Yediot Aharonot، 19 مارس 2003، ترجمه از عبری توسط Irit Katriel. هفته گذشته ایهود یااری، تحلیلگر اسرائیلی، توصیف دقیقی از وضعیت کنونی ارائه کرد، زمانی که او داستان گالیور را به یاد آورد، غولی که مردمان کوچک لیلیپوت او را با ریسمان های نازک بسته بودند تا اینکه برخلاف قوانین فیزیک، او را به یاد آورد. نتوانست از نیروی بی نظیرش استفاده کند.
ابرقدرت جهانی تصمیم گرفت که اکنون برای تسخیر عراق، تقسیم آن به کانتونها، همانطور که در یوگسلاوی انجام شد، و تحت سلطه باندهای مواد مخدر، مانند یوگسلاوی و افغانستان، مناسب است.
و وقتی غول تصمیم می گیرد، افراد کوچک چه کنند؟ آنها ابتدا در گروه های کوچک و سپس میلیون ها نفر در سراسر جهان تظاهرات می کنند. سپر انسانی به بغداد می فرستند. این فقط باعث خنده غول می شود. آری فلیشر، سخنگوی کاخ سفید، سریعاً توضیح داد که اینها گروگان های صدام هستند و ایالات متحده مرگ آنها را به عنوان "خسارت جانبی" تلقی خواهد کرد. و هر کسی می داند که ایالات متحده قادر به انجام آن است.
ناگهان سازمان ملل برخاست. «UM-SHMUM» که در اسرائیل به آن اشاره میشود، «نیمی از نمایندگان آن از کشورهای بیسواد هستند» ظاهراً فراموش کرده است که تنها کارش این است که به تحرکات آمریکا ضربه بزند. آری فلیشر توضیح داد که ایالات متحده سازمان ملل را تا زمانی که راحت باشد درگیر می کند. وقتی حوصله نداشته باشد، مانند کوزوو از ناتو استفاده می کند. اما هیچ چیز مانع از رفتن آن به تنهایی نمی شود. این هفته، بوش در جزیره آزور «آخرین اولتیماتوم» را به سازمان ملل داد.
به نظر می رسد تمام کاری که لیلیپوتی ها تاکنون انجام داده اند این است که غول را برای چند ماه به تعویق بیندازند. اما این ماه ها سرنوشت ساز بود. امروز لیلیپوتی ها دیگر آدم های کوچکی نیستند. این کار با هزاران سازمان کوچک، پراکنده در سراسر جهان و برقراری ارتباط از طریق اینترنت آغاز شد - سازمانهایی که با یک حس مشترک به هم متصل شدهاند که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، نسل بشر خودش را نابود خواهد کرد.
از سیاتل تا دوربان، از مسائل زیست محیطی و اجتماعی گرفته تا مسائل حقوق برابر، نیروی جدیدی شکل گرفت، سازماندهی شد و در مبارزه بدون خشونت با هدف اعمال دموکراسی آموزش دید. این نیرو در ماههای گذشته توانسته است قلب و ذهن اکثریت مردم جهان را به تنها راهی که امید میدهد، یعنی راهی مبتنی بر ارزشهای اساسی انسانی و اصول حقوق بینالملل، جلب کند.
دولت های اروپا توسط مردم خود کشیده شدند. همانطور که کیسینجر روز یکشنبه به سیانان توضیح داد که نمیتوانست تحقیر خود را پنهان کند، «شردر به سادگی چارهای نداشت». نیروی جدید اروپا در ارتش نیست، بلکه در دموکراسی است. برخلاف ایالات متحده، بریتانیا و اسپانیا، بسیاری از دولت های اروپایی اکنون بر اساس خواست شهروندان خود عمل می کنند.
در برابر این قدرت، ایالات متحده قدرت نظامی خود را به کار می گیرد - آخرین هنر در علوم کشتار. همه چیز برای جنگ آماده است. آنها حتی انتقال بولدوزرهای D-9 را که ایالات متحده از اسرائیل برای اجرای درس های جنین در بغداد خریداری کرده بود، به پایان رسانده اند (1). این هفته ارتش اسرائیل نشان داد که این بولدوزرها راه حلی موثر برای مشکل سپرهای انسانی نیز هستند، زمانی که یکی از آنها راشل کوری، دانش آموز 23 ساله اهل المپیا، واشنگتن را که تلاش کرد تخریب یک دستگاه را به تعویق بیندازد تا حد مرگ له کرد. خانه در غزه
و با این حال، ایالات متحده قبلاً نبرد را باخته است. تا کنون، قدرت ایالات متحده می تواند روی کنترل کامل خود بر آگاهی عمومی در بخش های بزرگی از جهان حساب کند. در جنگهای گذشته آن، میلیونها لیلیپوتی چسبیده به تلویزیونهای خود مینشستند و برنامههای تبلیغاتی را تماشا میکردند، یکسان در همه کانالها. آنها نظاره گر بودند و معتقد بودند که جنگ برای ارزش های متعالی صلح و عدالت است. اکنون نیز سخنگویان مطیع توضیح می دهند که صدام هیتلر است و باید بچه های عراقی را از دست او نجات داد. اما چه کسی گوش می دهد؟
اکنون حقیقت آشکار شده است - ایالات متحده به عنوان یک گانگستر تلقی می شود که هر کاری که دوست دارد انجام می دهد. در گذشته، آمریکا جنایات خود را با صدای تشویق اکثریت جامعه غربی انجام می داد. این اکثریت را از دست داده است. تغییری که در جهان رخ داده است دیگر قابل برگشت نیست.
(1) الکس فیشمن، یدیعوت آهارونوت، 28 فوریه 2003
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا