براندازی آن چیزی نیست که قبلا بود. امروزه به ندرت به عنوان یک نیروی مهم ظاهر می شود. دولت های ملی توسط چیز دیگری تهدید می شوند. Superversion: حمله از بالا.
چندین شکل به خود می گیرد. یکی آشناست، اما با فناوری جدید بسیار تقویت شده است: تمایل بدبینان و سیاستمداران به استفاده از ابزار دولت برای تقویت قدرت های غیر دموکراتیک. ما اکنون آموخته ایم که حتی اعضای کابینه و شورای امنیت ملی نمی دانستند که GCHQ در حال انجام چه کاری است. هیچ کس به آنها نگفت که در حال توسعه ظرفیت تماشای هر کاری که به صورت آنلاین انجام می دهیم، در صورت تمایل است. دشمنان واقعی دولت (اگر منظور از دولت، توافق بین شهروندان و افرادی است که انتخاب می کنند) افرادی مانند رئیس MI5 و وزیر کشور هستند که به نظر می رسد در اطلاع رسانی به همکاران کابینه در مورد این برنامه ها کوتاهی کرده اند.
متفق با سوء استفادههای قدیمی، نوع جدیدی از سرکوبگری است: تلاشهای میلیاردرها و معاونان آنها برای از بین بردن عملکرد دولت. توجه داشته باشید که خاموش شدن فعلی - و رویارویی سقف بدهی که برای پنجشنبه برنامه ریزی شده است - در ایالات متحده. جمهوری خواهان که توسط یک جنبش تی پارتی ایجاد شده توسط برادران کوچ و بودجه توسط مجموعه ای وحشتناک از مولتی میلیونرها، چیزی را مهندسی کرده اند که در شرایط دیگر اعتصاب عمومی نامیده می شود. با این تفاوت که خروج از نیروی کار به کارگران تحمیل شده است.
هدف محدود این اعتصاب جلوگیری از توزیع ثروت به افراد فقیرتر، از طریق اعتصاب است قانون مراقبت مقرون به صرفه. هدف گسترده تر (به غیر از امتناع از پذیرش مشروعیت یک رئیس جمهور سیاه پوست) سرنگونی دولت به عنوان ابزار مؤثر مالیات، مقررات و حمایت اجتماعی است. به نظر می رسد که نیروهای شوک کخ در حزب جمهوری خواه آماده هستند تا تقریباً هر گونه خسارتی را در تعقیب این شورش وارد کنند، از جمله - اگر روز پنجشنبه دوام بیاورند - شکست دولت ایالات متحده، که می تواند یک بحران مالی جهانی جدید ایجاد کند.
آنها این کار را از طرف طبقه ای که در واقع جدا شده است. این کشور عاری از مالیات و اوراق شهروندی معمولی شناور است و از یک حوزه قضایی به قلمروی دیگر میرود و به دنبال مطلوبترین پناهگاهها برای ثروت خود است. آنقدر خود را از زندگی ملت حذف می کند که حتی از جاده ها نیز به ندرت استفاده می کند. با این حال، از طریق خصوصی سازی و برون سپاری، خدمات عمومی را که بقیه ما به آن وابسته هستیم، در اختیار می گیرد.
با استفاده از سیستم تأمین مالی سیاسی اصلاح نشده تأثیر مخربی دارد، این طبقه ناظر از دولت می خواهد که از تنظیم دست بردارد، از حمایت و مداخله دست بردارد. هنگامی که این رها کردن باعث بحران مالی می شود، مالیات دهندگان باقیمانده مجبور می شوند عوامل فاجعه را نجات دهند، که سپس پاداش های خود را در خارج از ساحل ذخیره می کنند.
یک نتیجه این است که به نظر می رسد کسانی که خود را محافظه کار و میهن پرست می خوانند، در مورد آنچه که از آن دفاع می کنند، سردرگم هستند. در مقاله خود هفته گذشته به گاردین به دلیل افشای برنامه های جاسوسی سری GCHQ حمله کرد، پل داکر، سردبیر دیلی میل، خوانندگان خود را مشخص کرد به عنوان داشتن یک "سوء ظن شدید نسبت به دولت و افرادی که بهتر می دانند". عجیب است، به نظر نمی رسد که این سوء ظن نسبت به دولت و افرادی که بهتر می دانند به سرویس های امنیتی که داکره از حمله به آزادی های ما دفاع می کرد، تسری پیدا کند.
برای مطبوعات دست راستی و حزب محافظه کار، میهن پرستی به معنای ایستادگی در برابر اتحادیه اروپا است. اما این به معنای تسلیم شدن در برابر ایالات متحده نیز است. این یک تناقض آشکار و آشکار است که تقریباً هرگز پذیرفته نمی شود، چه رسد به توضیح. در واقع اتحادیه اروپا و ایالات متحده به نمایندگانی برای چیزی تبدیل شده اند که از مرزهای ملی فراتر می رود. اتحادیه اروپا مخفف کنترل و مقررات دولتی است در حالی که ایالات متحده نماینده مقررات زدایی و اتمی سازی است.
در حقیقت، این تمایز منسوخ شده است، همانطور که تعداد انگشت شماری از مردم شنیده اند آتلانتیک تجارت و مشارکت سرمایه گذاری (TTIP) قدردانی خواهد کرد. کمیسیون اروپا آن را می نامد "بزرگترین معامله تجاری در جهان". هدف آن ایجاد یک بازار واحد فراآتلانتیک است که در آن تمام تفاوت های نظارتی بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا به تدریج حذف می شود.
تا حد زیادی مخفیانه مذاکره شده است. این بار، آنها نه تنها تلاش می کنند موانع تجارت بین المللی را از بین ببرند، بلکه همانطور که کمیسیون به خود می بالد، "برای مقابله با موانع پشت مرز گمرکی - مانند تفاوت در مقررات فنی، استانداردها و رویه های تایید" تلاش می کنند. به عبارت دیگر، قوانین خودمان، بر مردم خودمان تأثیر می گذارد.
سندی که سال گذشته توسط دو گروه بزرگ لابی صنعتی - اتاق بازرگانی ایالات متحده و تجارت اروپا - منتشر شد. اهداف مشارکت را توضیح می دهد. این یک "الزام فعالانه" خواهد داشت که به دولت ها دستور می دهد تا قوانین خود را تغییر دهند. این مشارکت باید "ذینفعان را با تنظیم کننده ها کنار میز بگذارد تا اساساً مقررات را با هم بنویسند". ذینفع یک تعبیر برای شرکت است.
آنها آن را می خواهند؛ آنها آن را دریافت می کنند. قوانین جدید مالکیت فکری که آنها مدتهاست خواستار آن بوده اند، اما دولت های مستقل تاکنون در برابر آن مقاومت کرده اند - به ویژه به دلیل بسیج توده ای علیه قانون توقف دزدی دریایی آنلاین و قانون محافظت از IP در ایالات متحده - دوباره روی میز آمده است، اما این بار عمدتاً غیرقابل دسترس برای اعتراض عمومی
حفاظت از داده ها، تدارکات عمومی و خدمات مالی نیز همینطور است. شما فکر می کنید که مجبور کردن دولت خودتان برای نظارت بر بانکداران به اندازه کافی سخت است؟ سعی کنید به توافقی فراملی که توسط شرکتها میانجیگری شده و با رضایت شهروندانی که نه مطلع شدهاند و نه با آنها مشورت شده است، توجیه شود.
این معامله یک حمله مستقیم به حاکمیت و دموکراسی است. پس کجایند دیلی میل و تلگراف و دیگر روزنامه هایی که به شدت علیه انتقال قدرت به اتحادیه اروپا مبارزه کرده اند؟ نمایندگان محافظه کار که برای همه پرسی اتحادیه اروپا مبارزه کرده اند کجا هستند؟ سکوت وهم انگیزی فرود می آید. آنها با TTIP مخالف نیستند زیرا وفاداری آنها نه با ملت، بلکه با نخبگان شرکت های بزرگ است.
این میهن پرستان قلابی عشق به کشور خود را اعلام می کنند و در عین حال اطمینان می دهند که چیزی برای دوست داشتن باقی نمانده است. آنها به مجلل - پرچمها، ضرب سکهها، رژههای نظامی - وفادار هستند، اما به شدت به ملتی که این نمادها نشان میدهند بیوفا هستند. هر چه ناهماهنگی بیشتر می شود، سرود ملی بلندتر می شود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا