(2 دسامبر 2009) - این یک جنگ 30 ساله است که توسط یک رئیس جمهور دموکرات آغاز شده است و به لطف فرصت طلبی سیاسی فرمانده کل فعلی، جنگ افغانستان هنوز بدون پایان و هدف منطقی است. مشاور ارشد امنیت ملی رئیس جمهور باراک اوباما اعلام کرده است که کمتر از 100 عضو القاعده در افغانستان وجود دارد و آنها قادر به انجام حملات نیستند. پس آنها باید چه ابرقهرمانی باشند که برای مهار آنها به 100,000 نیروی آمریکایی نیاز باشد.
رئیس جمهور این پوچ را با ادغام القاعده، که به اذعان او در پاکستان مخفی کرده است، با طالبان و رد فرضیه اصلی گزارش مک کریستال مبنی بر اینکه دشمن در افغانستان هم از نظر منشأ و هم از نظر تمرکز محلی است، مدیریت کرد. اوباما روز سهشنبه در یک سخنرانی با اعلام تشدید بزرگ جنگ اظهار داشت: یادآوری این نکته مهم است که چرا آمریکا و متحدان ما در وهله اول مجبور به جنگ در افغانستان شدند. اما او سپس هرگونه توجه جدی به این سؤال را با این ادعای کچل که "ما این دعوا را نخواستیم" قطع کرد.
البته ما انجام دادیم. متعصبان اسلامی که قدرت را در افغانستان به دست گرفتند، قبلاً توسط ایالات متحده به عنوان "جنگجویان آزادی" در چیزی که زمانی به عنوان یک ماجراجویی جسورانه در جنگ سرد در جنگ سرد علیه شوروی به فروش می رسید، حمایت می شدند. این رئیس جمهور جیمی کارتر، با کمک یک شاهین جوان لیبرال به نام ریچارد هالبروک، که اکنون مرد غیرنظامی اوباما در مورد افغانستان است، بود که تصمیم گرفت از متعصبان مسلمان در آنجا حمایت کند. هالبروک خدمات دولتی خود را به عنوان یکی از "بهترین ها و درخشان ترین ها" در ویتنام آغاز کرد و با برنامه آرام سازی روستایی و ترور ققنوس در آن کشور درگیر بود، و او اکنون یکی از مدافعان بزرگ برنامه ضد شورش است که توسط ژنرال استانلی آ. مک کریستال یک بار دیگر قلب و ذهن مردم محلی را که هیچ کدام از آن را نمی خواهند به دست آورد.
رابرت گیتس، وزیر دفاع رئیسجمهور کنونی، در شورای امنیت ملی کارتر خدمت میکرد و میداند که اوباما زمانی که ادعا میکند این اشغال شوروی بود که باعث شورش مسلمانان شد، به دروغ صحبت میکند. گیتس در سال 1996 خاطرات خود را نوشت که همانطور که ناشرش اعلام کرد، "حمایت پنهان کارتر که قبلاً فاش نشده بود از مجاهدین افغان - شش ماه قبل از حمله شوروی" افشا شد.
از زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، در سال 1998 در مصاحبهای با مجله فرانسوی Le Nouvel Observateur پرسیده شد که آیا از «دستور دادن اسلحه و نصیحت به تروریستهای آینده» پشیمان است و او پاسخ داد: «چه چیزی برای تاریخ جهان مهمتر است. طالبان یا فروپاشی امپراتوری شوروی؟ برخی مسلمانان تحریک شده یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟ برژینسکی این بیانیه را سه سال قبل از حمله 9 سپتامبر توسط آن «مسلمانان تحریک شده» بیان کرد.
بنابراین ما دوباره به آب آتش نشانی به بومیان می فروشیم و آن را نجات می نامیم. ما تصمیم گرفتهایم از یک دولت فاسد افغانستان حمایت کنیم، زیرا همانطور که اوباما در یکی از شرمآورترین قسمتهای سخنرانی روز سهشنبه در وست پوینت استدلال کرد، «اگرچه با تقلب همراه بود، انتخابات [اخیر] دولتی را ایجاد کرد که با افغانستان سازگار است. قوانین و قانون اساسی."
پیشنهاد اینکه دولت افغانستان 18 ماه پس از اعزام 30,000 نیروی اضافی ایالات متحده و شاید 5,000 سرباز دیگر ناتو به طور جدی در وضعیت بهتری قرار خواهد گرفت، به طرز عجیبی با استراتژی گزارش مک کریستال که از سربازان آمریکایی می خواهد تا زندگی خود را بازسازی کنند، خارج است. سطح متروک ترین روستا مطمئناً حامیان غیرنظامی و نظامی این رویکرد که اوباما را تشویق میکنند، تضمین دادهاند که او در چنین جدول زمانی کوتاه غیرواقعی قرار نخواهد گرفت. شاهدی بر این امر در سخنرانی رئیس جمهور ارائه شد که وی در مورد خروج برنامه ریزی شده برخی نیروها تا ژوئیه 2011 گفت: "همانطور که در عراق انجام دادیم، این انتقال را مسئولانه و با در نظر گرفتن شرایط میدانی اجرا خواهیم کرد. ما." به مشاوره و کمک به نیروهای امنیتی افغانستان ادامه خواهم داد تا اطمینان حاصل شود که آنها می توانند در طولانی مدت موفق شوند."
اگر کسی تجربه متیو هوه، کاپیتان سابق تفنگداران دریایی را که در اجرای استراتژی ضد شورش در حال حاضر مد روز به اندازه هر کس دیگری موفق بوده است، بررسی کنیم. هوه در نامه استعفای خود به عنوان افسر خدمات خارجی مسئول یکی از مناطق مورد مناقشه نوشت: «در طول پنج ماه خدمتم در افغانستان... درک و اعتماد به هدف استراتژیک سازمان ملل را از دست داده ام. حضور ایالات متحده در افغانستان... من مشاهده کرده ام که اکثر شورشیان نه برای پرچم سفید طالبان، بلکه علیه حضور سربازان خارجی و مالیات های تحمیل شده توسط یک دولت غیرنماینده در کابل می جنگند.
شاید باید به کاپیتان هوه جایزه صلح نجیب می دادند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا