دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در آستانه برگزاری است. این دو نامزد امانوئل مکرون هستند En Marche! نامزد و با آرای اندکی کمتر در دور اول، مارین لوپن، نامزد انتخابات جبهه ملی (FN). اکنون یک هفته مانده به انتخابات، به نظر می رسد که ماکرون پیروز خواهد شد، اما همانطور که فهمیدیم، هیچ چیز کمتر از پیش بینی های نظرسنجی ها و سیاستمداران مطمئن نیست.
این یک کمپین نوسان وحشی بوده است که در آن پیش بینی نتیجه دور اول تقریبا غیرممکن به نظر می رسید. دلیل اصلی تعداد زیادی از افرادی بود که مطمئن نبودند چگونه رای خواهند داد. افرادی بودند، بسیاری از افراد، که وقتی وارد صندوق رای می شدند مطمئن نبودند چه کسی را انتخاب می کنند.
اجازه دهید فراز و نشیب ها را مرور کنیم. در آغاز کمپین، اکثر مردم پیش بینی می کردند که دو حزب سنتی راست میانه و چپ میانه، جمهوری خواهان (LR) و حزب سوسیالیست (PS) به ترتیب آلن ژوپه و مانوئل والس را انتخاب خواهند کرد. اما هر دو به طرز شگفت انگیزی در انتخابات مقدماتی راست و چپ حذف شدند.
در عوض، LR یک کاندیدای راست دیگر، فرانسوا فیون، و PS یک نامزد چپ تر، بنوآ هامون را انتخاب کرد. به نظر می رسید که انشعابات در دو حزب سنتی باعث تقویت دست نامزد راست افراطی FN شد. نظرسنجی ها در ابتدا نشان داد که رای دهندگان سه طرفه تقسیم شدند که وضعیت را نامشخص گذاشت.
در این مرحله، مکرون به عنوان یک نامزد نه چپ، نه راست و نه حتی میانهرو به دنبال حمایت بود. او خود را به عنوان کسی معرفی کرد که می تواند جلوی لپن را بگیرد، از اروپا حمایت کند و یک سیاست چندفرهنگی را ترویج کند. سهام او به طور پیوسته شروع به افزایش کرد، اما سهام فیلون نیز افزایش یافت. این PS بود که به شدت زخمی به نظر می رسید.
ناگهان، رسوایی ها فیون را فرا گرفت، متهم به خود غنی سازی مشکوک. لوپن همچنین متهم به سوء استفاده از بودجه برای تامین مالی حزبش بود. حمایت فیلون به طور قابل توجهی کاهش یافت. به نظر می رسید حمایت لوپن راکد شده بود.
در همین حال، در سمت چپ، درام متفاوتی وجود داشت. هامون از حزب PS با ژان لوک ملانشون، نامزد چپ افراطی رقابت می کرد. La France Insoumu (فرانسه بدون تعظیم) آرای چپ را جمع آوری کنند تا بتوانند به طور جدی مکرون و لوپن را به عنوان نسخه های مختلف راست به چالش بکشند. ملانشون شروع به پیروزی کرد و هامون را تحت الشعاع قرار داد. هامون همزمان با فرار جناح راست حزب دموکرات به ماکرون تضعیف شد، مکرون که به نظرات خود در مورد مسائل داخلی و خارجی بسیار نزدیکتر بود.
فیون اکنون به مبارزه پرداخت. اساساً او به گناه خود اعتراف کرد و سپس استدلال کرد که رای دهندگان LR باید به هر حال از او حمایت کنند یا خود را بدون نامزد بیابند. او در جمع آوری حمایت موفق شد و دوباره به پا خاست. با بازگشت فیون و روی کار آمدن ملانشون، یک هفته قبل از دور اول انتخابات ریاست جمهوری، نظرسنجی ها نشان داد که بین ماکرون، لوپن، فیون و ملانشون شکاف چهار جانبه وجود دارد.
همه آنها به اندازه کافی به یکدیگر نزدیک بودند به طوری که نتیجه اساسا غیر قابل پیش بینی بود. اکنون یکی باید نامزدهای دیگر را اضافه کند. هامون با حدود 5 درصد آرای پیش بینی شده در صندوق رای باقی ماند. فیلیپ پوتو از Nouveau Parti Anticapitaliste (NPA) حدود 2 درصد داشت. هر دو متعهد شدند که از ملانشون در دور دوم (اما نه در دور اول) حمایت کنند. یک کاندیدای راست افراطی وجود داشت که به شدت مخالف لوپن بود، نیکلاس دوپون آگنان. او گفت که با او به عنوان یک گلیست مخالف است. حزب او اولین La France (ایستاده، فرانسه) به نظر می رسید در مجاورت 4 تا 5 درصد باشد.
در آخرین هفته قبل از دور اول، از آنجایی که احتمال حضور لپن در دور دوم کاملاً محتمل به نظر می رسید، بقیه انرژی خود را صرف حمله به یکدیگر کردند تا نفر دوم در رای گیری دور دوم باشند. ادعای ماکرون مبنی بر اینکه باید از voix utile (رای مفید) نتیجه داد و او در دور اول اول شد. او پیروز رای هر کسی جز لوپن بود.
اولین نظرسنجی پس از انتخابات نشان داد که وی با کسب 61 درصد آرا در دور دوم پیروز شد. این نشان میدهد که ملانشون احتمالاً میتوانست لپن را نیز شکست دهد، اگر با اختلاف کمتری. اکنون ما به این سوال می پردازیم که چه کسی آرا را در کجا تغییر خواهد داد و چه کسی به سادگی رای ممتنع خواهد داد.
رای دهندگان LR عمدتاً به سمت ماکرون روی می آورند که توسط رهبران همه جناح ها تشویق می شوند. به نظر می رسد رای دهندگان هامون و پوتو ماکرون را انتخاب می کنند، اما با درصدهای کمتر. از رای دهندگان ملانشون خواسته شده است که به لوپن رای ندهند، اما ملانشون از انتخاب بین رای ماکرون و ممتنع که احتمالاً بسیار زیاد خواهد بود، خودداری کرده است. این رای دهندگان با همان نوع ناامیدی و خشم رای دهندگان برنی سندرز در مواجهه با انتخاب بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ مواجه هستند.
در این بازه زمانی، لپن به طور ناگهانی با توافق اعلام شده بین او و دوپون آگنان تقویت شده است، که در آن به او وعده پست نخست وزیری در صورت پیروزی لپن در ریاست جمهوری داده شده است. بار دیگر، تلاش برای کسب قدرت سیاسی بر ایدئولوژی اولویت دارد.
انتخابات پارلمانی در 11 و 18 ژوئن برگزار خواهد شد. برنده انتخابات ریاست جمهوری امیدوار است که پارلمانی با تعداد بیشتری از حامیان خود به دست آورد. این بدان معناست که نبردهای انتخاباتی محلی و منطقه ای در سراسر فرانسه وجود خواهد داشت. از کسانی که ساختار حزبی در سراسر کشور دارند می توان انتظار داشت که بهتر عمل کنند. نقطه ضعف واقعی ماکرون اینجاست. او حزب ندارد. با این حال، چه ماکرون پیروز شود و چه لوپن، پارلمان جدید پراکنده خواهد بود و سازش های سیاسی امری عادی خواهد بود.
اگر لپن برنده شود، چه مقدار از برنامه خود را می تواند اجرا کند؟ ما با ترامپ تفاوت بین لفاظی های مبارزاتی و وعده ها و ظرفیت اجرای یک برنامه را دیده ایم. به دلیل اختیارات رئیس جمهور فرانسه، بدون شک لوپن بهتر از ترامپ عمل می کند، اما چقدر بهتر؟
اگر ماکرون پیروز شود، ظرفیت او برای حکومت ممکن است حتی کمتر شود. به طور خاص، او چقدر از ریاضت نئولیبرالی خود را خواهد توانست عملی کند؟ من شک دارم که اصلا زیاد نیست. اگر مقاومت در ایالات متحده قوی به نظر می رسد، منتظر بمانید تا یک جنبش مقاومت در صحنه فرانسه، کشوری با سنت طولانی چنین جنبش هایی، اجرا شود.
آیا به نظر می رسد که من می گویم تفاوت کمتری نسبت به پیش بینی همه افراد در دور دوم دارد؟ فکر میکنم تا حدودی تفاوت ایجاد کند، اما نه آنقدر. یک دولت ملانشون یا حتی یک دولت هامون نشانه تغییر واقعی بود. در فرانسه، مانند ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر، ممکن است تغییر واقعی در راه باشد، اما برای آن نیاز به چند سال تلاش بیشتر است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا