منبع: تریبون
همانطور که نمادهای جوانی پیش میروند، جرمی کوربین - پشتیبان جدی و هفتسالگی کارگر کارگری که به مربای خانگی، بخشها و درپوش منهولهای خانگی علاقه دارد- همیشه بعید بود.
عکس از CompedPix/Shutterstock
از زمان جانشینی کوربین به عنوان رهبر حزب کارگر، بسیاری از کارهایی که کایر استارمر انجام داده است - انجام دادن جنگ بوروکراتیک در احزاب حوزه انتخابیه چپ، پارو زدن به عقب به نظر میرسد که بر اساس تعهدات سیاستی قبلی، و مفتضحانه خودداری از تازیانه حزب کارگر از خود کوربین، با این فرض پیشبینی شده است که سلف او تقریباً در بین رایدهندگان مورد تحقیر قرار گرفته است. یقیناً، این وضعیتی است که بسیاری از حزب کارگر پارلمانی برای تحقق آن بسیار تلاش کرده اند.
با این حال ، اخیر نظرسنجی نشان می دهد که بسیاری از حامیان حزب کارگر احساس دیگری دارند. این نشان داد که در میان افرادی که در سال 2019 به حزب کارگر رای داده اند-نه اعضای حزب - 38 درصد از آنها ترجیح می دهند اگر کوربین همچنان رهبر حزب باشد، در مقابل 45 درصد که استارمر را ترجیح می دهند. با توجه به سواری آسانی که استارمر از زمان تصدی این سمت توسط رسانه ها انجام داده است، و کمپین احتمالاً بی سابقه توهین شخصی که کوربین در معرض آن قرار گرفته است، این یک حاشیه قانع کننده نیست.
شکاف نسلی در میان رای دهندگان حزب کارگر فاحش بود. در بین 18 تا 24 سال، 56 درصد کوربین را در مقایسه با 29 درصد برای استارمر ترجیح دادند، در حالی که افراد 25 تا 34 ساله با اختلاف 46 درصد تا 37 درصد، کوربین را ترجیح دادند. مشتاقانهترین حمایت استارمر از جمعیتهای مسنتر بود: 65 درصد از افراد 55 تا 64 ساله استارمر را نسبت به سلف خود ترجیح میدادند، همانطور که 64 درصد افراد بالای 65 سال این کار را انجام دادند.
چرا کوربین این همه از گروههای سنی جوانتر حمایت میکند - با توجه به اینکه افرادی که در مورد آنها صحبت میکنیم افراد زیر 40 سال هستند - و چرا رایدهندگان جوان حزب کارگر همچنان او را مثبت میبینند؟ به اندازه کافی ساده است: به این دلیل است که او اولین سیاستمداری در طول زندگی خود بود که نظرات آنها را جدی گرفت و نگرانی های آنها را مشروع دانست. سیاستهای او پاسخگوی نیازهای مادی آنها بود و چشمانداز آیندهای امیدوارتر و فرهنگ سیاسی کمتر غیرانسانی را، پس از سالها قربانی کردن، به آنها ارائه کرد.
در مقابل، استارمر در سالی که رهبری حزب کارگر را به دست گرفت، به سختی به آنها پرداخته است. در عوض، تمرکز بر "دیوار قرمز" بوده است، و حتی در آن زمان، تنها بخش خاصی از رای دهندگان درون آن. هنگامی که سیاستمداران و صاحب نظران به «دیوار قرمز» اشاره میکنند، احتمالاً میتوان فرض کرد که منظور آنها کارگران جوان خردهفروشی، خدمات، انبارها، کارخانهها یا خدمات عمومی نیست که برای تأمین هزینههای زندگی خود تلاش میکنند، بلکه منظور محافظهکاران اجتماعی مسنتر و صاحب خانه هستند. در همین حال، کارگران جوان در شهرهای بزرگ به عنوان نخبه گرا اخراج می شوند.
In یک مقاله برای نگهباناوون جونز برخی از مشکلات پیرامون سیاست نسل های نوظهور را مورد بحث قرار داد. برای شروع، مسلماً نسلهای کامل به دور از همگنی هستند، همانطور که طبق طبقاتی و نابرابریهای دیگر طبقهبندی شدهاند. همچنین این نیست که جوانان ذاتاً چپ هستند. مطمئناً در سالهای تاچر اینطور نبودند: در سال 1983، محافظهکاران در واقع حزب کارگر را در میان رایدهندگان جوانتر رهبری کردند. با این حال، شکاف مادی رو به رشد و همچنین فرهنگی وجود دارد، حتی اگر دومی معمولاً برای مبهم کردن اولی استفاده شود.
کیر میلبرن، در کتاب او به همین نام، این گروه جوان را "نسل چپ" نامیده است. تا حد زیادی به دنبال راه حل هایی برای مشکلاتی است که با آن مواجه است: اجاره بها و قیمت خانه های اخاذی، دستمزدهای راکد و چشم انداز شغلی ناامیدکننده (که احتمالاً به طور قابل توجهی با همه گیری بدتر شده است). به همین ترتیب، از نوعی اقدام رادیکال در مورد تغییرات اقلیمی، و علیه نژادپرستی ساختاری نهفته، که به نظر میرسد تنها چپ سوسیالیست ارائه میکند، حمایت میکند.
مسیرهای قبلی برای تحرک اجتماعی نیز بسته شده است، زیرا ثروت مسکن بسته شده است به طور فزاینده ای متمرکز شده است در میان افراد بالای 65 سال محافظهکاران ناامید هستند تا بازار مسکن را تقویت کنند خطرات هرچه بیشتر با این هدف در ذهن راستگراها از این که چرا بسیاری از جوانان به چپ گرایش پیدا میکنند، وحشت میکنند و در مورد «بیداری» و تلقینهای فرضی در دانشگاهها وحشت میکنند. در واقع، توضیح واقعی بسیار سادهتر است: چشماندازی که بسیاری از جوانان با آن روبرو هستند ضعیف است و وضعیت موجود برای آنها کارساز نیست.
با وجود تمام مزخرفات پر سر و صدا در رسانه ها در مورد تسلط بر حزب کارگر توسط طبقه متوسط، مردمی که به پرچم کوربین تجمع کردند، در میان میلیون ها نفری بودند که به یک معامله خام از سرمایه داری دست یافتند. بنابراین، نباید شوکه کننده باشد که بسیاری از آنها حملات به کوربین - و واکنش بوروکراتیک و ضد سوسیالیستی که در حال حاضر در حزب کارگر در حال گسترش است - به عنوان حملات ضمنی به خودشان تعبیر می کنند و احساس می کنند که نگرانی ها و ارزش های خودشان. و اولویت ها تحقیر می شوند.
بخشی از مشکل حزب کارگر این است که به نظر می رسد رهبری فعلی آن درک کمی یا همدردی غریزی با این افراد جوان دارد. شما این احساس را دارید که مثل امانوئل مکرون در فرانسه، ترجیح می دهد پایگاه پشتیبانی فعلی خود را منحل کرده و دیگری را جمع آوری کند. کارگران جوان، اقلیت ها و اجاره نشینان تمایل به اصلاحات بسیار جاه طلبانه و بحث برانگیزتر از آنچه استارمر و متحدانش با آن راحت به نظر می رسند، هستند. به این ترتیب، او تاکنون علاقه چندانی به پذیرایی از آنها نشان نداده است.
اما مگر اینکه استارمر به آنها پیشنهاد بیشتری بدهد، و اگر از زمانی که رهبر حزب کارگر شده است، به چپ زدن ادامه دهد، خطر میکند که آنها را از خود دور کند و کینهای پایدار نسبت به حزب داشته باشند. حتی در سال 2019، علی رغم وسعت شکستی که حزب کارگر متحمل شد، همچنان از آن لذت می برد پشتیبانی قوی در میان افراد زیر 40 سال این باید پایهای را برای استارمر فراهم میکرد که بتواند روی آن کار کند، و با این حال، تا کنون، او از کسانی که حداقل تا همین اواخر، از مشتاقترین حامیان حزب کارگر بودند، بیاعتنا بوده است.
چشم انداز پس از کووید برای کارگران جوان نیز تاریک است. افزایش بیکاری ناشی از همه گیری شدیدترین ضربه را به آنها وارد کرده است: از 726,000 شغل از دست رفته از زمان شروع همه گیری، حدود سه پنجم از میان افرادی که اخراج شدهاند زیر 25 سال سن داشتهاند. به نظر میرسد که بیثباتی بازار کار بریتانیا، که در حال حاضر بسیار پیشرفت کرده است، در نتیجه این بحران، شتاب بیشتری خواهد گرفت، در حالی که آن دسته از کارگران جوانی که در خط مقدم NHS بودهاند، هستند. اکنون با افزایش کم توهین آمیز دستمزد از طریق تشکر
آیا استارمر و مشاورانش بیش از حد نگران از دست دادن رای دهندگان جوان خواهند بود؟ شاید نه. اولویت حزب کارگر این است که تسلط خود را بر ماشین آلات حزبی تقویت کند و اطمینان حاصل کند که موقعیت خود - و بوروکرات های حزبی، شوراها و نمایندگان مجلس - هرگز دوباره توسط شورش مردمی به سبک کوربین تهدید نمی شود. این استدلال رایج که این چپ کارگر بود که به پیروزی اهمیت نمیداد، هرگز آب نخورد: اگر چیزی بود، ناامیدی آنها برای پیروزی باعث شد که با جناح راست سازشهایی بیهوده انجام دهند و مرگ کوربینیسم را تسریع بخشند.
این درست نیست که جوانان دارند "هیچ جای دیگری برای رفتن نیست". در اسکاتلند، آنها عمدتاً قبلاً به احزاب طرفدار استقلال رفتهاند، و بعید است که توسط بلریسم بیش از حد اتحادیهگرا و عقبگرد انس سرور وسوسه شوند. در ولز، Plaid Cymru ممکن است برای برخی جایگزین جذابی به نظر برسد. با این حال، در انگلستان، رای دهندگان جوان می توانند به سادگی به رأی ممتنع برگردند، مگر اینکه انگیزه ای برای انجام این کار ارائه شود. اگر کیر استارمر برای آرای آنها ارزش قائل باشد، باید آنها را به دست آورد. نگاه كردن نظرسنجی اخیر، کارگر به همه حمایت هایی که می تواند داشته باشد نیاز دارد.
علاوه بر این، پرداختن به مسائلی که برای «نسل چپ» از همه مهمتر هستند - در مورد مسکن، حقوق و حمایت در محل کار، نژادپرستی و بیگانه هراسی، و عدالت آب و هوا- به حزب کارگر نیاز دارد تا با منافع شخصی قدرتمند روبرو شود: رویارویی که جناح راست آن هنوز مستاصل است. به عنوان کسب و کار پسند دیده می شود، نمی خواهد. تونی بلر اشاره کرد آشکارا، یعنی حتی اگر او معتقد بود که یک پلتفرم جناح چپ و طرفدار کارگر به حزب کارگر راهی بالقوه برای پیروزی میدهد، او آن را انتخاب نمیکند.
درهم شکستن کوربینیسم اولین پیروزی بزرگ حزب کارگر در سالهای اخیر است. ارزش تأمل در مورد این "پیروزی" را دارد: از بین بردن انرژی و اشتیاق افرادی که در نهایت دلیلی برای امید در سیاست پارلمانی دیدند، بسیاری برای اولین بار. به طور عینی، آنها چیز زیادی نمی خواستند - دولتی رفاهی که عزت و حمایت، مسکن مقرون به صرفه، مراقبت های بهداشتی با کیفیت و مراقبت های اجتماعی را فراهم می کند. اما در حال حاضر، پس از کمتر از یک سال استارمر، حزب کارگر بسیار شبیه به قبل از کوربین به نظر می رسد: بی دندان و در حال مرگ.
در حالی که تلاشهای دیوانهکنندهای برای بازگرداندن «نسل چپ» در جعبهاش صورت گرفته است، اما با بحرانهای متعدد – اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی – که همگی در حال انباشته شدن هستند، این کار چندان آسان نخواهد بود. محافظهکاران به این موضوع پی میبرند، به همین دلیل است که به سرعت در حال معرفی هستند تغییرات مرزی به نفع حوزههای انتخاباتی قدیمیتر، تحت کنترل محافظهکاران، همراه با شناسه رای دهنده اجباری کاهش مشارکت در میان کارگران جوان و اقلیت ها. اگر چه صادقانه بگوییم، اگر حزب کارگر به مسیر فعلی خود ادامه دهد، به خودی خود حضور ناامیدکننده ای در میان این گروه ها خواهد بود.
تام بلکبرن ستون نویس تریبون است. او یکی از سردبیران نیو سوسیالیست است و در منچستر بزرگ زندگی می کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا