دره کشمیر در دو ماه گذشته با ده‌ها هزار نفر در اعتراض به کشتار غیرنظامیان توسط دولت هند که از سوی بسیاری از مردم دره کشمیر به عنوان یک قدرت اشغال‌گر تلقی می‌شود، به خیابان‌ها آمدند. از زمان شروع ناآرامی های اخیر، حداقل 32 غیرنظامی کشته و چند صد نفر زخمی شده اند که بسیاری از آنها به دلیل شلیک نیروهای امنیتی هند به سمت جمعیت غیرمسلح معترضان غیرنظامی بوده است. این مقاله مروری به بررسی ناآرامی‌های اخیر و ریشه‌های تاریخی آشفتگی کنونی می‌پردازد و استدلال می‌کند که کشمیری‌هایی که به طور مساوی با هند، پاکستان و شبه‌نظامیان بیگانه هستند و نارضایتی‌هایشان را به دنبال دارد، مبارزه آزادی واقعی علیه دولت سرکوبگر هند در جریان است. ریشه های تاریخی در وقایع سال 1947.

 

اعتراض زنان کشمیری در
سرینگار در اوت 2010

 

ده ها هزار نفر در این شهر تظاهرات کردند
سرینگار در اوت 2010

 

 

"برو هندوستان، برگرد"
گلوله به سرمان می‌زنیم، اما تسلیم نمی‌شویم.»
- ده ها هزار کشمیری
شعار دادن در تجمع 4,2010 اوت XNUMX.

 

 

 

معرفی:


دره کشمیر از زمان وقوع شورش مردمی علیه حکومت هند در سال 1989 تحت اشغال نظامی وحشیانه بوده است. دره کشمیر زمانی آرام و دوست داشتنی با کوه ها و رودخانه های زیبایش که نسل های شاعر را برای تمجید از زیبایی آن الهام می بخشید، اکنون به دره ای تبدیل شده است. خون حداقل
40,000 بر اساس برآوردهای رسمی محافظه کار، از زمان آغاز شورش در سال 1989، مردم کشته شده اند. برآوردهای غیررسمی بیش از 80,000 نفر از آنها غیرنظامی هستند. هزاران سرباز هندی کشته شده اند و نگه داشتن نیروهای امنیتی در کشمیر میلیاردها دلار هزینه دارد. از ژوئن 2010، دور جدیدی از اعتراضات پس از کشته شدن یک پسر بیگناه در دره آغاز شد. طفیل احمد توسط نیروهای "امنیتی" هند. این اعتراضات مردمی با سرکوب وحشیانه ای از سوی دولت هند مواجه شده است که منجر به چرخه خشونت با تعداد بیشتری از معترضان غیرمسلح کشته شده و برخی از معترضان به آتش سوزی و پرتاب سنگ به عنوان ابراز خشم خود از سرکوب دست زدند. به طور قابل پیش بینی، مقامات ایالتی هند انتخاب کرده اند که ناآرامی ها را به گردن بیاندازند پاکستان و پروژه این خشم عمومی خارج از چارچوب است و این قربانیان سرکوب را برای توجیه قتل های بیشتر توسط دولت مقصر می دانند.


یک جوان کشمیری که چند سال پیش در سرینگار ملاقات کرده بودم، سخنان تند و تندی به من زد: "ما به دولت هند شما دقیقاً همانطوری می نگریم که شما هندی ها راج بریتانیا را قبل از 1947 می دانستید: اشغالگران امپریالیستی." حضور سنگین ارتش هند در اطراف هر بلوک شهری، تهدیدآمیز بود. او تحقیرهایی را که کشمیری‌ها هر روز از حضور هندی‌ها متحمل می‌شدند، با جزئیات هولناکی روایت کرد:

 

محاصره و تفتیش خودسرانه، دستگیری، شکنجه، تجاوز جنسی، بازداشت و "قتل های برخوردی". به ازای هر 10 کشمیری یک سرباز در دره وجود دارد و زندگی روزمره یک سرباز است کابوس برای کشمیری های معمولی جای تعجب نیست که عشق کمی به ایالت هند در قلب بسیاری از کشمیری ها وجود دارد. بیگانگی و نفرت کامل جمعیت را به بهترین شکل گرافیتی روی دیوارهای کوچه های سرینگر خلاصه می کند: "سگ های هندی به خانه می روند".


فعالان کشمیری ادعا می کنند که هند و پاکستان در طول تاریخ با نادیده گرفتن نارضایتی های مشروع خود، درگیری کشمیر را صرفاً به عنوان یک مناقشه زمینی تلقی کرده اند. از زمان آزمایش‌های هسته‌ای مه 1998 توسط هر دو کشور، کشمیر علاوه بر خونریزی اقتصاد دو کشور فقیر، به نقطه‌ی آتش‌سوزی هسته‌ای تبدیل شده است. پاکستان به نوبه خود مدعی است که صرفاً از مبارزات آزادی بومی در کشمیر حمایت «اخلاقی و دیپلماتیک» می کند، علیرغم این واقعیت که شبه نظامیان مورد حمایت پاکستان تعداد زیادی غیرنظامی کشمیری را کشته اند. دولت هند
همچنان اصرار دارد همه چیز در کشمیر خوب خواهد بود، اما تروریسم فرامرزی پاکستان و افکار جریان اصلی هند همچنان در امتداد این خطوط است که به طور غیرمستقیم حکومت سرکوبگر دولت هند در کشمیر را که زندگی میلیون ها نفر را ویران کرده است، تحریم می کند. حق با کیست و چگونه به اینجا رسیدیم و آیا می توانیم این فاجعه را در میان لفاظی های ملی گرایانه هر دو طرف درک کنیم؟


پیدایش تعارض: پیدایش این مناقشه خونین به وقایع سال 1947 باز می گردد که هند و پاکستان از سلطه بریتانیا مستقل شدند. وضعیت
جامو و کشمیر(J&K) توسط هاری سینگ ظالم بسیار منفور اداره می شد که بر اکثریت جمعیت مسلمان ستمگر بود. هنگامی که شاعر و فیلسوف مشهور محمد اقبال، که خود کشمیری الاصل بود، در سال 1921 از سرینگار بازدید کرد، او نوشت: کوفته به طور خلاصه وضعیت اسفبار مسلمانان فقیر تحت سرکوب را خلاصه می کند: در سرمای تلخ زمستان بدن برهنه اش می لرزد


که مهارتش ثروتمندان را در شال های سلطنتی می پیچد.
کشمیری‌ها در سال 1931 یک جنبش آزادی‌بخش را تحت رهبری رهبر کاریزماتیک شیر کشمیر (شیر کشمیر) شیخ عبدالله آغاز کرده بودند که آغاز یک ناسیونالیسم قوی کشمیری بود. هاری سینگ متزلزل، تحت تهدید حمله قبایل پاتان تحت حمایت پاکستان، مجبور شد به هند ملحق شود. در تئوری، حاکمان کشورهای شاهزاده بدون توجه به خواسته‌های مردم خود، مجاز بودند که کشورهای خود را به هند یا پاکستان ملحق کنند. اما به عنوان یک موضوع عملی، آنها بودند تشویق برای پیوستن به سلطه جغرافیایی به هم پیوسته، با در نظر گرفتن
خواسته از مردم آنها و در مواردی که اختلافی پیش می آمد، تصمیم گرفته شد که موضوع الحاق با یک همه پرسی، یک طرح حل و فصل شود. پیشنهاد و پذیرفته شد توسط هند انتظار می رفت که کشمیر به عنوان یک کشور اکثریت مسلمان و همجوار با پاکستان به پاکستان ملحق شود. از آنجایی که فرمانروای هندو به جای آن به هند ملحق شد، اختلافی در مورد کشمیر به وجود آمد.

وعده جواهر لعل نهرو، اولین نخست وزیر هند از یک خانواده هندو کشمیری (پاندیت) بود که اجدادشان در دره سرسبز کشمیر (Vale) زندگی می کردند و از این رو وابستگی عاطفی زیادی به واله داشتند (همانطور که می توان از آن استنباط کرد. اشعار زیبایی که در مقایسه واله با زن زیبا سروده بود). علاوه بر این، او از دوستان بزرگ شیخ عبدالله بود تا جایی که زمانی که شیر کشمیر توسط هاری سینگ به دلیل جنبش ترک کشمیر در سال 1946 دستگیر شد، جواهر لعل برای نجات او در زندان شجاعانه شتافت. هاری سینگ سند الحاق (IOA) مملو از آن را امضا کرد لکه ها و اعتصابات در 26 اکتبر 1947. پس از الحاق کشمیر به هند، نهرو وعده داده شده مردم کشمیر در یک سخنرانی معروف در لال چاوک در سرینگار مبنی بر اینکه خواسته های آنها در یک همه پرسی یا همه پرسی در مورد آینده J&K مورد مشورت قرار می گیرد. طبیعتاً او مطمئن بود که رهبر محبوب شیخ عبدالله در متقاعد کردن مردم خود برای انتخاب هند در همه‌پرسی که در آینده برگزار می‌شود کمک خواهد کرد و بنابراین واله محبوبش جواهری در تاج هند باقی خواهد ماند. او این قول را بارها و بارها در سخنرانی های مختلف از 1947-1951 تکرار کرد و در کتاب سفید 1948 هند به وضوح ثبت شده است که الحاق کشمیر به هند است. موقت تا زمانی که اراده مردم (خود مختاری) دولت را می توان با یک همه پرسی مشخص کرد. برخی از محلی‌های سالخورده‌ای که در کشمیر ملاقات کردم، هنوز وعده همه‌پرسی جواهر لعل نهرو را در یک سخنرانی احساسی در زمین‌های لال چاوک در سرینگار که بیش از نیم قرن پیش داده بود، به خاطر دارند. کشمیری‌های شدیداً ملی‌گرا از پیوستن به هند با توجه به هولوکاست جمعی که در سایر نقاط هند در طول تقسیم‌بندی بیداد می‌کرد، بیم داشتند. این به وضوح در سخنرانی معروف شیخ عبدالله در 22 اکتبر 1947 بیان شده است، جایی که او در مورد دستگیری مسلمانان کشمیری در پیوستن به هند، با توجه به کشتار مسلمانان در کاپورتالا و سایر نقاط هند توضیح می دهد. با این حال، عبدالله با الحاق موقت به هند در 27 اکتبر به وضوح اعلام کرد که این یک الحاق موقت در نهایت با یک همه پرسی تصمیم گیری می شود. در طول چند دهه آینده، او این کار را خواهد کرد به نوسان ادامه دهد بین موضع طرفدار هند و تقاضای تعیین سرنوشت، دائماً بین دوستی خود با نهرو و وعده به مردمش درگیر است.

معمای همه‌پرسی پس از اولین جنگ کشمیر در 1947-48، هند و پاکستان با آتش بس موافقت کردند و در سال های 1948 و 1949 امضا کردند. قطعنامه های UNCIP موافقت با همه‌پرسی که در 3 مرحله انجام شود: آتش‌بس. توافقنامه آتش بس و سپس مرحله آتش بس. مرحله همه پرسی با این حال، یک همه پرسی هرگز به دلیل انجام نشد تفاوت در تفسیر از قطعنامه ها، برخی از آنها عبارتند از: رویه و میزان غیرنظامی سازی. آیا خروج واقعی نیروهای پاکستان باید انجام شود یا خیر قبل از or بعد از توافقنامه آتش بس این منشأ اتهام معروف هندی است، "پاکستان ابتدا نیروهای خود را خارج نکرد". علاوه بر این، هند در برابر تلاش‌های همه‌پرسی از سال 1954 با استناد به اتحادهای جنگ سرد بین پاکستان و ایالات متحده مقاومت خواهد کرد. هر دو هند و پاکستان از یکدیگر به دلیل شکست تا به امروز انتقاد می کنند. مقصر واقعی کی بود؟ هر که بود، کشمیری ها این را نقض عهد هند و انکار تعیین سرنوشت می دانستند.

انتخابات: جایگزین همه‌پرسی؟ دولت هند همچنان به این استدلال می‌پردازد که انتخاباتی که از سال 1951 در J&K برگزار می‌شود، عملاً جایگزینی برای همه‌پرسی است - که مردم بیرون آمده‌اند و رأی داده‌اند و نشان می‌دهند که قانون هند را می‌پذیرند. با این حال، کشمیری‌ها این استدلال را رد می‌کنند و می‌گویند که آنها صرفاً به انتخاب رهبران برای حکومت محلی محلی رأی می‌دادند، که مسئله بزرگتر تعیین سرنوشت رد شده است و در هر صورت در انتخابات از سال 1951 تقلب شده است و مرکز نصب موثر عروسک های محلی در ایالت و حکومت غیرمستقیم. این واقعیت که هر انتخابات مجلس در J&K از سال 1951 تا به امروز تقلب شده است (به استثنای احتمالی 1977 و 2002 که نسبتا آزاد و منصفانه حتی آنها با اتهامات تقلب و اجبار خدشه دار شده اند) با دقت انجام شده است ثبت شده توسط فعالان مشهور کشمیری مانند پرم نات بازاز. مسخره انتخاباتی به طور خلاصه توسط کسی جز بی کی نهرو وی که از سال 1981 تا 1984 فرماندار کشمیر بود، در خاطرات خود که در سال 1997 منتشر شد. "از سال 1953 تا 1975، وزرای ارشد آن ایالت [J&K] نامزد دهلی بودند. انتصاب آنها در آن پست با برگزاری انتخابات مسخره و کاملاً تقلبی که در آن حزب کنگره به رهبری نامزد دهلی با اکثریت عظیم انتخاب شد، مشروعیت یافت."

اصل 370: خودمختاری یا زوال حقوق؟ در سال 1949، مجلس مؤسسان هند به تصویب رسید ماده 370 قانون اساسی، تضمین الف موقعیت ویژه و استقلال داخلی برای جامو و کشمیر با حوزه قضایی هند در کشمیر محدود به سه حوزه دفاع، روابط خارجی و ارتباطات. این را عبدالله در سال 1952 تأیید کرد توافقنامه دهلی و دولت اجازه داشت که پرچم خود را داشته باشد. از این وضعیت ظاهراً ویژه برای J&K با درخواست راست هندوها که خواستار لغو ماده 370 هستند، بسیار ساخته شده است. در واقع، ماده 370 که به عنوان یک اقدام موقت تا تعیین سرنوشت در نظر گرفته شده بود، به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. در طول سال ها فرسایش یافته است با تبانی وزرای دست نشانده محلی نصب شده در انتخابات تقلبی، با گسترش مواد مختلف مانند 356 و 357 به ایالت، که به موجب آن مرکز می تواند حکومت ایالت را به دست گرفته و اختیارات قانونگذاری خود را اعمال کند. امروزه کشمیری‌ها از بسیاری جهات بدتر از مردم سایر کشورها هستند: ماده 370 با محرومیت از تعیین سرنوشت، اقدامات سرکوبگرانه و سرکوبگرانه مانند قانون اختیارات ویژه نیروهای مسلح را که منجر به دستگیری‌های خودسرانه، شکنجه و کشتار هزاران غیرنظامی بی‌گناه می‌شود، تخریب کرد. چنین پایمال شدن حقوق دموکراتیک، بذر موج دوم ناسیونالیسم کشمیری را کاشت: جبهه آزادیبخش ملی جامو و کشمیر (NLF) توسط امانولا خان و مقبول بات در اواخر دهه شصت تأسیس شد، که بعدها به JKLF تبدیل شد و نقش مهمی در شورش 1989

1989: شورش مردمی یا جنبش تروریستی؟ با افزایش نارضایتی بر خلاف قانون هند:

 

خودمختاری وعده داده شده و انکار شده، فرسایش خودمختاری، انتخابات مستمر تقلب و کمبود فرصت های شغلی، انتخابات تقلبی 1987 یک رویداد مهم در سیاست کشمیر بود. محمد یوسف شاه، نامزد جبهه متحد مسلمانان (MUF) با وجود اینکه رهبری را برعهده داشت زندانی شد و بعداً تبدیل شد. سید صلاح الدین، رئیس گروه مبارز حزب المجاهدین (حزب). دستیاران انتخاباتی او (معروف به حاجی گروه) – عبدالله Hدر میان شیخ، Aنمایش مجید وانی، Jاود احمد میر و محمد Yasin Malik - از طنز انتخاباتی ناامید شد و به آن پیوست JKLF. هزاران جوان ناراضی کشمیری در دره توسط JKLF استخدام شدند و یک جنبش تمام عیار آزادی علیه حکومت هند در سال 1989 آغاز شد. این شورش نه تنها ستیزه جویانه بود، بلکه مردمی نیز بود - صدها هزار نفر از مردم غیرمسلح در خیابان های سرینگار راهپیمایی کردند. بین ژانویه و مه 1990 خواستار همه‌پرسی شد. این شورش مردمی فرماندار تندرو جاگموهان وحشیانه با تیراندازی بی رویه به سوی تظاهرکنندگان غیرمسلح برخورد کرد. به طور رسمی تخمین زده می شود که 10,000 جوان مستاصل کشمیری برای آموزش و تهیه اسلحه به پاکستان رفتند.

نقش پاکستان چه بود؟ پاکستان مدتهاست که این را حفظ کرده است خشم کشمیر که حقاً به عنوان یک کشور اکثریت مسلمان به آن تعلق داشت، توسط هندی باهوش از زیر دماغش ربوده شد. از این رو پاکستان به کشمیر/هند حمله کرده و چهار بار بر سر کشمیر در سال های 1947، 1965 (عملیات جبل الطارق)، 1971 و 1999 (کارگیل) وارد جنگ شده است. پاکستان امیدوار بود که کشمیری ها در سال 1965 پس از عملیات جبل الطارق علیه حکومت هند قیام کنند، اما این اتفاق نیفتاد. بنابراین، هنگامی که یک شورش بومی تمام عیار در سال 1989 شروع شد، پاکستان از استفاده از این فرصت طلایی بسیار خوشحال بود و با تدارکات بسیار به شورش دامن می زد. اسلحه و آموزش به شبه‌نظامیان بومی و خارجی در کشمیر، در نتیجه به آتش سوزان نارضایتی در دره دامن می‌زند. JKLF طرفدار استقلال یک برنامه سکولار داشت و این قابل تحمل نبود. از این گذشته، پاکستان چندان مشتاق گزینه استقلال نبوده است و دوست دارد که کشمیر بخشی از پاکستان باشد و در نتیجه از حزبی که طرفدار الحاق به پاکستان بود و با قطع منابع مالی و در برخی موارد در نابودی JKLF نقش داشت، حمایت کرد. اطلاعاتی را در برابر JKLF به هند ارائه کرد. JKLF سرانجام در سال 1994 آتش بس اعلام کرد و همچنان یک گروه سیاسی باقی ماند. گروه‌های شبه‌نظامی با برنامه‌های اسلامی تا دهه نود تکثیر شدند و در نهایت جنبش بومی کشمیری را ربودند. امروزه تقریباً فقط جنگجویان بومی کشمیری به حساب می آیند یک سوم از تعداد کل شبه نظامیان

تلفات انسانی: همانطور که قبلا ذکر شد، تلفات انسانی بسیار وحشتناک بوده است. بر اساس اعلامیه های رسمی [انتشار PTI، 13 سپتامبر 1998]، که تمایل دارند در تعداد غیرنظامیان کشته شده توسط نیروهای امنیتی محافظه کارانه عمل کنند و عمدتاً هزاران قتل در زندان را حذف می کنند. غیرنظامیان 2477 بین سالهای 1990 تا 98 توسط نیروهای امنیتی هند کشته شد. 6673 غیرنظامی و 1593 پرسنل امنیتی توسط ستیزه جویان کشته شده اند 982 هندو و سیک . بر اساس گزارش رسمی J&K Govt، تعداد افرادی که از سال 1990 مفقود شده اند، بیش از 3000 نفر است. پاندیت های کشمیری دارند بار سنگین را به دوش کشید از این درگیری خونین نیز - آنها در سال 1990 در یک مهاجرت گسترده مجبور به ترک دره شدند و بسیاری از آنها هنوز در کمپ های پناهندگان در جامو و دهلی به سر می برند. از ژوئن 1999، تخمین زده می شود نیروهای 400,000 و سایر نیروهای امنیتی فدرال، از جمله نیروهای مستقر در امتداد خط کنترل (LoC) در دره مستقر شدند. تقریباً به ازای هر 10 کشمیری یک سرباز وجود دارد و مردم از آن رنج می برند وحشیگری از اشغال هند به صورت روزانه: دستگیری های خودسرانه، شکنجه، تجاوز جنسی، بازداشت و قتل های "برخورد"، که توسط قانون قدرت های ویژه نیروهای مسلح و قانون مناطق آشفته با قدرت های وحشتناک و هزاران نفر مخوف تشدید شده است. مبارزان مرتد مورد استفاده هند این بدان معنا نیست که ستیزه جویان فرشته بوده اند. آنها دارند مرتکب شده نقض حقوق بشر و کشتارهای مشابه و همچنین غیرنظامیان بی گناه در تیراندازی متقابل بین ستیزه جویان و نیروهای امنیتی هند گرفتار می شوند. با این حال، تفاوت مهمی بین خشونت ستیزه جویانه و خشونت دولتی وجود دارد: خشونت دومی برای تعداد مساوی قتل ها نسبت به اولی سرکوبگرتر است، زیرا مردم بدبخت کسی را ندارند که به سراغش بروند.

آیا جنبش کشمیری اشتراکی است؟ جنبش آزادی کشمیری اغلب به عنوان یک جنبش جمعی به تصویر کشیده می شود که در آن مسلمانان کشمیری در مقابل هندوها قرار می گیرند، اما این دور از واقعیت. سنت غنی وجود دارد کشمیریه - یک هویت فرهنگی مرکب با سنت های باشکوه دوستی جمعی، تساهل و شفقت - در دره با قدمت چندین قرن. در واقع، زمانی که هولوکاست جمعی در جامو، کاپورتالا و سایر نقاط هند در سال 1947 بیداد می کرد، دره کشمیر ساکت و 5٪ اقلیت Pandit کاملاً امن است. در سال 1990، زمانی که پاندیت ها با توجه به قتل اعضای بیگناه جامعه احساس ناامنی کردند، JKLF سکولار سعی کرد توضیح دهد که قتل پاندیت های برجسته اشتراکی نیست اما صرفاً به دلایل سیاسی مانند سوگیری رسانه ای و صدور حکم برای مقبول بات. کشمیری‌ها در تعداد زیادی بیرون آمدند و در حمایت از برادران پاندیت خود تظاهرات کردند، همانطور که هنوز هم هر بار که هندوهای بی‌گناه کشته می‌شوند، همانطور که در کشتار سال 2003 در سال XNUMX شاهد بودیم، تظاهرات کردند. ندیمرگ. مواردی وجود داشته است که مسلمانان در ساخت معابد برای هندوها کمک کرده اند - نمونه آن روستای ایچیگام در بودگام است. آنچه واضح است این است که غیرنظامیان کشمیری به طور کلی مشترک نیستند و کشمیریه به شکوفایی خود ادامه می دهد. آنچه مشخص نیست این است که: این نیروهای جمعی که اقلیت هندو را هدف قرار می دهند چه کسانی هستند؟ میتوانست باشد جهادی ستیزه جویان با دستور کار اسلامی؛ می تواند با حمایت هند باشد مبارزان مرتد برای جمعی کردن درگیری نظر همچنان تقسیم شده است. فقط یک تحقیق مستقل توسط یک آژانس بی طرف می تواند هویت واقعی این قاتلان را فاش کند. کشمیری ها بارها خواستار تحقیق درباره این قتل ها توسط افراد مسلح ناشناس شده اند و همچنان نادیده گرفته می شود.

آیا راه حلی وجود دارد؟ هندوستان همچنان اصرار دارد الحاق کشمیر به هند نهایی و کامل است. پاکستان تا همین اواخر داشت اصرار در مورد اجرای قطعنامه های سازمان ملل - همه پرسی واحد برای کل J&K. کشمیری ها هستند بیگانه از هر دو کشور که توسط هند سرکوب وحشیانه و خشونت توسط ستیزه جویان طرفدار پاکستان انجام شده است. آیا راه حلی برای این مسئله به ظاهر حل نشدنی وجود دارد؟ یکی از دلایلی که تلاش‌های قبلی برای حل این مشکل شکست خورده است این است: هند و پاکستان کشمیری‌ها را به عنوان یک حزب مشروع در نظر نگرفته‌اند. سه جانبه بدون قید و شرط دیالوگ ها بسیاری از ناظران فکر می کنند که قطعنامه های سازمان ملل منسوخ شده است، زیرا این اختلاف به سه جانبه تبدیل شده است. اون دیگری راه حل های منطقه ای با توجه به اینکه مناطق مختلف کشمیر به طور مستقل از سال 1947 تکامل یافته اند و این که درگیری به دره کشمیر که مساحت آن کمتر از 16٪ از کل مساحت J&K تحت کنترل هند است محدود می شود، باید در نظر گرفته شود. یک راه حل منطقه ای سازش که به طور بالقوه می تواند کارساز باشد توسط مورخ برجسته آلستر لمب در سال 1998 پیشنهاد شد. راه حل آندورا و یک نوع مشابه توسط گروه مطالعاتی کشمیر پیشنهاد شد. به دنبال پیشینه به خوبی تثبیت شده آندورا در مرز بین فرانسه و اسپانیا، کشمیر آزاد و دره کشمیر می توانند به عنوان مناطق خودمختار اعلام شوند. خودگردانی داخلی اما با دفاع خارجی و امور خارجی آن که به طور مشترک توسط هند و پاکستان کنترل می شود. مزیت اصلی این راه حل آندورا: هیچ قلمرو تحت کنترل هند به پاکستان و هیچ قلمرو تحت کنترل پاکستان به هند منتقل نخواهد شد. LoC موجود به مرز تبدیل خواهد شد. هند جامو و لداخ را حفظ می کند و پاکستان قلمروهای شمالی را حفظ می کند.

قلب ها و ذهن ها اکنون زمان آن فرا رسیده است که هند در سیاست ادامه دار خود در مورد نگه داشتن کشمیر در زیر اسلحه تجدید نظر کند تا اعتبار سکولار خود را به جهانیان نشان دهد. ضروری است که هند به اشغال وحشیانه فعلی خود در دره پایان دهد و اقدامات اعتمادسازی را برای بازگرداندن اعتماد مردم به اجرا بگذارد. این امر حوادث ستیزه جویی را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. راه حل نهایی هرچه که باشد، شایسته است سخنرانی احساسی جواهر لعل نهرو (از قضا همان رهبر که نقش اصلی را در منشأ اختلاف، به واسطه دلبستگی عاطفی اش به واله ایفا کرد) در لوک سبها در ماه اوت به یاد آوریم. 7، 1952:.. در نهایت – من این را با احترام به این مجلس می گویم – تصمیم در قلب و ذهن مردان و زنان کشمیر اتخاذ خواهد شد. نه در این مجلس، نه در سازمان ملل و نه توسط هیچ کس دیگری…"


آخیلا رامان


اوت 2010


[نویسنده پژوهشگر درگیری کشمیر است. جدول زمانی دقیق تاریخی درگیری کشمیر را می توان در این مقاله یافت
کتابخانه کشمیر سایت اینترنتی: http://www.kashmirlibrary.org.]


ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.

اهدا
اهدا
پاسخ را ترک کنید انصراف از پاسخ

اشتراک

همه جدیدترین ها از Z، مستقیماً به صندوق ورودی شما.

موسسه ارتباطات اجتماعی و فرهنگی، شرکت یک موسسه غیرانتفاعی 501(c)3 است.

شماره EIN ما #22-2959506 است. کمک مالی شما تا حد مجاز توسط قانون مشمول کسر مالیات است.

ما حمایت مالی از تبلیغات یا حامیان شرکتی را نمی پذیریم. ما برای انجام کار خود به خیرینی مانند شما متکی هستیم.

ZNetwork: اخبار چپ، تحلیل، چشم انداز و استراتژی

اشتراک

همه جدیدترین ها از Z، مستقیماً به صندوق ورودی شما.

اشتراک

به انجمن Z بپیوندید - دعوت نامه ها، اطلاعیه ها، خلاصه هفتگی و فرصت هایی برای مشارکت دریافت کنید.

از نسخه موبایل خارج شوید