عنوان کتاب: فیدل کاسترو - زندگی من
ویرایش شده توسط: ایگناسیو رامونت
ترجمه شده توسط: اندرو هرلی
منتشر شده توسط: آلن لین اثری از کتاب های پنگوئن، 2007
724 صفحه، کتاب جلد گالینگور
|
مقدمه روی جلد: "سال هاست که مردم سعی کرده اند رهبر انقلاب کوبا را متقاعد کنند تا داستان زندگی خود را تعریف کند. در اینجا سرانجام در یک سری مصاحبه های تحقیقی، فیدل کاسترو سکوت خود را شکست.
زندگی فیدل کاسترو هشتاد سال پیش در مزرعه قند آغاز شد. او به عنوان وکیل فارغ التحصیل شد، انقلابی شکست خورده را علیه رژیم باتیستا رهبری کرد، محاکمه و زندانی شد، به مکزیک فرار کرد، برای شروع یک جنگ چریکی بازگشت و در سال 1959، در سی و دو سالگی، پیروزمندانه به هاوانا راهپیمایی کرد. . او به زودی نخست وزیر شد و از آن زمان تاکنون در قدرت باقی مانده است و از XNUMX رئیس جمهور ایالات متحده جان سالم به در برده و در این راه از سوء قصدهای بی شماری برای ترور جان سالم به در برده است.
کاسترو در این کتاب زندگی خود را از دهه 1930 تا به امروز شرح می دهد. او درباره همه چیز صحبت می کند: پدر و مادرش، اولین تأثیراتش، آغاز انقلاب، رابطه اش با چه گوارا، خلیج خوک ها، بحران موشکی، سال های کارتر، مهاجرت کوبا به ایالات متحده. ایگناسیو رامونه همچنین کاسترو را به چالش می کشد تا نظرات خود را در مورد تعدادی از سؤالات بحث برانگیز از حقوق بشر و آزادی مطبوعات تا سرکوب همجنس گرایی و بقای مجازات اعدام مورد بحث قرار دهد و از کاسترو می خواهد که نظر صریح خود را در مورد سایر رهبران زنده و زنده بیان کند. جان باختند، از جمله جورج بوش و تونی بلر.
این فرصتی است هم برای طرفداران و هم برای مخالفان تا به قول خودش داستان زندگی یکی از جنجالی ترین شخصیت های قرن بیستم را بخوانند. موقعیت او در تاریخ تضمین شده است - این دیدگاه اوست.
ایگناسیو رامونه بین ژانویه 2003 و دسامبر 2005 صد ساعت را صرف مصاحبه با فیدل کاسترو کرد. رامونت سپس متن مصاحبه را در بیست و هشت فصل به طور کلی به ترتیب زمانی ویرایش کرد.
مصاحبه های اصلی به زبان اسپانیایی انجام شد و کتاب برای اولین بار با نام فیدل کاسترو: بیوگرافی یک صدای دوس در سال 2006 منتشر شد. کتابی که خواندم ترجمه اندرو هرلی به تاریخ 2007 بود. از آنجایی که من اسپانیایی صحبت نمی کنم، نمی توانم در مورد صحت آن اظهار نظر کنم. ترجمه اما اندرو هرلی یک یادداشت چهار صفحه ای در پشت کتاب اضافه کرده است با عنوان: یادداشتی در مورد متن و ترجمه. به نظر من، اندرو هرلی در ترجمه کار بسیار خوبی انجام داده است، زیرا کتاب جریان دارد و خواندن آن آسان است. چند پاراگراف وجود دارد که در آنها درک موضوع مورد اشاره دشوار می شود، اما در اصل، خواننده نمی داند که کتاب در اصل به زبان انگلیسی نوشته نشده است.
مقدمه، صد ساعت با فیدل، چگونگی پیدایش این کتاب را تشریح می کند و دیدگاه تاریخی خوبی را در مورد نیمه دوم قرن بیستم ارائه می دهد. ایگناسیو رامونه در مورد زمان سپری شده با فیدل کاسترو صحبت می کند و مشاهدات خود را از مرد مورد مصاحبه بیان می کند.
سبک ایگناسیو رامونه مرا به یاد دیوید بارسامیان در همکاری هایش با نوام چامسکی می اندازد. سوالات / نکات مصاحبه کننده مختصر و با متن پررنگ است. پاسخ های فیدل کاسترو از چند خط تا چند صفحه متفاوت است. من گمان میکنم که برخی از پاسخهای فیدل ممکن است بسیار طولانیتر بوده باشند، اما ویرایش رامونه بسیار هوشمندانه است و متوجه شدم که ذهن من روی متن متمرکز بود و به ندرت سرگردان بود. هر فصل تقریباً بیست و پنج صفحه است و من همیشه سعی می کنم هر بار که کتاب را باز می کنم یک فصل کامل را بخوانم. رامونت سبک مصاحبه عالی دارد و من این تصور را داشتم که او بدون اینکه بیادب یا نادان به نظر برسد، تا جایی که میتوانست، نقاط دشوار را تحت فشار قرار داد.
شکی نیست که فیدل کاسترو مرد بسیار باهوشی است و این هوش در سراسر کتاب نمایان است. به نظر می رسد که هر پاسخ با دقت بسیار مورد بررسی قرار گرفته است. دریافتم که پاسخهای او به پرسشهای مربوط به سالهای قبل، حمله به پادگان مونکادا تا تصرف هاوانا و سالهای اولیه انقلاب، میتواند کاملاً تدافعی باشد و او به ندرت به هرگونه تردید/خطایی از سوی خود اعتراف میکند. این امر با پیشروی مصاحبهها به زمان معاصر تغییر میکند و فیدل در موارد متعددی درباره اینکه آیا تصمیمات درستی گرفته شده است سؤال میکند. من از صراحتی که او در فصل آخر با عنوان «پس از فیدل، چه؟» نشان میدهد، در حالی که درباره دزدی و فسادی صحبت میکند که از زمانی که کوبا تا حدودی اقتصاد خود را باز کرده و دو ارز مختلف را اجرا میکند، گریبانگیرش شده است، متعجب شدم.
فیدل کاسترو به دستاوردهای انقلاب کوبا در زمینه های آموزشی، پزشکی، کمک به جهان سوم، روابط نژادی در کوبا، دستاوردهای ورزشی و مبارزه با امپریالیسم بسیار افتخار می کند. او معتقد است که کوبا اکنون جامعه بسیار عادلانه تری است و مردم اجازه نخواهند داد که انقلاب برعکس شود.
این کتاب شامل حدود شصت عکس است که سالهای اولیه سیاه و سفید و جدیدتر رنگی است. عکس زیبایی از ملاقات فیدل کاسترو با نلسون ماندلا وجود دارد. ظاهر شادی در چهره ماندلا چیزی جز واقعی نیست.
کتاب با بخش های بسیار مفصلی با عنوان: برخی تاریخ های کلیدی در زندگی فیدل کاسترو و انقلاب کوبا (1926 - 2007) و یادداشت ها به پایان می رسد.
من عاشق خواندن این کتاب بودم و وقتی به پایان رسیدم ناراحت شدم. من شخصاً با کتابهای مورد علاقهام در تمام دوران - درک قدرت نوشته نوام چامسکی و تاریخ مردم ایالات متحده توسط هوارد زین به آن رتبه میدهم. احتمالاً بهترین چیزی که میتوانم در مورد این کتاب بگویم این است که به همه آنچه که در مقدمه جلد که به طور کامل در ابتدای این بررسی نوشته شده است، دست مییابد.
جان اندروز
21 اوت 2008
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا