اسکات برچیل مدرس روابط بینالملل در دانشگاه دیکین است و به طور مرتب در مورد جنگ در عراق برای وبدیاری اظهار نظر میکند.
ناکامی در یافتن هر گونه سلاح کشتار جمعی در عراق تأثیرات جالبی بر زندگی سیاسی در جهان غرب داشته است: برخی سرگرم کننده، برخی دیگر مرگبار جدی.
در حالی که هم دولت فدرال و هم سازمانهای اطلاعاتی در تلاشی برای ترمیم شهرت لکهدارشان فاش میکنند، کانبرا مملو از بیاختیاریهایی است که برای یافتن روزنامهنگاران دلسوز حاضرند خود را به عنوان ادرارگاه عمومی نشان دهند. خشم فزاینده و یادآوری مداوم آنچه که دولت هاوارد قبل از جنگ در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق گفته بود، مانند یک ادرارآور بر بدنه جامعه عمل می کند.
این همیشه اتفاق می افتد، اگرچه نه همیشه با چنین جریان سریع اطلاعات. این بستگی به مجراهای مایل در طبقه چهارم دارد. در 10 ژوئیه سال گذشته، "تردیدهای سلاح های کشتار جمعی مضحک هستند" عنوان سرفصل روپرت مرداک را فریاد زد. استرالیا. در زیر، گرگ شریدان، سردبیر خارجی روزنامه مدعی شد که «آمریکا موادی در عراق در اختیار دارد که اگر بررسی کند، شواهد قطعی از برنامههای تسلیحات کشتار جمعی صدام حسین خواهد بود. شواهدی که نشان میدهد حسین برنامههای سلاحهای کشتار جمعی داشته است بسیار زیاد است، او [جان بولتون، معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده در امور کنترل تسلیحات و امنیت] به سختی میتواند درک کند که چگونه در آن تردید وجود دارد.»
دو روز بعد آقای شریدان جلوتر رفت:
«آمریکا آنچه را که معتقد است شواهد قاطع بر برنامههای تسلیحات کشتار جمعی عراق کشف کرده و مواد را برای آزمایش به ایالات متحده برده است. آنها معتقدند که این مواد حاوی مواد تسلیحات شیمیایی خواهد بود.
البته اینطور نشد. جای تعجب نیست که عنوانی با این مضمون که «متأسفیم که شما را گمراه کردیم، اما خیلی میخواستیم این افشاگری را باور کنیم» هنوز محقق نشده است.
همه نشتی ها باید با احتیاط برخورد شود، صرف نظر از اینکه جریان از کجا سرچشمه می گیرد. در اواخر دهه 1970، مورخ بریتانیایی E.P. تامپسون استدلال کرد که:
بدترین آسیب به زندگی سیاسی ما نه از «رازهایی» که آنها از ما پنهان میکنند، بلکه از تکههای نیمه حقیقت و اطلاعات نادرستی است که به ما میگویند. اینها قبلاً از قبل هضم شده اند و سپس به عنوان گوبیت های کوچکی از فواره های مجاز بیمار می شوند. ستونهای خبرنگاران دفاعی در برگههای تشکیلات به عنوان تفنگ عمل میکنند.»
با کنار گذاشتن بازی سرزنش و رد کردن پول، نگرانی های جدی ناشی از این حماسه تلخ وجود دارد.
اولاً، شگفتآور است که دولت استرالیا علاقهای به این ندارد که چرا اطلاعاتی که برای شروع جنگ با عراق بر آن تکیه میکرد تا این حد معیوب بود. همچنین اظهار نگرانی نکرده است که مردم را به بیراهه کشیده است. پس از مخالفت با تحقیق پارلمانی بررسی اطلاعات پیش از جنگ که امروز گزارش خواهد شد، دولت قبلاً آن را افشا کرده است زیرا می داند که آنها را از اتهامات مخالفان مبنی بر دستکاری یا جنسیت زدایی اطلاعات پاک می کند.
کانبرا در مواجهه با بهانهای از بین رفته برای جنگ خود، اکنون عملاً «تامینکنندگان» اطلاعاتی خود (واشنگتن و لندن) را مقصر میداند که میتوانند بفهمند مشکل کجاست. هاوارد و داونر مانند خرده فروشان بدجنس عمل می کنند – وقتی مشتریان از تبلیغات گمراه کننده شکایت می کنند، تقصیر عمده فروش است.
تحقیق دیگری مورد نیاز خواهد بود و با اکراه ایجاد می شود. یک سوالی که باید به آن بپردازد این است که چرا کاربران نهایی اطلاعات غیرقطعی کوچکترین تردید، صلاحیت یا ابهامی در مورد ادعاهای آن ابراز نکردند وقتی این کشور را برای جنگ آماده کردند؟ با نزدیک شدن به 12 ماه سالگرد تهاجم، آنها در مورد رفتار خود کاملاً بی شرم می مانند - همانطور که تشویق کنندگان آنها در رسانه ها از آنها می خواهند "هیچ اعتراف احمقانه ای انجام ندهند" (گرگ شریدان، استرالیایی، 26 فوریه 2004). .
ثانیاً، آقای هاوارد در سخنرانی خود خطاب به ملت در 20 مارس 2003 گفت که "یک عنصر کلیدی دوستی نزدیک ما با ایالات متحده و در واقع با بریتانیا، به اشتراک گذاری کامل و صمیمی ما از اطلاعات اطلاعاتی است". پس از 11 سپتامبر، فاجعه بالی و شکست سلاح های کشتار جمعی، اکنون نگرانی های جدی در مورد ارزش این ترتیبات وجود دارد. با توجه به اعتماد به نفس خود، مردم حق دارند نگران کیفیت اطلاعات خود و متحدانمان باشند که ما به شدت به آن تکیه می کنیم.
ثالثاً، هاوارد و همتایانش در واشنگتن و لندن با ادعای گذشتهنگر مبنی بر توجیه جنگ بدون توجه به آنچه قبلاً استدلال میکردند، میگویند که معیار تجاوز کاهش یافته است: از «دارای سلاحهای کشتار جمعی» به «قصد و توانایی». این اجازه حمله به تقریباً هر آزمایشگاه شیمی دبیرستانی مناسبی را می دهد که توسط معلمی با گرایش های اجتماعی پاتیک اداره می شود. چیزی کمتر از یک تغییر انقلابی در اساس جامعه بینالملل، فوقالعاده است که این تغییر نادیده گرفته میشود.
در نهایت، هاوارد دوست دارد مخالفان جنگ را با این ادعا که اگر راهشان را داشتند، صدام همچنان در قدرت بود، سرزنش کند. این چیزی بیش از یک استدلال اخلاقی مشکوک است که «هدف وسیله را توجیه میکند». در صحبت با رسانه ملی در 14 مارس 2003، نخستوزیر گفت: «باید بپذیرد که اگر عراق واقعاً خلع سلاح شده بود، من نمیتوانستم به تنهایی حمله نظامی به عراق برای تغییر رژیم را توجیه کنم. من هرگز از آن حمایت نکرده ام. در کل من رژیم را تحقیر می کنم.»
هوارد نگرانی های بشردوستانه یا هر گونه نگرانی دیگر را به عنوان توجیهی برای جنگ رد کرد. با توجه به اینکه به نظر می رسد صدام قبلاً در زمان بیان این اظهارات خود را خلع سلاح کرده است، منطق موضع هوارد این است که او نیز معتقد است که صدام حسین باید همچنان در قدرت باشد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا