با رسیدن اخبار حملات تروریستی در پاریس که در نهایت بیش از 120 کشته برجای گذاشت، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده، وضعیت را "دلخراش" و حمله ای "به تمام بشریت" توصیف کرد.
روز گذشته که حملات تروریستی در بیروت بیش از 40 کشته برجای گذاشت، ابراز همدردی با رئیس جمهور به وضوح وجود نداشت. به طور قابل پیش بینی، رسانه های غربی و رسانه های اجتماعی بسیار کمتر در مورد کشتار در لبنان صحبت می کردند. و در حالی که احتمالاً بسیاری از ما تا حدودی از اختلاف ارزشی که به زندگی مردم بر اساس ملیت و عوامل دیگر اختصاص داده میشود آگاه هستیم، قتلعامهای پشت سر هم در بیروت و پاریس بدون شک این واقعیت را نشان میدهد. وقتی صحبت از آن می شود، «تمام بشریت» لزوماً واجد شرایط انسانی نیست.
البته، داستان چیزی بیش از غیرانسانی بودن نسبی لبنانی ها در مقایسه با همتایان فرانسوی آنهاست. همچنین این تصور رایج در غرب وجود دارد که - تا آنجا که بمبها، انفجارها و کشتارها پیش میرود - لبنان به سادگی یکی از مکانهایی است که چنین اتفاقاتی در آن رخ میدهد. همین امر در مورد مکانهایی مانند عراق، حتی بیشتر، صدق میکند، و این بخشی از دلیلی است که ما نمیبینیم که اوباما هر بار که اخباری را از بغداد میخواند، حملاتی را علیه تمام بشریت عزادار میکند.
وضعیت در عراق نیز آشکارا پیچیدهتر است - بدون در نظر گرفتن مواردی که در افغانستان، یمن و سایر مکانهایی که در معرض جنایات نظامی ایالات متحده قرار دارند. چرا دستور حملات پهپادی و سایر مانورهای اطفای حیات، قلب رئیس جمهور را نمی شکند؟
پاسخ کوتاه: زیرا وظیفه ابرقدرت ها این نیست که درگیر خوداندیشی باشند. بنابراین، دیدگاه گزینشی اوباما به او این امکان را می دهد که در مورد پاریس مشاهده کند: "ما شاهد تلاشی ظالمانه برای ایجاد وحشت در غیرنظامیان بی گناه بوده ایم."
لازم به ذکر است که در مورد بیروت، ترکیب چند فرقه ای این شهر امکان درجه بندی های مختلف بشریت درون شهری را فراهم کرده است که توسط چشم مستشرقان قابل تشخیص است. میتوان حدس زد که اگر بمبگذاریهای انتحاری اخیر مثلاً در یک کلوپ شبانه مجلل بیروت، استراحتگاه ساحلی، یا دیگر مکانهای لبنانی که رسانههای سطحی غربی دوست دارند دربارهاش فریاد بزنند، رخ داده بود، ممکن است پیامدهای انسانی توجه مخاطبان بیشتری را برانگیخته باشد.
در واقع، اگر قربانیان بیشتر «شبیه ما» بودند تا ساکنان دیگر، وهمآور و جنایتکار حومه جنوبی بیروت که در آن بمبگذاریها رخ داد – که توسط رسانههای گوسفند مانند بهعنوان «قلعه حزبالله» یا «سنگر حزبالله» توصیف میشد، آنها شانس بسیار بیشتری برای شکستن قلب ما وجود داشت.
جهنم، ما حتی ممکن است اشاراتی به هویت پیشین رمانتیک شده بیروت به عنوان «پاریس خاورمیانه» دیده باشیم.
در همین حال، پس از حملات دیروز در پاریس اروپا، کاربران فیس بوک در مجاورت شهر تشویق شدند که به عنوان "ایمن" ثبت نام کنند - گزینه ای که روز گذشته در دسترس کاربران فیس بوک در بیروت قرار نگرفت. پروفسور لاله خلیلی از دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی لندن در استاتوس خود در فیس بوک امروز خاطرنشان کرد که در حالی که سرویس شبکه اجتماعی آنلاین پس از زلزله های امسال در نپال، شیلی و افغانستان/پاکستان، بررسی ایمنی را نیز ارائه کرده است. همان "دکمه به مردم فلسطین یا سوریه یا عراق یا لبنان و مناطق بیشمار تخریب دیگر داده نمی شود."
خلیلی افزود:
گنجاندن پاریس در ردیف بلایای طبیعی چه معنایی میتواند داشته باشد جز حذف سیاستهایش، نوعی ضدسیاست که این را داستان خوبی در مقابل بدی یا درد و رنج میداند اما بدون تاریخ؟ آن مکانهای دیگر «سیاسی» هستند و قربانیان آنها را نمیتوان در محیط ظاهراً «بیطرف» [فیسبوک] استناد کرد.»
در مورد پیامدهای آشکارا سیاسی قتل عام پاریس، که فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، گروه دولت اسلامی را مقصر دانسته است، پناهندگان و اقلیت های تحت آزار و شکنجه به طور طبیعی بار سنگین واکنش های نژادپرستانه و بیگانه هراسی اجتناب ناپذیر را متحمل خواهند شد - این یک موهبت الهی برای سیاستمداران دست راستی اروپایی است. و سازمان هایی که مایلند از خونریزی حداکثری در خدمت دیدگاه های اجتماعی خود استفاده کنند.
روزنامه بریتانیایی گاردین در بهروزرسانیهای زنده خود در مورد پیامدهای این رویداد، امروز گزارش داد که «لهستان در بیانیهای عمیقا بحثبرانگیز که بحران [پناهندگان] را به قتلهای پاریس مرتبط میکند، اعلام کرده است که دیگر از طریق برنامه اتحادیه اروپا پناهنده نخواهد پذیرفت».
با این حال، متأسفانه، افراد زیادی هستند که چنین حرکتی را اصلاً بحث برانگیز نمی بینند. و با افزایش موانع موجود بر سر راه پناهندگان، آنچه اغلب فراموش میشود این است که رویدادهایی مانند کشتار پاریس در مقایسه با موقعیتهایی که بسیاری از پناهجویان در حال فرار هستند از نظر کمی کمرنگ میشود - موقعیتهایی که خود غرب اغلب در آن دخالت دارد.
در جهانی بسیار برتر از دنیایی که ما داریم، این سناریو ممکن است به عنوان یک حمله به تمام بشریت واجد شرایط باشد.
این واقعیت که اینطور نیست واقعاً دلخراش است.
بلن فرناندز نویسنده کتاب «پیام آور امپراتوری: توماس فریدمن در محل کار» است که توسط Verso منتشر شده است. او یکی از سردبیران مجله ژاکوبین است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا