حدود یک سوم راه مسیر صفر: گفتگو در مورد خطرات هسته ای (پارادایم، 2012)، دیوید کریگر، یکی از نویسندگان، ذن کوان را پیشنهاد میکند - معمایی ذهنبرانگیز که برای پرورش روشنگری طراحی شده است - که به شرح زیر است: چه چیزی در هنگام خواب، سایه تاریک و هنگامی که زنده می شود، ابر آتشین مرگ می اندازد؟ پاسخ سلاح هسته ای موضوع این کتاب است.
مطمئناً موضوع بسیار مهمی است. تضاد بین پتانسیل سلاح های هسته ای برای نابودی جهان و عزم کشورها برای در اختیار داشتن آنها، معضل اصلی دوران مدرن است. بیش از 67 سال پس از آنکه بمبهای اتمی آمریکا جمعیت دو شهر ژاپن را نابود کرد، حدود 20,000 سلاح هستهای - هزاران نفر از آنها در حالت آماده باش - در زرادخانههای XNUMX کشور نگهداری میشوند. ایالات متحده و روسیه حدود 95 درصد از آنها را در اختیار دارند. علاوه بر این، علیرغم تعهد لفاظی به ساختن جهانی عاری از سلاح هسته ای، برخی از کشورها برنامه های چند میلیارد دلاری را برای نوسازی تأسیسات تولید سلاح های هسته ای خود انجام می دهند، در حالی که به نظر می رسد برخی دیگر در مسیر تبدیل شدن به قدرت های هسته ای هستند.
در مواجهه با این بی تفاوتی فاجعه بار دولت های ملی نسبت به سرنوشت زمین، مردم جهان بهتر است مطالعه کنند. مسیر صفرگفتگوی گسترده در مورد معضل هسته ای توسط دو تن از باهوش ترین، آگاه ترین و عمیق ترین تحلیلگران آن. ریچارد فالک پروفسور آلبرت جی میلبانک در حقوق بین الملل و عمل بازنشسته در دانشگاه پرینستون و در حال حاضر استاد پژوهشی در دانشگاه کالیفرنیا-سانتا باربارا است. کریگر یکی از بنیانگذاران و رئیس بنیاد صلح عصر هسته ای در سانتا باربارا و مشاور شورای جهانی آینده است.
در این کتاب برجسته، فالک و کریگر با شیوایی بسیار به طیف وسیعی از موضوعات، از جمله خطرات سلاح های هسته ای، قدرت هسته ای، قوانین بین المللی، قدرت نظامی گری، بی تفاوتی عمومی، اشاعه تسلیحات هسته ای، کنترل تسلیحات هسته ای و خلع سلاح هسته ای می پردازند.
فالک ادعای خود علیه «اتمیگرایی» را بر اخلاق و قانون تکیه میکند. او توضیح می دهد: کشتن یا تهدید به کشتن مردم بیگناه بر اساس تسلیحات و دکترین راهبردی که در هدف قرار دادن بیتمایز است و تقریباً به طور قطع منجر به کشتار جمعی میشود، غیرقابل قبول است.» در مرحله بعد می افزاید: در یک دموکراسی، ما باید بتوانیم اصرار داشته باشیم که دولت منتخب ما از قانون حمایت کند و در رابطه با موضوعی به مهمی نقش تسلیحات هستهای رفتار اخلاقی داشته باشد. و هنگامی که این اصرار با طفره رفتن و سکوت برای چندین دهه مواجه می شود، ما موظف هستیم که این کاستی های حاکمیت ملی را برملا کنیم و شاید بحث را به کاستی های نظم جهانی که بر بسترهای ژئوپلیتیکی توانمندی های قدرت های سخت و عدم پاسخگویی آن ها بنا شده است بسط دهیم. کشورهای دارای سلاح هسته ای به قوانین بین المللی یا منشور سازمان ملل متحد.
مانند فالک، کریگر پرونده قدرتمندی را علیه سلاح های هسته ای مطرح می کند. او مشاهده می کند که اصلاً مشخص نیست که بازدارندگی هسته ای مؤثر باشد. در واقع، "دفاع موشکی در واقع اعتراف به این است که بازدارندگی هسته ای برای جلوگیری از حمله هسته ای کافی نیست." علاوه بر این، استقرار چنین دفاعی توسط کشور الف "محرکی برای کشور ب برای بهبود کیفیت و افزایش کمیت زرادخانه هسته ای خود است." کریگر استدلال میکند که مخالفت با آمادگی برای جنگ هستهای به عنوان «صدای وجدان» عمل میکند. . . بدین ترتیب دیگران را بیدار می کند و درگیر مبارزه برای جهانی شایسته تر می کند.»
فالک و کریگر همیشه با هم موافق نیستند. به طور کلی، فالک نسبت به فعالیت های کنترل تسلیحات هسته ای و خلع سلاح در گذشته توسط دولت ها نادیده گرفته می شود و نسبت به پیشرفت در آینده تا حدودی بدبین تر است. در واقع، او برای آنچه که «سیاست غیرممکن» میخواند استدلال میکند - سیاستی که به جای امکانسنجی سیاسی ظاهری آن، بر یک «پایان محتاطانه و منطقی مطلوب» متمرکز است.
با این وجود، هر دو نفر این باور را دارند که جهانی عاری از سلاح هستهای برای بقای جهانی ضروری است و با گامهای خاصی که باید در جهت این هدف برداشته شود، موافق هستند. کریگر اجماع آنها را به خوبی خلاصه می کند. «اول، ما موافقیم که رهبری [دولت] ایالات متحده ممکن است مورد نیاز باشد، اما . . . بعید به نظر می رسد که بدون فشار قابل توجهی از سوی مردم به وقوع بپیوندد. ثانیاً، فعلاً چنین فشاری از پایین در افق نیست، اما ما نباید از تلاشهای آموزشی خود برای بیدار کردن مردم آمریکا و مشارکت آنها در جنبشی برای دستیابی به جهانی عاری از سلاحهای هستهای دست بکشیم. سوم و چهارم، کریگر معتقد است، با توجه به عدم وجود فشار دولت ایالات متحده برای خلع سلاح، "ما باید در جای دیگری به دنبال رهبری باشیم." این رهبری «میتواند از کشورهای فاقد سلاح هستهای باشد که طرفهای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای هستند». در ادعای چنین رهبری، «آنها باید با هم متحد شوند و مطالبات محکمی را از کشورهای دارای سلاح هستهای مطرح کنند» - خواستههایی که «ممکن است به شکل . . . ارائه اولتیماتوم برای خروج از NPT» بر اساس مفاد ماده X معاهده – مگر اینکه کشورهای دارای سلاح هسته ای در نهایت با یک طرح مشخص برای خلع سلاح هسته ای در مقیاس کامل موافقت کنند. آنها "یک تقاضای اولیه" را برای کشورهای هسته ای بدون استفاده اولیه توصیه می کنند، اما استدلال می کنند که "قوی ترین آزمون تورنسل" برای صداقت آنها، تشکیل مذاکرات بر سر معاهده ای برای لغو سلاح های هسته ای است.
در حال حاضر، همانطور که هر دو نفر اذعان می کنند، به نظر نمی رسد این برنامه اجرا شود. با این حال، کریگر خاطرنشان می کند: «آینده همیشه نامشخص است و در معرض تغییر است. جریان های تاریخ را می توان با افراد متعهد و تشکیل نهادهای جدید هدایت کرد. . . . خلاقیت و پشتکار که ریشه در امید دارد، می تواند دنیا را تغییر دهد.»
مسیر صفر - اثری با بینش و خرد بزرگ - بخش مهمی از آن تحول جهانی است.
لارنس اس. ویتنر (www.lawrenceswittner.com) استاد بازنشسته تاریخ در دانشگاه ایالتی نیویورک/آلبانی است. آخرین کتاب او است کار برای صلح و عدالت: خاطرات یک روشنفکر فعال (انتشارات دانشگاه تنسی).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا