در 11 سپتامبر 1973 (28 سال قبل از حمله به مرکز تجارت جهانی-پنتاگون)، ژنرال آگوستو پینوشه، به رهبری گروهی از افسران خیانتکار، به جتهای نیروی هوایی شیلی دستور داد تا به کاخ ریاست جمهوری موشک شلیک کنند. در پایان روز پینوشه با کودتای خونین و تحت حمایت ایالات متحده علیه دولت سوسیالیست منتخب دکتر سالوادور آلنده که در حمله به کاخ کشته شد، قدرت را به دست گرفت.
در سال 1974، پینوشه به پلیس مخفی خود دستور داد تا رئیس سابقش، ژنرال کارلوس پراتس، فرمانده ارتش شیلی را که در تبعید در بوئنوس آیرس زندگی می کرد، ترور کند. یک خودروی بمب گذاری شده پراتس و همسرش را در ارتفاع شش طبقه منفجر کرد.
در سپتامبر 1975، یکی دیگر از دشمنان پینوشه و همسرش در رم تیرباران شدند. رهبر حزب دموکرات مسیحی برناردو لیتون جان سالم به در برد اما هرگز به طور کامل بهبود نیافت.
در 21 سپتامبر 1976، جوخه ضربه پینوشه بمبی را که زیر ماشین اورلاندو لتلیه، آخرین وزیر دفاع آلنده تبعید شده در واشنگتن دی سی گذاشته شده بود، منفجر کرد. انفجار در رو سفارت واشنگتن، پاهای لتلیه را قطع کرد و همچنین رونی موفیت، یک زن آمریکایی و مسافر را کشت. همکار لتلیر در موسسه مطالعات سیاستی که هر دو در آنجا کار می کردند.
دو مأمور اصلی FBI که در حال بررسی این پرونده بودند، بعداً به طور علنی اطمینان خود را از مسئولیت مستقیم پینوشه تأیید کردند. علیرغم شواهد فراوان مبنی بر جرم او، دادستان های کل پیاپی او را متهم نکردند.
وقتی پینوشه در سال 2006 درگذشت، با 3,197 اتهام قتل روبرو شد - تعداد ترورهای اثبات شده. یکی از دستاوردهای او در طول سلطنت 17 ساله خود - 1973-1990. (مارس 1991، کمیسیون شیلی برای حقیقت و آشتی)
در سال 1998، یک پینوشه از خود راضی و بازنشسته که از عفو عمومی که برای خود و دیگر شکنجهگران و قتلهایش اعطا کرده بود، مطمئن بود، به انگلستان سفر کرد، از دوستش مارگارت تاچر دیدن کرد و سپس تحت عمل جراحی کمر قرار گرفت. هنگامی که از داروی بیهوشی بیدار شد، یک پلیس بریتانیایی به او گفت که در بازداشت است. یک مترجم مطمئن شد که حقوق خود را درک می کند.
قاضی اسپانیایی بالتازار گارزون حکم استرداد را امضا کرد. زیربنای این دستگیری خارقالعاده زمینهای برای فعالیت قانونی است. وقتی خوان گارسس، وکیل اسپانیایی و مشاور سابق آلنده از سفر پینوشه به لندن مطلع شد، قاضی گارزون را که اخیراً این پرونده را به عهده گرفته بود متقاعد کرد که شواهد کافی برای درخواست از مقامات انگلیسی برای دستگیری پینوشه و درخواست استرداد او برای محاکمه در اسپانیا و دارایی های او را مسدود کند تا قربانیانش بتوانند غرامت دریافت کنند. مقامات بریتانیا رعایت کردند.
پس از 16 ماه بازداشت، که توسط عالی ترین دادگاه انگلستان تایید شد، دولت بریتانیا با واشنگتن و سانتیاگو مانور داد تا پینوشه را به بهانه عدم آمادگی روانی برای محاکمه آزاد کنند.
گارزون پرونده پینوشه را با کیفرخواست و محاکمه سایر اتباع خارجی مانند افسر نیروی دریایی آرژانتین آدولفو سیلینگو به دلیل جنایات علیه بشریت در طول جنگ کثیف آن کشور (تاریخ) دنبال کرد. او همچنین ناقضان عالی رتبه حقوق بشر را در گواتمالا و گوانتانامو تعقیب کرد.
در اسپانیا، به عنوان قاضی دادگاه ملی، او همچنین در دهه 1980 تحقیقاتی را در مورد رویه های مشکوک خود اسپانیا در مبارزه با جدایی طلبان باسک آغاز کرد. با این حال، آنچه او را به دردسر انداخت، بازگشایی جنایاتی بود که در طول جنگ داخلی 1936-39 اسپانیا و سالهای دیکتاتوری پس از آن انجام شد. تقریباً 115,000 نفر در دوران رژیم فاشیستی فرانکو ناپدید شده بودند. هزاران نفر ترور شدند - بدون مجازات جنایتکاران.
شهرت گارزون به عنوان مدافع حقوق بشر او را در برابر خشم قضات جناح راست که با رژیم قدیمی فرانکو مرتبط بودند، محافظت نکرد - و در واقع ممکن است در آن نقش داشته باشد. خوان گارسس گفت گارزون «با پیگیری فساد در میان نخبگان حزب راست اسپانیا، مراکز عصبی قدرت سیاسی جناح راست را به چالش کشید.» او دوباره موضوع "مصافیت از مجازات توسط افرادی که با آدم ربایی ها و قتل ها همکاری می کردند یا آنها را تایید می کردند" باز کرد. (مصاحبه رادیویی هلند)
در سال 2010، گارزون به جرم سوء استفاده از قدرت متهم شد. هیئتی از قضات طرفدار فرانکو، گارزون را به دلیل اینکه به پلیس دستور داده بود مکالمات مظنونان در زندان و وکلای آنها را ضبط کند، متهم به تجاوز از اختیارات قانونی است. گارزون استدلال میکند که این نوار مستقیماً از اتهامات وارده به بازداشتشدگان و وکلای آنها ناشی میشود: فساد، و سوء ظن به اینکه وکلا برای موکلان خود پولشویی انجام دادهاند.
دادستان اقدامات گارزون را "هیولایی" و گارزون را "نوعی برادر بزرگ که فکر می کند می تواند به همه چیز گوش دهد" خواند.
گارزون پس از شنیدن حکم مجرمیت گفت: "این حکم، فاقد مبنای حقوقی یا شواهد پشتیبان است، هر گونه امکان تحقیق در مورد فساد و جرایم مرتبط با آن را از بین می برد. در عوض، فضایی را برای معافیت از مجازات باز می کند و با شور و اشتیاق خود، یک قاضی خاص را به چالش می کشد. استقلال کل قوه قضاییه اسپانیا را درهم می شکند."
شاید قاضی گارزون W.H. افکار اودن در 1 سپتامبر 1939 هنگامی که نیروهای نازی به لهستان حمله کردند و جنگ جهانی دوم آغاز شد. فاشیست های آلمان و ایتالیا نیز از فرانکو حمایت کرده بودند. «بوی غیرقابل ذکر مرگ، شب سپتامبر را آزار می دهد.» شیلیایی ها آن بوی را از سپتامبر 1973 به یاد می آورند، زمانی که فاشیست ها دولت منتخب دموکراتیک خود را نابود کردند و به کشتار و شکنجه رفتند.
به دلیل کار گارزون و فعالان حقوق بشر، مانند گارسس، برخی از احساس عدالت اساسی به افرادی که از زخم های فاشیسم نظامی جان سالم به در برده بودند، بازگردانده شد. در سال 2006، خوان گوزمن، قاضی شیلیایی به غواصان دستور داد تا شواهد مربوط به اجساد مفقود شده قربانیان پینوشه در شیلی را جستجو کنند. گوزمان شواهدی در مورد محل اختفای 1200 نفر «ناپدید شده» جمع آوری کرد - تعبیری برای اجتناب از رد پای کاغذ برای قتل. بدون سابقه دستگیری بدون جنازه! جرم نیست!
سپس غواصان شواهدی از بقایای انسان پیدا کردند. خانوادههای ناپدید شدگان مدرکی داشتند: اراذل پینوشه عزیزانشان را به قتل رسانده بودند. جفاگران گارزون اکنون میخواهند جنایات دوران فرانکو را با از بین بردن پرتوهای پژمرده نوری که این قاضی شجاع بر اعمال بدبو تابیده بود، پنهان کنند.
لاندو عضو موسسه مطالعات سیاست است. اراده او، تروریست واقعی، لطفا بایستید، روی دی وی دی (cinemalibrestore.com) است. کانترپانچ BUSH & BOTOX WORLD خود را منتشر کرد.