سال 1975 سال فوق العاده ای برای تحولات انقلابی در جهان سوم بود. خمرهای سرخ در آوریل تنها دو هفته قبل از فروپاشی رژیم دست نشانده ایالات متحده در سایگون به پنوم پن لشکرکشی کردند. پاتت لائوس ماه بعد کنترل لائوس را به دست گرفت و بعداً در سالی که موزامبیک، کیپ ورد، سائو تومه و آنگولا به استقلال خود از پرتغال دست یافتند. در ماه نوامبر، پس از هفتهها براندازی مخفیانه، اندونزی قبلاً یک مستعمره پرتغال به نام تیمور شرقی را اشغال کرده و آن را اشغال کرد.
درست در لحظهای که نیروهای اندونزیایی شروع به پرتاب چتر به دیلی کردند، کاهش قدرت استعماری در آفریقا باعث وقوع رویدادی با شباهت تاریخی چشمگیر در بیابانهای صحرای غربی شد.
دو سال قبل از آن، فرنته پولیساریو (فرتیلین) توسط مردم بومی صحرای غربی (تیمور شرقی) برای مبارزه برای خروج اسپانیا (پرتغال) از پاسگاه استعماری خود تشکیل شده بود. اما قبل از اینکه یک اقدام تعیین سرنوشت تحت حمایت سازمان ملل انجام شود، کشور همسایه مراکش (اندونزی) در نوامبر 1975 حمله کرد و بخش شمالی غنی از فسفات کشور را اشغال کرد. بعداً در ماه، قدرت استعماری در حال خروج، اسپانیا، با تقسیم قلمرو بین مراکش و موریتانی موافقت کرد، که همچنین ادعایی را مطرح کرده بود. موریتانی که با مقاومت شدید چریکی پولیساریو روبرو شد، در سال 1979 از ادعای خود در این قلمرو عقب نشینی کرد و به مراکش اجازه داد تا بخش جنوبی منطقه را نیز اشغال کند، جایی که امروز باقی مانده است.
علیرغم نقض قوانین بینالمللی، اعتراضات سازمان ملل و عدم تمایل به شرکت در رفراندوم تحت نظارت بینالمللی درباره تعیین سرنوشت که برای سال 1992 برنامهریزی شده بود – که میداند از دست خواهد داد – اشغال مستمر مراکش مانع از دستیابی آخرین مستعمره آفریقا به استقلال میشود.
جنایات مرتکب شده علیه صحراوی ها برای مردم تیمور شرقی بسیار آشناست. مراکش آتشبس مورد مذاکره سازمان ملل را نقض کرده است، مردم را به منظور جمع آوری هر برگه رای استقلال آتی به نفع خود، مهاجرت کرده و صدها نفر از ساهاراوی را به ظن حمایت از پولیساریو در شرایط بدی در زندان های مراکش زندانی کرده است. نقض حقوق بشر، از جمله حملات وحشتناک به غیرنظامیان صحراوی، در 25 سال گذشته امری عادی بوده است. بسیاری از مردم با بیش از 180,000 در اردوگاه های پناهندگان به مکان امن در الجزایر گریخته اند. و همانطور که اندونزی به اشغال تیمور شرقی با کمک ایالات متحده و بریتانیا تسلیحات با فناوری پیشرفته را ادامه داد، مراکش نیز با پشتیبانی از فناوری شناسایی ارائه شده توسط ایالات متحده، "دیوار شنی دفاعی" خود را در برابر چریک های پولیساریو حفظ می کند.
برخلاف اشغال تیمور شرقی توسط اندونزی، هیچ کشوری اشغال غیرقانونی صحرای غربی توسط مراکش را به رسمیت نمی شناسد. اگرچه جمهوری صحراوی توسط بیش از هفتاد کشور به رسمیت شناخته شده است و عضو سازمان وحدت آفریقا است، اما از نظر فنی یک قلمرو غیر خودگردان سازمان ملل است. مانند مستعمره سابق ایبری خود، شانس استقلال آن توسط یک همسایه تهاجمی و بخل خنثی شد.
استرالیا از سال 1991 تا 1994 نقشی افتخارآمیز در ارائه سیگنالهای مشروط به یک مأموریت حافظ صلح در صحرای غربی (MINURSO) ایفا کرد، اما از آن زمان علاقه خود را به این عملیات از دست داده است. برای قدرت های بزرگی که ادعا می شود نگران پاکسازی قومی در بالکان هستند، بحران انسانی در صحرا به سختی در صفحه رادار آنها سوسو می زند. سازمان ملل که از تعصب مراکش در مورد ثبت نام رای دهندگان خسته شده است، به نظر می رسد آنقدر خسته از آن است که بتواند رای را با همان فداکاری که در سال 1999 در جاهای دیگر نشان داد، وارد کند.
مردمی که در سواحل شمال غربی آفریقا زندگی می کنند، مانند تیموری های شرقی قبل از آنها، با نیرویی حتی قدرتمندتر از تروریسم همسایگی مبارزه می کنند. آنها با آنچه قربانی شکنجه در آمریکای جنوبی به عنوان "بی تفاوتی کور دنیایی بی رحم و بی احساس" توصیف کرد، روبرو می شوند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا