وقتی ایالات متحده به کشورهای دیگر سلاح می دهد، این به عنوان دیپلماسی تبلیغ می شود. اگر چنین است، دیپلماسی به یک تغییر اساسی نیاز دارد.
در سال 1978، بر خلاف تمام پیش بینی های موفقیت، جیمی کارتر به دنبال برقراری صلح در خاورمیانه / شمال آفریقا (MENA) بود. برخی دیگر تصور میکردند که تلاش کرده بودند و با تمام انواع جنگهایی که مصر و دیگران حمله به اسرائیل یا اسرائیل به آنها حمله میکردند، شکست خوردند.
از سالهای 1948، 1956، 1967 و 1973، به نظر میرسید که این کشورها وارد بازارهای جهانی شدهاند. جنگ بیش از یک بار در هر 10 سال.
کارتر به دنبال مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل و انور سادات، رئیس جمهور مصر بود تا به او در کمپ دیوید بپیوندند و ببینند که آیا می توانند از جنگ بعدی، حداقل بین مصر و اسرائیل جلوگیری کنند. سادات از بگین متنفر بود. شروع از سادات متنفر بود. چه چیزی می تواند اشتباه باشد؟
شروع یک تاریخ به عنوان یک تروریست درست است، واقعی. علیه افسران انگلیسی، بلکه علیه غیرنظامیان تصادفی در منطقه. او توطئه بمب گذاری را رهبری کرد که منجر به کشتن بسیاری از آنها در هتل کینگ دیوید در سال 1946 شد. در هر صورت، به نظر می رسید که او را برای اسرائیلی ها جذاب تر می کند، زیرا آنها آن را بخشی از جنگ رهایی بخش خود می دانستند، نه یک کارزار ترور.
بگین استاد ایجاد توقعات کم و قول دادن کم بود، در حالی که برای ارائه بیشتر تلاش می کرد. او گفت که مذاکرات کارتر را فقط یک بحث مقدماتی در مورد اینکه چه زمانی باید مذاکرات مفصلتری داشته باشیم، میداند.
سادات یک رهبر جهانوطنتر، آرامتر و شیکتر بود، و آماده بود که اگر به نفع مصر بود، پیشرفت کند.
کارتر با صبر و حوصله به مدت 13 روز با تیم های آنها کار کرد و در آنجا ماند و در نوعی اختلال کمبود توجه که در گذشته و در آینده نیز دیگر دلالان بالقوه آمریکایی را گرفتار می کرد ترک نکرد. در نهایت آنها موفق شدند و از آن زمان تاکنون صلح بین اسرائیل و مصر برقرار است. به نظر می رسد برد-برد، درست است؟
نه چندان. عواقب منفی دراز مدتی برای عناصر قراردادهای جانبی وجود دارد که تا امروز ادامه دارد و جان افراد زیادی را به همراه داشته است. همه اینها به انتقال تسلیحات مربوط می شود - فروش یا دادن سلاح و مهمات به عنوان هویج دیپلماتیک. در مورد توافقنامه کمپ دیوید برنده جایزه صلح نوبل، جنبه بدخواهانه کمک های تسلیحاتی بود. کارتر قول داد ایالات متحده از آن زمان تاکنون به اسرائیل و مصر کمک کرده است و هر دو کشور را مسلح کرده و اطمینان می دهد که بسیاری از افراد بی گناه جان خود را از دست خواهند داد.
اسراییل با سلاح های پیشرفته خود از سوی ایالات متحده، هر از چند گاهی خسارات غیرنظامی گسترده ای را به فلسطین وارد می کند. به عنوان مثال، در طول عملیات سرب بازیگران بیش از 1400 فلسطینی را کشت، که بسیاری از آنها کودک و سایر غیرجنگجویان بودند، در حالی که اسرائیل تنها 13 قربانی گرفت، نسبت 100:1 که نمونه ای از چنین درگیری های مسلحانه بوده است. این خشونت ساختاری در بدترین حالت خود است. این تنها به دلیل معامله "صلح" با میانجیگری جیمی کارتر امکان پذیر است.
مصر حقوق فلسطینیان را به عنوان محور اصلی معامله خود در کمپ دیوید قرار داده بود. من تاکید می کنم که نتایج به هیچ وجه به نفع فلسطینی ها نبود.
و سادات ممکن است در مقایسه با آن کمی لیبرال بوده باشد رهبران مصر قبل و بعد، اما تمام تسلیحاتی که کارتر برای القای موفقیت مذاکرات کمپ دیوید به او ارائه کرد، برای سرکوب مردم – به ویژه خود مصری ها – و برای قدرت بخشیدن به رهبران مصری دیکتاتور فزاینده استفاده شده است. آن ظلم و ستم منجر به بهار عربی شد، اما بهار عربی توسط ارتش مسلح (توسط ایالات متحده) مصر آشکار شد و اکنون یک دیکتاتوری نظامی است.
شاید کارتر نمی توانست آن پیامدهای وحشتناک تلاش های خود برای برقراری صلح در منطقه را پیش بینی کند. اما پس از وقوع چنین اتفاقاتی در MENA، در آسیای مرکزی، در کلمبیا و جاهای دیگر، دیپلمات ها و دیگر مذاکره کنندگان بین المللی باید بهتر بدانند.
ما بارها و بارها اینجا بوده ایم. اسلحه به عربستان سعودی برای خوشحال کردن آنها. سپس آنها یمن نابود شده، یک کشور فقیر را به بدترین بحران بشردوستانه روی زمین تبدیل می کند، به لطف سلاح ها و مهمات با علامت ساخت آمریکا. در همین حال، ایالات متحده کمک های انسان دوستانه به یمن، اگرچه مفید است، اما یک گلوله برفی است که به جهنم پرتاب می شود که تا حدی توسط سلاح های ایالات متحده فرستاده شده به منطقه ایجاد شده است.
چرا این همه اتفاق می افتد؟ آیا نوع دوستی نابجایی است؟
اوه HTTFN (Hell To The F___ No). این صنعت تسلیحات است، ایالت کنترل کننده، کنترل کنگره، کنترل آن تا ریاست جمهوری ایالات متحده.
بزرگترین شرکتهای سودآور جنگی سودآور، چه ایالات متحده سلاح بفروشد و چه به آنها بدهد. همه اینها به معنای قراردادهایی با هزینه و بدون پیشنهاد برای آنهاست. عظمت غم و خونریزی حیرت آور است. این دو حزب است. ترامپ درباره قراردادهای تسلیحاتی خود با عربستان سعودی و بایدن ساکت تر است اما همین کار را می کند.
چه کسی هزینه آن را پرداخت می کند؟
ما انجام می دهیم. مالیات دهندگان ایالات متحده به ازای هر نیکل کمک تسلیحاتی به اوکراین و بسیاری از کشورهای دیگر می پردازند، و این فقط به این معنی است که سودجویان جنگ به سودهایی دست پیدا می کنند که یادآور همان چیزی است که دیوید استاکمن در دفتر مدیریت و بودجه سابق منظور می کرد. او گفت یک خبرنگار، "گرازها در حال حاضر واقعاً غذا می دهند."
آنها از مراقبت های بهداشتی سالمندان شما تغذیه می کنند.
آنها دارند وام های دانشجویی شما را تغذیه می کنند.
آنها از زیرساخت های ناقص شما تغذیه می کنند.
آنچه را که از درآمد شما دریغ میشود، در زمان دریافت حقوق میگیرند و آن را به سمت سودجویان جنگی سوق میدهند.
و آنها مسئول افزایش بدهی و کسری فدرال هستند. کنگره میتواند تمام روز را بر سر موضوعات جنگ فرهنگی بیمعنا که کمتر از یک خطای گردآوری در بودجه فدرال است، سر و صدا کند، اما دزدی واقعی از همه ما که برای امرار معاش کار میکنیم، از شرکتهای سودجوی جنگ است. کنگره میتواند وانمود کند که تامین اجتماعی و مدیکر ما را فقیر میکنند، اما این شرکتهای پیمانکاری هستند که بیش از هر کسی از حقوق ما به معنای واقعی کلمه میگیرند.
فقط مردم آمریکا می توانند این را اصلاح کنند. این کار توسط کسانی که ما تاکنون انتخاب کرده ایم، به استثنای برخی موارد قابل توجه، انجام نخواهد شد. عوضش کن کسانی را بیاورید که واقعاً متعهد به رفع این مشکل هستند.
این ساده لوحانه نیست. این جدید است Realpolitik.
وقتی دیپلماتهای آمریکایی با تلاش برای برقراری صلح سر و کار دارند، چیزی بیش از تسلیحات آمریکایی برای ارائه دارند. خیلی خیلی بیشتر. آنها می توانند کمک های بشردوستانه ارائه دهند. آنها می توانند تعداد پناهندگانی که در کشور ما پذیرفته می شوند را افزایش دهند. آنها می توانند فرصت های زیادی را به دانشجویان خارجی برای تحصیل در اینجا یا حمایت از دانشگاه های مناسب در کشورهای متخاصم پس از برقراری صلح ارائه دهند. آنها می توانند شرایط تجاری بهتری را ارائه دهند. هویج های زیادی وجود دارد، انگیزه های زیادی وجود دارد.
چوب ها باید اقتصادی و شهرت داشته باشند. به عنوان مثال، ایالات متحده ممکن است به یک کشور متخاصم بگوید که به توافقی که امضا کردید پایبند باشید و شما به دست خواهید آورد، یا اگر این کار را نکنید توسط اکثر کشورها تنبیه اقتصادی خواهید کرد و آبروی شما آسیب خواهد دید.
به طور خلاصه، اجبار تنها به خشونت محدود نمی شود و اسلحه هرگز نیازی به ایجاد انگیزه ندارد. این باید یک قانون باشد. کنگره؟ بیا داخل کنگره…
به طور جدی، اگر این یک قانون بود، ما منابع عظیم خود را برای تصویب آن هدر نمی دادیم 60 میلیارد دلار در کمک نظامی به اوکراین (تاکنون). ما در عوض خودمان را مشغول یافتن کسانی خواهیم کرد که بتوانند از طریق گفتگوهای صلح صادقانه راه حلی بیاندیشند.
به این ترتیب صلح در مکان هایی مانند لیبریا و فیلیپین به وجود آمد. دستاوردهای دیگر به جز تسلیحات می تواند طرفین را به توافق برساند.
ایالات متحده است شماره یک - بهترین تامین کننده سلاح و مهمات در جهان ما با این کار کمکی نمی کنیم. ما مرگ بیشتر، سرکوب بیشتر، جنگ بیشتر تولید می کنیم. این می تواند و باید تغییر کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا