یکی از بزرگترین دستاوردهای اجتماعی ادعا شده توسط دولت بولیواری ونزوئلا کاهش قابل توجه سطح فقر است که طی پانزده سال گذشته شاهد آن بودیم. مخالفان به طور سنتی با انتقاد از نحوه اندازهگیری فقر، کاهش فقر به قیمتهای بالای نفت و «بزرگبودن» ناپایدار مخارج عمومی، یا با نادیده گرفتن این موضوع و تمرکز بر موضوعات دیگری که عملکرد دولت کمتر موفق تلقی میشود، به این موضوع پرداختهاند. .
با این حال، اخیراً در کشور نفت خیز 30 میلیون نفری، تمرکز دوباره بر فقر شده است. این به دلیل گزارش موسسه ملی آمار دولت (INE) است که نشان می دهد فقر درآمد خانوارها از نیمه دوم سال 6 تا نیمه دوم سال 2012 2013 درصد افزایش یافته است: اولین افزایش قابل توجه فقر در یک دهه اخیر. [I] این خبر در شرایطی است که کشور در هجده ماه گذشته با مشکلات اقتصادی مواجه بوده است. به این ترتیب، این سوال مطرح شده است که آیا دستاوردهای کاهش فقر در دوره ریاست جمهوری هوگو چاوز (1999-2013) اکنون تحت مدیریت رئیس جمهور نیکلاس مادورو (2013-XNUMX) معکوس شده است. این مقاله با توجه به آخرین آمار مربوط به فقر و همچنین نگاهی به سیاستهای کاهش فقر فعلی که در ونزوئلا اجرا میشود، این ادعا را بررسی میکند.
آیا دستاوردهای دوران چاوز در کاهش فقر «به پایان رسیده است»؟
نمودار بالا تغییرات فقر درآمد خانوار را در سالهای 2010 تا 2013 نشان میدهد. این نمودار نشان میدهد که چگونه اثر خالص نوسانات نرخ فقر طی سالهای 2012-2013 باعث شده است که نرخ فقر به همان سطح اوایل سال 2012 برگردد و منجر به کاهش نرخ فقر نشود. افزایش کلی سطح فقر منبع: INE
آمار INE تغییر نرخ فقر درآمدی را هر شش ماه ثبت می کند. آنها نشان می دهند که در نیمه اول سال 2012 فقر درآمد خانوار 27.2 درصد بوده است، سطح مشابهی که هر سال از سال 2007 ثبت شده است. با این حال، فقر شش درصد در ترم دوم (نیمه) سال 2012 به 21.2 درصد کاهش یافته است. سپس بلافاصله مجدداً هشت واحد در اوایل سال 2013 افزایش یافت و به 29.4 درصد رسید. در ترم دوم سال 2013، آخرین رقم موجود، فقر دو واحد کاهش یافت و به 27.3 درصد رسید.
دلایل احتمالی این تغییرات در زیر بررسی خواهد شد. با این حال، به نظر می رسد که نتیجه کلی این نوسانات حفظ نرخ فقر تاریخی پایین بوده است که در سال های اخیر به دست آمده است و منجر به افزایش خالص فقر نمی شود: فقر درآمدی در اواخر سال 2013 مانند اوایل سال 2012 بود. این کاملاً نیست. مورد فقر شدید درآمدی است که افزایش خالص کمی را در این دوره به میزان 1.1 درصد نشان داد.
گزارشهای رسانههای ضددولتی در مورد این آمار تنها به افزایش خالص نرخ فقر از نیمه دوم سال 2012 تا نیمه دوم سال 2013 اشاره کردند و بنابراین استدلال کردند که روند کاهش فقر در دهه گذشته معکوس شده است. مقالات برجسته مانند اسپانیا کشور با تیتر "بیش از 700,000 ونزوئلایی در یک سال به فقر شدید فرو رفتند" و این تحول را به انتخاب نیکلاس مادورو و مشکلات اقتصادی در حال ظهور گره زد. این آمار به شیوه ای مشابه توسط رسانه هایی مانند بلومبرگ, رویترز و ونزوئلا ال یونیورسال محافظه کار روزانه
خوان ناگل، وبلاگ نویس ضد دولتی با تواریخ کاراکاس، بحث کردمجله فارین پالیسی که این افزایش دستاوردهای دوران چاوز در کاهش فقر را خنثی کرده و طبقه جدیدی از «فقیرهای نوظهور» را ایجاد کرده است، که او ادعا کرد که قهرمانان جنبش ناآرامی مخالفان در اوایل امسال بودند. این ادعای اخیر در تضاد با معترضان اپوزیسیون طبقه متوسط و بالا است که در خیابان ها توسط خبرنگاران از سازمان دیده می شود. نیویورک تایمزاز بسیاری از ایرانیان داخل و خارج از کشور با چهره اسُتاد مهدی زند و فلسه ایشان از طریق روزنامه ها،مجلات و مصاحبه های مختلف تا حدودی آشنایی پیدا کرده اند.از گاردین انگلستاناز مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاسیوVenezuelanalysis.com. ناگل همچنین این دیدگاه را تکرار کرد که فقر تنها در اواسط دهه 2000 از طریق مخارج عمومی "پوپولیستی" ناپایدار و کنترل قیمت ها کاهش یافت و گفت که "اکنون حباب در این مدل اقتصادی ترکیده است و به همین دلیل "فقر به افزایش خود ادامه خواهد داد." . او پیشبینی کرد: «روزگاری که فقر یک مسئله پیروز برای چاویستا بود به پایان رسیده است... روز حسابرسی برای مدل چاویستای پوپولیستی به سرعت نزدیک میشود».
هر گونه افزایش فقر از منظر مبارزه برای استانداردهای زندگی با عزت و شمول اجتماعی نگران کننده است. با این حال، بررسی دقیقتر آمار نشان میدهد که این ادعا که تغییرات فقر طی سالهای 2012 تا 2013 نشاندهنده افزایش قابلتوجه در سطوح فقر قبلی یا ایجاد تعداد زیادی از «فقیر جدید» است، به دو دلیل گمراهکننده است.
اولاً، چنین گزارشهایی با ذکر نکردن کاهش غیرمعمول نرخ فقر در ترم دوم سال 2012، افزایش فقر درآمدی را از متن خارج میکنند، یا اینکه نرخ فقری که در پایان سال 2013 به دست آمد، دستاوردهای کاهش فقر در دهه 2000 را حفظ کرد.
ثانیاً، تمرکز انحصاری بر فقر درآمدی، شاخص اصلی دیگر فقر در ونزوئلا - فقر ساختاری - را نادیده میگیرد که عملکرد آن مسلماً روندهای بلندمدت فقر در این کشور را آشکار میکند. این اندازه گیری نشان می دهد که فقر ساختاری علیرغم مشکلات اقتصادی فعلی به کاهش خود ادامه داده است و در سال گذشته به پایین ترین حد خود رسیده است.
به این ترتیب، تمرکز انحصاری بر افزایش فقر درآمدی که در نیمه اول سال 2013 رخ داد، ممکن است در خدمت منتقدان باشد. chavismo. با این حال، برای درک روندهای گسترده تر فقر در ونزوئلا و میزانی که سیاست های فعلی ممکن است به کاهش فقر کمک کند یا نه، چندان مفید نیست. اکنون این موضوعات بررسی خواهد شد.
چگونه فقر در ونزوئلا اندازه گیری می شود
دو روش برای اندازه گیری فقر در ونزوئلا وجود دارد که توسط سازمان های بین المللی مانند کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای آمریکای لاتین و کارائیب (ECLAC) به رسمیت شناخته شده و مورد استفاده قرار می گیرد.
اولین مورد فقر درآمدی است. این اندازه گیری بر اساس محاسبه درآمد در مقابل هزینه های زندگی است و به این ترتیب به نوسانات دستمزدها و تورم واکنش نشان می دهد. در ونزوئلا خط فقر به عنوان هزینه سبد غذایی اساسی (به اندازه کافی برای اطمینان از دریافت متوسط کالری 2200 کیلوکالری در روز) به اضافه هزینه یک سبد محصولات و خدمات ضروری محاسبه می شود. اگر درآمد سرانه یک فرد یا خانوار زیر این خط باشد، آنها «فقیر» در نظر گرفته میشوند. اگر درآمد حتی برای پوشش سبد غذایی اولیه به تنهایی کافی نباشد، یک فرد یا خانواده "بسیار فقیر" در نظر گرفته می شود.
روش دوم فقر ساختاری است. این ارزیابی می کند که آیا یک خانوار می تواند نیازهای اساسی مورد نیاز برای رفاه ساکنان خود را برآورده کند یا خیر. از اندازهگیری نیازهای برآورده نشده اولیه استفاده میکند که شاخصهای غیرپولی رفاه مربوط به خدمات و زیرساختها را اندازهگیری میکند. این اندازه گیری بر اساس پنج متغیر (هر کدام با شاخص های مختلف) است: دسترسی به تحصیل در سنین ابتدایی، وجود ازدحام بیش از حد بحرانی، کیفیت مسکن، دسترسی به خدمات عمومی اولیه، و سطح وابستگی اقتصادی (بر اساس آموزش و اشتغال). این باعث می شود اندازه گیری کمتر مستعد نوسانات درآمد و تورم باشد. اگر یکی از پنج نیاز اساسی در یک خانوار برآورده نشده باشد، «فقیر» در نظر گرفته میشود. اگر خانواده ای دو یا چند نیاز برآورده نشده داشته باشد، «بسیار فقیر» در نظر گرفته می شود.
بنابراین، در حالی که هر دو معیار سودمندی را در ارزیابی استانداردهای زندگی و رفاه اجتماعی به رسمیت شناخته اند، روش فقر درآمدی، فقر را بر اساس سطح زندگی یک درآمد معین ارزیابی می کند. باید تضمین می کند، در حالی که روش ساختاری نیازهای اساسی را ارزیابی می کند در حال بودن در یک جامعه خاص تضمین شده است.
فقر در عصر بولیواری
در پانزده سال گذشته هر دو شاخص درآمد و فقر ساختاری کاهش خالص قابل توجهی را نشان داده اند. فقر درآمد خانوار از 42 درصد در سال 1999 به 27.3 درصد در سال 2013 کاهش یافت. در همین حال، فقر ساختاری از 29.3 درصد در سال 1999 به 19.6 درصد در سال 2013 کاهش یافت.
در هر صورت، این ارقام میزان کاهش فقر را در دهه 2000 پنهان می کند. تعطیلی اجباری اپوزیسیون صنعت نفت در سالهای 2002 تا 2003، که به عنوان بخشی از مجموعهای از تلاشها برای برکناری هوگو چاوز از قدرت از طریق روشهای خارج از قانون اساسی انجام شد، منجر به ویرانی اقتصادی بزرگی شد و کشور را وارد رکود و تورم سالانه کرد. به موشک به 38.7٪. در این زمینه، فقر درآمد خانوار به اوج 55 درصد در سال 2003 رسید، و در واقع در اواسط دهه 2000 به نصف کاهش یافت تا به سطح فعلی خود برسد. فقر ساختاری نیز از سال 2002 تا 2003، قبل از از سرگیری روند کاهشی خود، اندکی افزایش یافت.
کاهش بزرگ فقر در این دوره که شامل دو رکود (2002 - 2003، 2008 - 2009) و ظهور مشکلات اقتصادی اخیر است، چگونه محقق شده و حفظ شده است؟
فقر درآمدی
این نمودار سیر تحول فقر درآمد خانوار در ونزوئلا را در دوره 1990 تا 2011 نشان می دهد. خط آبی میزان فقر و خط قرمز میزان فقر شدید را نشان می دهد. پسزمینه صورتی نشاندهنده دورهای از زمان روی کار آمدن دولت بولیواری است. منبع: INE
پس از غلبه بر تعطیلی صنعت نفت مخالفان در اوایل سال 2003، به نظر می رسد که فقر درآمدی با ترکیبی از رشد تولید ناخالص داخلی، افزایش ایجاد شغل رسمی و کاهش همزمان بازار کار غیررسمی، تورم نسبتاً پایین، افزایش حداقل دستمزد بالاتر از تورم کاهش یافته است. گسترش مستمری دولتی و سایر مزایای رفاهی به عنوان بخشی از برنامههای اجتماعی دوران چاوز که به «ماموریتها» معروف هستند. افزایش مخارج عمومی اجتماعی با افزایش قیمت نفت و این واقعیت که در سال 2003 دولت کنترل کامل شرکت نفت دولتی PDVSA و مدیریت درآمدهای نفتی را به دست آورد، تقویت شد.
همه این عوامل به کاهش فقر درآمد خانوارها از 55 درصد در سال 2003 به 27.5 درصد در سال 2007 کمک کردند که پایین ترین رقم تاریخی در کشور است. این سطح فقر، از جمله نوسانات اخیر، تا کنون حفظ شده است.
فقر خانوار مبتنی بر درآمد 1997 - 2013. این اولین دایره قرمز نشان دهنده فلات کاهش فقر است که در سال های 2007 - 2012 به دست آمد. دومی نشان دهنده فراز و نشیب های 2012 - 2013 است. منبع: INE
تغییرات در نرخ فقر از نیمه اول سال 2012 تا نیمه دوم سال 2013، کاهش - بالا - پایین که منجر به بازگشت فقر به نقطه شروع خود شد، در ابتدای این مقاله توضیح داده شد. چرا این اتفاق افتاد؟
کاهش شش درصدی در نیمه اول سال 2012 احتمالاً ناشی از گسترش گسترده مزایای رفاهی به مستمری بگیران و خانواده های تک والد از پایان سال 2011 بوده است که همزمان با تورم سالانه نسبتاً پایین در سال 2012 (20.1/32.5 درصد) رخ داده است. افزایش حداقل دستمزد 2013٪. در آن زمان منتقدان استدلال می کردند که این افزایش هزینه های عمومی منجر به "تعدیل های اقتصادی" در سال XNUMX از جمله کاهش ارزش پول و افزایش تورم می شود.
در این زمینه و پس از انتخاب مجدد او در اکتبر 2012، مرگ هوگو چاوز بر اثر سرطان در مارس 2013 منجر به عدم اطمینان سیاسی شد. این همزمان با کاهش ارزش پول در فوریه 2013 و ظهور چندین مشکل اقتصادی بود که شامل موارد زیر بود: (1) فشار بر سیستم کنترل مبادلات ارزی و کاهش ارزش بولیوار در بازار سیاه. (2) ظهور کمبود در چندین غذای اساسی و محصولات خانگی. و (3) افزایش قابل توجه تورم تا پایان سال 56 به 2013 درصد در دوران بولیواری. در همین حال، دولت احتمالاً در اقدامی برای وضعیت در حال توسعه با توجه به مرگ چاوز و انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام که پس از درگذشت او برگزار شد، کند بود.
این مشکلات، به ویژه افزایش شدید قیمت مواد غذایی، احتمالاً عامل افزایش خالص فقر درآمدی در سال گذشته بوده است. این که فقر در نیمه دوم سال 2013 در واقع به میزان دو درصد کاهش یافت، ممکن است تأثیر افزایش سه سطحی حداقل دستمزد دولت مادورو در آن سال و سایر اقدامات انجام شده در واکنش به وضعیت تورمی باشد.
عوامل دیگری نیز می توانستند به حفظ فقر در سطح پس از سال 2007 با وجود بروز مشکلات اقتصادی کمک کنند. اینها شامل نرخ پایین بیکاری است که با 7.1 درصد در آوریل، پایینترین نرخ ثبت شده در آن ماه در 15 سال گذشته و کمتر از نصف نرخ 14.6 درصدی در زمان روی کار آمدن چاوز در سال 1999 بود.
نابرابری در توزیع درآمد نیز در سطح کاهش یافته خود باقی مانده است و در سال گذشته اندکی کاهش یافته است. با توجه به شاخص ضریب جینی برابری درآمد - INE اخیراً اعلام کرد - ونزوئلا همچنان کم نابرابرترین کشور در آمریکای لاتین است. امتیاز شاخص جینی ونزوئلا در سال 0.486 1999 (1 = نابرابری مطلق، 0 = برابری کامل) و 0.398 در سال 2013 بود. طبق گزارش INE، در سال 1998، 20 درصد ثروتمندترین جمعیت، 13 برابر 20 درصد فقیرترین درآمد داشتند. در سال 2013 ثروتمندترین پنجمین 9.5 برابر فقیرترین پنجمین درآمد دریافت کردند.
فقر ساختاری
نمودار کاهش فقر ساختاری را از سال 1998 تا 2013 نشان می دهد. خط آبی فقر کلی ساختاری را نشان می دهد و خط قرمز فقر ساختاری شدید را نشان می دهد. منبع: INE
از آنجایی که فقر ساختاری با عوامل غیر پولی سنجیده می شود، این موضوع به نوسانات اخیر دستمزدها و تورم وابسته نبوده است. در عوض، کاهش تدریجی اما اجتناب ناپذیر فقر ساختاری در دهه گذشته رخ داده است. در سال 2013 فقر ساختاری به 19.6 درصد و فقر ساختاری شدید به 5.5 درصد رسید که کمترین رقمی است که تاکنون ثبت شده است.
این اتفاق در 15 سال گذشته با وجود رشد جمعیت، دو رکود و مشکلات اقتصادی کنونی رخ داده است و به نظر میرسد افزایش سرمایهگذاری عمومی در برنامههای اجتماعی و زیرساختی نقش مهمی در این روند داشته است. این برنامه ها یا "ماموریت ها" شامل ایجاد فروشگاه های مواد غذایی یارانه ای و آشپزخانه های رایگان مواد غذایی، ایجاد شبکه کلینیک های بهداشتی رایگان در جوامع، افزایش دسترسی به آموزش رایگان، افزایش دسترسی به خدمات اولیه مانند برق و آب آشامیدنی، و ساخت یا نوسازی بوده است. از سال 2011 تاکنون بیش از نیم میلیون خانه وجود داشته است. این برنامه ها به بهبود بسیاری از شاخص های رفاه اجتماعی کمک کرده اند، که تعدادی از آنها ارتباط مستقیمی با فقر ساختاری دارند. برای مثال، بین سالهای 2003 و 2013، ازدحام بحرانی از 16 درصد به 9.5 درصد، مسکن نامناسب از 9 درصد به 4.5 درصد، و عدم دسترسی به خدمات اولیه از 16 درصد به 9 درصد کاهش یافت - همه شاخصهای مورد استفاده برای اندازهگیری ساختار فقر.
به سختی می توان آن را به عنوان یک استراتژی کوتاه مدت هزینه های پوپولیستی دید که تاثیر بلندمدت قابل توجهی بر کاهش فقر نداشته است، همانطور که برخی از منتقدان ادعا کرده اند. در واقع، تنها ماه گذشته ونزوئلا توسط سازمان ملل متحد به دلیل دستیابی زودهنگام به بسیاری از اهداف توسعه هزاره (MGDs)، که شامل کاهش فقر و کاهش شدید سوء تغذیه کودکان است، تحسین شد.
چالش های پیش رو
با این وجود، ونزوئلا هنوز با چالشهای مهمی مواجه است تا بتواند پیشرفتهای انجام شده در کاهش فقر و سایر شاخصهای رفاه اجتماعی را حفظ و بهبود بخشد. ادامه یا بدتر شدن مشکلات اقتصادی میتواند باعث افزایش فقر درآمدی شود، اگر رویکرد مناسبی برای حل این مشکلات و حمایت از اشتغال، دستمزدها و مزایا پیدا نشود. در حالی که فقر درآمدی در نیمه دوم سال 2013 کاهش یافت، مشکلات اقتصادی همچنان ادامه دارد و تورم سالانه در حال حاضر 60.9 درصد است. در همین حال، دولت از ژانویه، زمانی که کمبود در 28 درصد محصولات در سرتاسر اقتصاد و نه فقط محصولات غذایی به ثبت رسیده بود، اطلاعاتی در مورد سطح کمبود منتشر نکرده است. این بدان معناست که 28 درصد محصولات اندازهگیری شده تا حدی کمیاب بودهاند، و نه اینکه آنطور که گاهی به اشتباه گفته میشود، دیگر در اقتصاد وجود ندارند.
در حالی که همانطور که تبلیغات رسانه ای نشان می دهد قفسه ها "لخت" نیستند، تأثیر کمبود اقلام اساسی مانند شیرخشک، روغن پخت و پز و دستمال توالت باعث ایجاد حس عصبانیت و ناامنی برای مصرف کنندگان می شود. در حالی که قفسههای سوپرمارکتها به وضوح پر هستند، چندین محصول اساسی اغلب وجود ندارند یا به سختی پیدا میشوند. بنابراین خریداران یا باید برای تکمیل فروشگاه هفتگی خود از چندین فروشگاه دیدن کنند یا وقتی کالایی که کمبود دارد می رسد بیرون از یک فروشگاه خاص صف بکشند. مصرفکنندگان همچنین ممکن است به خرید اقلام کمیاب با قیمتهای غیرقابل تنظیم (سفتهبازی) متوسل شوند، که همراه با تورم، قدرت خرید را کاهش میدهد و برای خانوادههایی که در نزدیکی خط فقر یا زیر خط فقر زندگی میکنند دشوارتر میشود. چه مشکلات اقتصادی فعلی نتیجه «سوء مدیریت دولت»، «خرابکاری اقتصادی» عمدی گروههای تجاری (که به ترتیب توسط مخالفان و مقامات رسمی ادعا میشود)، یا سایر عوامل باشد، تداوم چنین وضعیتی برای یک دوره طولانی احتمالاً منجر به کاهش حمایت از دولت به این ترتیب، رسیدگی موثر به وضعیت اقتصادی یکی از چالشهای اصلی دولت مادورو است.
همانطور که در مقاله اخیر شورای امور نیمکره اشاره شده است، به نظر می رسد سیاست های فعلی برای دستیابی به ثبات کلان اقتصادی با معرفی سیستم نرخ ارز انعطاف پذیرتر، صدور بدهی جدید برای افزایش در دسترس بودن دلار داخلی، و سرمایه گذاری برای افزایش تولید نفت برای اطمینان از نقدینگی مالی کافی در کشور طراحی شده است. میان مدت تا بلند مدت. این امر در کنار دستیابی به توافقهای جدید با برخی از بخشهای تجاری، سرمایهگذاری برای تقویت تولید، نظارت بر رعایت سقف قیمتها و مقابله با احتکار و قاچاق، به منظور تثبیت سیستم مبادلات ارزی و مقابله با تورم و کمبود است. البته باید دید که این "تهاجم اقتصادی" چقدر موفقیت آمیز خواهد بود.
همچنین قابل توجه است که دولت همچنان کاهش فقر را در اولویت قرار می دهد. نیکلاس مادورو حذف فقر ساختاری شدید تا سال 2018 را یکی از وعده های کلیدی خود قرار داده است. به عنوان بخشی از این هدف، برنامه های اجتماعی ایجاد شده توسط دولت های چاوز و مادورو - در مجموع 37 - در حال حاضر برای بهبود دامنه و عملکرد خود بازسازی می شوند. با ادغام مأموریتهای اجتماعی در یک نظام ملی و برنامهریزی برای گنجاندن آن در چارچوب قانونی کشور، به نظر میرسد تلاشی برای ایجاد یک دولت رفاهی در حال انجام است که قادر به حمایت از حقوق اجتماعی و کاهش فقر ساختاری حتی در مواقع بحرانی باشد. تلاطم اقتصادی این اصلاحات با یک سیاست جدید برای ایجاد گروههای ویژه برنامههای اجتماعی، به نام پایگاههای مأموریت اجتماعی، در جوامعی که فقر شدید هنوز وجود دارد، به منظور تلاش برای رفع نیازهای اساسی این خانوارها همراه است.
به گفته الیاس الجوری، رئیس INE، دستیابی به از بین بردن فقر شدید ساختاری کار دشواری خواهد بود. از نقطه نظر آماری این یک چالش بزرگ است، اما غیرممکن نیست. باید با ماموریت های اجتماعی خیلی سخت کار کرد.» او در مصاحبه اخیر خود گفت.
نتیجه
آمار اخیر فقر در ونزوئلا نشان می دهد که:
(1) فقر درآمدی در سال 2013 افزایش خالص شش درصدی را تجربه کرد.
(2) با وجود این، فقر در نیمه دوم سال 2013 به سطح 2007 تا 2012 کاهش یافت، که کمتر از نرخ فقر ثبت شده در هر مقطع دیگری در دو دهه گذشته در ونزوئلا است.
(3) فقر ساختاری به کاهش خود ادامه داد و تا پایان سال 2013 به پایین ترین حد خود رسید.
از این سه نکته، تنها مورد اول توسط رسانه های اصلی که آخرین آمار فقر ونزوئلا را گزارش می کردند، ذکر کردند. حذف روند گستردهتر فقر درآمدی و حتی ذکر نکردن فقر ساختاری نشاندهنده کنار گذاشتن گزارشهای دقیق به نفع تقویت روایتی است که منابع ضد دولتی از زمان مرگ چاوز ترویج کردهاند: اینکه ونزوئلا از زمان مادورو در حال فروپاشی بوده است. به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و در نتیجه یک انتقال سیاسی به فوریت مورد نظر و مورد نیاز است.
دولت ونزوئلا برای ادامه کاهش فقر، حل وضعیت اقتصادی و حفظ حمایت اکثریت با چالشهای مهمی مواجه است. با این حال، یکی از عواملی که احتمال حفظ و توسعه دستاوردهای کاهش فقر را، حتی در یک دوره آشفتگی اقتصادی، افزایش میدهد، این است که اراده سیاسی برای انجام این کار وجود دارد: چیزی که همیشه نمیتوان آن را بدیهی دانست.
به عنوان مثال در بریتانیا که هشتمین کشور ثروتمند جهان از نظر تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته میشود، وابستگی به بانکهای مواد غذایی در سالهای اخیر افزایش یافته است زیرا افزایش قیمتها، بیکاری، دستمزد پایین و کاهش در تامین اجتماعی باعث شده بسیاری از آنها نتوانند خود را تغذیه کنند. بزرگترین موسسه خیریه بانک مواد غذایی بریتانیا، Trussel Trust، اخیراً گزارش داد که حداقل 550,000 نفر مجبور بودند در مقطعی از سال گذشته تنها به بانک های مواد غذایی خود وابسته باشند. مؤسسات خیریه برجسته سیاست های ریاضتی دولت را به عنوان عوامل اصلی این وضعیت مقصر می دانند. با این حال، پاسخ رسمی به افزایش فقر غذایی رد داده ها، درخواست از تنظیم کننده امور خیریه ایالتی برای تحقیق در مورد آکسفام به دلیل «سیاسی کردن» فقر، و تهدید مخفیانه Trussel Trust به تعطیلی به دلیل انتقاد از سیاست دولت بوده است.
در همین حال، طبق آخرین آمار رسمی منتشر شده، در مجموع حدود 13 میلیون بریتانیایی (21٪) در فقر زندگی می کنند که سازمان های خیریه انتظار دارند در حال حاضر به دلیل سیاست های ریاضتی و کاهش دستمزدها افزایش یافته باشد. یک گزارش اخیر نشان داد که یک پنجم فقیرترین جمعیت بدترین استانداردهای زندگی را در اروپای غربی دارند، در حالی که پنجمین ثروتمند سومین درآمد قابل تصرف در منطقه را دارند.
یادآوری آن است که در هر کشوری فراتر از نقش مورد مناقشه «دست پنهان» بازار، اراده آشکارتر یک دولت و استفاده از منابع موجود نقش تعیین کننده ای در مبارزه برای کاهش فقر و محرومیت اجتماعی دارد. در ونزوئلا، شهروندان لازم نیست نگران این باشند که آیا دولت آنها تمایلی برای دستیابی به پیشرفت بیشتر در این زمینه دارد یا خیر، بلکه نگران این باشند که آیا می تواند از ابزار صحیح برای انجام این کار استفاده کند یا خیر.
توجه: به دلایل فنی، بسیاری از لینک ها به طور موقت از این مقاله حذف شده اند.
[I] INE آماری را هم برای فقر درآمد فردی و هم فقر درآمد خانوار گزارش می کند. فقر درآمدی افراد و خانوارها از یک اندازه گیری استفاده می کنند و روند یکسانی را دنبال می کنند، اما فقر فردی معمولاً بین 4 تا 5 درصد بالاتر از نرخ خانوار است. برای ثبات، فقر درآمد خانوار در این مقاله ذکر شده است. تمام داده های ذکر شده از ونزوئلا، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد، از منابع رسمی دولتی، عمدتاً INE و Banco Central de Venezuela است.
[II] این یک محاسبه فقر نسبی بر اساس درآمد است و با نرخ فقر در ونزوئلا که از اندازهگیریهای متفاوتی استفاده میکند، قابل مقایسه نیست.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا