منبع: موسسه مستقل رسانه
در هفتههای اخیر، دونالد ترامپ توسط بزرگترین رسانههای این کشور مورد تمسخر، توهین و تحقیر قرار گرفته و بارها به عنوان یک «دروغگو» و همچنین تهدیدی وجودی برای دموکراسی در ایالات متحده شناخته شده است. این در پاسخ به تلاشهای او برای برگرداندن نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و ادعای - بدون مدرک - دزدیده شدن آن است. او همچنان به این اتهامات پایبند است، اما در 20 ژانویه کاخ سفید را ترک خواهد کرد.
اما بیش از یک سال پیش، تلاش مشابهی در بولیوی آغاز شد و در واقع پیروز شد. اوو مورالس، رئیس جمهور منتخب دموکراتیک این کشور، سه هفته پس از رأی گیری در 20 اکتبر، قبل از پایان دوره ریاست جمهوری اش، از قدرت برکنار شد. او پس از «استعفای» ارتش از او کشور را ترک کرد.
شباهت ها قابل توجه است. رهبران اپوزیسیون بولیوی قبل از شمارش آرا، همانطور که ترامپ انجام داد، اعلام کردند که این کار را خواهند کرد قبول نکردن نتیجه اگر باختند آنها هم مثل ترامپ داشتند بدون مدرک خود را برای اتهامات تقلب در هنگام شمارش آرا و مانند ترامپ، دروغ بودن اتهامات آنها آشکار بود روز اول.
برخی از خوانندگان ممکن است ارتباط مقایسه با کشوری در حال توسعه را زیر سوال ببرند که نهادهای دموکراتیک آن سابقه کوتاه تری دارند و از جنبه های مهمی ضعیف تر از نهادهای دولت ایالات متحده هستند. اما راست بولیوی موفق نمی شد، جایی که ترامپ شکست خورد، اگر تفاوت مهم دیگری نبود: راست بولیوی از کمک قدرتمندی از خارج از کشور برای انجام کودتا برخوردار بود.
جای تعجب نیست که برخی از این کمک ها از سوی دولت ترامپ آمده است اظهار داشت: یک روز پس از کودتا که «خروج مورالس دموکراسی را حفظ میکند و راه را برای شنیده شدن صدای مردم بولیوی هموار میکند».
کمک مهمتر از سوی سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) بود که تصادفاً 60 درصد بودجه خود را از ایالات متحده دریافت میکند. OAS همچنین در حال حاضر دارای یک رهبر به نام لوئیس آلماگرو است که در زمان انتخاب بولیوی برای انتخاب مجدد به عنوان رئیس سازمان به حمایت ترامپ و دولت های راستگرای متحدش در قاره آمریکا نیاز داشت. OAS یک را صادر کرد بیانیه یک روز پس از انتخابات، با ابراز «نگرانی و شگفتی عمیق از تغییر شدید و غیرقابل توضیح در روند نتایج اولیه».
این ادعا همانطور که نیویورک تایمز بعداً اعلام کرد "کاذب" بود گزارش; اما همانطور که تایمز اشاره کرد، این ادعای نادرست "تاریخ ملت آمریکای جنوبی را تغییر داد." تاریخ را تغییر داد زیرا به عنوان پایه سیاسی برای کودتای نظامی 10 نوامبر 2019 عمل کرد.
شباهت دیگر: به یاد داشته باشید زمانی که ترامپ و متحدان جمهوری خواهش بودند گفته اینکه دموکراتها در اینجا انتخابات را «دزدیدهاند» زیرا رأیهای بعدی، عمدتاً از طریق پست، اکثراً از دموکراتها میآمدند؟ البته این دروغ بود. حقیقت این بود که دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان از طریق پست رای میدادند.
ادعای OAS در بولیوی نیز یکسان بود: به دلایل مختلف - از جمله جغرافیا - آراء در مناطق طرفدار مورالس دیرتر از نامزدهای مخالف به دست آمد. این امر از روز بعد از انتخابات با نگاهی ساده به مناطقی که آرای قبلی و بعدی از آنجا صادر شده بود، آشکار بود. همه داده ها در وب بود. به همین دلیل است که 133 اقتصاددان و آماردان از کشورهای مختلف - اکثریت از ایالات متحده - نامه از OAS می خواهد که اظهارات نادرست خود را پس بگیرد.
به همین دلیل چهار عضو کنگره آمریکا خواسته OAS اگر هرگز این احتمال را در نظر میگرفت - که به طرز شگفتانگیزی در سه گزارش دیگر OAS ذکر نشده بود - که حوزههای گزارشدهی بعدی از نظر سیاسی با مناطق قبلی متفاوت بودند.
یک سال گذشته است و OAS هنوز پاسخی نداده است.
در ماه اکتبر، دولت بالفعل که پس از کودتای سال گذشته قدرت را در دست گرفت، پس از دو بار به تعویق انداختن انتخابات، انتخابات برگزار کرد. لوئیس آرس، وزیر اقتصاد اوو مورالس به مدت 13 سال، با اختلاف بیش از 26 درصد برنده شد.
اما افرادی که توسط دولت پس از کودتا کشته شدند، از جمله حداقل 22 نفر در دو نفر کشته شدند قتل عامکه توسط نیروهای امنیتی انجام شده است، نمی توان آنها را زنده کرد. قربانیان همگی بومی بودند.
مانند تلاش ترامپ در ایالات متحده - همانطور که در جمهوری خواه اخیر مشاهده شد کوشش به بیرون انداختن صدها هزار رأی از دیترویت، میشیگان، جایی که نزدیک به 80 درصد ساکنان آن سیاه پوست هستند - حمله به دموکراسی در بولیوی نیز با نژادپرستی سیستماتیک مرتبط است.
اوو مورالس اولین رئیسجمهور بومی در کشوری با بیشترین درصد جمعیت بومی در قاره آمریکا است که بهشدت از او و حزبش حمایت کردهاند. رهبران کودتا هستند دم کرده با برتری طلبان سفیدپوست و به دنبال بازیابی تسلط نخبگان عمدتا سفیدپوست که قبل از انتخاب مورالس برای اولین بار در سال 2005 بر کشور حکومت می کردند.
یان شاکوفسکی و عیسی چوی گارسیا، نمایندگان ایالات متحده، هر دو اهل شیکاگو، از کنگره خواسته اند تا بررسی نقش OAS در بولیوی پس از انتخابات 2019.
این امر بسیار مهم است، زیرا کودتا، و خشونت و سرکوب سیاسی پس از آن، ممکن بود بدون نقش محوری OAS هرگز اتفاق نمی افتاد. شاید مهمتر از همه، OAS تأثیر زیادی بر رسانههای بینالمللی و داخلی داشت، به طوری که بسیاری از روزنامهنگاران به اشتباه تصور میکردند که مأموریت نظارت بر انتخابات OAS بیطرف بوده و بنابراین ادعاهای آنها درست است.
اما کودتای بولیوی اولین بار نیست که OAS از اختیارات خود به عنوان ناظر انتخابات سوء استفاده می کند تا از تلاش های مورد حمایت ایالات متحده برای سرنگونی یک دولت منتخب دموکراتیک حمایت کند. این اتفاق افتاده است در هائیتی بین سالهای 2000 تا 2004. و همچنین در هائیتی، OAS کاری را در سال 2011 انجام داد که شاید هیچ ناظر انتخاباتی هرگز آن را انجام نداده بود: آنها نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری را تغییر دادند. بدون حتی بازشماری یا تحلیل آماری.
OAS و رهبری آن باید پاسخگو باشند، در غیر این صورت این جنایات به وقوع خواهند پیوست.
این مقاله با مشارکت شرکت تهیه شده است مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاست گذاری و اقتصاد برای همه، پروژه ای از موسسه رسانه های مستقل.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا