Tزمانی که مکزیک آخرین مرحله شمارش معکوس را برای دویستمین سالگرد استقلال خود از اسپانیا آغاز می کند، ساعت ها به معنای واقعی کلمه تیک تاک می کنند. دهها ساعت بزرگ با انرژی خورشیدی در میدان بزرگ زوکالو و 200 مرکز ایالتی این شهر هیولا نصب شدهاند تا دقایقی را تا آغاز جشن دویستمین سالگرد در این 31 تا 15 سپتامبر نشان دهند. قیمت ساعتها با 16 میلیون پزو در مقایسه با آنچه رئیس جمهور فیلیپه کالدرون در جشنهای واقعی تجمل میکند، یک افت قیمتی است.
مکزیک 3,000,000,000 پزو برای جشن تولد این کشور در نظر گرفته است، اما هزینه ها مطمئناً از این تخصیص متوسط فراتر خواهد رفت. در کشوری که 70 درصد جمعیت آن در خط فقر و اطراف آن زندگی می کنند، 50 درصد از خانواده های مکزیکی نمی توانند سبد غذایی اولیه را تامین کنند و 13 میلیون کودک هر شب بدون شام به رختخواب می روند، نان و سیرک های دو صد ساله پایدار نمی مانند. گرسنگی که زمین را فرا گرفته است
این که چه مقدار از این پزو چند میلیاردی دزدیده می شود، اختلاس می شود، به دوستان مشکوک خانه واگذار می شود، یا در غیر این صورت تخلیه می شود، باید محاسبه شود.
مکزیک یکی از هشت جمهوری آمریکای لاتین است که در سال 200 دویستمین سالگرد جدایی خود از اسپانیای ضعیف را جشن خواهند گرفت - اما این تنها کشوری در قاره است که صدمین سالگرد انقلابی تاریخی را نیز جشن خواهد گرفت. الیگارشی
همزمانی عددی بین درگیری فاجعه باری که در سال 1810 شروع شد (500,000 نفر قبل از پایان جنگ آزادی در 1821 کشته شدند) و انقلاب 1910 (یک میلیون کشته) این تز را به وجود آورده است که هر صد سال، در سال دهم قرن، این کشور همسایه دور در یک تحول اجتماعی مرگبار منفجر می شود. در مکزیک در سال 2010، با اقتصاد در حال سقوط آزاد، بیکاری در سطوح بی سابقه، و کشتار 28,000 شهروند در جنگ ناخواسته کالدرون علیه کارتل های مواد مخدر، این جدول زمانی برای انقلاب مجدد یک پیش بینی بعید نیست.
اما جدای از عدد شناسی انقلابی، یک ارتباط تاریخی وجود دارد که وقوع مجدد شورش اجتماعی در اینجا در سال های 1810 و 1910 را توضیح می دهد. دزدی انتخابات پس از انتخابات، مصمم به حفظ قدرت با وجود عدم محبوبیت فزاینده خود بود. دون پورفیریو 1910 ساله با دست زدن به رقیب اصلی خود، لیبرال فرانسیسکو مادرو، در زندان هفته ها قبل از رای گیری، بار دیگر تاجگذاری خود را به عنوان سگ برتر انتخاب کرد - مانند دیاز، رئیس جمهور فعلی فیلیپه کالدرون اغلب به دزدی انتخابات 34 متهم می شود.
در آن زمان، مانند سال 2010، رکود عمیقی بر زمین حاکم شد و پورفیریو دیاز نارضایتی اجتماعی را با دعوت از ارتش برای برقراری نظم از بین برد (کالدرون 50,000 سرباز در میدان دارد.) در مواجهه با حاکمیت در حال فروپاشی، دیکتاتور برای تسکین توده های ناآرام حرکت کرد. برگزاری یک جشن بزرگ برای جشن صدمین سالگرد استقلال کشور. بناهای یادبود و مجسمهها در سرتاسر کاپیتول ساخته شدهاند که برجستهترین آنها فرشته طلاکاری شده استقلال است که هنوز بر فراز Paseo de La Reforma، پر رفتوآمدترین گذرگاه شهر، قرار دارد. در واقع، دیکتاتور میلیونها دلار برای بازسازی خیابان و تبدیل آن به نوعی Champs D'Elysie مکزیکی سرمایهگذاری کرد.
کالدرون با قرض گرفتن صفحه ای از کتاب بازی دان پورفی، بهار گذشته سنگ بنای یک «برج نور دو صد ساله» چند میلیون پزوی را در پای بلوار Reforma گذاشت. هزینه های بیش از حد بر روی این بنای تاریخی دو برابر شده است و به دلیل مشکلات مهندسی، برج تا اواخر سال 2011 برای تجارت باز نخواهد بود.
صد سال پیش، پورفیریو دیاز، در میان دیگر پروژههای صدمین سالگرد، نوار را در محل مقر جدید کنگره کشور برید، اما دو ماه بعد، انقلاب زمین را شسته و ساختار گنبد مانند ناتمام ماند. پس از پایان جنگ، گنبد به یادبود انقلاب تبدیل شد.
به طور مشابه، فهرست پروژههای کالدرون در دو صدمین سالگرد شامل محلههای جدیدی برای مجلس سنای مکزیک است - هفتهها قبل از جشن بزرگ که ساختمان نیز ناتمام مانده است.
100 سال پیش، مراسم یادبود و ضیافت ها و توپ های پر زرق و برق، روزها و شب های دیکتاتور را پر کرده بود. باران های آتش بازی آسمان را روشن کرد. شلوارهای جدیدی بین فقرا توزیع شد، اگرچه آنها از حضور در جشن ها منصرف شدند. همانطور که رویه عملیاتی استاندارد در این کشور فوق متمرکز است، جشن به پایتخت و استان ها بدون دعوت محدود شد و تنش ها را بین روستاها و شهر بزرگ افزایش داد. وقتی خبر رسید که دیکتاتور کل بودجه اجتماعی مکزیک را در صدمین سالگرد استقلال خرج کرده است - هیچ پولی برای پرداخت دستمزد معلمان باقی نمانده بود - همه جهنم از دست رفت. در 20 نوامبر 1910 انقلاب مکزیک فوران کرد و دیاز سرنگون شد.
فیلیپه کالدرون به سناریوی دون پورفی وفادار بوده است. به غیر از طاق دو صد ساله و اتاقهای جدید سنا، او یک گزاف چند میلیارد پزو، "Expo Bi-Centenario" را در گواناخواتو افتتاح کرده است (نوار کناری را ببینید). خیابانها و مدارس سراسر کشور به «قهرمانانی که به ما سرزمین پدری دادند» تغییر نام دادهاند و یک پارک دویست ساله در شمال مکزیکو سیتی که در محل پالایشگاه متروکهای ساخته شده است که هوای این کلان شهر را برای دههها آلوده کرده بود. برای تجارت باز است گفته می شود که سطح سمیت هنوز آنقدر بالا است که نشستن روی چمن می تواند برای سلامتی خطرناک باشد.
مدیریت کالدرون در دویستمینیال تصادفی بوده است. پنج هماهنگ کننده، که با Cuauhtemoc Cardenas، پسر یک رئیس جمهور محبوب شروع می شود، در شش سال گذشته قرارداد امضا کرده و سپس به طور ناگهانی استعفا داده اند، آخرین مورد زمانی که خوان مانوئل ویلالپاندو، مورخ جناح راست، فرمانروایی عملیات را به وزیر داد. آلفونسو لوجامبیو از آموزش عمومی، که اغلب به عنوان جانشین کالدرون در سال 2012 ذکر می شود.
در حالی که کمتر از یک ماه تا جشن تولد بزرگ باقی مانده است، ساختمانهای عمومی مانند کاخ ملی، کاخ بلا آرتس، و دادگاه عالی برای این مراسم در حال تخریب هستند. مایلها باندهای قرمز، سفید و سبز - رنگهای پرچم مکزیک - بر فراز آسمانخراشهای مرکز شهر مانند 84 طبقه Torre Mayor، بلندترین ساختمان کشور پوشیده شدهاند.
تقویم فرهنگی دویستمین سال پر است. نمایش بزرگی از نمادهای میهن پرستانه، از جمله جمجمه صیقلی پدر میگل هیدالگو و کوستیلا، کشیش ولخرجی که برای اولین بار صدای مبارزه برای استقلال را داد، و استخوان های مختلط 12 یا 14 شهید دیگر (هنوز مشخص نشده است که چه کسی استخوانها در کاخ ملی نمایش داده میشوند که شهروندان صمیمانه تشویق میشوند از آن بازدید کنند (کاخ معمولاً توسط ارتش قفل و مهر و موم میشود.)
از دیگر پیشنهادهای یادبود می توان به انتشار نسخه رسمی باز ویرایش شده "تاریخ مکزیک" که توسط دبیرخانه آموزش عمومی لوجامبیو صادر شد، اشاره کرد. این جلد به شدت توسط دانشگاهیان مورد انتقاد قرار گرفته است، زیرا کالدرون و حزب PAN او یک چرخش جناح راست را بر زندگی نامه کشور تحمیل کرده اند. به نظر می رسد بسیاری از متن اصلاح شده کار انریکه کرازه بی اعتبار، مورخ خانه Televisa، شریک ارشد در انحصار تلویزیون دو سر مکزیک و یکی از دوستان خوان مانوال ویلالپاندو باشد. حجم به سمت تفسیر محافظهکارانه از رویدادهای تاریخی متمایل میشود و میخواهد لحظات تاریکتری را در روایت ملی پنهان کند - خبری از بردهداری نیست و با این حال یک سوم جمعیت در زمان آزادی آفریقایی-مکزیکی بودند. رفتار با قنداق آنتونیو لوپز و سانتانا، شرور بزرگی که نیمی از قلمرو ملی مکزیک را به واشنگتن واگذار کرد، قابل توجه است. قتل عام 1968 دانشجوی اعتصابی در سال 300 توسط ارتش مکزیک به عنوان "تظاهرات بزرگی که سرکوب شد" توصیف می شود که هیچ نسبتی به سرکوبگران ندارد.
در مصاحبه اخیر با مجله Proceso، مورخ ویکتور دیاز آرچینیابا، "تاریخ مکزیک" تجدید نظر شده را به عنوان تاریخ سیاستمداران این کشور و نه مردم آن توصیف می کند. پروفسور معروف دانشگاه متروپولیتن خودمختار معتقد است که حزب راستگرای PAN از شخصیت های شیرخواری مانند هیدالگو، جانشین او خوزه ماریا مورلوس، و حواریون انقلابی امیلیانو زاپاتا و فرانسیسکو ویلا که کلیسای کاتولیک را به چالش کشیدند، علیه رژیم های سرکوبگر قیام کردند، ناخوشایند است. دولت های محافظه کار را سرنگون کرد.
برنامههای دولت کالدرون برای صدمین سالگرد دوقلو، دویستمین سالگرد استقلال را بیش از صدمین سالگرد انقلاب مکزیک، قیام فقرا که پانیستاها هرگز با آن همدردی نکردهاند، ترجیح داده است.
سرمایه داری امتیاز را برای «خرید صدمین سالگرد» خریداری کرده است - همانطور که برخی از واگن های غیر وطن پرست جشن های آینده را نامگذاری کرده اند. مانند هر سال در ماه سپتامبر، "ماه میهن پرستانه"، دستفروشان گاری های دستی را در خیابان های شهر پر از پرچم های "سه رنگ"، "کرونتاهای" پلاستیکی - نوعی وووزلا مکزیکی که صدای دمیدن آن بر غوغای شهری می افزاید - و هزاران چوچک میهن پرستانه را در خیابان های شهر هل می دهند. . برای گرامیداشت دویستمین سالگرد، لیوان های پدر هیدالگو و همدستانش از مصرف کنندگان دعوت می کنند تا تی شرت، لباس بچه گانه، فندک سیگار، کارتن شیر و قوطی لوبیا، کارت تلفن و بلیت های بخت آزمایی بخرند.
نسخه کارتونی مبارزه برای استقلال، "قهرمانان واقعی" در شرف انتشار است. کارلوس کوری، خالق این فیلم، تصدیق میکند که فیلمش نسخهای «آشکار» از تاریخ اغلب خشونتآمیز مکزیک است. هیدالگو، مورلوس و دیگران بیشتر به «بتمن، مرد عنکبوتی و ایندیانا جونز» شباهت دارند تا الگوهای اصلی خود - صداپیشگی مورلوس توسط «بروزو»، «دلقک ترسناک» با موهای سبز آکا ویکتور تروخیلو، اسب جنگی تلویزیونی دوبله شد. اکشن فیگورهای «قهرمانان واقعی» به شدت به بازار عرضه می شوند.
سایر محصولات ویژه خرید صدساله عبارتند از: قرعه کشی دویست ساله ("Bicentenario")، مسابقه دوچرخه سواری دویست ساله ("Bicenton")، یک کپسول زمانی که صد سال افتتاح می شود، بنابراین اگر در واقع مکزیک تا آن زمان زنده بماند، انتشار تمبرهای پستی مختلف، پارلمان جوانان، مسابقات قهرمانی راکتبال، مسابقات بینالمللی مسابقات قهرمانی، و یک بازی نمایشگاهی NBA بین سن آنتونیو اسپرز و لس آنجلس کلیپرز.
اگرچه فهرست شخصیتهای بینالمللی که به مراسم دویستمین سالگرد دعوت شدهاند از نزدیک برگزار میشود، اما سر و صدا این است که شاهزاده اسپانیایی فیلیپه و شاهزادهاش دونا لتیسیا زمانی که کالدرون از بالکن ریاستجمهوری مشرف به زوکالو صدای جاودانه «گریتو د ایندیپندنسیا» را تلفظ کند، حاضر خواهند بود. در 15 سپتامبر با توجه به حضور خانواده سلطنتی، "گریتو"، همانطور که برای اولین بار توسط پدر هیدالگو به صدا درآمد - "Viva Mexico! Let's Go Kill Some Gachupines" (اسپانیایی ها) - باید برای این مناسبت اصلاح شود.
"گریتو" 15 سپتامبر کالدرون با رژه های نظامی متعددی پیش و پس از آن برگزار می شود - گروه های خارجی، از جمله یکی از ایالات متحده که سربازانش پنج بار به مکزیک حمله کرده اند، از راهپیمایی ها خارج خواهند شد. نزدیک به نیمی از ارتش مکزیک در حال حاضر در میدان جنگ خونین رئیس جمهور با مواد مخدر است.
برای تکمیل این جشن، بهشت بر فراز مکزیکوسیتی با وسایل آتشنشان در سطح جهانی که توسط استرالیایی Ric Burch سازماندهی شده است، روشن میشود. بورچ که یک میلیون دلار یانکی برای نمایش آتش بازی دریافت خواهد کرد، قول داده است که اسپانیایی را برای دویستمین سالگرد یاد بگیرد.
15 سپتامبر، به طور سنتی "La Noche Mexicana" زمانی که بومیان سامبروهای فلاپی می خورند، تکیلا rotgut می خورند، آهنگ های نوستالژیک ماریاچی فریاد می زنند و مانند "مکزیکایی های واقعی" از تپانچه های خود شلیک می کنند، همیشه یک انفجار است، اما امسال باید یک لولاپالوزا باشد. در سال 2008، مواد مخدر ظاهراً بمبی را به میان جمعیتی که "La Noche Mexicana" را در مورلیا میچوآکان جشن میگرفتند، پرتاب کردند و هشت مهماندار را کشتند و دهها هزار نفر از مکزیکوسیتی و پلیس فدرال به زوکالو اختصاص داده میشوند تا از کشتار جمعیت جلوگیری کنند.
پس از یک فاندانگوی تمام شب، کالدرون با هلیکوپتر به دولورس گواناخواتو منتقل میشود، جایی که میگل هیدالگو و کوستیلا، بازمانده توطئهای شکست خورده برای سرنگونی حاکمان اسپانیایی، "گریتو" اصلی را به زبان آورد، همان چیزی که در مورد کشتن گاچوپینها بود. همانطور که افسانه می گوید، هنگامی که پدر خوب سوگند قاتل خود را نادیده گرفت، با قدم های بلند از میدان شهر عبور کرد و درهای زندان محلی را باز کرد. صدها هندی و آفریقایی مکزیکی که در معادن نقره مجبور به بردگی شده بودند (مکزیک یک سوم پول جهان را در سال 1810 تولید کرد) بیرون آمدند، قمه ها و مشعل ها را برداشتند و به سمت ساختمان نقره ای نزدیک شهر گواناخواتو حرکت کردند. نخبگان سفیدپوست را در خانه غلات یا Alhondiga گرد آورد و آن را به آتش کشید. گفته می شود که آتش توسط یک معدنچی ناراضی شعله ور شده است که نام مستعار "ال پیپیلا" اکنون به غرفه های تاکو و سایر تامین کنندگان گوشت بریان شده در سراسر مکزیک می آید.
در صبح روز 16 سپتامبر برای پایان دادن به فعالیت های دویستمین سالگرد در گواناخواتو، فیلیپه کالدرون میزبان یک صبحانه جشن برای نخبگان محلی در Alhondiga است، سازه ای که زمانی سر پدر هیدالگو دستگیر شده از آن تاب می خورد.
با توجه به سرکوب، ویرانی اقتصادی، گرسنگی، فساد، و خشونتی که در این سال صدساله زمین را پوشانده است، بسیاری از مکزیکی ها از خود می پرسند که آیا مانند زمان پورفیریو دیاز، یک انقلاب جدید می تواند بسیار عقب باشد؟
جان راس نویسنده ال مونسترو. می توانید در مورد جزئیات با او مشورت کنید [ایمیل محافظت شده]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا