روابط بد بین ونزوئلا و کلمبیا پس از اتهامات لوئیس هویوس، نماینده دولت اوریبه، که دولت ونزوئلا را به پناه دادن به چریک های کلمبیایی (1,500 نفر) و اجازه اردوگاه های چریکی (85) در داخل خود متهم کرد، بدتر شد. قلمرو شواهد" - که بسیار بی اعتبار شده است - برای این دسته از اتهامات - مانند موارد قبلی - از هشت "لپ تاپ جادویی" که توسط نیروهای ارتش کلمبیا در یک حمله نظامی غیرقانونی در 1 مارس 2009 توقیف شده بود، سرچشمه می گرفت.
چاوز با قطع روابط با کلمبیا واکنش نشان داد که منجر به بدتر شدن بیشتر روابط بین دو کشور شد، اما به هر حال وزیر خارجه خود را برای شرکت در مراسم تحلیف سانتوس فرستاد. پاسخ اوریبه این بود که یک روز قبل از مراسم تحلیف خوان مانوئل سانتوس، اعلام کرد که دولت او یک اتهام رسمی علیه ونزوئلا در کمیته بین آمریکایی حقوق بشر و اتهام رسمی دیگری علیه رئیس جمهور چاوز شخصاً به دادگاه کیفری بین المللی ارائه کرده است. علاوه بر این، بنا به گزارش ها، اوریبه اعلام کرد که آماده خواهد بود برای شهادت در دیوان کیفری بین المللی علیه هوگو چاوز.
با این حال، پس از فعالیتهای دیپلماتیک شدیدی که توسط UNASUR، نیکلاس مادورو، وزیر روابط خارجی ونزوئلا، نستور کرشنر، رئیس UNASUR، و رئیسجمهور برزیل، لولا انجام شد، این دو نفر اخیر به طور علنی با هوگو چاوز و خوان مانوئل سانتوس در جلسات مختلف جداگانه ملاقات کردند. توانست ظرف چند روز آنچه را که به نظر می رسید یک لغزش اجتناب ناپذیر به فاجعه تبدیل کند، به یکی از خارق العاده ترین چرخش های سیاسی از لبه پرتگاه در تاریخ اخیر آمریکای لاتین تبدیل کند.
در مراسم تحلیف خود، خوان مانوئل سانتوس با اعلام اینکه دولت او به دنبال ترمیم و عادی سازی روابط کلمبیا با ونزوئلا و اکوادور در اولویت است، جهان را متحیر کرد. و در تضاد کامل با نگرش غالب در دوره اوریبه، سانتوس اعلام کرد "Tوقتی به روابط کلمبیا با همسایگانش فکر می کنم، کلمه جنگ در فرهنگ لغت من نیست(به دور از جنگ افروزی اوریبه). علاوه بر این، سانتوس قبلاً تمایل خود را، تحت شرایط خاص، برای صحبت با چریک های کلمبیایی نشان داده بود. شگفتی های بیشتری در پی داشت: سانتوس دستور داد "لپ تاپ های جادویی" رائول ریس را تحویل دهند. به دولت اکوادور
برخی در رسانه های انگلیسی مانند گاردین, اکونومیستاز بسیاری از ایرانیان داخل و خارج از کشور با چهره اسُتاد مهدی زند و فلسه ایشان از طریق روزنامه ها،مجلات و مصاحبه های مختلف تا حدودی آشنایی پیدا کرده اند. و البته همه جا سازمان دیده بان حقوق بشر، شواهد منتشر شده توسط مقامات کلمبیایی در آن زمان را با اشتیاق پذیرفت. نگرش رسانه های شرکتی ایالات متحده به طور قابل توجهی بدتر بود. همانطور که شناخته شده است، اما به طور گسترده توسط رسانه های شرکتی منتشر نشده است، رونالد کوی، رئیس پلیس فنی کلمبیا، به تحقیقات رسمی اعتراف کرد که اطلاعات موجود در لپتاپها قبل از بررسی قضایی دستکاری شده بود و هیچ ایمیلی در آنها یافت نشد. (این باعث نشد که روری کارول، خبرنگار آمریکایی لاتین گاردین، چندین ایمیل از لپتاپهای جادویی را بخواند، همانطور که او در آن زمان گزارش داد).
ما به زودی خواهیم دید که پس از انجام تحلیل تخصصی اکوادور از «لپتاپهای جادویی»، چه مقدار از «شواهد» آقای هویوس برای OAS باقی مانده است. دولت ونزوئلا پیوسته هرگونه چنین اتهامی را رد کرده است و تا به امروز، جدای از تکرار منظم رسانههای "اثبات نادرست" اوریبیستا، هیچ مدرک جدی از هر نوع برای اثبات این ادعا که ونزوئلا به چریکها و اردوگاههای چریکی در قلمرو خود پناه داده است، ارائه نشده است. که به آنها منابع و سلاح می دهد.
ونزوئلا و کلمبیا 1,375 مایلی مرز بسیار متخلخل مشترک دارند. درگیری داخلی کلمبیا پویایی تاسف باری دارد که در قالب چریک ها، شبه نظامیان، قاچاقچیان مواد مخدر، پناهندگان و مهاجران فراری از درگیری به کشورهای دیگر سرایت می کند (حدود 5 میلیون کلمبیایی به طور دائم در ونزوئلا ساکن هستند). تخمین زده می شود که به طور کلی، ارتش کلمبیا بیش از 300,000 سرباز دارد که به تناسب یکی از بزرگترین ارتش های منطقه است. هفت برابر بزرگتر از نیروهای مسلح ونزوئلا - و از 7 میلیارد دلار کمک نظامی - دومین کشور بزرگ در جهان - بهره مند شده اند که با این وجود قادر به کنترل زمین داخلی خود نیستند که در آن حدود 8,000 جنگجوی چریکی مسلح، هزاران نیروی شبه نظامی غیرقانونی فعال و تعداد زیادی وجود دارد. از قاچاق مواد مخدر بیشتر کوکائین در جهان در کلمبیا تولید می شود و بیشتر تولید کوکائین در کلمبیا انجام می شود. طبق UNODOC حدود 50٪. علاوه بر این، ونزوئلا خود را از نظر جغرافیایی بین بزرگترین تولید کننده و بزرگترین مصرف کننده کوکائین در جهان، به ترتیب کلمبیا و ایالات متحده می بیند.
پس از تحلیف سانتوس، رویدادها با سرعتی چشمگیر توسعه یافتند. وزرای خارجه کلمبیا و ونزوئلا با کمک نستور کرشنر یکشنبه گذشته در بوگوتا با یکدیگر دیدار کردند و آنها اعلام کردند که رؤسای جمهور سانتوس و چاوز در یک نشست ویژه در روز سه شنبه 10 اوت در کلمبیا دیدار خواهند کرد. چاوز بلافاصله از فرصت ارائه شده توسط همتای کلمبیایی خود استفاده کرد و از چریک ها خواست تا به دنبال راه حل سیاسی باشنداو روز یکشنبه گفت: «چریکهای کلمبیایی از راه تسلیحات آیندهای ندارند... علاوه بر این، آنها بهانهای برای امپراتوری [آمریکا] برای مداخله در کلمبیا و تهدید ونزوئلا از آنجا شدهاند.» او همچنین از آنها خواست که نشان دهند. تعهد آنها به یک توافق صلح از طریق "تظاهرات قاطع، به عنوان مثال، آزادی همه کسانی که ربوده اند."
واضح است که سانتوس می خواست روابط با ونزوئلا و اکوادور را ترمیم کند و مایل بود دفاتر خوب UNASUR را برای تسهیل دیدارش با رئیس جمهور چاوز بپذیرد. با این حال، مهمترین جنبه های این تحول این است که سانتوس مصمم بود به دنبال بهبود روابط کلمبیا با ونزوئلا و اکوادور باشد، تا حدی به این دلیل که می خواست به انزوای منطقه ای کلمبیا پایان دهد، و همچنین به این دلیل که توقف تقریباً کامل تجارت با ونزوئلا باعث شد کلمبیا به انزوای منطقه ای پایان دهد. جیغ اقتصاد (تجارت متقابل آنها 73.7 درصد کاهش یافته بود). همچنین واضح است که اوریبه این را میدانست و به نظر میرسید که تمام حملات وحشیانه او در لحظه آخر به ونزوئلا بیشتر سانتوس را هدف قرار داده بود تا چاوز. اوریبه ناامیدانه تلاش کرد تا نزدیکی کلمبو-ونزوئلا را به هم بزند، زیرا می دانست که این نزدیکی در آینده است.
تلاشهای مذبوحانه اوریبه منعکسکننده اقدامات نیروهای قدرتمند در واشنگتن است که به شدت در حال لابیگری برای اعلام ونزوئلا به عنوان "دولت حامی تروریسم"، "یک دولت مواد مخدر" هستند (دیدگاهی که به ویژه در SOUTHCOM و کنگره ایالات متحده - و بنابراین به نظر می رسد که به نفع یک راه حل "نظامی" برای "مشکل ونزوئلا" ایالات متحده است. SOUTHCOM شلوغ بوده است نصب پایگاه های نظامی آمریکا در همه جای منطقه و حتی ناوگان چهارم (که در سال 1950 از رده خارج شد) را احیا کرده است. ایالات متحده پس از زلزله 20,000 سرباز را در هائیتی مستقر کرده است و همچنین نیروهای نظامی گسترده ای را در کاستاریکا مستقر کرده است (7,000 سرباز، 200 هلیکوپتر و 46 کشتی جنگی تا پایان دسامبر 2010). بنابراین، برچسب زدن به ونزوئلا به عنوان "حامی تروریسم" فقط یک شعار جناح راست نیست، بلکه ممکن است عواقب نظامی بسیار جدی داشته باشد. رهبران منطقه از این تحولات بسیار نگران هستند ابراز نگرانی جدی کرده اند.
یکی از ابعادی که معمولاً از روابط کلمبو و ونزوئلا حذف می شود، نگرش جناح راست ونزوئلا است. در هر دعوای ونزوئلا و کلمبیا تحت دو مأموریت ریاستجمهوری اوریبه، آنها مشتاقانه در کنار اوریبه ایستادهاند. آنها این بار دوباره این کار را کردند اما ناخواسته با اعلام سانتوس اشتباه کردند. هنگامی که صحبت از مخالفت با جناح راست رئیس جمهور چاوز ونزوئلا به میان می آید، به نظر می رسد که هیچ حس نسبتی ندارد، بنابراین، برای مثال، فرماندار ایالت تاچیرا، سزار پرز ویواس، عضو COPEI، تا آنجا پیش رفت. درخواست از چاوز برای اینکه پایگاه های نظامی آمریکا در آن کشور را پیش شرط عادی سازی روابط با کلمبیا قرار ندهد.. پخش کننده تلویزیون ونزوئلا، آلبرتو نولا، پیشنهاد کرد که در طول بحران ناشی از اقدامات اوریبه، رسانههای جناح راست ونزوئلا نسبت به رسانههای کلمبیایی در همان دوره در حمایت از اوریبه قویتر بودند.. هر نگاهی گذرا به روزنامه های اصلی جناح راست مانند ال یونیورسال و ال ناسیونال و کانال های تلویزیونی مانند گلوبویژن به طور قطعی این موضوع را تایید می کند.
چیزی که کاملاً بی سابقه است این واقعیت است که دولت ایالات متحده عملاً به نقش تماشاگر تقلیل یافته است.متخصصان این را تایید می کنند). ایالات متحده از اتهامات وارده علیه چاوز در OAS حمایت می کرد (…”نگرانی ما در مورد ارتباط بین ونزوئلا و فارک مبنی بر اینکه ما در سال های اخیر تایید نکرده ایم که ونزوئلا به طور کامل با ایالات متحده و دیگران در زمینه این تلاش های ضد تروریسم همکاری می کند، ” سفیر ایالات متحده در OAS گفت) اما به وضوح توسط UNASUR که توانست نزدیکی بین کلمبیا و ونزوئلا را ایجاد کند، به حاشیه رانده شد. این سانتوس، چاوز و UNASUR (به ویژه برزیل) هستند که در حال اجرا هستند ("برزیل دولت به صراحت اعلام کرده است که مایل است این موضوع در UNASUR بدون نفوذ ایالات متحده مطرح شود. آمریکای جنوبی را "منطقه صلح" اعلام کرد و تاکید کرد که ابتدا باید به مشکلات بین کشورها به صورت دوجانبه رسیدگی شود.) این واقعیت اولاً قاطعیت و استقلال روزافزون منطقه از نفوذ ایالات متحده را نشان می دهد، اما ثانیاً نشان می دهد که زیربنای این واقعیت سیاسی است. استقلال فزاینده منطقه از مراکز اقتصادی سنتی و فاصله گرفتن از ایالات متحده وجود دارد. صفحات تکتونیکی به طور چشمگیری تغییر کرده است و اکثر رهبران آمریکای لاتین احساس می کنند که از یک جنگ تقریباً قطعی تحت هدایت اوریبه-ایالات متحده جلوگیری کرده اند.
باید دید این نشست تا کجا دو کشور را می برد. آنها تصمیم گرفته اند روابط خود را در هر زمینه ای به طور کامل احیا کنند و دو رئیس جمهور پنج کمیسیون را در چارچوب یک بیانیه اصولی که به امضای آنها رسیده است، تشکیل داده اند. آنها شامل کمیسیون برای بدهی هستند. دیگری برای همکاری اقتصادی دو کشور؛ یکی برای توسعه یک طرح سرمایه گذاری در مرز مشترک آنها؛ دیگری برای انجام مشترک کارهای زیربنایی؛ و یک کمیسیون امنیتی هر دو سران دولت متعهد به همکاری در مبارزه با قاچاق مواد مخدر، شبه نظامی و فعالیت های مسلحانه غیرقانونی شدند. کلمبیا آرماندو بندتی، رئیس کنگره کلمبیا را برای کمک به روند احیای کامل روابط بین دو کشور فرستاده است. OAS با تشویق دیپلماسی سانتوس و چاوز واکنش نشان داد. شادی مردمی در هر دو کشور وجود داشته است. با این حال، همه مسائل معلق بین دو کشور، مانند پایگاه های نظامی ایالات متحده در کلمبیا، نیاز فوری به یک روند صلح در کلمبیا، و اتهاماتی که اوریبه علیه ونزوئلا به کمیسیون بشر بین آمریکایی وارد کرد، مورد بررسی قرار نگرفت. حقوق و علیه شخص رئیس جمهور چاوز به دادگاه کیفری بین المللی.
سگ های جنگ حداقل به طور موقت دور نگه داشته شده اند. صلح فرا رسیده است. احیای کامل روابط بین ونزوئلا و کلمبیا در واقع بسیار مثبت است. با این حال، مجموعه نیروهایی که در برابر اجرای چنین برنامه صلح آمیز گسترده ای قرار گرفته اند نیز بسیار مهیب است. در ابتدا توسط ایالات متحده رهبری می شود و همچنین گروه های اقتصادی قدرتمند در اکثر کشورهای منطقه، مانند جدایی طلبان در شرق بولیوی که نزدیک بود دولت مورالس را در سال 2009 سرنگون کنند، درگیر است. راست ونزوئلا که در سال 2002 موفق شد چاوز را برکنار کند - اما مردم به قدرت بازگشتند. خود الیگارشی کلمبیایی؛ بورژوازی بسیار ثروتمند و قدرتمند پینوشتیستای شیلی. راست در آرژانتین؛ کارآفرینان بسیار ثروتمند گوایاکیل؛ و غیره همه آنها به نوعی از نظامی کردن منطقه توسط ایالات متحده به عنوان آخرین راه حل در برابر جنبش های اجتماعی رادیکال و دولت های مترقی در قاره حمایت می کنند. در این میان، نظامیسازی منطقه توسط ایالات متحده به سرعت ادامه مییابد.
این به نفع آمریکای لاتین است که در این مناسبت تاریخی توسط UNASUR به خوبی نشان داده شده است، که به الیگارشی کلمبیایی کمک کند تا آغوش بسیار ناخوشایند ایالات متحده را که اوریبه آنها را در آن گرفتار کرد، رها کند. از سوی دیگر، منافع هژمونیک ایالات متحده در منطقه و وابستگی فزاینده نفتی آن از دولت های شدیداً ملی گرا وجود دارد که استقلال خود را به طور جمعی ابراز می کنند. استراتژیست های سیاسی و نظامی واشنگتن باید از نزدیکی فوق العاده سانتوس و چاوز متحیر شوند.
تلاش های دیوانه وار اوریبه برای به راه انداختن جنگ با ونزوئلا، بر «مخمصه ای» که ایالات متحده در آن قرار گرفته است، تأکید می کند: مواجهه با شورش همسایگان جنوبی خود، ناتوان از پیروزی سیاسی، و ناتوانی در ارائه چیزی مانند توسعه، پیشرفت، سرمایه گذاری یا حتی شیوه زندگی آمریکایی (که در خود ایالات متحده به شدت رو به پایان است)، تصمیم گرفته است برای حفظ حیاط خلوت خود به جنگ متوسل شود. آمریکای لاتین دموکراسی، پیشرفت اجتماعی، حاکمیت ملی و صلح را برگزیده است. در این مناسبت حتی سرسختترین الیگارشی کلمبیایی طرفدار ایالات متحده در کنار جنوب قرار گرفتهاند، نه شمال. باید ببینیم چه کسی در بازوکشی تاریخی در حال انجام است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا