وقتی ۷۵ ساله شدم، هیچ راه سادهتری برای بیان آن وجود ندارد: من پیرمردی در یک سیاره جدید هستم - و در صورتی که فوراً مشخص نباشد، این خبر خوبی برای هر دو امتیاز نیست.
من هنوز خاطره ای دارم که بیش از نیم قرن پیش مشاور کمپ در ایالت نیویورک بودم. من شاید 20 ساله بودم و مسئول کابینی از -اگر درست یادم باشد- اردونشینان 30 ساله بودم. به عبارت دیگر، آنها که جوان بودند، به سختی کمتر از نصف سن من بودند. و این چیزی است که من به وضوح به یاد دارم: وقتی از آنها پرسیدند فکر می کنند من چند ساله هستم، چیزی از 60 تا 60 یا بیشتر را حدس زدند. من آن را تا حد زیادی سرگرم کننده یافتم، زیرا، گمان میکنم، نمیتوانستم خودم ۶۰ ساله باشم. (مادربزرگ من در آن زمان در اواخر دهه شصت خود بود.) سن کنونی من نه تنها برای آن بچه های نه ساله، بلکه برای من نیز از جدول خارج می شد. در آن مرحله، من شک دارم که حتی کسی را به سنی که اکنون دارم می شناسم.
با این حال، من اینجا هستم، پس از چندین دهه، با نوه های خودم. و من خودم را در حال تماشای جهانی می بینم که اگر آن را در بدترین لحظات سال های جنگ ویتنام برایم توصیف می کردی، زمانی که من مرتباً در خیابان ها اعتراض می کردم، هرگز باور نمی کردم که ممکن است. احتمالاً فکر میکردم دیوانه شدید. اینجا من در امریکایی هستم که نه فقط با همه عجیب و غریب های دونالد ترامپ، بلکه با رسانه ای که از هر کلمه، توییت عجیب او تغذیه می کند و طوری رفتار می کند که گویی هیچ چیز دیگری روی کره زمین اتفاق نمی افتد. اگر فقط.
جهانی در حال از کار افتادن
در آن سالهای ویتنام، زمانی که طیف قابل توجهی از مردم (حتی داخل ارتش) در تظاهرات ضد جنگ شرکت داشتند، اگر به من می گفتید که در قرن آینده، ما می جنگیدیم. جنگ های پایان ناپذیر از افغانستان تا سومالی و فراتر از آن من شوکه شده بودم. اگر این را اضافه می کردید، هرچند کهنه سربازان آن جنگ ها تا حد زیادی معتقدند آنها نباید دعوا شده اند، تقریباً هیچ کس در خیابان ها اعتراض نمی کند، فکر می کردم شما دیوانه هستید. پس از ویتنام، چگونه چنین چیزی ممکن بود؟
اگر به من میگفتید که در آن سالهای آینده، ارتش آمریکا ارتشی «کاملاً داوطلبانه» خواهد بود، اساساً نوعی ارتش لژیون خارجیو اینکه کسانی که تصمیم گرفتند بخشی از آن نباشند بیپایان خواهند بودتشکرداوطلبان برای خدمت خود در حالی که در غیر این صورت به زندگی خود ادامه می دهند که گویی هیچ اتفاقی نمی افتد، من شما را باور نمی کردم. اگر به این نکته هم اشاره میکردید که نابرابری اقتصادی در آمریکا به سطوحی میرسید که ممکن بود ساکنان عصر طلایی را متحیر کند، سه آمریکایی خواهد داشت همان ثروتی که یک مدیر عامل به طور متوسط حداقل نصف پایین جامعه را به دست می آورد بار 361 درآمد یک کارگر، و اینکه برای سالها اعتراض واقعی به هیچ یک از اینها وجود نخواهد داشت، آن را غیر آمریکایی میدانستم.
اگر در همان سالها به من اطمینان میدادید که در آینده ما به لطف یک امر حیاتی تصمیم دیوان عالی کشوربسیاری از پولهایی که تا 1% یا حتی 01% از ثروتمندترین آمریکاییها سرازیر شده بود، خیلی وقتها به چیزی که هنوز برای دموکراسی آمریکایی میگذرد بازگردانده میشد، من حیرت زده میشدم. اینکه یک نسخه 1 درصدی از سیاست اساساً راه را برای ورود یک میلیاردر به کاخ سفید هموار می کند، و اینکه تا زمان آمدن برنی سندرز در سال 2016، اعتراض به همه اینها به سختی قابل تشخیص است، مطمئناً شما را باور نمی کردم. .
در مجموع، من از این موضوع شگفتزده میشدم، هر موضوعی که باشد، آمریکاییها اساساً در قرن بیست و یکم از ارتش خارج شدهاند (یا شاید خودشان را از خدمت خارج کردهاند) و به نوعی متقاعد شدهاند که کاری برای انجام دادن وجود ندارد که چیزی را تغییر دهد. هیچ جنبش ضد جنگی در خیابانها وجود نداشت، اتحادیهها تا حد زیادی از بین رفته بودند، و حتی «فاشیست» مفروض در کاخ سفید نیز علاقهای به راهاندازی یک جنبش واقعی از خود نخواهد داشت. در غیر این صورت، "پایگاه" او که بسیار مورد بحث قرار گرفته است، در واقع مجموعه ای از "هواداران" است که کلاه قرمز MAGA بر سر دارند و منتظرند تا استادیوم ها را برای نمایش ترامپ پر کنند، همان طور که شما منتظر پخش یک برنامه در تلویزیون هستید.
و هیچکدام از اینها به اندازه چیزی که هنوز به آن اشاره نکردهام، مرا غش نمیکند. اگر در آن زمان به من گفته شده بود که تا این قرن، یک اجماع علمی شگفتانگیز در مورد اینکه چگونه سوزاندن سوختهای فسیلی باعث گرم شدن و تغییر سیاره میشود، تقریباً به طور قطع زمینهای برای یک بحران تمدنی آینده ایجاد میکند، چه انتظاری داشتم؟ اگر به من گفته شده بود که در کشور زندگی می کنم از نظر تاریخی مسئول ترین برای قرار دادن آن انتشار کربن در جو و گرم کردن شدید سیاره، چه واکنشی نشان می دادم؟ اگر به من اطلاع داده شده بود که با مواجهه با بحرانی از نظمی که پیش از این هرگز تصور نمی شد (به جز شاید در تفکر آخرالزمانی دینی)، بشریت تا حد زیادی خود را از بین می برد، چه می گفتم؟ اگر در آن زمان یاد گرفته بودم که در پاسخ به این بحران پیشرو، آمریکایی ها مردی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب می کردند تکذیب کرد که گرمایش جهانی حتی در حال رخ دادن بود، مردی که، اگر چیزی بود، تمرکز بر با افزایش شدت آینده آن، در دنیا چه فکری می کردم؟ یا اگر به من میگفتید که از برزیل تا لهستان، فیلیپین تا انگلیس، مردم در سراسر کره زمین دونالد ترامپ خودشان را انتخاب میکنند تا آنها را به دنیای بحران زده هدایت کنند، چه واکنشی نشان میدادم؟
پروژه منهتن برای تغییر آب و هوا کجاست؟
در اینجا، اجازه دهید تقریباً نیم قرن از آن خود جوانتر به موجود پیری که امروز من هستم بپرم و به این نکته اشاره کنم که دیگر لازم نیست دانشمند باشید تا ماهیت سیاره جدیدی را که در آن هستیم درک کنید. به عنوان مثال، اینجا فقط بخشی از چیزی است که من - اصلاً دانشمندی - در اخبار چند هفته اخیر متوجه نشده ام. سیاره خود را تجربه کرد گرم ترین ژوئن در حال ضبط. دمای هوا در آنکوریج آلاسکا افزایش یافت درجه 90 برای اولین بار در تاریخ، تقلید از میامی، فلوریدا، که خود تجربه می کرد رکورد بالا. (این را یک پاورقی در نظر بگیرید، اما در ماه مارس، آلاسکا به طور متوسط دارای دما بود درجه 20 گرمتر از حد معمول.) با توجه به آمار و ارقام که توسط اداره ملی اقیانوسی و جوی (NOAA) گردآوری شده است، نه تنها آن ایالت، بلکه هر ایالت در اتحادیه در مقایسه با میانگین قرن بیستم، به طور پیوسته در حال گرم شدن بوده است و رود آیلند پیشرو است. اروپا نیز فقط تجربه یک موج گرمای شدید - آنها بیشتر می آیند - که در آن یک شهر در جنوب فرانسه رکورد زد درجه 115. ششمین شهر بزرگ هند، اساساً تحت شرایط اضطراری گرمایی خود است آب تمام شد. یخ دریا در قطب جنوب تجربه کرده است سقوط "سریع". در سال های اخیر که دانشمندان را شوکه کرد، در حالی که به نظر می رسد یخچالی به اندازه فلوریدا وجود دارد بی ثبات کننده (خبر بد برای افزایش سطح آبهای جهانی در آینده). به عنوان یک مطالعه NOAA نشان دادبه لطف افزایش سطح دریا، سیل در شهرهای ساحلی آمریکا مانند چارلستون، کارولینای جنوبی، حتی در روزهای کاملا آفتابی بیشتر اتفاق می افتد. در همین حال، شدت بارندگی در طوفان ها افزایش می یابد، مانند بارش باران. ارزش ماه آب در واشنگتن دی سی، یک صبح دوشنبه اخیر. آن یکی «خیابانها را به رودخانهها و زیرزمینها را به حوضچهها» تبدیل کرد، حتی رطوبت را زیرزمین کاخ سفید - و چنین طوفان هایی در حال افزایش هستند به دفعات بیشتر. اوه بله، و جهان پنج گرم ترین سال ثبت شده همه از سال 2014 اتفاق افتاده اند، با سال 2019 کم و بیش یک مطمئنا افزودنی به این لیست در سیاره ای که در آن 406 ماه متوالی گذشته گرمتر از میانگین قرن بیستم بوده است. (در پایان ماه ژانویه 2019، همان سیاره تنها در 31 روز غروب کرده بود. سوابق 35 برای گرما و فقط دو مورد برای سرما.) و این فقط برای شروع فهرستی طولانی تر از اخبار در مورد تغییرات آب و هوا یا گرم شدن کره زمین یا به عنوان نگهبان گرفته است به اخیراً با آن تماس گرفته است، "اضطراری آب و هوا" یا "تجزیه آب و هوا".
در پاسخ به چنین دنیایی، گاهی - an اغراق اما نه بیش از حد - به نظر می رسد که فقط بچه ها، عمدتا دانش آموزان دبیرستانی با الهام از یک کتاب قابل توجه دختر 16 ساله سوئدی با سندرم آسپرگر، واقعاً بسیج شده اند. با آنها اعتصاب مدارس جمعه، آنها حداقل در تلاشند تا با بحرانی که به طور فزاینده ای در جهان ما وجود دارد، روبرو شوند. به گونه ای که بزرگسالان همان جهان معمولاً نمی دانند، به نظر می رسد آنها درک می کنند که با بسیج نکردن برای مقابله با تغییرات اقلیمی، ما به طور بالقوه آینده آنها را ربودیم.
از این نظر، البته، من آینده ای ندارم، که فقط روش عادی است. زندگی همه ما به پایان می رسد و در 75 سالگی، من (به نوعی) می فهمم که به ترک این سیاره مان نزدیک تر شده ام. سوال برای من این است که چه نوع سیاره ای را برای همین کودکان (و فرزندان آینده آنها) پشت سر خواهم گذاشت. من همچنین میدانم که وقتی صحبت از تغییرات آب و هوایی به میان میآید، ما با ثروتمندترین افراد روبرو هستیم. قدرتمندترین صنعت در این سیاره، غولهای سوخت فسیلی که مدیران عاملشان در اصرارشان برای حفظ جریان نفت، زغالسنگ و گاز طبیعی برای همیشه و یک روز، مطمئناً ثابت خواهند کرد که بزرگترین جنایتکاران و آتش افروزان در تاریخی که فاقد جنایات بزرگ است - و این چیز کوچکی نیست. (البته در آن جنگ های بی پایان ما، ما آمریکایی ها با برخی از این جنگ ها روبرو هستیم بعدی قدرتمندترین نهادهای شرکتی روی کره زمین و پول و 1٪ سیاستی که با آنها همراه است.)
با این حال، نمیتوانم از خود بپرسم: آیا توافقنامه آب و هوای پاریس واقعاً بهترین کاری بود که سیاره زمین میتوانست انجام دهد (حتی قبل از اینکه دونالد ترامپ اعلام کند که ایالات متحده این کار را انجام خواهد داد. بکش بیرون از آن)؟ منظورم این است که در 75 سالگی، با خودم فکر می کنم: وقتی صحبت از تغییرات آب و هوایی به میان می آید، نسخه به روز شده ای از کجاست. پروژه منهتن، تلاش عظیم تحقیقاتی دولت که (خداوند ما را حفظ کند) بمب اتم را تولید کرد؟ یا جنگ سرد نسخه همان چیزی که به طور موثر آمریکایی ها را به ماه و بازگشت؟ در آن زمان امکان بسیج در سطح گسترده وجود داشت، چرا اکنون نه؟ تصور کنید از نظر انرژی های تجدیدپذیر چه کاری ممکن است انجام شود پروژه های جهانی اگر دولتهای سیاره زمین واقعاً با بزرگترین بحرانی که تا به حال زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است روبرو شوند، تغییرات آب و هوایی را کاهش دهند؟
تصور کنید که دولت چین هستید و میدانید که تا سال 2100، بخشهایی از یکی از پرجمعیتترین مناطق شما، دشت شمال چین، احتمالاً بیش از حد گرم خواهد بود. قابل سکنی. با درک این موضوع، آیا شروع به بسیج منابع خود به روشی جدید برای نجات آینده مردم خود نمی کنید. ساختمان نیروگاه های زغال سنگ بیشتر و صادرات صدها نفر از آنها در خارج از کشور نیز هست؟ صادقانه بگویم، از واشنگتن تا پکن، دهلی نو تا لندن، تلاشها - حتی بهترین آنها - با توجه به آنچه در خطر است، نمیتوانند رقتانگیزتر باشند.
حق با بچه هاست ما عملاً آینده آنها را غارت می کنیم. شرم آور و جرم است. این کاری است که هیچ پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگی نباید با فرزندان خود انجام دهند. ما می دانیم که مانند جنگ جهانی دوم، بسیج در مقیاس بزرگ امکان پذیر است. ایالات متحده این را در سال 1941 و پس از آن ثابت کرد.
شاید، مانند بسیاری از بسیج های جنگی، بسیار مؤثر عمل می کرد، زیرا یک مولفه قبیله ای در خود داشت، یعنی علیه سایر انسان ها. ما تجربه کمی داریم که نه علیه انسانها بلکه با سایر انسانها بسیج شویم تا با خطری روبرو شویم که همه ما را تهدید می کند. و با این حال، به یک معنا، آیا تغییرات آب و هوایی نوع دیگری از وضعیت «جنگ جهانی» را نشان نمیدهد، اگرچه هنوز به این شکل فکر نشده است؟
پس چرا، من همچنان متعجبم، در چنین لحظهای از بحران واقعی، ما هنوز تا حد زیادی در چنین دنیای از کار افتاده زندگی میکنیم؟ چرا این سیاره به طور فزاینده ای یک سیاره ترامپی سورئال است، نه یک سیاره کاملا واقعی؟
تام Engelhardt یک بنیانگذار از پروژه امپراتوری امریكا و نویسنده تاریخ جنگ سرد، انتهای پیروزی فرهنگ. او می دود TomDispatch.com، جایی که این مقاله برای اولین بار ظاهر شد، و یکی از اعضای مرکز رسانه نوع است. ششمین و آخرین کتاب او است یک ملت ساخته نشده توسط جنگ (کتابهای اعزامی).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا