[این قطعه از کتاب جدید آلفرد مک کوی اقتباس و گسترش یافته است. در سایه قرن آمریكا: افزایش و كاهش قدرت جهانی ایالات متحده.]
در 50 سال گذشته، رهبران آمریکا کاملاً مطمئن بودهاند که میتوانند در مکانهایی مانند کوبا یا ویتنام دچار شکستهای نظامی شوند، بدون اینکه سیستم هژمونی جهانی آنها تحت حمایت ثروتمندترین اقتصاد و بهترین ارتش جهان تحت تأثیر قرار گیرد. به هر حال، این کشور به عنوان وزیر امور خارجه، مادلین آلبرایت، «ملت ضروری» کره زمین بود. ادعا شده از جانب در سال 1998 (و دیگر روسای جمهور و سیاستمداران از آن زمان تاکنون اصرار داشته اند). پل کندی، مورخ دانشگاه ییل، ایالات متحده بیش از هر امپراتوری دیگری از «اختلاف قدرت» نسبت به رقبای احتمالی خود برخوردار بود. اعلام کرد در سال 2002. مطمئناً، این کشور «تنها ابرقدرت برای دهههای آینده» باقی خواهد ماند. امور خارجه مجله مطمئن ما همین پارسال در طول مبارزات انتخاباتی 2016، نامزد دونالد ترامپ وعده داده شده طرفداران او که "ما با ارتش پیروز خواهیم شد... آنقدر پیروز خواهیم شد که حتی ممکن است از بردن خسته شوید." در ماه اوت، ترامپ ضمن اعلام تصمیم خود برای اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان اطمینان ملت: "در هر نسلی با بدی روبرو بوده ایم و همیشه پیروز بوده ایم." در این دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، تنها یک چیز مسلم بود: زمانی که واقعاً مهم بود، ایالات متحده هرگز نمی توانست شکست بخورد.
دیگر نه.
ممکن است کاخ سفید ترامپ همچنان در درخشش برتری جهانی آمریکا غوطه ور باشد، اما درست در آن سوی پوتوماک، پنتاگون دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به برتری نظامی در حال محو خود شکل داده است. در ماه ژوئن، وزارت دفاع صادر کرد گزارش عمده با عنوان ارزیابی ریسک در دنیای پس از تقدمبا دریافت این که ارتش ایالات متحده «دیگر از موقعیت غیرقابل نفوذ در برابر رقبای دولتی برخوردار نیست» و «دیگر نمی تواند...به طور خودکار برتری نظامی محلی پایدار و پایدار در برد ایجاد کند». این ارزیابی هوشیارانه، استراتژیستهای ارشد پنتاگون را به «درک سختی که «ما میتوانیم ببازیم» سوق داد. تحت شرایط پس از برتری.» این گزارش پنتاگون همچنین هشدار داد که چین نیز مانند روسیه «درگیر برنامهای عمدی برای نشان دادن محدودیتهای قدرت ایالات متحده است». از این رو، تلاش پکن برای «تسلط بر اقیانوس آرام» و «کارزار آن برای گسترش کنترل خود بر دریای چین جنوبی».
چالش چین
در واقع، تنش های نظامی بین دو کشور در غرب اقیانوس آرام از تابستان 2010 افزایش یافته است. درست همانطور که واشنگتن زمانی از اتحاد دوران جنگ خود با بریتانیای کبیر برای تصاحب بیشتر قدرت جهانی آن امپراتوری در حال محو شدن پس از جنگ جهانی دوم استفاده کرد، پکن نیز شروع به استفاده از آن کرد. سود حاصل از تجارت صادراتی خود با ایالات متحده برای تأمین مالی چالش نظامی برای تسلط خود بر آبراه های آسیا و اقیانوسیه.
برخی اعداد گویا ماهیت رقابت قدرت های بزرگ آینده بین واشنگتن و پکن را نشان می دهد که می تواند مسیر قرن بیست و یکم را تعیین کند. به عنوان مثال، در آوریل 2015، وزارت کشاورزی گزارش اقتصاد ایالات متحده طی 50 سال آینده نزدیک به 15 درصد رشد خواهد کرد، در حالی که اقتصاد چین 300 درصد رشد خواهد کرد که در حدود سال 2030 برابر یا از آمریکا پیشی خواهد گرفت.
به طور مشابه، در رقابت حیاتی برای ثبت اختراعات در سراسر جهان، رهبری آمریکا در نوآوری های فناوری به وضوح رو به افول است. در سال 2008، ایالات متحده همچنان با 232,000 درخواست ثبت اختراع، رتبه دوم را پس از ژاپن در اختیار داشت. با این حال چین بود بسته با سرعت 195,000، به لطف افزایش تاول 400 درصدی از سال 2000. تا سال 2014، چین در واقع موفق شد رهبری در این رده حیاتی با 801,000 پتنت، تقریباً نیمی از کل ثبت اختراع جهان، در مقایسه با تنها 285,000،XNUMX برای آمریکایی ها.
با توجه به اینکه ابررایانه برای همه چیز از شکستن کد گرفته تا محصولات مصرفی حیاتی است، وزارت دفاع چین پیشرو پنتاگون برای اولین بار در سال 2010، سریع ترین ابررایانه جهان، Tianhe-1A را راه اندازی کرد. برای شش سال آینده، پکن سریعترین ماشین را تولید کرد و در نهایت سال گذشته به دست آورد به گونه ای که نمی تواند مهمتر از این باشد: با ابررایانه ای که دارای تراشه های ریزپردازنده ساخت چین بود. تا آن زمان، همچنین با 167 ابر رایانه در مقایسه با 165 برای ایالات متحده و تنها 29 برای ژاپن، بیشترین ابر رایانه را داشت.
در درازمدت، سیستم آموزشی آمریکا، آن منبع حیاتی دانشمندان و نوآوران آینده، از رقبای خود عقب افتاده است. در سال 2012، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیم میلیون نوجوان 15 ساله را در سراسر جهان آزمایش کرد. آنهایی که در شانگهای هستند اول وارد شد در ریاضیات و علوم، در حالی که آنهایی که در ماساچوست، "یک ایالت ایالات متحده با عملکرد قوی" در رتبه بیستم در علوم و بیست و هفتمین در ریاضی قرار گرفتند. تا سال 20، جایگاه آمریکا به دست آورد کاهش یافته است به رتبه 25 در علوم و 39 در ریاضی.
اما ممکن است بپرسید چرا کسی باید به یک دسته از نوجوانان 15 ساله با کوله پشتی، بریس و رفتار اهمیت بدهد؟ زیرا تا سال 2030، آنها دانشمندان و مهندسان میان رشتهای خواهند بود که تعیین میکنند رایانههای چه کسانی از حمله سایبری جان سالم به در میبرند، ماهوارههای آنها از حمله موشکی فرار میکنند و اقتصادشان بهترین چیز بعدی را دارد.
استراتژی های ابرقدرت رقیب
با منابع رو به رشد خود، پکن ادعای قوس جزایر و آب از کره تا اندونزی را دارد که مدتها تحت تسلط نیروی دریایی ایالات متحده است. در آگوست 2010، پس از اینکه واشنگتن "علاقه ملی" خود را در دریای چین جنوبی ابراز کرد و تمرینات دریایی را در آنجا برای تقویت این ادعا انجام داد، پکن بار جهانی در پاسخ با عصبانیت از این که «مسابقه کشتی آمریکا و چین بر سر موضوع دریای چین جنوبی، مخاطراتی را برای تصمیمگیری در مورد اینکه چه کسی حاکم واقعی این سیاره خواهد بود، افزایش داده است».
چهار سال بعد، پکن ادعاهای ارضی خود را بر این آب ها افزایش داد. ساختمان تاسیسات زیردریایی هسته ای در جزیره هاینان و تسریع لایروبی هفت جزیره مرجانی مصنوعی برای پایگاه های نظامی در جزایر اسپراتلی. هنگامی که دادگاه دائمی داوری در لاهه حکومتوزارت امور خارجه پکن، در سال 2016، که این جزایر مرجانی هیچ ادعایی ارضی به چین برای دریاهای اطراف ندادند. رد تصمیم خارج از کنترل
برای مقابله با چالش چین در دریاهای آزاد، پنتاگون شروع به کار کرد در حال ارسال متوالی گروههای حامل در کشتیهای «آزادی ناوبری» به دریای چین جنوبی سفر میکنند. این کشور همچنین به منظور تقویت موقعیت استراتژیک خود در امتداد ساحل آسیا، شروع به انتقال دارایی های اضافی هوایی و دریایی به یک رشته پایگاه از ژاپن تا استرالیا کرد. از پایان جنگ جهانی دوم، واشنگتن تلاش کرده است خشکی استراتژیک اوراسیا را از طریق شبکه ای از پایگاه های نظامی ناتو در اروپا و زنجیره ای از سنگرهای جزیره ای در اقیانوس آرام کنترل کند. بین "انتهای محوریواشنگتن در طول 70 سال گذشته، در این قاره وسیع، لایههای متوالی قدرت نظامی ساخته است - پایگاههای هوایی و دریایی در طول جنگ سرد و اخیراً مجموعهای از 60 پایگاه هواپیماهای بدون سرنشین که از سیسیل تا گوام امتداد دارند.
با این حال، به طور همزمان، چین همان کاری را که پنتاگون در سال 2010 انجام داد، انجام داد نام "تغییر همه جانبه ارتش آن" به معنای آماده سازی ارتش آزادیبخش خلق (PLA) "برای طرح قدرت با برد گسترده." پکن با «فعالترین برنامه موشکی بالستیک و موشکهای کروز زمینی» میتواند «نیروهای هستهای خود را در سراسر جهان، از جمله قاره ایالات متحده آمریکا» هدف قرار دهد. در همین حال، موشکهای دقیق اکنون توانایی حمله به کشتیها، از جمله ناوهای هواپیمابر، در غرب اقیانوس آرام را در اختیار PLA قرار میدهند. در حوزههای نظامی نوظهور، چین با برنامههایی برای تسلط بر «طیف اطلاعات در همه ابعاد فضای نبرد مدرن» شروع به رقابت با سلطه ایالات متحده بر فضای سایبری و فضا کرده است.
ارتش چین تاکنون یک جنگ سایبری پیچیده را توسعه داده است ظرفیت از طریق واحد 61398 و پیمانکاران متحد خود که «به طور فزایندهای بر شرکتهای درگیر در زیرساختهای حیاتی ایالات متحده - شبکه برق، خطوط گاز و آبرسانی این کشور تمرکز میکنند». پس از شناسایی این واحد به عنوان مسئول یک سری سرقت های مالکیت معنوی، واشنگتن در سال 2013 اقدام بی سابقه ای را برای طرح اتهامات جنایی علیه پنج افسر سایبری فعال چینی انجام داد.
چین قبلاً پیشرفتهای تکنولوژیکی بزرگی داشته است که میتواند در هر جنگ آینده با واشنگتن تعیین کننده باشد. بهجای رقابت سراسری، پکن، مانند بسیاری از کسانی که اخیراً فناوری را پذیرفتهاند، بهطور استراتژیک حوزههای کلیدی را برای تعقیب انتخاب کرده است، بهویژه ماهوارههای مداری، که تکیهگاهی برای تسلیحسازی مؤثر فضا هستند. در اوایل سال 2012، چین 14 ماهواره را به "سه نوع مدار" با "ماهواره های بیشتر در مدارهای بالا و... قابلیت های ضد سپر بهتر نسبت به سایر سیستم ها" پرتاب کرده بود. چهار سال بعد، پکن اعلام کرد در مسیری قرار داشت که «تا سال 35 کل کره زمین را با یک صورت فلکی 2020 ماهواره پوشش دهد» و از نظر سیستمهای ماهوارهای عملیاتی، پس از ایالات متحده در رده دوم قرار گرفت.
چین اخیراً به پیشرفتی جسورانه در ارتباطات ایمن دست یافته است. در آگوست 2016، سه سال پس از اینکه پنتاگون تلاش خود را برای امنیت ماهواره ای تمام عیار کنار گذاشت، پکن راه اندازی اولین ماهواره کوانتومی جهان که فوتونها را ارسال میکند، که تصور میشود به جای اتکا به امواج رادیویی که به راحتی در معرض خطر قرار میگیرند، "در برابر هک آسیبناپذیر" هستند. به گفته یکی از دانشمندان گزارش، این فناوری جدید "یک شبکه ارتباطی فوق امن ایجاد می کند که به طور بالقوه افراد را در هر کجا به هم مرتبط می کند." طبق گزارش ها، چین قصد داشت 20 ماهواره از این ماهواره ها را در صورت موفقیت کامل این فناوری به فضا پرتاب کند.
برای بررسی چین، واشنگتن یک شبکه دفاع دیجیتال جدید از قابلیت های پیشرفته جنگ سایبری و روباتیک فضایی هوایی ایجاد کرده است. بین سالهای 2010 و 2012، پنتاگون عملیاتهای پهپادهای خود را در اگزوسفر گسترش داد و عرصهای برای جنگهای آینده ایجاد کرد که برخلاف آنچه قبلاً انجام شده بود. در اوایل سال 2020، اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، پنتاگون موفق خواهد شد سپر سه لایه پهپادهای بدون سرنشینی که از استراتوسفر به اگزوسفر میرسند، مجهز به موشکهای چابک، با یک سیستم ماهوارهای توسعهیافته به هم متصل شده و از طریق کنترلهای روباتیک کار میکنند.
با سنجش این توازن نیروها، شرکت RAND اخیراً مطالعه ای را منتشر کرده است. جنگ با چین، پیش بینی تا سال 2025، «چین احتمالاً موشکهای بالستیک و موشکهای کروز بیشتر، بهتر و دوربردتر خواهد داشت. پدافند هوایی پیشرفته؛ آخرین نسل هواپیما؛ زیردریایی های ساکت تر؛ سنسورهای بیشتر و بهتر؛ و ارتباطات دیجیتال، قدرت پردازش و C2 [امنیت سایبری] لازم برای اجرای زنجیره کشتار یکپارچه.
رند پیشنهاد کرد که در صورت جنگ همه جانبه، ایالات متحده ممکن است متحمل خسارات سنگینی به ناوها، زیردریاییها، موشکها و هواپیماهای خود از نیروهای استراتژیک چینی شود، در حالی که سیستمهای رایانهای و ماهوارههای آن به لطف «جنگ سایبری و بهبود یافته چینیها تخریب خواهند شد». قابلیتهای ASAT [ضد ماهوارهای].» اگرچه نیروهای آمریکایی ضدحمله خواهند کرد، اما «آسیب پذیری فزاینده» آنها به این معناست که پیروزی واشنگتن تضمین نمی شود. اتاق فکر به این نتیجه رسید که در چنین درگیری ممکن است "برنده آشکار" وجود نداشته باشد.
در مورد سنگینی آن کلمات اشتباه نکنید. برای اولین بار، یک اندیشکده راهبردی عالی، که نزدیک به ارتش ایالات متحده بود و مدتها به دلیل تحلیلهای استراتژیک تأثیرگذار خود مشهور بود، به طور جدی در حال فکر کردن به یک جنگ بزرگ با چین بود که ایالات متحده در آن پیروز نخواهد شد.
جنگ جهانی سوم: سناریو 2030
فناوری فضا و جنگ سایبری آنقدر جدید و آزمایش نشده است که حتی عجیبترین سناریوهایی که در حال حاضر توسط برنامهریزان استراتژیک ساخته شدهاند، ممکن است به زودی جایگزین واقعیتی شوند که هنوز تصور آن دشوار است. در جنگ هسته ای سال 2015 ورزش، مؤسسه Wargaming نیروی هوایی از مدل سازی کامپیوتری پیچیده استفاده کرد تصور کنید "سناریویی در سال 2030 که در آن ناوگان B-52 نیروی هوایی... با... ارتقاء یافته سلاح های توقف" در آسمان آماده حمله گشت می زند. به طور همزمان، «موشکهای بالستیک قارهپیما جدید براق» برای پرتاب آماده میشوند. سپس، در یک بازی تاکتیکی جسورانه، بمبافکنهای B-1 با «بهروزرسانی کامل ایستگاه نبرد یکپارچه (IBS)» برای یک حمله اتمی ویرانگر از دفاع دشمن عبور میکنند.
این سناریو بدون شک برای برنامه ریزان نیروی هوایی مفید بود، اما در مورد آینده واقعی قدرت جهانی ایالات متحده چیز کمی گفته شد. به طور مشابه، RAND جنگ با چین مطالعه فقط ظرفیتهای نظامی را بدون ارزیابی استراتژیهای خاصی که هر یک از طرفین ممکن است به نفع خود استفاده کند، مقایسه کرد.
من ممکن است به مدلسازی رایانهای مؤسسه Wargaming یا منابع تحلیلی مشهور RAND دسترسی نداشته باشم، اما حداقل میتوانم کار آنها را یک قدم جلوتر با تصور درگیری آینده با نتیجه نامطلوب برای ایالات متحده پیش ببرم. واشنگتن به عنوان قدرتی که هنوز بر جهان مسلط است، باید دفاع خود را در تمام حوزه های نظامی گسترش دهد و به طور متناقض، قدرت خود را به منبع ضعف احتمالی تبدیل کند. چین بهعنوان رقیب، مزیت نامتقارن شناسایی و بهرهبرداری از چند نقص استراتژیک در برتری نظامی واشنگتن را دارد.
برای سال ها، روشنفکران برجسته دفاعی چین دوست دارند شن دینگلی دانشگاه فودان ایده مقابله با آمریکا با تقویت نیروی دریایی بزرگ را رد کرده اند استدلال کرد در عوض برای «حملات سایبری، سلاحهای فضایی، لیزرها، پالسها و سایر پرتوهای انرژی هدایتشده». به گفته شن، چین به جای عجله برای پرتاب ناوهای هواپیمابر که توسط لیزرهای پرتاب شده از فضا «سوخته خواهند شد»، باید سلاحهای پیشرفته توسعه دهد تا «سیستمهای فرماندهی دیگر کار نکنند». اگرچه دههها تا رسیدن به قدرت کامل ارتش جهانی واشنگتن فاصله دارد، اما چین میتواند از طریق ترکیبی از جنگ سایبری، جنگ فضایی و ابررایانه راههایی برای فلج کردن ارتباطات نظامی ایالات متحده و در نتیجه کور کردن نیروهای استراتژیک خود بیابد. با در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا یک سناریو ممکن برای جنگ جهانی سوم وجود دارد:
ساعت 11:59 شب روز پنجشنبه روز شکرگزاری 2030 است. ماه هاست که تنش ها بین گشت زنی های نیروی دریایی چین و ایالات متحده در دریای چین جنوبی افزایش یافته است. تلاشهای واشنگتن برای استفاده از دیپلماسی برای مهار چین، شکست شرمآوری را در میان متحدان دیرینه به اثبات رسانده است - با ناتو که سالها از حمایت مخالف آمریکا فلج شده است، بریتانیا اکنون یک قدرت درجه سوم است، ژاپن از نظر عملکردی بیطرف است، و دیگر رهبران بینالمللی نسبت به نگرانیهای واشنگتن پس از آن سردرگم هستند. برای مدت طولانی از نظارت سایبری خود رنج می برد. با کاهش اقتصاد آمریکا، واشنگتن آخرین کارت را در یک دست ضعیف بازی می کند و شش گروه از هشت گروه حامل باقی مانده خود را در غرب اقیانوس آرام مستقر می کند.
این اقدام به جای ترساندن رهبران چین، آنها را جنگ طلب تر می کند. جنگندههای جت آنها که از پایگاههای هوایی در جزایر اسپراتلی پرواز میکنند، به زودی به کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده در دریای چین جنوبی شلوغ میکنند، در حالی که ناوچههای چینی با دو ناو هواپیمابر در حال گشتزنی مرغ بازی میکنند و هرچه بیشتر از کمانهایشان عبور میکنند.
سپس فاجعه رخ می دهد. در ساعت 4:00 صبح در یک شب مه آلود اکتبر، ناو عظیم الجثه USS جرالد فورد فریگات-536 کهنه می شود زوچانگ، کشتی چینی را با کل خدمه 165 نفره غرق کرد. پکن خواستار عذرخواهی و غرامت است. وقتی واشنگتن امتناع می کند، خشم چین به سرعت می آید.
در نیمه شب جمعه سیاه، در حالی که خریداران سایبری به درگاه های Best Buy برای تخفیف های عمیق بر روی جدیدترین لوازم الکترونیکی مصرفی بنگلادش هجوم می آورند، پرسنل نیروی دریایی ارتش تلسکوپ نظارت فضایی در اکسموث، استرالیای غربی، در حالی که صفحههای پانورامای آسمان جنوب به طور ناگهانی سیاه میشوند، قهوههایشان را خفه میکنند. هزاران مایل دورتر در مرکز عملیات فرماندهی سایبری ایالات متحده در تگزاس، تکنسین های نیروی هوایی باینری های مخرب را شناسایی می کنند که اگرچه به صورت ناشناس در سیستم های تسلیحاتی آمریکایی در سراسر جهان هک شده اند، اما ویژگی متمایز را نشان می دهند. اثر انگشت دیجیتال از ارتش آزادیبخش خلق چین.
در چیزی که مورخان بعداً آن را "نبرد باینری ها" می نامند، ابررایانه های CyberCom کدهای ضد قاتل خود را راه اندازی می کنند. در حالی که تعداد کمی از سرورهای استانی چین دادههای اداری معمول خود را از دست میدهند، سیستم ماهوارهای کوانتومی پکن، مجهز به انتقال فوتون فوقایمن، در برابر هک غیرقابل نفوذ است. در همین حال، مجموعهای از ابررایانههای بزرگتر و سریعتر که به واحد 61398 جنگ سایبری شانگهای برده شدهاند، با لگاریتمهای غیرقابل نفوذی از ظرافت و پیچیدگی بیسابقه بازمیگردند و از طریق سیگنالهای مایکروویو قدیمی آن به سیستم ماهوارهای ایالات متحده میلغزند.
اولین حمله آشکار حمله ای است که هیچ کس در پنتاگون پیش بینی نکرده بود. چند ناو هواپیمابر آمریکایی MQ-60,000 Stingray که در ارتفاع 25 فوتی بالای دریای چین جنوبی پرواز می کند. هواپیماهای بدون سرنشینآلوده به «بدافزار» چینی، ناگهان تمام غلافهای زیر بالهای دلتای عظیم خود را شلیک میکند و دهها موشک کشنده را به اقیانوس فرو میبرد و عملاً آن سلاحهای مهیب را خلع سلاح میکند.
کاخ سفید که مصمم به مبارزه با آتش با آتش است، اجازه حمله تلافی جویانه را صادر می کند. فرماندهان نیروی هوایی در کالیفرنیا با اطمینان از غیرقابل نفوذ بودن سیستم ماهواره ای خود، کدهای رباتیک را به ناوگان X-37B مخابره می کنند. هواپیماهای بدون سرنشین فضایی، در مدار 250 مایلی بالاتر از زمین، برای پرتاب موشک های ترمیناتور سه گانه خود به چندین ماهواره ارتباطی چین. پاسخ صفر است.
در وحشت، نیروی دریایی به ناوشکن های کلاس زوموالت خود دستور می دهد تا RIM-174 خود را شلیک کنند. موشک های قاتل در هفت ماهواره چینی در مدارهای زمین ثابت نزدیک. کدهای راه اندازی ناگهان ثابت می شوند که عمل نمی کنند.
از آنجایی که ویروس های پکن به طور غیرقابل کنترلی از طریق معماری ماهواره ای ایالات متحده پخش می شوند، ابررایانه های درجه دوم این کشور در شکستن کد پیچیده شیطانی بدافزار چینی شکست خورده اند. با سرعت خیره کننده، سیگنال های GPS که برای ناوبری کشتی ها و هواپیماهای آمریکایی در سرتاسر جهان حیاتی هستند، به خطر می افتد.
در سراسر اقیانوس آرام، افسران عرشه نیروی دریایی برای یافتن سربازان خود به تقلا می پردازند و در تلاش برای به یاد آوردن کلاس های ناوبری قدیمی در آناپولیس هستند. اسکادران های حامل با هدایت خورشید و ستاره ها ایستگاه های خود را در سواحل چین رها می کنند و برای ایمنی هاوایی بخار می کنند.
یک رئیس جمهور عصبانی آمریکا دستور حمله تلافی جویانه به یک هدف ثانویه چینی، پایگاه دریایی لانگپو در جزیره هاینان را صادر می کند. در عرض چند دقیقه، فرمانده پایگاه هوایی اندرسن در گوام یک باتری فوق سری X-51 "Waverider" را به فضا پرتاب کرد. موشک های مافوق صوت که تا ارتفاع 70,000 پا اوج می گیرند و سپس با سرعت 4,000 مایل در ساعت در سراسر اقیانوس آرام حرکت می کنند - بسیار سریعتر از هر جنگنده یا موشک هوا به هوای چینی. در داخل اتاق وضعیت کاخ سفید، سکوت خفه کننده است زیرا همه لحظه شماری می کنند تا 30 دقیقه کوتاه قبل از برخورد کلاهک های هسته ای تاکتیکی به قلم های سخت شده زیردریایی لانگپو، متوقف شود و عملیات نیروی دریایی چین در دریای چین جنوبی متوقف شود. در میانه پرواز، موشک ها ناگهان به سمت اقیانوس آرام فرو می روند.
در پناهگاهی که در اعماق میدان تیانآنمن دفن شده است، جانشین رئیسجمهور شی جینپینگ، لی کچیانگ، که حتی ملیگراتر از مربیاش است، از اینکه واشنگتن اقدام به حمله هستهای تاکتیکی به خاک چین خواهد کرد، خشمگین است. هنگامی که شورای دولتی چین در مورد فکر جنگ آشکار تردید می کند، رئیس جمهور به نقل از استراتژیست باستانی سون تزو می گوید: "جنگجویان پیروز ابتدا پیروز می شوند و سپس وارد جنگ می شوند، در حالی که جنگجویان شکست خورده ابتدا به جنگ می روند و سپس به دنبال پیروزی هستند." در میان تشویق و خنده، رای به اتفاق آرا است. جنگ است!
تقریباً بلافاصله، پکن از حملات سایبری مخفی به اقدامات آشکار تبدیل می شود. دهها موشک نسل بعدی SC-19 چین برای حمله به ماهوارههای ارتباطی کلیدی آمریکا بلند میشوند و نسبت بالایی از کشتار جنبشی را در این واحدهای حجیم بهدست میآورند. ناگهان، واشنگتن ارتباطات امن خود را با صدها پایگاه نظامی از دست داد. اسکادران های جنگنده ایالات متحده در سراسر جهان زمینگیر شده اند. دهها خلبان F-35 از قبل در هوا نابینا شدهاند، زیرا صفحهنمایشهای اویونیک نصبشده روی کلاه آنها سیاه میشود و آنها را مجبور میکند تا ارتفاع 10,000 پا پایین بیایند تا دید واضحی از حومه شهر داشته باشند. بدون هیچ گونه ناوبری الکترونیکی، آنها باید بزرگراه ها و مکان های دیدنی را مانند رانندگان اتوبوس در آسمان به پایگاه خود دنبال کنند.
در میانه پرواز گشتهای منظم در اطراف خشکی اوراسیا، دو دوجین هواپیمای بدون سرنشین رصدی RQ-180 ناگهان به دستورات ماهوارهای پاسخ نمیدهند. آنها بدون هدف به سمت افق پرواز می کنند و وقتی سوختشان تمام می شود سقوط می کنند. با سرعتی شگفتانگیز، ایالات متحده کنترل آنچه را که نیروی هوایی مدتهاست در اختیار دارد از دست میدهد نام "بالاترین نقطه".
با هجوم اطلاعاتی به کرملین درباره ظرفیت فلج شده آمریکا، مسکو که هنوز هم متحد نزدیک چین است، XNUMX زیردریایی هستهای کلاس Severodvinsk را به فراسوی دایره قطب شمال برای گشتزنی دائمی و تحریکآمیز بین نیویورک و نیوپورت نیوز میفرستد. به طور همزمان، نیم دوجین ناوچه موشکی کلاس گریگوروویچ از ناوگان دریای سیاه روسیه، با اسکورت تعداد نامعلومی از زیردریایی های تهاجمی، به سمت غرب مدیترانه حرکت می کند تا ناوگان ششم ایالات متحده را تحت الشعاع قرار دهد.
ظرف چند ساعت، سلطه استراتژیک واشنگتن بر انتهای محوری اوراسیا - سنگ کلید سلطه جهانی آن در 85 سال گذشته - شکسته شد. به سرعت، بلوک های ساختمانی در معماری شکننده قدرت جهانی ایالات متحده شروع به سقوط می کنند.
هر سلاح دشمن خود را به وجود می آورد. درست همانطور که تفنگدارها شوالیه های سوار شده را سرنگون کردند، تانک ها سنگرها را در هم شکستند، و بمب افکن های غواصی کشتی های جنگی را غرق کردند، توانایی برتر سایبری چین نیز ماهواره های ارتباطی آمریکا را که گوشه های دستگاه نظامی قدرتمند این کشور بودند کور کرده بود و به پکن یک پیروزی خیره کننده در این جنگ نظامیان روباتیک داد. . بدون یک تلفات جنگی در هر دو طرف، ابرقدرتی که نزدیک به یک قرن بر سیاره سیاره تسلط داشت در جنگ جهانی سوم شکست خورد.
آلفرد دبلیو مک کوی، الف TomDispatch منظم، استاد تاریخ هرینگتون در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون است. او نویسنده کتاب اکنون کلاسیک است سیاست هروئین: همدستی سیا در تجارت جهانی مواد مخدرکه به بررسی ترکیب مواد مخدر غیرقانونی و عملیات مخفی در طی 50 سال پرداخته است و به تازگی منتشر شده است. در سایه قرن آمریكا: افزایش و كاهش قدرت جهانی ایالات متحده (Dispatch Books) که این قطعه از آن اقتباس شده است.
این مقاله برای اولین بار در TomDispatch.com، وبلاگ موسسه Nation، که جریان ثابتی از منابع، اخبار و نظرات جایگزین را از تام انگلهارد، ویراستار طولانی مدت در انتشارات، یکی از بنیانگذاران پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده انتهای پیروزی فرهنگبه عنوان یک رمان، آخرین روزهای انتشار. آخرین کتاب او است دولت سایه: نظارت، جنگ های مخفی، و یک دولت امنیت جهانی در یک قدرت تک نفره جهان (کتابهای Haymarket).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا