لابی جاکارتا یک گروه غیررسمی متشکل از بوروکراتهای همفکر (DFAT، Ausaid، دفاع)، افسران اطلاعاتی (DIO، ONA) و همچنین روزنامهنگاران و دانشگاهیان بود که استدلال میکردند اندونزی تحت رهبری ژنرال سوهارتو باید با معیارهای متفاوتی قضاوت شود. یکی برای دولت های دیگر اعمال می شود.
این در حالی بود که به قدرت رسیدن سوهارتو در سال 1965 باعث یکی از بدترین جنایات قرن بیستم شد و دیکتاتوری وحشیانه او بیش از سه دهه ادامه داشت.
تا جایی که اندونزی تحت رهبری سوهارتو به یک "مورد خاص" برای استرالیا تبدیل شد، محور کانبرا-جاکارتا به موازات روابط واشنگتن-تل آویو است که تقریباً در همان زمان توسعه یافت. در هر دو مورد، اقلیت کوچکی از افراد بسیار با نفوذ شروع به لابی کردن با دولت خود (اغلب از درون آن) کردند تا از منافع دیگری که به طور غیرقانونی زمین های مجاور را اشغال کرده بودند (تیمور شرقی، فلسطین) حمایت کنند و به آنها کمک کنند.
استراتژیهای هر دو لابی شامل - محافظت از هر ایالت در برابر انتقاد و بررسی (کم اهمیت جلوه دادن نقض حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی (سانتا کروز، جنین)، به تصویر کشیدن تروریسم دولتی به عنوان دفاع از خود، سکوت در مورد برنامههای کشتار جمعی، نسبت دادن جنایات سازماندهی شده توسط مقامات ارشد دولتی بود. به مدیریت میانی یا "عناصر سرکش")؛
* اغراق آمیز در مورد آسیب پذیری استراتژیک خود (تجزیه اندونزی، "اسرائیل کوچک" - مسلح به سلاح های کشتار جمعی - احاطه شده توسط همسایگان متخاصم - به طور متعارف مسلح)؛
* ارائه حمایت دیپلماتیک در سازمان ملل (سفر ویتلام از سازمان ملل، وتوی شورای امنیت واشنگتن)؛ * به رسمیت شناختن تصاحب اراضی با زور و انکار حق تعیین سرنوشت (به رسمیت شناختن رسمی کانبرا از اشغال تیمور شرقی توسط اندونزی، به رسمیت شناختن شهرکهای اسرائیلی توسط بوش در کرانه باختری و محرومیت از حق بازگشت پناهندگان)؛
* به تصویر کشیدن منتقدان دولت های جاکارتا و تل آویو به عنوان انگیزه های نژادپرستی (ضد اندونزیایی، ضد یهود). و
* پذیرش، علیرغم اینکه روندهای جهانی در جهت مخالف است، نظامی کردن سیاست به عنوان مشروع (TNI در سیاست، ژنرال های سابق به عنوان روسای دولت های اندونزی و اسرائیل، وحشیگری ارتش آنها در سرزمین های اشغالی - آچه، پاپوآ غربی، فلسطین، لبنان) .
از اواسط دهه 1960 و گاه پیش از آن، لابی جاکارتا در استرالیا بر این باور بود که جمهوری اندونزی توسط نیروهای گریز از مرکز محاصره شده است که تنها با حکومت استبدادی قوی جاکارتا قابل مقابله است. با فرض بالکانیزاسیون اجتنابناپذیر مجمعالجزایر و خطراتی که این امر برای استرالیا ایجاد میکرد، اعضای آن بدون توجه به مشروعیت آنها و این واقعیت که حفظ آنها در داخل ایالت به طور مؤثری بود، به طور بازتابی با جنبشهای جداییطلب (آچه، پاپوآ غربی) و استقلالطلبانه (تیمور شرقی) مخالفت کردند. در نقطه اسلحه نگهداری می شود.
کور به روندهای عادی علیه ایده مرزهای سیاسی تغییرناپذیر در سیاست بین الملل، امتناع لابی از بررسی پیش فرض های معیوب خود در مورد تمامیت ارضی اندونزی، آن را تشویق کرد تا جنایات سوهارتو علیه مردم خود و همسایگانش را کم اهمیت جلوه دهد یا نادیده بگیرد.
لابی هرگز توضیح نداده است که چرا استقلال آچه و غرب پاپوآ به طور اجتناب ناپذیری منجر به تجزیه دولت اندونزی خواهد شد. آنها متوجه همبستگی بین وحشیگری نظامی و جدایی طلبی در استان های دورافتاده کشور نشده اند. ادعاهای آنها مبنی بر اینکه کانبرا "باید با جاکارتا" بدون توجه به رفتارش برخورد کند، میزانی را که آنها روابط را فراتر از سطح ضرورت دیپلماتیک پیش بردند، پنهان کرد تا جایی که نیروهای نظامی استرالیا از طریق تمرینات آموزشی مشترک با نیروهای ویژه جاکارتا از نظر اخلاقی به خطر افتادند. - به دلیل نقض حقوق بشر بدنام هستند.
تا حدودی به لطف تلاشهای آنها برای تضمین رسمیت رسمی کانبرا از کنترل جاکارتا بر قلمرو در دهه 1980، آرمانهای مشروع تیموریهای شرقی برای استقلال در نهایت به مدت 24 سال با هزینهای هولناک در رنج بشری خنثی شد.
تیمور شرقی سرانجام آزاد شد، اما رفتار سخنگویان برجسته در رسانه ها در دو هفته گذشته نشان می دهد که لابی جاکارتا، شش سال پس از سقوط سوهارتو از قدرت، زنده و سالم است. لابی جاکارتا مانند «لیکودنیکها» در پنتاگون و دیگر «دوستان اسرائیل» که بر رویکرد دولت بوش در خاورمیانه تأثیر میگذارند، همچنان سیاستهای دفاعی و خارجی استرالیا را آلوده میکند.
در حال حاضر آنها به دنبال بی اعتبار کردن سرهنگ لنس کالینز، افسر اطلاعاتی باتجربه در ارتش هستند و او را به عنوان یک فرد بدآگاه و بداخلاق نشان می دهند که از فقدان نفوذ و عدم ارتقاء او در نیروهای مسلح ناامید شده است. لابی همچنین در تلاش است تا از اعتبار لکه دار خود محافظت کند و از بررسی مستقل قضایی اجتناب کند.
اگرچه او یکی از معدود افرادی بود که پیشبینی میکرد خانهای که تیمور شرقی در سال 1999 به آن تبدیل شد، اما جرم اصلی کالینز افشای انبوهی از شکستهای سیاستی اعضای لابی بود که بسیاری از آنها به چیزهای بزرگتر و بهتری در زمینه اطلاعاتی دست یافتهاند. مشاوره ها و اتاق های فکر خصوصی.
به همین دلیل است که حضور آنها در تلویزیون، رادیو و روزنامه ها در حال حاضر، با انکار وجود یک لابی طرفدار جاکارتا که در واقع آنها را تشکیل می دهند، چنین منظره عجیب و غریب و غم انگیزی را به وجود می آورد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا