منبع: مستقل
رابرت فیسک و من اغلب در مورد محاسن و معایب پاسخ دادن به حملات شخصی به ما که مملو از دروغ های قابل اثبات بود، صحبت می کردم. مقاومت در برابر وسوسه رد چنین نادرستی دشوار است، اما ما متوجه شدیم که در آن یک تله نهفته است، زیرا حتی متقاعد کننده ترین رد یک دروغ فاحش، مستلزم تکرار دروغ و تبلیغ بیشتر آن است.
همچنین بدیهی بود که منتقدان حزبی در صورت افشای دروغ یا اطلاعات نادرست خود عذرخواهی و با شرمندگی بازنشسته نمیشوند، بلکه صرفاً یک سری از دروغها را با دستهای از دروغهای دیگر جایگزین میکنند. کارآمدی این بیاعتنایی گستاخانه به حقیقت، هر روز توسط دونالد ترامپ نشان داده میشود که علیرغم افشای مکرر تقریباً در انتخابات مجدد پیروز شد.
رابرت که در 30 اکتبر درگذشت، تقریباً نیم قرن را صرف گزارش جنگ و جنگ های داخلی در خاورمیانه و جاهای دیگر کرد. او فهمید که افرادی که سعی در کشتن یکدیگر دارند، از دروغ گفتن در مورد یکدیگر، و در مورد هر کسی، به ویژه در مورد روزنامه نگارانی که اطلاعات آنها - به ویژه اگر درست باشد - به نظر آنها به نفع آنها نیست، تردید نخواهند کرد.
بسیار آسان بود که در سال 2003 به عنوان مهره صدام حسین شناخته شویم، اگر کسی بگوید، همانطور که رابرت اغلب میکرد، تهاجم انگلیس و آمریکا به عراق پایان بدی خواهد داشت تقبیح مشابهی از جانبداری علیه هر کسی که در مورد درگیری سوریه پس از سال 2011 به عنوان یک جنگ داخلی واقعی نوشت، مخالفان مسلح عرب را عمدتاً جهادی توصیف کرد، و پیشنهاد کرد که بشار اسد به احتمال زیاد به عنوان رهبر باقی خواهد ماند، با توجه به تعادل، صورت گرفت. قدرت بین کسانی که با یکدیگر می جنگند.
دولتها و دیگر حامیان چنین دیدگاههایی دوست ندارند با آنها مخالفت شود و انرژی زیادی برای بیاعتبار کردن کسانی که این کار را انجام میدهند، صرف میکنند. رابرت این را به خوبی میدانست و مینویسد که «ارتشهای در حال جنگ - مانند دولتهایشان - به بهترین وجه با درجهای از بدبینی و حتی بدبینی مشاهده میشوند. تا آنجا که ارتش ها و شبه نظامیان پیش می روند، هیچ آدم خوبی وجود ندارد.» به عنوان یک خبرنگار، او بر روی این فرض تلخ کار کرد. منظور او این نبود که معتقد بود افراد خوب وجود ندارند، اما می دانست که آنها تقریباً همیشه در میان قربانیان خشونت یافت می شوند تا عاملان آن.
رابرت در بررسی حقیقت در مورد آنچه واقعاً در جریان است بسیار پرانرژی بود و به آن پایبند بود، حتی زمانی که آنچه او می نوشت توسط روزنامه نگاران دیگر در تضاد یا نادیده گرفته می شد. احتمالاً همین استقلال ذهنی بود که بسیاری از رسانه ها را آزار داد. با گذشت سالها، به گوش دادن به خبرنگارانی که با خشم نسبت به یکی دیگر از صفحات اول اختصاصی رابرت، پراکنده می شدند، عادت کردم. ابتدا سکوت میکردم و فکر میکردم که جهنم مانند گزارشگر خشم ندارد، و سخنان یک دوست روزنامهنگار برجسته آمریکایی را به یاد میآورم که بد دهنیهای رابرت را به عنوان «حسادت 80 درصدی» رد میکرد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا