منبع: ژاکوبن
این دقیقاً مشکلی است که کارگران خرد در سراسر جهان با آن روبرو هستند. در کتاب جدیدش کار بدون کارگر: کار در عصر سرمایه داری پلت فرمفیل جونز نبرد سختی را که این کارگران با آن روبرو هستند توضیح می دهد و اینکه چگونه شکل نامطمئن شغل آنها ممکن است مرگ خود را تسهیل کند.
جونز به الکس پرس پیوست قسمت اخیر of یعقوبین's Primer، پادکستی درباره همه چیز آمازون. متن زیر برای وضوح و طولانی بودن ویرایش شده است.
پیمانکاران اغلب غول های فناوری مانند گوگل، فیس بوک، اوبر، مایکروسافت هستند. این شرکت ها به کارگرانی برای پردازش داده ها و آموزش فناوری هوش مصنوعی خود نیاز دارند.
وظایف روی یک پلت فرم ممکن است شامل حاشیه نویسی تصاویر مناطق مختلف برای هدایت هواپیماهای بدون سرنشین خودکار، حاشیه نویسی تصاویر چهره ها برای آموزش فناوری تشخیص چهره یا آموزش ربات های چت برای تشخیص لهجه ها یا احساسات مختلف در صدای افراد باشد.
فکر می کنم تبلیغات سیلیکون ولی تمایل دارد که هوش مصنوعی را به عنوان چیزی کاملاً بی سابقه به تصویر بکشد. اما رابطه بین فناوری جدید و کارگران واقعاً تفاوت چندانی با رابطه بین فناوری های قبلی و کارگران ندارد. در هر دو مورد، یک ماشین برخی از وظایف را یک بار توسط یک کارگر انجام می دهد. اما کارگر همچنان موظف است مراقب دستگاه و اصلاح عملکرد آن باشد. این شبیه کاری است که میکروکار انجام می دهد.
اکثر کسانی که این کار را انجام می دهند در جنوب جهانی هستند. آنها می توانند پناهندگان، زندانیان یا افرادی باشند که در سرزمین های اشغالی زندگی می کنند. به طور کلی، شرایط در سایت های microwork بسیار بد است. یک مطالعه نشان داد که در تعداد کمی از پلتفرمها، اکثر وظایف با کمتر از بیست سنت برای هر کار پرداخت میشوند. مطالعه دیگری که سال ها پیش انجام شد، نشان داد که میانگین دستمزد در یک پلت فرم ۲ دلار در ساعت است.
از آنجایی که وظایف بسیار کوتاه و با دستمزد ضعیف است، کارگران اغلب مجبورند برای رسیدن به دستمزدهای معیشتی بسیار سریع کار کنند. در واقع، آنچه اغلب اتفاق می افتد این است که کارگران زمان بیشتری را صرف شکار وظایف می کنند تا کار واقعی.
زنی که در دادآب کنیا زندگی میکند، که در میان بزرگترین کمپهای پناهندگان جهان است، در سراسر محوطه وسیع و گرد و غباری سرگردان میشود و به کلبهای مرکزی پر از رایانه میرود. مانند بسیاری دیگر که به طرز وحشیانه ای آواره شده اند و سپس در حاشیه سیستم جهانی ما انبار شده اند، روزهای او برای یک پیشتاز سرمایه داری جدید هزاران مایل دورتر در سیلیکون ولی به زحمت می گذرد. کار یک روزه ممکن است شامل برچسب زدن به فیلم ها، رونویسی صدا، یا نشان دادن الگوریتم هایی برای شناسایی عکس های مختلف از گربه ها باشد.
در میان خشکسالی اشتغال واقعی، «کلیکورک» یکی از معدود گزینههای رسمی برای ساکنان دادآب است، اگرچه این کار بیثبات، دشوار است، و در صورت دستمزد، با قطعه پرداخت میشود.
بنابراین، اینها افراد فوق العاده در حاشیه هستند. آنها در جایی هستند که این تنها چیزی است که می توانند برای کار به دست آورند، این همه چیزی است که ارائه می شود.
اکثر کسانی که این کار را انجام می دهند در جنوب جهانی هستند. آنها می توانند پناهندگان، زندانیان یا افرادی باشند که در سرزمین های اشغالی زندگی می کنند.
در مقایسه، Clickworker بیش از 2 میلیون کاربر دارد. پلتفرم دیگر، Appen، دارای یک میلیون کاربر است. بنابراین Mechanical Turk واقعاً آنقدر بزرگ نیست - تا حدی به این دلیل که عمدتاً در ایالات متحده یا هند و نه بسیاری از کشورهای دیگر با کارگران قرارداد می بندد.
Mechanical Turk به عنوان یک سرویس فقط برای برنامه نویسان در آمازون شروع به کار کرد. این به سال 2001 باز می گردد، در دوران رونق دات کام، زمانی که اینترنت هنوز در ظاهر عالی بود و ما هنوز داده کاوی گسترده ای نداشتیم. آمازون Mechanical Turk را برای حل مشکل داخلی خود توسعه داد. اساساً، الگوریتمهای آن در تشخیص فهرستبندی محصولات ناکام بودند. اما آمازون به زودی متوجه شد که تقاضای فزاینده ای برای نیروی کار دیجیتال ارزان وجود دارد.
در سال 2005، Mechanical Turk عمومی شد و نمونه اولیه برای پلتفرم های دیگری مانند Appen و Clickworker فوق الذکر شد. نام پلتفرم در واقع برای کمک به درک منطق اولیه پشت آن بسیار مفید است. ترک مکانیکی اصلی یک دستگاه عجیب و غریب بود که در قرن هجدهم توسط یک مخترع مجارستانی ساخته شد. طراحی شده بود تا شبیه یک ماشین شطرنج بازی باشد. اما چنین چیزی نبود. در داخل دستگاه یک استاد شطرنج انسانی قرار داشت. هدف این بود که به نظر برسد ماشینی در حال انجام کاری است که انسان ها انجام می دهند.
پلتفرم آمازون اشاره ای متحیرانه به این تاریخ است. جف بزوس کارگران را به عنوان "هوش مصنوعی مصنوعی" توصیف می کند. نکته سایت این است که به نظر می رسد کارگران به صورت ماشینی قرارداد می بندند. این تا حدی یک ترفند بازاریابی است - یکی دیگر از عناصر گرایش فناوری بزرگ به اینکه همه چیز را با فناوری پیشرفته جلوه دهد، حتی اگر اینطور نیست. اما این تئوری نیز وجود دارد که برای محافظت از شرکت های پیمانکار به این روش راه اندازی شده است. اگر نیروی کار را برون سپاری کنید و آن را در سایت های فناوری پنهان کنید، هیچ کس نمی داند که هوش مصنوعی شما در واقع هوش انسانی است.
سود بردن از بحران
بخشی از بحث کتاب این است که ما در حال حرکت به این سمت هستیم، و این ریشه در بحث بزرگتری درباره چرخههای اشتغال از دهه 1970، سود و تکامل سرمایهداری دارد. آیا میتوانید توضیح دهید که چگونه به نقطهای رسیدیم که کار خرد بخش رو به رشدی از اشتغال است؟ همچنین، لطفاً در مورد استفاده خود از اصطلاح «اشتغال فرعی» توضیح دهید.
اساساً مشکل مازاد ظرفیت است. صنایع بیش از آنچه قابل مصرف بود تولید می کردند. بنابراین، بسیاری از شرکتها شروع به جستجوی راههای ارزانتر برای تولید کالاهای خود کردند. رقابت، مانند همیشه در سرمایه داری، این امر را ضروری می کرد.
شرکتها شروع به برونسپاری کار خود به مناطقی کردند که نیروی کار ارزانتر بود. این منجر به مشاغل تولیدی کمتر در کشورهایی مانند ایالات متحده و بریتانیا شد. کارگرانی که در اثر این تغییر جابجا شده بودند به بخش خدمات منتقل شدند، جایی که رشد شغلی و افزایش بهره وری بسیار کندتر از بخش تولید است.
این امر به بحران تقاضای نیروی کار دامن زد. این چیزی است که آرون بناناو در کتاب اخیرش توضیح می دهد اتوماسیون و آینده کار. همزمان با کمبود تقاضای نیروی کار، بسیاری از کشورهای کمونیستی و استعماری در حال باز کردن بازار کار خود بودند. پرولتاریایی شدن در آن کشورها در حال وقوع بود که عرضه جهانی کار را گسترش داد.
نتیجه این - برخلاف سایر نظریه ها - سطوح آخرالزمانی بیکاری در شمال جهانی نبوده است، همانطور که مکرراً در ادبیات اتوماسیون پیش بینی شده است. در عوض، ما شاهد فشار نزولی مداوم بر دستمزدها، شرایط بدتر، ساعات کاری ناکافی و نوسانات گسترده بازار بوده ایم.
بسیاری از مشاغل ایجاد شده در سال های اخیر به سختی با بدترین اشکال بیکاری تفاوت داشته اند. در کتاب، من این را به عنوان «اشتغال فرعی» توصیف می کنم. این پیشوند این ایده را نشان می دهد که بسیاری از مردم در یک منطقه عجیب و غریب بین شغل و بیکاری شناور هستند.
همزمان، به دلیل تعدیلهای ساختاری و مقرراتزدایی (سیاستهایی که عمدتاً توسط نهادهایی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول اجبار میشوند)، بخشهای غیررسمی در کشورهای جنوب جهانی شروع به رشد کردند. این فضا تبدیل به فضایی برای جذب کارگرانی شد که از خدمات عمومی و کارهای کشاورزی بیرون رانده شدند. شما در نهایت با یک استخر جهانی از کارگران مازاد مواجه می شوید که فشار نزولی مداوم بر دستمزدها و شرایط وارد می کند. همچنین امکان سازماندهی را خفه کرد.
شرکت ها تقریباً به طور کامل کارگران را پنهان می کنند، هم برای حفظ شهرت و هم برای جلوگیری از سازماندهی.
این تا حدودی به این دلیل اتفاق میافتد که به کارگران هیچ توسلی برای اقدام در پلت فرم داده نمیشود. اگر تصور شود که وظیفه ای ضعیف انجام شده است و توسط یک پیمانکار رد شود، کارگران واقعاً نمی توانند کاری در مورد آن انجام دهند. پیمانکاران می توانند کارگران را بررسی کنند، اما نه برعکس. بنابراین، اگر پیمانکاران پولی را پرداخت نکنند، راهی وجود ندارد که یک کارگر آن را اعلام کند و به سایر کارگران اطلاع دهد.
این اجازه می دهد تا دزدی دستمزد شکوفا شود و اشکال مختلفی به خود بگیرد. یکی از راه های رایج این است که به بسیاری از کارگران وظایف مشابهی داده شود. کارگرانی که اکثریت پاسخ می دهند حقوق دریافت می کنند، در حالی که اقلیت فرض می شود که کار بدی انجام داده اند و از پرداخت محروم می شوند.
راه دیگری که میبینیم کارگران کمتر از وعده داده شده دریافت میکنند، که در واقع سرقت دستمزد است، این است که درخواستکنندگان میتوانند بگویند که یک کار بسیار کوتاهتر از آنچه واقعاً انجام میشود، طول میکشد. آنها می توانند بگویند پانزده دقیقه طول می کشد در حالی که واقعاً چهل دقیقه طول می کشد.
به عنوان مثال، در Mechanical Turk، محدودیتهای زمانی تنها نشاندهنده مدت زمانی است که یک کار باید طول بکشد. بنابراین، کارگر وظیفه تبلیغ شده در پلت فرم را می بیند و فکر می کند: "عالی - یک دلار برای پانزده دقیقه کار." اما از آنجایی که این محدودیتهای زمانی توسط درخواستکنندگانی که مشتاق کاهش هزینهها هستند تعریف میشوند، یک کار ممکن است بهعنوان 1 دلار برای پانزده دقیقه به بازار عرضه شود، در حالی که در واقع نزدیک به XNUMX دقیقه طول میکشد. کارگر ممکن است متوجه این موضوع نشود تا زمانی که پانزده دقیقه به کارش نرسیده باشد. و اگر در آن مرحله عقب نشینی کنید، پولی به شما پرداخت نمی شود.
دزدان دستمزد
این واقعیت که دستمزد در این سایت ها پاداش و توکن نامیده می شود، گویای همه چیز است. من در کتاب استدلال می کنم که کار خرد ما را از دستمزد به شرط بندی حرکت می دهد. پرداخت حقوق به کارگران اساساً بر خلاف قراردادی اختیاری شده است. به عنوان یک کارگر، هیچ تضمینی ندارید که در ازای انجام یک کار، غرامت دریافت کنید.
پرداخت حقوق به کارگران بر خلاف قراردادی اختیاری شده است. به عنوان یک کارگر، هیچ تضمینی ندارید که در ازای انجام یک کار، غرامت دریافت کنید.
اگر به کارگران مزد وعده داده شده مدام داده نشود، این به معنای استرس قابل توجهی است. سطحی از عدم اطمینان در مورد جایی که قرار است در پایان هفته باشید را معرفی می کند. هیچ مطالعهای در مورد سلامت روانی کارگران خرد انجام نشده است، اما دیدن آنها واقعاً جالب خواهد بود.
این سایتها طبق استانداردهای تقریباً هر کشوری در سراسر جهان، به طور مداوم دستمزد کمتری برای معیشت پرداخت میکنند. سایتهای خشن شلوغی معمولاً با بالاترین سطوح سرقت دستمزد همراه هستند. آمازون مکانیکال ترک و کلیک ورکر در این دسته قرار دارند. آنها دو پلت فرم بدنام microwork هستند. آنها در داستان های بی پایانی ظاهر شده اند نیویورک تایمزاز نگهبان، و غیره.
سپس این لایه دیگر از پلتفرم های microwork وجود دارد که پوشش کمتری دریافت کرده اند. این تا حدی به این دلیل است که شرایط کار در این پلتفرمها کمی بدتر است، بلکه به این دلیل است که آنها در پنهان شدن در پشت چندین معماری نرمافزاری خوب عمل کردهاند. پلتفرم هایی مانند Appen و Playment تقریباً به طور انحصاری نیازهای یادگیری ماشینی شرکت های بزرگ را برآورده می کنند. بنابراین، آنها ممکن است کارگرانی داشته باشند که دادههای مربوط به روباتیک انبار، رباتهای گفتگو و غیره را پردازش میکنند. آنها تمایل دارند کارهایی را که به مهارت قابل توجهی نیاز دارند نیز میزبانی کنند. یک کارگر ممکن است قبل از شروع کار مجبور باشد یک آزمون بدون دستمزد را برای سنجش شایستگی خود انجام دهد.
به جای اینکه یک پیمانکار مجبور باشد مترجم حرفه ای با حقوق کار، حداقل دستمزد و دسترسی به اتحادیه استخدام کند، آنها چهل کارگر را می گیرند که تمام این وظایف ترجمه را انجام می دهند - هیچ یک از آنها هیچ یک از این حمایت های اولیه را نخواهند داشت. برای سرمایه انعطافپذیری ایجاد میکند که نئولیبرالها پیش از این فقط میتوانستند رویای آن را داشته باشند. شما می توانید به طور موثر نیروی کار را در مدت یک ساعت استخدام و اخراج کنید. شما به هیچ کارمند طولانی مدتی نیاز ندارید که پتانسیل ایجاد مشکل را داشته باشد.
"Turkopticon"
کار خرد برای سرمایه انعطافپذیری ایجاد میکند که نئولیبرالها پیش از این فقط میتوانستند رویای آن را داشته باشند.
همچنین، دیدن این نیروی کار برای اتحادیه ها بسیار دشوار است. آنها اساسا نامرئی هستند. تماس با این کارگران آسان نیست. اینطور نیست که بتوانید کسی را به یک پلتفرم microwork بفرستید و کارگران را سازماندهی کنید.
با این وجود، کارگران مکانیکال ترک یک فروم راه اندازی کرده اند تا شرکت را برای ایجاد شرایط بهتر تحت فشار قرار دهند - به ویژه در مورد مسائل مربوط به سرقت دستمزد و وظایف رد شده. این چیزی است که از یکی از همکارانم شنیدم. من هیجان زده هستم که در هفته های آینده بیشتر بشنوم.
کارگران مکانیک ترک در گذشته علیه پیمانکاران بدحجاب اقدام کرده اند. قبلاً به سیستم های بازنگری اشاره کردم که فقط به پیمانکاران اجازه می دهد کارگران را رتبه بندی کنند. کارگران با ایجاد ابزاری به نام Turkopticon از این یک طرفه بودن عقب نشینی کرده اند: یک افزونه مرورگر که روی صفحه نمایش کارگرانی که آن را دانلود می کنند می پوشاند و به آنها اجازه می دهد تا نظرات پیمانکاران را بنویسند و سپس می توانند آن را در زمان واقعی بارگذاری کنند. Turkopticon به سایر کارگران این امکان را می دهد که ببینند آیا یک پیمانکار بدبین روی سکو وجود دارد یا خیر.
با این حال، مشکل این است که در گذشته تلاشهایی برای انجام چنین کارهایی در Mechanical Turk صورت گرفته است، و آنها خیلی سریع توسط پلتفرم خاموش شدهاند - تا حدی به این دلیل که آنها برای تأیید اعتبار کارگران به خود پلت فرم اعتماد کردهاند. انجمن. در این شرایط دشوار است که ریزکارگران به معماری نرم افزاری وابسته هستند که برای جلوگیری از سازماندهی آنها ایجاد شده است.
در کتاب، من استراتژیهای سازمانی زیادی ارائه نمیدهم، زیرا احساس میکنم که باید به کارگران واگذار شود تا این را بفهمند. برای من تا حدودی احساس حقارت می کند که به این ایده ها دست پیدا کنم.
اما من روی چند سناریو بالقوه کار می کنم که ممکن است به اطلاع رسانی استراتژی های آینده کمک کند. به عنوان مثال، خرابکاری داده ها ممکن است راهی باشد که کارگران خرد می توانند برای دستمزدها و شرایط بهتر تلاش کنند. اگر تعداد زیادی از کارگران موافقت کنند که وظایف خود را بد انجام دهند و جریان داده هایی را که این پلتفرم ها به آن متکی هستند مسدود کنند، می توانید انواع هرج و مرج را در اینترنت مشاهده کنید. تصور کنید که یک دسته از مدیران فیس بوک تصمیم بگیرند که کار خود را برای چند هفته متوقف کنند. فیسبوک احتمالاً باید پلتفرم خود را ببندد زیرا مملو از تصاویر مستهجن و آسیب زا می شود.
به طور مشابه، رتبهدهندگان گوگل از طریق پلتفرمهایی مانند Appen و Lionbridge کار پیدا میکنند. اگر آنها تصمیم گرفتند کار خود را پس بگیرند، جستجوهای Google دیگر به روشهایی شخصیسازی نمیشوند که بسیار مفید هستند. برای این شرکت ها بسیار فاجعه بار خواهد بود.
پلتفرم های Microwork این را ارائه نمی دهند. اگر این یک نیروی کار در حال رشد است، یک مشکل رو به رشد برای جنبش کارگری است.
هدف میکروورک نشان دادن یک الگوریتم نحوه رانندگی با یک ماشین یا نشان دادن نحوه نظارت بر یک منطقه شهری به پهپاد است. کارگران به طور مستقیم به ماشین ها نشان می دهند که چگونه کار خود را انجام دهند. بنابراین، نقش واقعی ریزکارگران میتواند این باشد که مشاغل خود را خودکار کنند.
این در واقع آنقدرها هم حدس و گمان نیست. شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک در مورد تمایل خود برای خودکارسازی وظایف تعدیل محتوا کاملاً صریح بودهاند. اگر برای خواندن شرایط و ضوابط Amazon Mechanical Turk وقت بگذارید، آنها به طور مؤثر می گویند که داده های هر کار تکمیل شده در پلت فرم می تواند توسط آمازون برای اهداف یادگیری ماشینی خودش استفاده شود.
اکنون، منطقی است که دلیل اینکه آمازون پلتفرم Mechanical Turk را عمومی کرد - به جای نگه داشتن آن به عنوان یک سرویس داخلی - در واقع کاهش معاملات بین کارگران و پیمانکاران نبود که همانطور که قبلاً اشاره کردم اینطور نیست. حتی که سودآور است. به احتمال زیاد آنها می خواستند دسترسی وسیع تری به داده های موجود داشته باشند. از دیدگاه آمازون، همیشه این احتمال وجود دارد که در حالی که روی تراکنشهایی که در Mechanical Turk انجام میشود، چیز مفیدی برای محیط زیست خدمات وب خود بیابند.
فیل جونز نویسنده کار بدون کارگر: کار در عصر سرمایه داری پلت فرم و محققی در اندیشکده خودمختاری بریتانیا.
Alex N. Press یکی از نویسندگان کارکنان Jacobin است. نوشته او در ظاهر شده است واشنگتن پست, بورسیاز کشورو n + 1، در میان جاهای دیگر.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا