ویدیوی همراه این داستان را در: https://www.youtube.com/watch?v=rPpTIRVrIvQ ببینید
یک قانون ضد قاچاق جنسی که اخیراً در آلاسکا تصویب شده است، شکست سیستم عدالت کیفری در کمک یا نجات قربانیان قاچاق را نشان می دهد. در واقع، زنانی که در معرض بالاترین خطر خشونت قرار دارند، از جمله برخی که مورد قاچاق جنسی قرار گرفتهاند، میگویند قوانین ضد قاچاق آنها را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد.
قانون آلاسکا بسیاری از فعالیت های مرتبط با فحشا را تحت لوای قاچاق جنسی قرار می دهد. تعریف مجدد «ترویج فحشا» به عنوان قاچاق جنسیو از جمله تبلیغات خدمات جنسی یا مدیریت مشترک یا مالکیت مکانی که در آن روسپیگری به عنوان قاچاق جنسی انجام می شود.
موجی از نگرانی در مورد قاچاق جنسی منجر به اخبار افشا می کند, سخنگوی افراد مشهورو قوانین و سیاست ها در سراسر ایالات متحده وعده جلوگیری از قاچاقچیان اما پس از آنکه شان پارنل فرماندار آلاسکا در سال 359 استاندارد HB 2012 را امضا کرد، اولین افرادی که تحت قانون جدید متهم شدند، زنان بالغی بودند که به فعالیت هایی مشغول بودند که قبلاً به عنوان روسپیگری ساده تعریف می شد. هیچ یک از آنها به رفتاری متهم نشده اند که اکثر مردم هنگام شنیدن قاچاق به آن فکر می کنند، مانند استفاده از زور یا فعالیت های مربوط به افراد زیر سن قانونی. اکنون این زنان بر اساس قانون و در گزارش های خبری به عنوان قاچاقچی جنسی شناخته می شوند. برخی از آنها به نظر می رسد که خود به قاچاق متهم هستند.
در ژانویه 2013، چند ماه پس از تصویب این قانون، پلیس به یک سالن ماساژ در کنای، شهری در جنوب آنکوریج با جمعیتی حدود 7,000 نفر. آنها یک زن 49 ساله و یک جوان 19 و 20 ساله را دستگیر کردند. هر سه نفر به فحشا متهم شدند. اما این زن 49 ساله به قاچاق جنسی درجه یک، دوم و سوم نیز متهم شد، ظاهراً به دلیل اینکه او به مالکیت این تجارت متهم شده بود.
چند ماه بعد، الف زن 24 ساله ای که ظاهراً در سایت craigslist تبلیغ کرده بود در یک نیش آنلاین گرفتار شد. توسط پلیس به نظر میرسد پلیس شواهد کافی برای حمایت از اتهام فحشا را نداشته است - طبق گزارشهای پلیس، این زن شخصاً "ارتباط جنسی" را تضمین نمیکند. او به "ترویج فحشا" یک جنایت متهم شد. به دلیل قانون جدید، او ابتدا متهم شد قاچاق جنسی، ظاهراً به این دلیل که او متهم به تبلیغات آنلاین خدمات جنسی بود، حتی اگر شخصاً آنها را ارائه نکرده باشد.
Maxine Doogan عضوی از جامعه متحد برای ایمنی و حفاظت (CUSP)، سازمانی از کارگران جنسی آلاسکا و متحدان آنها. او میگوید که قانون جدید اعمالی را که باعث ایمنتر کردن کارگران جنسی میشود، جرم انگاری کرده است. دوگان توضیح میدهد: «ما افرادی را میبینیم که با هم کار میکنند، فضا را به اشتراک میگذارند، مشتریان را به اشتراک میگذارند، میتوانند به قاچاق جنسی مبتکرانه متهم شوند. "شرایط ایمنی که ما برای خود ایجاد کردیم اکنون قاچاق جنسی نامیده می شود."
دوگان به عنوان نمونه ای از تخلفات قانون جدید، زنی را که امسال به اتهام اداره امور پلیس و پلیس دستگیر شد، مورد بحث قرار داد. رسانه ها باند قاچاق جنسی نامیده می شود. دوگان میگوید که به نظر میرسید این زن یک کسبوکار مدل جنسی را اداره میکرد، با بررسیهای ایمنی مشتریان، مکانی امن برای کار با سایر افراد اطراف، و همچنین ارائه تبلیغات، قراردادهای مستقل پیمانکار، و کمک در پردازش هزینههای کارت اعتباری. پلیس و گزارش های مطبوعاتی همه اینها را قاچاق عنوان کردند. یک مقاله بخشی را در وب سایت خود توصیف کرد که آداب معاشرت را برای مراجعه کنندگان به یک کارگر جنسی به عنوان "توصیه برای حامیان حلقه قاچاق جنسی" توصیه می کرد.
این زن 39 ساله که برای پول نیز رابطه جنسی داشته است، به 8 فقره قاچاق جنسی از جمله اداره یک شرکت قاچاق جنسی، اداره محل روسپیگری، خرید مشتری، ترغیب یک فرد بالای 20 سال به فحشا، پذیرش عواید حاصل از تن فروشی و تسهیل فحشا.
دوگان که کمپینهای مبارزه با قاچاق انسان را یک «سلاح تودهای» توصیف میکند، میگوید: «پلیس دور میچرخد و به خبرنگاران میگوید، و خبرنگاران دور میزنند و به مردم میگویند که یک نفر به دلیل قربانی شدن در ترافیک جنسی نجات مییابد. نابودی ملت فاحشه.»
کیت موگولسکو موسس و مدیر پروژه حمایت از قربانیان قاچاق انسان توسط انجمن کمک حقوقی در شهر نیویورک، اولین پروژه مبارزه با قاچاق در ایالات متحده از یک سازمان مدافع عمومی خارج شد. تیم او هر سال نزدیک به 2,000 مشتری را به اتهام فحشا می بیند که بسیاری از آنها قاچاق را تجربه کرده اند. او بر این باور است که قوانین ضد قاچاق جنسی مانند آلاسکا بیش از آنکه حل کنند آسیب می رسانند. موگولسکو می گوید: «در حال حاضر علاقه واقعی به قاچاق در این کشور وجود دارد. "این کانون مقالات بی شماری است. و من فکر میکنم در مواقعی با تبدیل کردن آن به یک موضوع رسانهای بزرگ با تمرکز بر این داستانهای هیجانانگیز نجات، خدمات بدی انجام میدهیم، بهویژه به افرادی که ادعا میکنیم میخواهیم به آنها کمک کنیم.»
موگولسکو میگوید زنانی که میبیند قربانی قاچاق جنسی شدهاند، بعید است که با مداخله پلیس کمک شود. او میگوید: «یکی از کارهایی که ما زمان زیادی را صرف آن میکنیم، تلاش برای جبران یا جبران آسیبی است که سیستم عدالت کیفری به مشتریان ما وارد کرده است. «این تصور وجود دارد که هر چه از طریق سیستم عدالت کیفری با افراد بیشتری در تماس باشید، بیشتر به موضوع قاچاق دست خواهید یافت. وقتی دود پاک میشود و گرد و غبار فرو مینشیند، میتوانید بفهمید که چه کسی قاچاقچی است، چه کسی قربانی است و عدالت اجرا خواهد شد. و آنچه ما بارها دیدهایم این است که اینطور نیست.»
ترا برنز اکنون دانشجوی کارشناسی ارشد است، اما به عنوان یک دختر جوان توسط پدر بدرفتارش مجبور به تجارت جنسی شد. او علیه ابتکارات مبارزه با قاچاق در مقابل مجلس مقننه ایالت آلاسکا شهادت داد و برای جمع آوری حمایت محلی برای اصلاحات به جامعه اطلاع رسانی می کند. برنز میگوید: «دولت با ممانعت از دسترسی مردم به سرپناه، SSDI و مراقبت از خانواده، آنها را به فحشا وادار میکند. «ما زنان را مجبور کردیم که تا حد مرگ منجمد شوند، زیرا نمیتوانستند وارد پناهگاه شوند. وقتی دولت بقا را سختتر میکند، مردم را مجبور به انتخابهای ناامیدانه میکنند. اما وقتی همان افراد برای زنده ماندن به فحشا روی می آورند، به عنوان قاچاقچی جنسی برچسب زده می شوند.» برنز میگوید زنانی که با او صحبت کرده و دستگیر و «نجاتشدهاند» در واقع مورد تجاوز جنسی پلیس قرار گرفتهاند.
در گفتگو با زنانی در آلاسکا که سکس می فروشند، بسیاری می گویند ترس از پلیس گزارش جنایات را برای آنها دشوار می کند. سارا یکی از اعضای CUSP و والدین دو فرزند است که وقت خود را صرف کمک به تکالیف آنها و انجام سفرهای میدانی می کند. او ده سال است که یک کارگر جنسی بوده و بزرگترین ترس او از پلیس است. او می گوید که یک افسر یک بار به عنوان یک مشتری ظاهر شد و بعد از رابطه جنسی به او گفت که او یک پلیس است و اگر پولی بگیرد او را دستگیر می کند.
سارا به من می گوید: "اگر مورد تجاوز قرار بگیریم، اگر مورد ضرب و شتم قرار بگیریم، اگر مورد سرقت قرار بگیریم، ترس از رفتن به زندان داریم." "بسیاری از اوقات ما فقط از چیزهایی عبور می کنیم و نمی توانیم کاری در مورد آن انجام دهیم."
آن، 32 ساله، از جنوب کالیفرنیا به آلاسکا نقل مکان کرد و به مدت 6 سال یک کارگر جنسی بوده است. او از داستان سارا تعجب نمی کند. او همچنین با دستگیری و آزار پلیس روبرو شده است. او میگوید: «پلیس محلی متوجه میشود که شما یک کارگر جنسی هستید و میخواهند شما را از شهرستان خارج کنید، تا زمانی که شما را ترک کنید با شما لعنتی میکنند.
برنز داستان خودش را از سوء استفاده پلیس دارد. او در 18 سالگی به عنوان یک رقصنده کار می کرد و مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. وقتی به پلیس رفت، میگوید که به او گفتهاند که قصد دارند او را به دلیل ارائه گزارش دروغ دستگیر کنند. برنز میگوید که افسران به او گفتهاند: «به نظر نمیرسد که لباسپوشی تو اینطور نیست که نمیخواستی رابطه جنسی داشته باشی» و اضافه کرد که او احتمالاً فقط یک فاحشه است که از اینکه پولی دریافت نکرده است ناراحت شده است. برنز می افزاید: «من مثل کبودی، اشک و چیزهای دیگر داشتم. تلاش برای گزارش دادن آن به پلیس یک تجربه واقعاً دردناک بود.»
یک مطالعه در سال 2012 بر روی کارگران جنسی توسط پروژه توانمندسازی زنان جوان در شیکاگو این مشکل را کمی سازی کرد. آنها دریافتند که خشونت و آزار و اذیت پلیس بزرگترین خطر گزارش شده توسط کسانی است که رابطه جنسی را با پول یا کالا معامله می کنند. 32 درصد از پاسخ دهندگان خشونت یا آزار و اذیت پلیس، از جمله تجاوز جنسی را گزارش کردند، در حالی که تنها 4 درصد خشونت از سوی دلالان را گزارش کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که بزرگترین تهدید خود اثر نیست، بلکه فضای ایجاد شده با غیرقانونی کردن آن است.
موگولسکو میگوید: «این تصور از نجات به شکل دستگیری واقعاً مشکلساز است. این برای آنها امنیت، ثبات، امنیت، توانمندی ایجاد نمی کند.»
قربانیان قاچاق که موگولسکو می بیند اغلب توسط پلیس آسیب دیده اند. او میگوید: «یکی از کارهایی که ما زمان زیادی را صرف آن میکنیم، تلاش برای جبران یا جبران آسیبی است که سیستم عدالت کیفری به مشتریان ما وارد کرده است. «هم مشتریان قاچاق شده و هم غیرقاچاق شده ما دیدگاه مطلوبی نسبت به مجریان قانون یا پلیس ندارند. در واقع آنها به شدت از دست پلیس رنج می برند. ما با پلیس فحشا شاهد تخلفات گسترده پلیس هستیم. ما به نوعی غرب وحشی را می بینیم.»
موگولسکو می گوید تا زمانی که روسپیگری غیرقانونی است، زنانی که سکس می فروشند از مراجعه به پلیس احساس امنیت نمی کنند. زمانی که مشتریان من بارها و بارها در معرض دستگیری قرار می گیرند، این تصور که آنها در پلیس، یا در مجریان قانون یک مکان دوستانه، مکانی برای کمک گرفتن می بینند، خنده دار است.
این فقط کارگران جنسی نیستند که از پلیس در آنکوریج می ترسند. Outside Beans Café، یک آژانس انکوریج که وعده های غذایی رایگان توزیع می کند، یک زن بومی به نام استر براون، که در چند ماه گذشته بی خانمان بود، ضرب و شتم و آزار و اذیت پلیس را توصیف کرد. او گفت: «پلیس به سختی به شما کمک می کند. آنها حتی به خاطر تجاوز به خودشان به زندان رفته اند.»
براون در حال توصیف یک مورد معروف در انکوریج، افسر سابق آنتونی رولینز بود که در سال 2011 به خاطر پنج تجاوز جنسی که در یونیفرم پوشیده از 2008 تا 2009 مرتکب شده بود، محکوم شد. رولینز داشت جوایز و لوح های متعدد دریافت کرد در طول مدت حضورش در این بخش، از جمله مدال شجاعت و از قضا یک جایزه از سازمانی به نام ایستادن با هم در برابر تجاوز جنسی. او همچنین اغلب با سخنرانی در مدارس منطقه نماینده این بخش بود.
گروهبان کتی لیسی، که معاونت بخش پلیس انکوریج را راه اندازی کرده و اداره می کند، بر دستگیری های فحشا در انکوریج نظارت می کند. او خود را نجات دهنده زنانی می داند که در موقعیت های ناامید به دام افتاده اند. او قانون جدید را تایید می کند و هر گونه تمایز بین فحشا و قاچاق جنسی را رد می کند. او به من گفت: «ما باید اسمش را فحشا نگذاریم، باید آن را استثمار جنسی بنامیم. من فکر می کنم هر زمانی که زنی بدن خود را برای رابطه جنسی می فروشد، باید غیرقانونی باشد. این بسیار تحقیرآمیز و استثمارگرانه است.» لیسی می افزاید که زنانی که می بیند با سوء استفاده یا زور مجبور به فروش سکس می شوند. من اغلب با زنانی برخورد نمیکنم که پیشینهای ثابت دارند و در فحشا فعالیت میکنند. فکر نمیکنم هنوز کسی را ندیده باشم،» او میگوید. "آنها فقط یک روز در 21 از خواب بیدار نمی شوند و می گویند "من بدنم را برای رابطه جنسی می فروشم." این اتفاق نمی افتد.
لیسی میگوید مواردی در مورد سوء رفتار پلیس وجود داشته است، اما اداره آن را تحمل نمیکند، او میافزاید: «دستگیری بهترین پاسخ نیست، من این را تشخیص میدهم». ما نمی خواهیم آنها را مجازات کنیم. ما میخواهیم آنها را از آن وضعیت خارج کنیم و ابزاری که برای حذف آنها از آن موقعیت داریم، دستگیری آنها و حذف آنها از آن قاچاقچی است.»
لیسی میگوید شغل او ایجاد تعادل در دیدن زنانی است که هم به عنوان قربانی و هم در معرض دستگیری جنسی هستند. لیسی می گوید: «آنها این وضعیت دوگانه را دارند. «آنها هم قربانی و هم مجرم هستند. ما در تلاشیم تا بفهمیم که آنها چگونه قربانی شدهاند و چگونه وارد این ماجرا شدهاند تا مجرم باشند.» در عین حال، او قاطعانه معتقد است که هر کسی که از فروش جنسی پول درآورد، یک قاچاقچی است. او میگوید: «من از اصطلاح قاچاقچی و دلال محبت به جای هم استفاده میکنم. اینطور نیست که او برای قرار ملاقات بیرون بیاید و چهارصد دلار دربیاورد و دویست دلار به او بدهد و دویست دلار نگه دارد. در بیشتر موارد او همه چیز را به او می دهد.»
اعضای جامعه متحد برای ایمنی و حفاظت فقط از اجرای قانون انتقاد نمی کنند، بلکه از سایر سیاست های ایالتی نیز انتقاد می کنند. آنها می گویند فقدان یک شبکه ایمنی برای زنده ماندن در زمستان های وحشیانه آلاسکا مشکل را بدتر می کند. برنز به من می گوید که حتی زمانی که از دست پدر بدرفتارش رهایی یافت، به دلیل عدم حمایت دولت همچنان مجبور به فروش رابطه جنسی بود. او میگوید: «من فکر میکنم که بزرگترین قاچاقچی جنسی، چیزی که بیشتر مردم را به فحشا میکشاند، دولت است. «به عنوان یک نوجوان بی خانمان، کارگر پرونده ام می آمد و پولم را از من می گرفت. او میگوید، «خب شما فقط میخواهید از این برای خرید مواد مخدر استفاده کنید.» این سیستم اساساً تمام شبکه ایمنی من را حذف کرد و سپس مرا به زمستان سرد آلاسکا بیرون کرد. تنها انتخابی که داشتم به معنای واقعی کلمه تن فروشی یا خوابیدن در بانک برفی بود. من به معنای واقعی کلمه سوراخی را در بانک برف حفر کردم. اما، میدانی، در 60 سالگی، با انجام این کار تا حد مرگ یخ میزنی، پس باید حقهبازی کنی.»
موگولسکو میگوید که پاسخ به مشکل قاچاق جنسی باید از ریشهیابی دلایل آن باشد. او میگوید: «هر کسی که میخواهد کار مبارزه با قاچاق را انجام دهد، باید واقعاً آستینها را بالا بزند و کار ضد فقر را شروع کند. «زیرا آنچه ما در اینجا درباره آن صحبت می کنیم گروهی است که به طور نامتناسبی تحت تأثیر فقر، خشونت مبتنی بر جنسیت، نژادپرستی، بیگانه هراسی قرار گرفته است. اما ما نمیخواهیم در مورد آن چیزها صحبت کنیم، زیرا تعمیر آن چیزها واقعاً سخت است. اما اگر ما یک قطعه بزرگ در مورد قاچاق و برده های جنسی بنویسیم و پلیس این مشکل را حل کند، احساس خوبی در مورد آن داریم.
جردن فلاهرتی روزنامهنگار و تهیهکننده ناظر نمایش Laura Flanders در GRITtv و TeleSUR English است. می توانید کارهای بیشتری از او را در jordanflaherty.org مشاهده کنید.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا