T

he
تنها چیزی که برای من در مورد پوشش رسانه های اصلی تعجب آور است
از تظاهرات ضد جنگ جهانی در 15 فوریه این است
مثبت تر از حد معمول بود چند گزارش خبری در واقع مخابره شد
برخی از سیاست های پشت اعتراضات و مقدار مشخصی از
احترام به مردمی که بیرون آمده بودند این گفتن نیست
خیلی، متوجه شدم، اما عکس های صفحه اول با عنوان «میلیون ها
مارس علیه جنگ» (بی


استون
زمین

، 2/26/2003) و «از ملبورن تا نیویورک، گریه می کند
برای صلح: اعتراض گسترده و گسترده علیه جنگ در عراق» (

NYT

,
2/16/2003) تقریباً رسانه ها را در مقایسه با خود ضد جنگ به نظر می رساند
با پوشش مختصر و ضد چپ سال های گذشته. این

نیویورک
بار

مقاله حتی به تنوع جمعیت اشاره کرد (متضاد
البته، با راهپیمایی های دهه 1960 "تسلط هیپی ها")،
با اشاره به اینکه تظاهرکنندگان هیچ عشقی به صدام حسین نداشتند.
برنامه های خبری تلویزیونی با راهپیمایی های صلح به عنوان داستان اصلی آغاز شد. بدون در نظر گرفتن
از ترجیحات آنها، نادیده گرفتن بیش از ده میلیون نفر دشوار بود
در سراسر جهان نشان می دهد.

Of
البته، من همچنین سه ساعت پوشش خبری تظاهرات نیویورک را تماشا کردم
پخش شده در تلویزیون ماهواره ای World Link تولید شده توسط ائتلاف
گروه های رسانه ای، از جمله WBAI، Pacifica، Free Speech TV، Working
Assets Radio، و بیشتر. امی گودمن از «دموکراسی اکنون»
از جمله، میزبان این رویداد تلویزیونی بود. این پوشش بسیار بود
خوب انجام شد، شامل بسیاری از سخنرانی ها و مصاحبه ها با افراد گسترده بود
مقطعی از مردم (فمینیست ها، فعالان کارگری و غیره)، اثبات
که ما می توانیم آن را بسیار بهتر انجام دهیم.


آنجا
شکی نیست که 15 فوریه روز مهمی بود. فاش کرد
به جهان، شاید حتی بیشتر از جهانی شدن ضد سرمایه داری
اقدامات، که یک جنبش بین المللی از جنبش ها وجود دارد و
که در همبستگی کار می کند. تظاهرات ساخته شد
از یک گروه متنوع تر از همیشه قبل و در شگفتی اتفاق افتاد
مناطقی مانند شهرهای کوچک محافظه کار که هرگز تظاهراتی نداشته اند
از این نوع قبلا


که
گفت - دو چیز اصلی برای من وجود دارد. اول، بسیاری
از افراد مصاحبه شونده در تظاهرات نیویورک بیان کرد
احساس می کند، "اکنون، دولت باید گوش دهد و این جنگ را متوقف کند."
(به طرز عجیبی، در نوعی اختلال غیرمنطقی، اکثر مردم صحبت می کنند
و مصاحبه نشان داد که آنها به جنگ عراق فکر می کنند
اجتناب ناپذیر بود.) پویایی مشابهی در دوران ضد جنگ ویتنام رخ داد
تظاهرات. با وجود همه شواهد، مردم شروع به باور کردند که
یک یا دو یا سه تظاهرات بزرگ باعث می شود نخبگان از تعقیب دست بردارند
برنامه نظامی آنها و در واقع جنگ را متوقف می کند. چی
پس زمانی که چنین ریزش هایی با شکست مواجه شد؟ مال خیلی ها
اوج عاطفی پس از تظاهرات به جبرگرایی مستعفی تبدیل شد
در عرض چند هفته به جای اینکه ببینیم پیشرفت داشتیم
مردم از اینکه در خط پایان نبودند ناامید شدند.
همین امر می تواند در اینجا اتفاق بیفتد: دولت این را سوار می کند، تظاهرات
کوچکتر و منزوی تر می شوند، رسانه ها تحقیرآمیزتر می شوند،
همینه که هست. بدیهی است که جایگزین برای فعالان است
برای داشتن یک رویکرد صبورتر و طولانی مدت.


دوم،
راهپیمایی علیه این جنگ خاص و حتی توقف این جنگ
بدون ایجاد یک جنبش پایدار به تنهایی تغییر گسترده‌تری نخواهد داشت
سیاست امپریالیستی یا نهادهای امپریالیستی که حتماً خواهند آورد
جنگ های بیشتر این به تنهایی یک سیستم اقتصادی که دستمزد می گیرد را تغییر نمی دهد
جنگ در بخش بزرگی از جهان جنبش های ما باید متنوع شوند،
عمیق تر شود و ادامه یابد.


I
امیدواریم میلیون‌ها نفری که در 15 فوریه بیرون آمدند به اعتراض خود ادامه دهند.
حتی به عنوان تبلیغات اجتناب ناپذیر دولت/رسانه در مورد سم
تهدیدات گازی و هسته ای و هشدارهای نارنجی تروریستی قریب الوقوع
حملات افزایش می یابد. شاید قدرت اینترنت باعث شود
تفاوت چون مردم ایمیل هایی مانند ایمیلی که من از Flagstaff دریافت کرده ام دریافت می کنند،
آریزونا که 1,450 معترض در آن شرکت کردند. «سازمان دهندگان
کلودت پایپر، یکی از فعالان این رویداد، گفت: شگفت زده شدند
جنگ ویتنام که رهبری کمیته را بر عهده داشت که تظاهرات را برنامه ریزی کرد.
چندین سازمان صلح در Flagstaff برنامه ریزی مستمری دارند
دور رویدادها و تظاهرات تا دولت ایالات متحده
روند جنگ طلبانه خود را رها می کند.» این دلگرم کننده است
و شنیدن دیگران الهام بخش است.


اما
علاوه بر تظاهرات جاری و آموزش، اعتراضات
باید متنوع تر، خلاق تر، ستیزه جوتر و مخل تر شوند. آنها
باید در تمام سطوح جامعه اتفاق بیفتد. لورا بوش مجبور به لغو
یک شعرخوانی چون متوجه شد که 2,000 شاعر آماده هستند
خواندن پیام‌های ضد جنگ نمونه‌ای از درگیر شدن افراد است
جایی که آنها زندگی و کار می کنند و به مدرسه می روند. اگر دانش آموزان اعتصاب کنند
5 مارس; اگر صدها هزار زن دست به دست هم دهند
پایتخت برای اعتراض به جنگ و مبارزات صلح در 8 مارس؛ اگر معلمان
آموزش در مورد جنگ و دلایل واقعی ایالات متحده را شروع کنید
رفتن به جنگ؛ اگر وزرا پیام های ضد جنگ را تبلیغ کنند. اگر جامعه
بوم گروهی؛ اگر شوراهای شهر مصوبه ای صادر کنند و دولت فشار بیاورد
و دولت های فدرال؛ اگر کمپین های دادخواست راه اندازی شود. اگر کار
اتحادیه ها علیه جنگ و برای صلح و عدالت اعتصاب می کنند (همانطور که قبلاً انجام شده است
در انگلستان، ایرلند، استرالیا و بسیاری از کشورهای دیگر تهدید می شود.
آنگاه جو ناآرامی اجتماعی به وجود خواهد آمد که می تواند جلوی یک نظامی گری را بگیرد
دولت از اجرای دستور کار خود


اما
یه چیز دیگه هست که باید بیفته باید بریم دنبال
رسانه. سال هاست که فعالان از این موضوع شکایت و انتقاد کرده اند.
رسانه های جریان اصلی کینگ حتی در حین انجام این نقدها، بسیاری
از نحوه وقایع و سیاست ما متعجب و حتی ناراحت به نظر می رسد
در رسانه‌هایی که مدت‌هاست آن را ناتوان توصیف می‌کنیم، پوشش داده می‌شود،
از نظر نهادی و ایدئولوژیک، از ارائه برنامه های خود
نوعی مشروعیت و اعتبار، پوشش بسیار کمتر - گویی ما
تحلیل خودمان را باور نکن ما گاهی آن جریان اصلی را فراموش می کنیم
رسانه ها (در صورت عدم اطلاع رسانی به نخبگان) باید (به نقل از چامسکی) «به
در صف [این] مطمئن می‌شود که ما اتم‌های مصرفی هستیم،
ابزارهای مطیع تولید، جدا از یکدیگر، فاقد
هر مفهومی از زندگی شایسته انسانی ما باید در یک تماشاگر باشیم
سیستم سیاسی توسط نخبگانی اداره می شود که خود و یکدیگر را مقصر می دانند
برای چه چیزی اشتباه است.»

بسیاری
ما مدت‌هاست که پوشش تظاهرات‌های جمعی یا موارد دیگر را می‌دانیم
چالش‌های پیشرو برای نهادهای ایالات متحده معمولاً در چارچوب هستند
در امتداد خطوط زیر:


  1. عکس های از
    ازدحام جمعیت قبل از آمدن همه، باعث می‌شود که رویداد پراکنده به نظر برسد.

  2. پیشنهادات
    که تظاهرکنندگان واقعاً نمی دانند که چه هستند
    می خواهند، آنها فقط به دلیل استعداد ژنتیکی وجود دارند
    برای مخالفت، یا برخی مسائل با پدران خود، یا به خاطر این که آنها چنین کرده اند
    هیچ چیز بهتری برای انجام دادن، یا به دلیل بالا بودن، یا فقط
    می خواهند مهمانی کنند

  3. پیوند دادن
    از کلمه خشونت با تظاهرات صلح، مانند «30,000
    مردم امروز در اعتراض به جنگ راهپیمایی کردند. تظاهرات مسالمت آمیز بود
    هیچ خشونتی وجود نداشت.» پیشنهاد در اینجا این است که چپ
    هر لحظه در شرف فوران است، که به این معنی است که ما ریا هستیم
    در مورد خواستن صلح مردم را از حضور در تظاهرات می ترساند
    یا رویدادهای مشابه با پیشنهاد اینکه در جایی که فعالان صلح جمع می شوند
    اغلب خشونت وجود دارد، می تواند خشونت باشد، و نیست
    تعجب آور است که خشونت وجود نداشت. این را با
    پوشش یک بازی فوتبال که در آن خشونت در زمین وجود دارد
    (بسیار مورد تحسین همه) و خشونت در سکوها (بخش در نظر گرفته شده
    از فرهنگ و خوب است)، اما هرگز به آن اشاره نمی شود.

  4. گویندگان با افتخار
    اعلام می کند که تظاهرات به این معنی است که ما در یک دموکراسی زندگی می کنیم
    جایی که مردم می توانند آزادانه راهپیمایی کنند. این اعلامیه های رسانه ای وطن پرستانه
    معمولاً با اظهارات نیمه تمسخر آمیز (آیا این امکان پذیر است؟) همراه است
    مانند: «البته این تظاهرات هیچ تأثیری نخواهد داشت
    هر چه باشد،" متوجه نبودن که این نشان می دهد که آنها می دانند
    ما در یک دموکراسی زندگی نمی کنیم.

  5.  زمان برابر
    برای کم کردن تظاهرات متقابل این مال رسانه است
    ایده گزارش‌دهی عینی (به هر حال، این امری است). آ
    میلیون تظاهرکننده در سراسر جهان دو دقیقه پوشش خبری دریافت می کنند. پنج
    تظاهرکنندگان ضد تظاهرات دو دقیقه یا بیشتر در صورت پوشش خبری دریافت می کنند
    داستان خاصی با علاقه انسانی در مورد میهن پرستی یا
    داستان جنگ ویتنام طرفدار آن است.


جالب توجه است
با توجه به تحلیل ما از نحوه وجود رسانه برای فروش مخاطب به تبلیغ‌کنندگان
برای سود، چگونه ارزش ها و ساختارها را تکرار و ترکیب می کند
کنترل شرکت در عملیات خود و نحوه مالکیت آن
توسط و خدمت به همان نخبگانی که بوش، چنی، رامسفلد، رایس،
و پاول، فعالیت رسانه ای ما اغلب محدود شده است
به نقد رسانه های جریان اصلی، همراه با تلاش برای دریافت
بایت های صوتی 20 ثانیه ای ما در شبکه ها، گویی که حل می شود
مشکل. دیگران از انتشار آثارشان خوشحال می شوند
جریان اصلی، کمی درک می کند که این لزوما نیست
یک نشانه خوب اغلب به این معنی است که آنچه آن شخص نوشته قابل قبول بوده است
در جریان اصلی رسانه یا اینکه نویسنده خودش را سانسور کرده است
و نتیجه این است که رسانه های جریان اصلی می توانند ادعا کنند که نمایش می دهند
"دو طرف" (هر دو طرف به معنای 2,000 مقاله / کتاب / هر چیزی است
از دیدگاه محافظه کارانه/شرکتی؛ 1 از خودسانسور شده ها
دیدگاه رادیکال


دیگران
"جایگزین" یا "مستقل" ایجاد کرده اند
رسانه ها (که همه آنها چندان رادیکال نیستند) و به شدت تلاش می کنند
برای توزیع آن با پول کم، در جامعه ای که روش های
توزیع تحت کنترل رسانه های اصلی است
خود بسیاری از این تلاش ها به طور باورنکردنی موفقیت آمیز بوده اند (با توجه به
شانس)، اما بسیاری دیگر به دلیل کمبود بودجه یا
از سوختن آنهایی که زنده مانده اند کوچک نگه داشته می شوند و فقط می توانند
توسط افرادی که به دنبال آنها می روند پیدا می شوند، که از قضا بیشتر آنها
اغلب در طول یک بحران یا جنگ اتفاق می افتد.


ادوارد
هرمان که رسانه ها را می فهمد در مقاله آنلاین خود بیان می کند
«جنگ سازان، رشوه خواران و پودل ها در برابر دموکراسی،» «این
اگر جنبش از هر نوع حمایتی برخوردار بود، می توانست جنگ را متوقف کند
رسانه های گروهی در تمرکز بر غیرقانونی بودن طرح بوش، سریال
دروغ هایی که توسط حزب جنگ استفاده می شود، موقعیت به خطر افتاده آن در حمایت قبلی
سلاح های کشتار جمعی صدام، دستور کار پنهان
(نفت، حمایت از شارون، سرپوش گذاشتن بر سیاست های داخلی بوش)،
و بی تدبیری و هزینه های انسانی و مادی این پیش رو
پرخاشگری.» هرمان همچنین اشاره می کند: "چهار پنجم از
مردم آمریکا معتقدند صدام در اقدامات تروریستی علیه این کشور دست داشته است
ایالات متحده [طبق نظرسنجی دسامبر] و اکثریت
امروز از او بترسید و به این قلدر منطقه ای فکر کنید که تقریباً بوده است
به طور کامل خلع سلاح ... در واقع یک تهدید نظامی برای رقت انگیز است
غول. این سیستم تبلیغاتی نهایی در کار است.»


So
زمان آن فرا رسیده است که اعتراضات خود را بیشتر متوجه رسانه ها کنیم. چه
اکنون به یک کمپین طولانی مدت برای «مطبوعات مطبوعاتی» نیاز است.
ما نمی توانیم 1 نفر از "متخصصان" خود را در بین 10 نفر از آنها دفن کنیم
"کارشناسان" آنها انگیزه های ایالات متحده را در 20 ثانیه توضیح دهند
در یک برنامه تلویزیونی و/یا رادیویی صبح یکشنبه در ساعت 8:00 صبح.


چی
ما می خواهیم که رسانه های اصلی برنامه صلح و عدالت را شامل شوند،
تهیه شده توسط جنبش صلح و عدالت، در گزارش های روزانه خود.
اگر با این خواسته موافقت نکردند، دفاترشان را جمع می کنیم، اشغال می کنیم
در صورت لزوم، آنها را خاموش کنید. چه روی زمین توجیه است
برای ادامه حیاتشان؟ هیچ اخلاقی، اخلاقی و انسانی وجود ندارد
دلیل اینکه آنها همچنان به ما تخمین تلفات (از 500 نفر) بدهند
به 1,000,000)، انگار که در مورد آب و هوا بحث می کنند. یا برای آنها
به آرامی بحث کنیم که آیا رئیس یک حاکمیت را ترور کنیم یا خیر
کشور، و سپس به خاطر مسیح در مورد آن نظرسنجی کنید. یا برای
طوری رفتار کنند که گویی صلح و عدالت مفاهیمی عجیب و غریب هستند
که آنها کاملا نمی توانند درک کنند. (و اتفاقاً برای سهولت
سازمان دهی محلی، رسانه های جریان اصلی در همه جا و در همه جا هستند
شهر، هر شهر، هر دانشگاه و هر منطقه).

در طی
تهاجم ایالات متحده به عراق در سال 1991، 50 یا بیشتر فعال محلی (بیشتر
آنها درگیر رسانه بودند) با هم ملاقات کردند تا Boston Media Action را تشکیل دهند
(BMA). بر اساس مهارت ها و تمایلات افراد درگیر،
ما تصمیم گرفتیم در سه جبهه کار کنیم:


  • پخش كردن
    حقیقت» از طریق یک پوستر تهاجمی و کمپین تبلیغاتی
    در سراسر منطقه، همراه با تلاش های فزاینده برای انتشار
    رسانه های جایگزین؛

  • یک دیده بان رسانه ای
    که رادیو، تلویزیون و رسانه های چاپی محلی را زیر نظر گرفته و تولید می کند
    گزارش های دوره ای بین فعالان توزیع شود.

  • A را فشار دهید
    کمپین مطبوعاتی برای اطمینان از گزارش صلح و عدالت
    و تجزیه و تحلیل توسط فعالان و نویسندگان به طور منظم در محلی ظاهر می شود
    خروجی های رسانه.



رسانه ها و مطبوعات
کمپین مطبوعاتی

I

n
ژانویه 1991، کمپین مطبوعاتی مطبوعات BMA آغاز شد
آموزش در مورد حقیقت پشت تبلیغات و ایالات متحده واقعی
دلایل رفتن به جنگ این رویداد با حضور 500 فعال
به منظور نزدیک شدن به مردم محلی فیلمبرداری و ضبط شد
ایستگاه های رادیویی و تلویزیونی و همچنین یک روزنامه فرهنگی محلی
برای مطالبه دو ساعت در هفته مواد تهیه شده توسط BMA. در آن
در همان زمان ما یک بیانیه مطبوعاتی را برای مردم منتشر کردیم
امضا شود که به مدیران این ایستگاه ها ارائه شود
به همراه نوارها این اعلامیه شامل موارد زیر بود:


  • "در حالیکه
    رسانه های جریان اصلی از اجازه دادن دیدگاه های جایگزین نسبت به ایالات متحده خودداری می کنند
    انگیزه هایی در خاورمیانه مانند آنچه که جنگ دنبال می شد
    پلیس جهانی آمریکا با قبوض پرداخت شده توسط مردم آمریکا
    و/یا هر کشوری که بتوانیم آنها را به آن منتقل کنیم؛ برای دفع عمومی
    تمایل به صلح (به نام سندرم ویتنام)؛ مشروعیت دادن
    جنگ های آتی مداخله ایالات متحده؛ کاهش تقاضا برای توزیع مجدد
    از درآمد به تحصیل، مسکن و بهبود عمومی
    شهروندان ایالات متحده؛ و برای حفظ سلطه آمریکا بر نفت و نفت
    قیمت گذاری به عنوان یک اهرم اقتصادی بین المللی؛

  • «تا اینجا
    همانطور که رسانه های جریان اصلی اظهار نظر در مورد چنین بدیهی را مناسب ندیده اند
    حقایق به عنوان پاسخ دولت آمریکا به صدام حسین
    نمی تواند مبتنی بر طرد یک رهبر مستبد خشن باشد
    از آنجایی که یک رهبر مستبد خشن بودن عموماً ارزشمند است
    اعتبار برای جلب حمایت ایالات متحده؛

  • "این است
    بنابراین درست و شایسته ای که فعالان صلح و عدالت دارند
    برنامه نویسی در رادیو و تلویزیون جریان اصلی و گزارش به صورت چاپی
    رسانه ها، که شامل بحث های صلح، ضد نظامی گری، تغییر مذهب،
    و مسائل عدالت، ارائه دیدگاه های منتقدان دولت
    خط مشی؛ که اخلاق جنگ، سلطه، امپراتوری را به چالش می کشد،
    و سایر روابط غیر انسانی در خدمت ثروتمندان و قدرتمندان. و
    که اخلاق و دیدگاه جایگزینی را ارائه می دهد که شاید بهتر باشد
    خدمت به جوامع نیازمند و همه.»


We
هزاران اظهارنامه امضا شده و نمونه فیلم را ارسال کرد
به ایستگاه رادیویی و تلویزیونی عمومی محلی، از آنها برای لابی کردن استفاده می کند
برنامه نويسي. ما همچنین یک کنفرانس یک روزه برای جمع آوری بیشتر ترتیب دادیم
مطالب و حقیقت را منتشر کند. بعد از مدتی، اگر این کار را نکردیم
هر گونه پاسخی دریافت کنید، ما آماده بودیم تا رسانه های مورد نظر را به دام بیندازیم. اگر
این هیچ تاثیری نداشت، ما قرار بود به نافرمانی مدنی افزایش پیدا کنیم،
به دنبال آن مشاغل اما ارتش آمریکا عراق را نابود کرده بود
زمانی که قدم اول را پشت سر گذاشتیم و نتوانستیم ادامه دهیم
کمپین


It
زمان شروع یک کمپین جدید برای مطبوعات، این بار در سطح ملی است
و در سطح بین المللی، علاوه بر ادامه ایجاد و توزیع
رسانه خودمان این باید یک تلاش بلند مدت و استراتژیک باشد
در تغییر نهادهای رسانه ای سرکوبگر موجود، درست همانطور که ما در حال مبارزه هستیم
برای تغییر موسسات مالی و دولت های سرکوبگر. این
مطبوعات، کمپین مطبوعاتی نیز باید به دنبال توزیع رسانه های اصلی باشد
شرکت ها دومی تضمین می کند که دیدگاه های صلح و عدالت ما وجود دارد
در فروشگاه ها یا دکه های روزنامه فروشی، تلویزیون و رادیو قابل مشاهده نیست.


این
کمپین نمی تواند صبر کند پس از «جنگ خلیج فارس» در سال 1991،

TV
راهنما

فاش کرد که بیشتر پوشش تلویزیونی جنگ تولید شده است
توسط یک شرکت روابط عمومی که جنگ را به آمریکایی فروخت
مردم. وقتی آن خبر منتشر شد، چرا به قصد اشغال اقدام نکردیم
یا تعطیل کردن تک تک نهادهای رسانه ای جریان اصلی در ایالات متحده؟
چون آن موقع جواب ندادیم، الان هم به این کار ادامه می دهند.
فروش جنگ به عنوان یک درام تلویزیونی مهیج («شواهد با صدام»)،
فروش ترس، فروختن امپریالیسم آمریکا به عنوان وظیفه میهنی خود، حتی
ترویج آن به عنوان یک پیروزی برای فمینیسم (کامل با مد نظامی
اظهارات) زیرا «با در پیش بودن جنگ، آنها [زنان] به هم نزدیکترند
برای مبارزه بیشتر از همیشه.» (

NYT Sunday Magazi


ne


,

2/16/2003). بیایید کمپینی را برای فشار دادن مطبوعات آغاز کنیم،
زیرا اخبار باید ما را در جریان قرار دهد، نه در صف.






لیدیا
سارجنت یکی از بنیانگذاران South End Press و است



مجله Z

,
که در آن ستون "هتل طنز" او از سال 1988 ظاهر شده است.

اهدا

لیدیا سارجنت (10 ژانویه 1942 - 27 سپتامبر 2020) مادر سه فرزند، فمینیست، نمایشنامه نویس، ناشر، کارگردان، بازیگر و فعال بود. او یکی از بنیانگذاران مجله Z، South End Press و موسسه Z Media بود. او یکی از اعضای تئاتر خیابان نیوبوری در بوستون بود و با نمایشنامه‌اش «درباره مرگم در مجله ووگ می‌خوانم» (1985) مورد تحسین قرار گرفت. او تهیه‌کننده، کارگردانی و بازی در نمایش‌های بسیاری با کمپانی تئاتر وودز هول بود. لیدیا نویسنده زنان و انقلاب، کتاب نمایشنامه و بسیاری از آثار و مقالات روزنامه نگاری بود. او به عنوان یک فعال ضد جنگ، سازمان دهنده نافرمانی مدنی و معلم در پروژه های بی شمار دیگری شرکت داشت. از او به عنوان نمونه ای الهام بخش از شجاعت در غلبه بر شرایط شخصی یاد می شود و همیشه دوست دارد که در درجه اول به دنبال بهتر شدن برای همه باشد.

پاسخ را ترک کنید انصراف از پاسخ

اشتراک

همه جدیدترین ها از Z، مستقیماً به صندوق ورودی شما.

موسسه ارتباطات اجتماعی و فرهنگی، شرکت یک موسسه غیرانتفاعی 501(c)3 است.

شماره EIN ما #22-2959506 است. کمک مالی شما تا حد مجاز توسط قانون مشمول کسر مالیات است.

ما حمایت مالی از تبلیغات یا حامیان شرکتی را نمی پذیریم. ما برای انجام کار خود به خیرینی مانند شما متکی هستیم.

ZNetwork: اخبار چپ، تحلیل، چشم انداز و استراتژی

اشتراک

همه جدیدترین ها از Z، مستقیماً به صندوق ورودی شما.

اشتراک

به انجمن Z بپیوندید - دعوت نامه ها، اطلاعیه ها، خلاصه هفتگی و فرصت هایی برای مشارکت دریافت کنید.

از نسخه موبایل خارج شوید