندرسون بیشترین انتشار کربن چه کسانی هستند؟
کوین اندرسون: بالاترین انتشار دهنده های کربن، خوب، آنها بسیار ثروتمندترین در این جهان خواهند بود. از نقطه نظر آب و هوا، وقتی می شنوید که آل گورس و دی کاپریو در مورد تغییرات آب و هوایی صحبت می کنند و به ردپای کربن آنها نگاه می کنید، آنها هزاران برابر بیشتر از یک آفریقایی متوسط و صدها برابر بیشتر خواهند بود، احتمالاً حتی از بسیاری از آمریکایی ها. بنابراین، چنین چیزی است - می دانید، افراد بسیار ثروتمند، انتشار دهنده های بسیار بالایی هستند.
اما همچنین فکر میکنم استادی مثل خودم، مدرسان ارشد در دانشگاهها، افرادی که بیشتر دوست داریم به عنوان ارشد ببینیم - زبانی که استفاده میکنیم - ارشد در سازمانهایمان، چه در شرکتها یا در بخش دولتی یا در واقع بخش خصوصی. ، این افراد انتشار دهنده های بالا خواهند بود. بنابراین، منظورم این است که من هیچ نظری در مورد روزنامه نگاران نمی کنم، اما مطمئنا برخی از روزنامه نگارانی که من با آنها آشنا هستم، آنها نیز تابش بسیار بالایی دارند. بنابراین، آن رده های بالای جامعه است.
امی مردخوب: و از نظر کشورها؟
کوین اندرسون: اوه، از نظر کشورها، خوب، شاید بزرگترین تولیدکننده گاز در حال حاضر چین و به دنبال آن ایالات متحده باشد، اما در هر دوی این کشورها، البته، تفاوت زیادی بین انتشار گازهای گلخانهای بالا در داخل آن کشور و انتشارات کم در داخل آن کشور وجود دارد.
بنابراین، دو کشور بزرگ انتشار دهنده، ایالات متحده و چین، و پس از آن آشکارا پس از مدت کوتاهی اتحادیه اروپا هستند.
امی مردخوب: بنابراین، آیا می توانید در مورد آنچه که ایالات متحده در حال حاضر با آن مواجه است صحبت کنید، این طوفان هیولایی که به پانهندل برخورد می کند؟ اگر به گزارشهای آب و هوا نگاه کنید، و شبکهها در چنین زمانی هستند - به طور فزایندهای زمان اخبار بیشتری را به گزارشهای آب و هوا اختصاص میدهند، زیرا چه در مورد آتشسوزیهای جنگلی در کالیفرنیا صحبت کنیم و چه در مورد این طوفانهای هیولا در کارولیناس و در حال حاضر احتمالا به فلوریدا و آلاباما برخورد کرده است - آلاباما، کل ایالت حالت اضطراری نامیده شده است - تقریبا هیچ اشاره ای توسط هواشناسان وجود ندارد - و من حتی با فاکس صحبت نمی کنم، من دارم صحبت می کنم MSNBC و CNN- ارتباط بین این طوفانهای شدید و تغییرات آب و هوایی. یکی هست؟ و میشه توضیح بدی
کوین اندرسون: خوب، مطمئناً یک ارتباط وجود دارد. کاری که ما با قرار دادن دی اکسید کربن بیشتر در جو انجام داده ایم این است که جو را گرمتر کرده ایم. به عبارت دیگر، ما انرژی بسیار بیشتری را در جو قرار داده ایم. این انرژی بر حسب مجموعه ای از شرایط آب و هوایی متفاوت و شدیدتر به نمایش درخواهد آمد.
اکنون نمیتوان گفت که آیا این طوفان خاص ناشی از تغییرات آب و هوایی است یا خیر، اما آنچه اغلب اتفاق میافتد این است که ما در حال تشدید یا افزایش قدرت در این طوفانها، در این رویدادهای شدید آب و هوایی هستیم. و این، چیزی است که ما آن را زبان انتساب فانتزی می نامیم، جایی که می خواهیم بگوییم، "آیا این رویداد یک رویداد تغییر آب و هوا است؟" ما با درک آن بهتر می شویم. و مطمئنا شواهد بسیار زیادی در حال حاضر وجود دارد که نشان می دهد برخی از شرایط آب و هوایی شدید اخیر که دیده ایم به طور جدی با گرمایش اضافی که در اثر سوزاندن سوخت های فسیلی و انتشار کربن در جو ایجاد کرده ایم تشدید شده است. دی اکسید
بنابراین، در حالی که من نمی توانم در مورد این طوفان خاص اظهار نظر کنم و بگویم: "این طوفان ناشی از تغییرات آب و هوایی بوده است." با مسائل مربوط به تغییرات آب و هوایی، با سوزاندن سوخت های فسیلی ما تشدید شده است. و هواشناسان باید زمانی که در مورد این مسائل در طول پیش بینی آب و هوا در ایالات متحده بحث می کنند، این پیوند واضح را ایجاد کنند.
امی مردخوب: شما در مورد آنچه لازم است صحبت می کنید، پروفسور اندرسون. این گزارش می گوید که هیچ سابقه تاریخی مستندی برای مقیاس تغییرات مورد نیاز وجود ندارد. شما در مورد طرح مارشال صحبت کرده اید. منظور شما از طرح جدید مارشال چیست؟
کوین اندرسون: خب، طرح مارشال استراتژی عمدی پس از جنگ جهانی دوم برای تلاش برای بازسازی اروپا پس از آن بود که آشکارا در طول جنگ بسیار شدید بمباران و ویران شد، هم از نظر نهادی، اما عمدتاً فیزیکی. بنابراین من میگویم که این احتمالاً نزدیکترین استعاره است، قیاسی که ما به مقیاس چالشی داریم که در واقع برای کربنزدایی، دور شدن از یک سیستم انرژی مبتنی بر سوختهای فسیلی به یک سیستم انرژی با کربن صفر، و این کار را در بخشهای ثروتمند جهان در حدود دو دهه و احتمالاً سه یا سه و نیم دهه برای بخشهای کمی فقیرتر جهان انجام دهید.
بنابراین، ما این کار را از طریق مکانیسمهای قیمت کوچک انجام نمیدهیم، فقط از طریق تغییر در بازارها. این امر مستلزم مداخله استراتژیک توسط دولت ها برای ایجاد نرخ های لازم برای تغییر است. اکنون که در ابتدا بسیار چالش برانگیز به نظر می رسد، و مطمئناً خواهد بود. اما من فکر میکنم یک روایت مثبت نیز در پشت این وجود دارد، به این معنا که این انتقال، این تحول، به یک سیستم انرژی بدون کربن با فرصتهای شغلی فراوان، فرصتهای شغلی بلندمدت و مطمئن، نه فقط در ساخت نیروگاههای کم کربن، اما در برنامه عظیم برقرسانی که ضروری است و در مقاومسازی - به عبارت دیگر، ساختن زیرساختهای ساختمانی موجود ما، که هنوز برای 20، 30، 40 سال آینده از آن استفاده خواهیم کرد- برای ساختن آن ضروری است. ساخت زیرساخت های مناسب برای قرن بیست و یکم، بنابراین برای گرم کردن یا خنک کردن آن به انرژی بسیار کمتری نیاز دارید، و با ادامه تغییر آب و هوا، محیط زیست بسیار ایمن تری است که بدون شک چنین خواهد شد. حتی اگر امروز انتشار گازهای گلخانه ای را متوقف کنیم، باز هم شاهد تغییرات اقلیمی مداوم خواهیم بود.
امی مردخوب: شما انتقاد کرده اید IPCC به دلیل محدود کردن توصیه های سیاستی خود به تناسب دقیق با مدل اقتصادی فعلی. می توانید توضیح دهید؟ منظورم این است که برای برخی، داشتن یک گزارش مهم مانند این بسیار مهم است، زیرا ما در کشوری در ایالات متحده زندگی می کنیم که رئیس جمهور با افتخار تغییرات آب و هوایی را انکار می کند، می دانید، آن را فریب چینی می نامد. و بنابراین، داشتن هر نوع گزارشی مانند این - اما شما از برخی جهات منتقد گزارش هستید.
کوین اندرسون: خب حتما در حالی که فکر میکنم این گزارش واقعاً خوبی در تلاش برای درک تأثیرات بین 1.5 تا 2 درجه سانتیگراد گرمایش است، وقتی صحبت از آنچه باید در مورد آن انجام دهیم به میان میآید، دوباره فکر میکنم که واقعاً از اینکه واقعاً صادق باشیم میترسم. و با توجه به اینکه این گزارش عملاً یک گزارش علمی است، من فکر میکنم نقش ما به عنوان دانشمندان و دانشگاهیان این است که آن را همانطور که هست بگوییم، نه اینکه آن را رنگی کنیم یا قرص را شیرین کنیم تا جذابتر شود.
بنابراین، نظرات من در اینجا این است - و این فقط با این گزارش نیست. بارها و بارها از آن بیرون آمده است IPCC. بنابراین، در حالی که ما در مورد جنبه ضربه کاملاً مستقیم و صادق هستیم، وقتی صحبت از آنچه باید در این مورد انجام دهیم، می ترسیم. ما نمی خواهیم سیاستمداران یا مردم را بترسانیم. ما نمی خواهیم از نوع سیستم های انرژی که امروز داریم دور شویم. بنابراین ما همیشه سعی می کنیم به طور گسترده ماساژ دهیم وضع موجود، بنابراین اگر دوست دارید تغییرات تدریجی ایجاد کنید.
و چیزی که من میگویم این است که، در واقع، وقتی واقعاً به اعداد پشت گزارش نگاه میکنید، به اعدادی که علم با آنها میآید نگاه میکنید، در این صورت ما در مورد یک انقلاب کامل در سیستم انرژی خود صحبت میکنیم. و این سؤالات بسیار اساسی را در مورد نحوه اداره اقتصادمان ایجاد می کند. و دوباره، میتوانید برگردید و بگویید: «خب، به نظر میرسد که خیلی از سیستم اقتصادی فعلی ما فاصله دارد.» اما باید به خاطر داشته باشیم که اکنون تنها 10 سال از بحران بانکی می گذرد و بسیاری از نقاط جهان هنوز از پیامدهای آن بحران بانکی رنج می برند. بنابراین، اگر بخواهید، چارچوب اقتصادی فعلی در چارچوب وظایف خود با مشکل مواجه شده است.
بنابراین فکر میکنم این یک فرصت واقعی بوده است که اکنون در حال از دست دادن آن هستیم تا اقتصاد را به سمت اقتصادی مناسب جامعه تغییر شکل دهیم، نه جامعهای که برای اقتصاد مناسب است. و من فکر میکنم سیاستگذاران – یا دانشگاهیان از این ترسیدهاند، از صادق بودن در مورد آنچه که ارقام ما در مورد نرخهای تغییری که ما نیاز داریم به ما میگوید و چگونه باید ظرفیت تولیدی جامعهمان را از ساخت خانههای دوم دور کنیم. برای استادان یا جتهای خصوصی یا قایقهای تفریحی خصوصی یا ماشینهای بزرگ چهارچرخ محرک - حرکت از آن به ساخت حملونقل عمومی، برقرسانی، خانههای بهبودیافته برای همه. بنابراین، این تغییر ظرفیت تولیدی، منابع و نیروی کار است، از، اگر بخواهید، لوکس بودن 20 درصد به زیرساخت های ضروری کم کربن برای همه ما.
امی مردخوب: دکتر اندرسون، تاثیر خروج ترامپ از توافق پاریس؟ ما فقط یک بخش در مورد برزیل داشتیم. کاندیدای پیشتاز، ژائیر بولسونارو، که مهمان ما او را فاشیست آشکار، نامزد بسیار راست افراطی نامید، قول داده است که از توافقنامه پاریس نیز خارج خواهد شد و وزارت محیط زیست برزیل را که محیط بانان است، لغو خواهد کرد. ترس می تواند منجر به جنگل زدایی آمازون شود. نظر شما در مورد بولسونارو و ترامپ؟
کوین اندرسون: خب، آنها به وضوح، از منظر علمی - و من نیز احتمالاً از منظر اخلاقی استدلال میکنم - کاملاً با آنچه تحلیل ما میگوید ناسازگار هستند. من همچنین فکر میکنم وقتی این ارقام افراطی را میبینیم باید بسیار مراقب باشیم - و هر دوی اینها، به نظر من، قطعاً چهرههای افراطی هستند - باید به یاد داشته باشیم که آنها کمی سر و صدا روی سیستم هستند. خط روند کلی بیشتر به رسمیت شناختن این موضوع است که تغییر آب و هوا یک مسئله جدی است. حتی داده های نظرسنجی در ایالات متحده نیز این را نشان می دهد. من اطلاعاتی از برزیل ندیده ام، بنابراین مطمئن نیستم. بنابراین ما شاهد رویدادهای تغییرات آب و هوایی هستیم و مردم فکر می کنند این موضوع مهمی است.
از آنجا که برخی از شاید نه همیشه باهوشترین افراد ما که کشورهای ما را رهبری میکنند نمیتوانند آن را درک کنند یا فکر میکنند که پایگاه سیاسی دارند و باید به کسانی که نمیخواهند آن پیام را بشنوند متوسل شوند، فکر میکنم بقیه ما نباید از ترس آنها فرار کن فقط باید تلاشمان را مضاعف کنیم. و در واقع، زمانی که پرزیدنت ترامپ تصمیم گرفت از توافق پاریس خارج شود، چیزی که البته هنوز نمی تواند انجام دهد، اما قصد دارد، چینی ها و فرانسوی ها پا پیش گذاشتند و گفتند: «خب، ما تلاش خواهیم کرد و مقداری تلاش اضافی برای جبران.» و همچنین در ایالات متحده می بینیم که بسیاری از شهرداران می گویند که تغییر آب و هوا هنوز یک موضوع مهم است. بنابراین، ایالات متحده یک دیکتاتوری نیست. ترامپ نمی تواند دیکته کند که مردم ایالات متحده چه کنند. البته او مهم است و تاثیرگذار است اما شهرداران هم همینطور.
بنابراین این وظیفه ما بقیه است که بیشتر از علم مطلع هستیم، و من استدلال میکنم که با پیشزمینه منطقیتر، اخلاقیتر و مترقیتر در تحلیل خود - این به ما بستگی دارد که تلاش خود را مضاعف کنیم و مطمئن شویم که حرکت میکنیم. در مسیر درست و نه از ترس ترامپهای این دنیا. تعداد زیادی از آنها وجود دارد. خواهند آمد و خواهند رفت. اما موضوع کلی تغییر اقلیم، فیزیک تغییرات اقلیمی، بدون توجه به هوسهای زودگذر رئیسجمهور گاه به گاه باقی مانده است.
امی مردخوب: و در این آخرین لحظه، آینده چگونه به نظر می رسد؟ اگر این دوره را ادامه دهیم، اوضاع چقدر می تواند بد شود؟
کوین اندرسون: خوب، شرایطی که در حال حاضر پیش میرود، فکر میکنم کاملاً منطقی است که فکر کنیم در این قرن به حدود 4 درجه سانتیگراد گرمایش میرویم. این کاملاً ویرانگر خواهد بود. فقط به یاد داشته باشید، تفاوت بین عصر یخبندان و عصر یخبندان حدود 5 درجه است، بنابراین ما در مورد تغییراتی صحبت می کنیم که به طور معمول در طی ده ها هزار سال اتفاق می افتد و در کمتر از صد سال رخ می دهد. و صد سال، از برخی جهات، زمان زیادی به نظر می رسد، اما بسیاری از افرادی که به این گوش می دهند، فرزندانشان صد سال دیگر هنوز زنده خواهند بود، و مطمئناً نوه های آنها زنده خواهند بود. صد سال فقط فردا است، واقعاً از بسیاری جهات.
امی مردخوب: و جهان چه شکلی خواهد بود؟
کوین اندرسون: و کاری که امروز انجام می دهیم زیرساخت ها را قفل می کند.
امی مردخوب: و جهان چه شکلی خواهد بود؟
کوین اندرسون: خب، ما شاهد قحطی بسیار بیشتری خواهیم بود - قحطی بسیار بیشتر، خشکسالی، سیل، تغییر در الگوهای غذایی. من فکر میکنم احتمالاً شاهد تنشهای بیشتری در جوامع خواهیم بود، و این بدان معناست که تنشهای بیشتری بین جوامع وجود دارد. بنابراین، ما حتی در سوریه را می بینیم. سوریه به وضوح ناشی از تغییرات آب و هوایی نبود، اما 12 سال خشکسالی در آن منطقه عامل تشدیدکننده آن بود. و این تنها با یک سال - 1 درجه گرم شدن است.
همانطور که به سمت 4 درجه سانتیگراد گرم شدن می رویم، در مورد شکستن بسیاری از اکوسیستم های جهان صحبت می کنیم که محصولات ما را گرده افشانی می کنند و هوای ما را برای ما تمیز می کنند. بنابراین، این سیاره ای متفاوت از سیاره ای است که در آن زندگی می کنیم. و هرج و مرجی که به وجود خواهد آمد برای گونه های ما، برای انسان ها، و البته، برای بسیاری از گونه های دیگر در سراسر سیاره نیز بد خواهد بود. و به همین دلیل است که ما باید هر کاری که می توانیم انجام دهیم تا دمای ایده آل 2 درجه سانتیگراد را حفظ کنیم - خوب، برای نگه داشتن دمای 2 درجه سانتیگراد، و در حالت ایده آل 1.5 درجه سانتیگراد را هدف قرار دهیم. من فکر می کنم که به نظر بسیار چالش برانگیز است. بنابراین، بیایید هر کاری که می توانیم انجام دهیم تا درجه حرارت را تا حد امکان پایین نگه داریم.
امی مردخوب: کوین اندرسون، ما می خواهیم از شما برای پیوستن به ما، استاد Zennström در رهبری تغییرات آب و هوایی تشکر کنیم.
کوین اندرسون: باعث افتخار من.
امی مردخوب: - در مرکز مطالعات محیطی و توسعه، دانشگاه اوپسالا، همچنین رئیس انرژی و تغییرات آب و هوایی در مرکز تحقیقات تغییرات آب و هوایی Tyndall در دانشگاه منچستر در بریتانیا، جایی که او اکنون با ما صحبت می کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
1 اظهار نظر
نفت ارزان قیمت رو به پایان است، حتی در شرایطی که تغییرات آب و هوایی در راه است تا صد میلیون نفر را تا سال 2030 بکشد. همه چیز در حال حاضر کثیف تر و خشونت آمیزتر از همیشه است، زیرا درگیری هایی که از آلبرتا تا اکوادور امتداد می یابد، نبرد قرن شانزدهمی را بین مردم بومی و استخراج کنندگان، بار دیگر با پیامدهای سیاره ای بازگو می کند.
(جیسون مور و راج پاتل - تاریخ جهان در هفت چیز ارزان: راهنمای سرمایه داری، طبیعت و آینده سیاره.)
مقدمه
توسط پل گیلدینگ
برای سالهای متمادی، تعداد کمی از دانشمندان، دانشمندان و فعالان خواستار بسیج در مقیاس جنگ جهانی دوم برای نجات تمدن از فاجعه آب و هوایی شدهاند - تلاشی فراتر از هر چیزی که در بحثهای مودبانه امروزی پیشنهاد میشود. امسال، با حامیان جدیدی مانند بیل مک کیبن و برنی سندرز و پذیرش فراخوان برای بسیج اضطراری آب و هوا توسط حزب دموکرات در ایالات متحده، این ایده شروع به ایجاد یک حرکت جدی کرد.
از آنجایی که بسیج شروع به نفوذ به جریان اصلی می کند، ضروری است که درباره ویژگی های این تلاش بحث کنیم. در سال 2009، من با پروفسور یورگن راندرز، "طرح جنگ یک درجه" را نوشتم - یک مرور کلی و کمتر جامع از مفهوم توصیف شده در اینجا. طرح جنگ یک درجه نشان داد که میتوانیم به طور واقع بینانه انتشار گازهای گلخانهای جهانی را ظرف ۲۰ سال به صفر برسانیم و سپس با تلاش برای کاهش دی اکسید کربن، آب و هوای امن را بازیابی کنیم.
در حالی که بسیار مثبت است که مردم اکنون با این مفهوم موافقت می کنند، بسیار مهم است که چنین پاسخی بر اساس آنچه علم می خواهد باشد. حقیقت سخت این است که آب و هوا از سال 2009 به طور قابل توجهی رو به وخامت گذاشته است و به نظر می رسد که اکنون در حال افزایش است. زمانی برای سناریوهای انتقال چند دهه باقی نمانده است. در این ساعت پایانی، اهداف مبتنی بر حدود سال 2050، یا درخواست تنها برای انتشار گازهای گلخانه ای صفر (بدون کاهش و خنک کردن)، به وضوح کافی نیستند. آنها با به تعویق انداختن گام های بسیار ملموسی که امروز به آن نیاز داریم، با شکست غیرقابل تصوری مواجه می شوند. به همین دلیل است که من بسیار خوشحالم که بسیج اقلیم این طرح پیروزی را نوشته است. این به طور ملموس نشان می دهد که چگونه ایالات متحده می تواند انتشار خالص گازهای گلخانه ای را تا سال 2025 حذف کند، به تلاش جهانی برای بازگرداندن آب و هوای ایمن و معکوس کردن بیش از حد اکولوژیکی از طریق بسیج گسترده در مقیاس جنگ جهانی دوم کمک کند.
مهم است که بفهمیم این به چه معناست. بسیج آب و هوا در مقیاس جنگ جهانی دوم فقط "یک تلاش بزرگ" نیست. این یک پروژه بزرگ یا یک ابتکار سیاست کلیدی مانند برنامه Apollo یا حتی New Deal نیست. این یک رویکرد جامع و اقتصادی است که اگر به درستی انجام شود، تنها راه واقع بینانه ای را برای غلبه بر شرایط اضطراری آب و هوا نشان می دهد. بسیج فراخوانده شده در "طرح پیروزی" به اندازه کافی قدرتمند و گسترده است تا در مواجهه با اختلالات آب و هوایی تهدید کننده تمدن، حفاظت موثری را ارائه دهد. این به طور مستحکم بر روی پیشرفته ترین علم آب و هوا استوار است و یک نمای کلی از سیاست های لازم برای اجرا در هر بخش ارائه می دهد. ممکن است همه معیارها درست نباشد و با تحقیق و توسعه جامعه در مورد طرح توسعه بیشتری پیدا کند، اما درک واضح و عملی از این که چنین رویکردی واقعاً چگونه به نظر می رسد و چه احساسی دارد را ارائه می دهد. این به ما نشان می دهد که چگونه می توانیم در جنگ برای نجات تمدن پیروز شویم.
وقتی در سال 2009 "طرح جنگ یک درجه" را منتشر کردم، مفهوم اقدام در این مقیاس و به این سبک کنار گذاشته شد. این یک آزمایش فکری جالب - تقریباً سرگرم کننده - در نظر گرفته شد. در سالهای پس از آن، مردم به آرامی به این ایده میرسند. چه به انگیزه بحران پناهندگان اروپا، رویدادهای شدید آب و هوایی، شکستن رکوردهای دمای جهانی یا صرفاً وزن کل فزاینده شواهد، آنها می پذیرند که نه تنها چنین واکنشی ضروری است، بلکه اکنون نیز قابل تصور است.
با این وجود، در حالی که در حال خواندن این طرح هستید، افکار زیادی به ذهنتان خطور می کند، زیرا ذهن شما سعی می کند شکاف بزرگی را که بین آنچه می خوانید و واقعیت امروزی مورد نیاز است، آشتی دهد. شما در نظر خواهید گرفت که چقدر "غیر واقعی" است، چگونه "نمی توانید تصور کنید" رهبران سیاسی به این شکل عمل کنند یا چگونه جامعه تجاری فعلی "هرگز" این سطح از تحول اقتصادی را "نخواهد پذیرفت". قبل از اینکه این فرآیند شروع شود، میخواهم یک ایده را به وضوح در تفکر شما ایجاد کنم:
بسیج در این مقیاس تنها پاسخ منطقی به سطح خطرات اقتصادی، امنیتی و اجتماعی ناشی از تغییرات آب و هوایی است. هر کسی که به شواهد به طور عینی نگاه کند به این نتیجه میرسد - و مورخان به گذشته نگاه میکنند و متعجب میشوند که چرا اینقدر طول کشید تا آن را بپذیریم. بنابراین واضح باشید - بسیج در این مقیاس به سادگی اجتناب ناپذیر است، و تنها سؤال این است که چه زمانی شروع می کنیم.
تصورش سخته؟ بله همینطور است.
اما قبل از رفتن به آنجا، باید جایگزین را تصور کنید. بدون این واکنش، ما شاهد نزولی از طریق بحرانهای ناشی از تغییرات آب و هوایی همراه با درگیریهای نظامی، هزینههای تسریعکننده، جریانهای عظیم پناهجویان، فروپاشی کشورها و بحرانهای جهانی غذایی خواهیم بود، زیرا جهان به سمت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی فرو میرود. این امر ناگزیر نیازمند مداخله شدید دولت و احتمالاً حکومت استبدادی برای مدیریت است.
با آشکار شدن این چشم انداز، آیا واقعا فکر می کنید ما کنار می ایستیم و کاری جز مشاهده و صحبت در مورد دشواری بازیگری انجام نمی دهیم؟ اکنون این "غیر واقعی" است و من واقعا "نمی توانم تصور کنم."
همانطور که مردم قبول می کنند این انتخاب دوتایی است که ما با آن روبرو هستیم، ما هر روز به بسیج نزدیک تر می شویم. من از اواخر دهه 1980 واکنش تغییرات آب و هوایی را به طور پیوسته مشاهده کردهام - ابتدا از نظر مدیر اجرایی صلح سبز بینالمللی و از آن زمان بهعنوان نویسنده و سخنران به سراسر جهان سفر کردم، در کنار کارم با رهبران شرکتهای بزرگ جهانی رویکرد استراتژیک به پایداری پاسخ هرگز سریعتر از چند سال گذشته تکامل نیافته است.
دو تحول اخیر، شتاب رو به رشد را نشان می دهد:
در اواخر ژوئیه، حزب دمکرات با اکثریت قاطع به اتخاذ زبان بسیج در برنامه رسمی خود رأی داد. این پلتفرم وضعیت اضطراری آب و هوایی جهانی را اعلام میکند و متعهد به «بسیج ملی و رهبری تلاشهای جهانی برای بسیج ملتها برای مقابله با این تهدید در مقیاسی است که از زمان جنگ جهانی دوم دیده نشده است». این لحظه مهمی است - نه به این دلیل که تضمین می کند که رئیس جمهور دموکرات بعدی چنین بسیج را راه اندازی خواهد کرد - بلکه به این دلیل که این ایده را وارد بحث های جریان اصلی می کند و پایه ای برای حمایت آینده از این رویکرد ایجاد می کند. سپس بیل مک کیبن، صدای پیشرو جنبش آب و هوای آمریکا، فراخوانی کامل برای بسیج آب و هوا در مقیاس جنگ جهانی دوم منتشر کرد که در آن اظهار داشت: «ما تحت حمله تغییرات آب و هوایی هستیم – و تنها امید ما این است که مانند خود بسیج شویم. در جنگ جهانی دوم انجام داد.»
با پذیرش این مفهوم، بسیاری می پرسند، محرک عمل چیست؟ برخی بر این باورند که برای آغاز بسیج در مقیاس جنگ جهانی دوم باید منتظر یک لحظه "اقلیم پرل هاربر" باشیم. مطالعه تاریخ من این را به چالش می کشد. درس مسائلی مانند حقوق شهروندی، رهایی زن و پایان بردگی به ما یادآوری می کند که تغییرات در این مقیاس یک شبه اتفاق نمی افتد. آنها قبل از رسیدن به لحظه ای نمادین که تغییر ایجاد می کند، به طور ناپایدار تکامل می یابند – که توسط جنبش رو به رشد حامیان متعهد به جلو رانده می شوند. اما آن لحظات، مانند بمباران پرل هاربر یا راهپیمایی در سلما، آلاباما - دقیقاً همان اتفاقات نمادین هستند که لحظات سیاسی را ایجاد می کنند که به جامعه اجازه می دهد تغییر کند. آنها علت پاسخ نیستند، بلکه یک نوک در یک فرآیند مداوم و در حال تحول هستند.
به همین دلیل است که من حامی بزرگ کار بسیج اقلیم (TCM) هستم و از مشارکت در این سند بسیار خوشحالم. همیشه در لبه های جریان اصلی است که چنین ایده های بزرگی شروع می شود. در حالی که افرادی مانند من مقالات و کتاب هایی می نویسند که ایده ها را در جامعه قرار می دهند، برای تحقق ایده ها نیاز به یک جنبش فعال است، مانند حرکتی که TCM در حال ایجاد آن است. بسیج اقلیم در دو سال کوتاه فعالیت خود، پیشرفت چشمگیری در آوردن نیاز به بسیج آب و هوا در مقیاس جنگ جهانی دوم به جریان اصلی داشته است.
البته قبل از اینکه واقعاً به کار بپردازیم هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم. بنابراین من می خواهم با بحث در مورد اینکه چگونه بسیج اقلیم و جنبش اضطراری آب و هوایی گسترده تر می توانند حمایت لازم را برای تحقق این بسیج ایجاد کنند، پایان دهم.
کسانی که عمیقاً در مورد خطرات آب و هوایی نگران هستند، طبیعتاً باید از رویکرد چشمگیر ارائه شده در این مقاله حمایت کنند. به هر حال، اگر شما هم مانند من معتقد باشید که تغییرات آب و هوایی تهدیدی وجودی برای تمدن به شمار میرود، پس پتانسیل واکنشی مانند آنچه در اینجا شرح داده شد، بهعنوان تسکین بزرگی است. ما هنوز هم می توانیم این را درست کنیم! و در اینجا یک نقشه راه برای چگونگی وجود دارد. با این حال، دلیل متفاوتی برای حمایت از این رویکرد، و مخاطبان متفاوتی برای استدلال وجود دارد. و این ایده کلیدی است که می خواهم شما را با آن ترک کنم.
یک تحول اقتصادی در مقیاس کامل که ناشی از فوریت تغییرات اقلیمی است، بسیار متفاوت از جنگ جهانی دوم است - به این معنی که میتوانیم متحدانی برای این هدف در مکانهای جدید و مهم بسازیم.
بسیج جنگ جهانی دوم در مواجهه با فاجعه راه اندازی شد و نیاز به فداکاری های عظیم در زندگی انسانی، هزینه اقتصادی و کیفیت زندگی داشت. این یک تراژدی عمدی اما ضروری برای جلوگیری از تراژدی بسیار بدتر بود.
در مقابل، بسیج آب و هوا میتواند منجر به کاهش شدید تلفات زندگی، مزایای اقتصادی عظیم از جمله نوآوری، فناوری و ایجاد شغل گسترده شود و همه اینها در عین حال کیفیت زندگی بسیار بهتری را برای ما به ارمغان میآورد. و این کار را با فناوریهای جدید هیجانانگیز مانند ماشینهای الکتریکی و باتریهایی که مردم را درگیر و مشتاق میکنند، انجام خواهد داد. این باعث می شود هزینه های انرژی ما کمتر شود و منابع ایمن تر، شهرهای ما تمیزتر، افراد بیشتری استخدام شوند، سلامت ما بهبود یابد و جهان ما با هدف مشترک بیشتر متحد شود.
هدف مشترک کلیدی است. افرادی که در طول جنگ جهانی دوم در جبهه داخلی زندگی کردند - بنابراین در خط مقدم مواجهه با تراژدی انسانی نبودند - تقریباً با علاقه از آن زمان صحبت می کنند. حس یکپارچگی هدف، همکاری جامعه برای رویارویی و غلبه بر یک تهدید ترسناک خارجی، تغییر فرهنگ از تمرکز بر خود و مصرفگرایی به تمرکز و هدف جمعی، باعث شد احساس کنند زندگیشان بهتر، شادتر و ارزشمندتر است.
این تفاوت اساسی می تواند به طور قابل توجهی بر استدلال های مورد استفاده - و متحدان بالقوه برای - بسیج آب و هوایی در مقیاس کامل تأثیر بگذارد.
اقتصاد جهانی در یک مشکل عمیق و جدی قرار دارد. رشد در مدل فعلی متوقف شده است. نابرابری و عدم پیشرفت طبقه متوسط غرب، پایه و اساس افراط گرایی سیاسی، بیگانه هراسی و انزواطلبی را گذاشته است. بنابراین، پدیده هایی مانند ترامپ، برگزیت و سایر جنبش های سیاسی را برای ما به ارمغان آورده است که اقتصاد جهانی را بیشتر تهدید می کند. سیاستهایی برای مقابله با این رشد کند منجر به افزایش ریسکهای سیستم مالی و بار بدهی عظیم شده است - یکی از این موارد، راه واقعی برای بازپرداخت وجود ندارد، فقط به این دلیل که رشد بسیار کند است. بیثباتی ناشی از آن شالودهای متزلزل را تشکیل میدهد که تأثیرات تغییرات آب و هوایی کنترلنشده بر روی آن قرار میگیرد - ایجاد یک بحران اقتصادی و اجتماعی که احتمالاً سیستم را از لبه خارج میکند.
نخبگان و سیاست گذاران از روی ناامیدی دست خود را به هم می بندند. آنها به طور گسترده در مورد مشکلات اتفاق نظر دارند، اما هیچ راه حل جدی برای ارائه ندارند، به جز بیشتر همان اقتصاد قطره چکان شکست خورده. در این زمینه، بسیج اقلیم در امتداد خطوط مشخص شده در این مقاله، راه بسیار هوشمندانهتری را برای پیشبرد و مبنای ایجاد یک اتحاد جدی بین کسانی که نگران ثبات اقتصادی و سیاسی هستند، کسانی که از فناوری و فرصتهای تجاری الهام میگیرند و کسانی که درگیر هستند، فراهم میکند. در مورد تغییرات آب و هوایی
بنابراین همانطور که این مقاله را می خوانید، متوجه شوید که شواهد علمی و اقتصادی از خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی چیزی کمتر از آنچه در اینجا پیشنهاد شده است، نمی طلبد. به خودی خود به خوبی توجیه می شود. اما همچنین بدانید که این رویکرد میتواند کاملاً منطقی به عنوان یک بسیج برای نجات اقتصاد تلقی شود - و صادقانه بگویم این بهترین ایده است که ما باید انجام دهیم.
من ازرا و بسیج اقلیمی را به خاطر شجاعتشان در انجام این هدف تحسین می کنم و امیدوارم همه کسانی که این مطلب را می خوانند به ما بپیوندند تا به تحقق این هدف کمک کنند.
پل گیلدینگ نویسنده «اختلال بزرگ: چگونه بحران آب و هوایی پایان خرید و تولد یک دنیای جدید را به ارمغان خواهد آورد» (2011)، نویسنده مشترک «طرح جنگ یک درجه» (2009) با یورگن است. راندرز و مدیر اجرایی سابق صلح سبز بین المللی.
پل یکی از همکاران موسسه رهبری پایداری دانشگاه کمبریج است. نوشته اخیر پل را ببینید http://www.paulgilding.com.
4