با توجه به اینکه چارلز کخ میلیاردر میلیون ها دلار برای حذف حداقل دستمزد و مرخصی استعلاجی برای کارگران ریخته است، و در سال 2015 او این قدر را داشت که ماموریت فوق محافظه کار خود را با جنبش ضد برده داری مقایسه کند، احتمالاً او آخرین فرد است. شما می خواهید جوانان را در مورد برده داری آموزش دهید.
با این حال جناح تدریس تاریخ امپراتوری برادران کوخ به دنبال ترویج روایتی جایگزین برای برده داری، جنگ داخلی و بازسازی است. هدف سیاسی این مطالب این است که اطمینان حاصل شود که دانشآموزان نژادپرستی و بردهداری را بهعنوان نقصهایی در سابقه بینقص ایالات متحده میبینند، نه اینکه در تار و پود کشور ما از ابتدای پیدایش آن تنیده شود.
موسسه منشور حقوق (BRI) بازوی آموزشی شبکه گروه های جبهه ای است که برادران کوچ برای ترویج ایدئولوژی راست افراطی خود از آنها استفاده می کنند. مورین کاستلو، مدیر آموزش از Teaching Tolerance، به بسیاری از نادرستیهای واقعی در ویدیوی «کمک تکالیف» اشاره کرده است که BRI اخیراً برای آموزش دانشآموزان در مورد بردهداری تبلیغ کرده است.. او نتیجه میگیرد که تاریخ ارائه شده «سطحی است، انسانیت تهی شده است، و از در نظر گرفتن واقعیت اقتصادی و اجتماعی آنچه مخالفان «قدرت برده» مینامند غفلت میکند.»
فرو رفتن در خوانشهای «اسناد آزادی» آنها، دستور کار نگرانکنندهتری را نشان میدهد. BRI "اسناد آزادی" را به عنوان "برداشتی مدرن از کتاب درسی سنتی" - یک "دوره دیجیتالی کاملاً رایگان در مورد تاریخ، دولت و اقتصاد" که توسط "معلمان" ناشناس تألیف شده است. این اساساً یک کتاب درسی آنلاین است که هدف آن ترویج نسخه خاصی از تاریخ، دولت و اقتصاد است که با علایق کوچ ها همسو می شود.
قرائت اصلی «اسناد آزادی» در مورد برده داری با عنوان «برده داری و قانون اساسی» اساساً دفاع از بنیانگذاران و قانون اساسی در برابر «برخی از دانشمندان» است که «پدران بنیانگذار را نژادپرست معرفی می کنند». خواندن cherry-picks از «بنیانگذاران» نقلقول میکند تا استدلال کند که آنها معتقد بودند بردهداری از نظر اخلاقی اشتباه است. اگرچه نویسندگان می نویسند که «بیشتر امضاکنندگان اعلامیه و قانون اساسی بردگان دارند»، اما از واقعیت وحشیانه برده داری کله پاچه دوری می کنند.
آنها توماس جفرسون را به عنوان یک جنگجوی صلیبی ضد برده داری معرفی می کنند که "به تجارت برده با زبان تند حمله کرد" و "آمریکایی های آفریقایی تبار را در درک جهانی وعده آزادی و برابری گنجاند." اما در برنامه درسی کوچ ذکر نشده است که جفرسون نوشته است که سیاهپوستان «از نظر موهبتهای بدن و ذهن از سفیدپوستان پایینتر هستند». جفرسون نزدیک به 200 نفر را در اسارت نگه داشت، و حتی در مرگ خود تنها پنج نفر را آزاد کرد. او مرتباً انسانها را دور از خانوادههایشان میفروخت تا پولی برای خرید شراب، هنر و وسایل تجملاتی که فقط کشاورزان ثروتمند میتوانستند به دست آورد. هیچ چیز در قرائت BRI هیچ تناقضی را بین آگاهی «بنیانگذاران» از «غیر اخلاقی بردهداری و نیاز به اقدام» و اقدامات واقعی آنها در دفاع و حمایت از بردهداری تأیید نمیکند.
علاوه بر این، قرائت به اصطلاح سازش سه پنجم را توجیه می کند - که به موجب آن یک فرد برده شده به عنوان سه پنجم افراد به منظور نمایندگی در کنگره به حساب می آمد - با این استدلال که "بنیانگذاران" باید "مصالحه محتاطانه با برده داری" انجام می دادند، زیرا آنها به دنبال دستیابی به بالاترین هدف خود یعنی یک اتحادیه قویتر از خودمختاری جمهوریخواه بودند. از آنجایی که برخی از هیئت های برده داری تهدید به خروج کردند. . " نه تنها این نوع "سازش" غیراخلاقی است، بلکه مشکل این منطق این است که "هیئت های برده داری" که تهدید به خروج کردند، خود "بنیان گذاران" بودند که نقش مهمی در تدوین قانون اساسی داشتند.
نویسندگان علاوه بر نقل قول انتخابی از بنیانگذاران، از نقل قول هایی از فردریک داگلاس و آبراهام لینکلن برای تقویت استدلال خود مبنی بر اینکه قانون اساسی یک سند ضد برده داری است، استفاده می کنند. نادیده می گیرد که اکثر سیاستمداران، از جمله لینکلن، معتقد بودند که قانون اساسی از برده داری در جایی که وجود داشت محافظت می کرد. همچنین بال بسیار بزرگ را نادیده می گیرد جنبش لغوکه برجستهترین چهرهاش ویلیام لوید گاریسون بود، که قانون اساسی را «پیمان شیطان» میدانست، پیمانی که «خون میچکد». داگلاس خود بخشی از آن جناح جنبش بود تا اینکه در دهه 1850 از گارنیسون جدا شد، زمانی که متقاعد شد که تدوین قانون اساسی به عنوان یک سند ضد برده داری می تواند ابزار مفیدی در مبارزه برای پایان دادن به برده داری باشد.
این قرائت همچنین با عباراتی مانند «تعداد بردگان به طور پیوسته از طریق افزایش طبیعی افزایش مییابد، بردهداری مرکزی برای رشد اقتصادی ایالات متحده چگونه بوده است» نادیده گرفته میشود. طبیعی؟ هیچ چیز طبیعی در مورد گسترش برده داری وجود نداشت. بردگی گسترش یافت زیرا سودآور بود. نویسندگان به دنبال آن هستند که گسترش برده داری را از طرح اقتصادی امپراتوری پنبه سرمایه داری و از رویه وحشتناک جدا کنند. پرورش، که به یک منبع درآمد بزرگ به خصوص برای برده داران ویرجینیا تبدیل شد.
آنچه که فاجعه آمیزتر است این است که خواندن چه چیزی را کنار گذاشته است. حتی کتابهای درسی شرکتهای امروزی شامل یک یا دو پاراگراف است که تلاش میکند دیدگاه افراد برده را ارائه دهد. با این حال، این قرائت با این استدلال به پایان میرسد که پس از قانون اساسی «ظهور آزادی» پیوسته وجود داشت، زیرا «ملت جدید بیشتر به دنبال گسترش آزادی و برابری بود». تنها راهی که مؤسسه منشور حقوق برادران کوخ می تواند به این نتیجه برسد، نادیده گرفتن کامل دیدگاه کسانی است که زمین و نیروی کارشان توسط نخبگان ثروتمند ایالات متحده با خشونت به سرقت رفته است.
گویی این خواندن به اندازه کافی بد نبود، مطالعه بعدی، با عنوان «جنگ داخلی و بازسازی»، گزارشی طولانی و خسته کننده است که تقریباً به طور انحصاری بر نبردهای بین جمهوری خواهان رادیکال در کنگره متمرکز است، کسانی که نویسندگان ادعا می کنند می خواستند « تنبیه جنوب، و رئیس جمهور لینکلن و جانسون، که طرفدار طرح های بازسازی «معتدل تر» بودند. ممکن است این اولین مطالعهای باشد که من در مورد بازسازی نگاه کردهام و تقریباً هیچ اشارهای به آنچه سیاهپوستان در آن دوران انجام میدادند و به سختی درباره چیزی که در جنوب اتفاق میافتد صحبت نمیکند.
فقط در یک فیلم طرفدار KKK مانند تولد یک ملت و در برنامه درسی برادران کوخ بازسازی به مجازاتی برای سفیدپوستان جنوبی کاهش یافته است. بیایید نگاهی بیندازیم به نوسازی از دیدگاه کسانی که از بیش از 200 سال بردگی آزاد شدند. زمانی بود که بردگان سابق کنگره شدند. زمانی که قانونگذار کارولینای جنوبی با اکثریت سیاهپوست از ثروتمندان مالیات میگرفت تا هزینه مدارس دولتی را بپردازند. زمانی که آزمایشهای مربوط به خودمختاری سیاهان در جزایر دریای جورجیا به اصلاحات ارضی، مدارس جدید و یک حکومت محلی حیاتی منجر شد. در حین نوسازی سیاهان و سفیدپوستان فقیر سازماندهی شدند لیگ های اتحادیهو اعتصابات، تحریم ها، تظاهرات و کمپین های آموزشی را رهبری کرد. در این دوره دیگر جنبشهای اجتماعی، بهویژه جنبشهای کارگری و فمینیستی، از اقدامات آمریکاییهای آفریقایی تبار برای تأمین و تعریف آزادی خود الهام گرفتند.
همانطور که مورخ فقید لرون بنت جونیور می نویسد: "این هرگز پیش از این اتفاق نیفتاده بود، و پس از آن هرگز در آمریکا اتفاق نیفتاده است." در جریان بازسازی، «فقیرها، مستضعفان و محرومان، صورتحسابهای خود را در نوار تاریخ عرضه میکنند». البته، نخبگان امروزی مانند کوچ ها علاقه ای به یادگیری این تاریخ رادیکال توسط دانش آموزان ندارند. در تاریخ کخها، تنها اشارهای به اقدامات سیاهپوستان در یک جمله در پایان مطالعه آمده است که دستاوردهای عظیم آن دوران را نشان میدهد: «اگرچه آمریکاییهای آفریقایی تبار به زودی اکثریت رأیدهندگان را در برخی از ایالتهای جنوبی و حتی تشکیل دادند. با انتخاب برخی از نمایندگان سیاهپوست به کنگره، حق رای توسط ایالت های جنوبی از طریق چندین دستگاه قانونی محدود شد. . "
به طور واضح، نویسندگان کخ این خواندن را با نقل قولی از جیمز مدیسون در مورد "استبداد اکثریت ها" به پایان می برند. نویسندگان ادعا می کنند که جیم کرو نمونه ای از زمانی بود که «آفریقایی-آمریکایی ها در جنوب پس از جنگ داخلی خطرات استبداد اکثریت را در یک جمهوری کشف کردند». این درسی اصلی است که موسسه منشور حقوق از دانشجویان می خواهد که از جنگ داخلی و بازسازی بگیرند: شما نمی توانید به توده ها اعتماد کنید، بنابراین سیاست را به نخبگانی مانند برادران کوچ بسپارید. البته حقیقت ناخوشایند این است زمانی که فرد در حین بازسازی واقعاً بر جنوب تمرکز می کندما شاهد دورانی هستیم که سفیدپوستان و سیاهپوستان فقیر قدرت سیاسی را از نخبگان گرفتند. این تاریخ است که برادران کوچ نمی خواهند دانش آموزان یاد بگیرند.
آدام سانچز ([ایمیل محافظت شده]) در دبیرستان دانشگاه Harvest در شهر نیویورک تدریس می کند. او سردبیر است مدارس انتقادی مجله و سازمان دهنده و نویسنده برنامه درسی پروژه آموزش Zinn. او همچنین نویسنده کتاب «وقتی زندگی سیاهان اهمیت داشت: چرا بازسازی را آموزش دهیم؟، ""کشاندن مبارزه با برتری سفیدپوستان در مدارس"و بیش.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا