پودموس در سال 2014 با موفقیت چشمگیر خود در انتخابات اروپا، با کسب تقریباً 1.25 میلیون رای و پنج نماینده پارلمان اروپا، تنها چند ماه پس از تأسیس، به سیاست اسپانیا پایان داد. پودموس در زمینه نارضایتی عمیق اجتماعی پدیدار شد و از زمانی که جنبش 15M (نارضایتی) میادین سراسر اسپانیا را در تابستان 2011 اشغال کرد، به اشکال مختلف ظاهر شد. در سال تاسیس پودموس، "راهپیمایی های کرامت" شاهد پر شدن یک میلیون نفر از مردم بود. خیابانهای مادرید که خواستار «نان، مسکن و شغل» هستند. به دنبال آن تظاهراتی در شهرهای بزرگ اسپانیا به دنبال رفراندوم درباره سلطنت پس از کناره گیری پادشاه خوان کارلوس اول انجام شد.
تشکیلات سیاسی اسپانیا در حال عقب نشینی بود و پودموس در موقعیت خوبی قرار داشت تا بیانگر انتخاباتی گسست سیاسی با رژیم پس از فرانکو باشد. چند ماه پس از انتخابات اروپا، این انتخابات در صدر نظرسنجیها قرار گرفت و جمعیت در آتن شعار «سیریزا» سر دادند! پودموس! ونسرموس! [ما پیروز خواهیم شد!]» احتمال به دست آوردن قدرت پودموس بسیار واقعی به نظر می رسید.
اینها انتظارات زیادی برای سازمانی بود که در آن مقطع هنوز ساختار حزبی را به خود نمی داد. برجستگی نماینده جدید پارلمان اروپا و مشهورترین سیاستمدار پودموس، پابلو ایگلسیاس، بر مجمع شهروندانی که وظیفه سازماندهی کنفرانس بنیانگذار در پاییز 2014 را بر عهده داشتند، سنگینی کرد.
حامیان نوعی تشکیل رهبری افقی حزب، خود را در وضعیت نامساعدی دیدند، بدون حضور رسانه ای ایگلسیاس، که برای ساختار رهبری یکپارچه تر، با محوریت موقعیت سنتی دبیرکل بحث می کرد. ایگلسیاس در این مورد قاطعانه بود. او هشدار داد که اگر طرح او شکست بخورد، "این باید دیگران باشند که روند را رهبری کنند." پیشنهاد او پیروز شد و ایگلسیاس با 96 درصد آرا به سمت دبیرکلی برنده شد.
این نتیجه آسیبی به Podemos وارد نکرد. در واقع، این حزب در نظرسنجیها در صدر قرار گرفت که زمستان و ایگلسیاس بالاترین میزان محبوبیت را در بین سایر سیاستمداران در اسپانیا داشتند. اما در رسمیت بخشیدن به برتری خود، دردسر ایجاد کرد زیرا پودموس در واقع باید با محبوبیت این مرد زندگی کند یا بمیرد. مجامع پودموس، یا محافل، که در طول تابستان هزاران نفر را در سراسر اسپانیا به خود جذب کرده بودند، در برابر یک کمپین متمرکز بر حضور در تلویزیون شکست خوردند. شخصیت پابلو ایگلسیاس میتوانست از این ظواهر رسانهای به نحوی استفاده کند که یک شکل افقی نمیتوانست، یا چنین فرض میشد.
اما همان رسانهای که داستان ظهور شهابسنگ پودموس را حفظ کرد، میتواند حزب را قربانی کند و ظهور رقیب را تسهیل کند. خوان کارلوس موندرو، یکی از چهره های کلیدی در توسعه اولیه Podemos، مخالف اتکای بیش از حد به چنین رویکردی است. او در مورد استفاده اولیه پودموس از رسانه گفت: «ما فهمیدیم که تلویزیون قطاری است که آلمانیها لنین را سوار آن کردند. اما پس از آن باید از قطار پیاده شوید تا دوباره با مردم متحد شوید!
ظهور سیودادانوس
این رابطه نامطمئن با رسانه ها با ظهور Ciudadanos برجسته شد، تشکیلاتی که در کاتالونیا شروع شد و در سراسر اسپانیا به عنوان مخالفان ملی گرایان کاتالونیایی شناخته شد. این به سیودادانوس اجازه داد تا به سیاست ملی جهش کند و پرچم "تغییر" ادعا شده توسط پودموس را به چالش بکشد، به ویژه در رابطه با فساد.
فرهنگ سیاسی پودموس مبنی بر دستمزدهای کمتر برای مقامات منتخب خود و گفتمان پابلو ایگلسیاس علیه 'la casta' - طبقه سیاسی فاسد - به رشد حزب به قیمت احزاب سنتی کمک کرد. این شامل ائتلاف چپ متحد میشود که حزب کمونیست را در بر میگیرد و در رسوایی میلیونها یورو در هزینههای غیرقابل توجیهی که اعضای هیئت مدیره یک بانک پسانداز عمومی در مادرید ادعا میکنند، دخیل است.
با این حال، تمرکز پودموس بر فساد باعث شد که بحثهای سیاسی بر خلاف ساختار اقتصادی و سیاسی جامعه اسپانیا، حول محور اینکه چه کسی بهتر دولت را اداره کند، بچرخد. این در ابتدا سودمند بود، اما زمانی که سیودادانوس خود را وارد بحث کرد، رای ضد فساد را به چالش کشید و بر مزیت اداره دولت فشار آورد و یک انتخاب انتخاباتی به ظاهر محتاطانه و مرکزگرا را ارائه داد. رأی دهندگان می توانستند بدون رادیکالیسم ادعایی پودموس «تغییر» داشته باشند.
سیودادانوس چندین مزیت دیگر در این رقابت دارد. اهمیت بحث استقلال کاتالونیا در پیش از انتخابات عمومی به نفع ناسیونالیسم اسپانیایی سیودادانوس است، در حالی که پودموس از حل مناقشه از طریق رفراندوم دفاع می کند، موضعی بدون پاداش های انتخاباتی بزرگ. علاوه بر این، سیودادانوس توسط رسانهای که علاقهای به منابع مالی آن و ارتباط ادعایی با راست افراطی ندارد، ممتاز است. از سوی دیگر، پودموس زیر بار اتهامات بدون پشتوانه مالی ونزوئلا یا حتی ایران است. پیوندهای آن با سیاست ها و مبارزات جناح چپ برجسته می شود و تمایل پابلو ایگلسیاس برای اجتناب از قرار دادن پودموس در طیف چپ-راست را تضعیف می کند. سیودادانوس در نظرسنجیها با رهبر خود آلبرت ریورا افزایش یافته است و اکنون از بهترین محبوبیت شخصی در میان رهبران سیاسی ملی برخوردار است، در حالی که رتبه خود ایگلسیاس به شدت کاهش یافته است.
این سناریوی سیاسی دشوار یکی از اهداف ایگلسیاس را به خطر می اندازد: پیشی گرفتن از حزب سوسیال دمکراتیک سوسیالیست در انتخابات عمومی و وادار کردن آن به انتخاب بین دولت تحت رهبری پودموس یا حزب محافظه کار مردمی. تمرکز بر یک کمپین متمرکز، که توسط Íñigo Errejón، دبیر سیاسی پودموس به عنوان «ماشین انتخاباتی» از آن یاد میشود، قابل درک است که مورد تردید قرار گرفته است. ترزا رودریگز، رهبر پودموس در اندلس، در مصاحبه اخیر خود گفت: «ما تا حدی توانایی نگاه کردن به مهمترین دارایی خود، یعنی مجامع را از دست داده ایم. او ادامه داد: در برابر حملات، بهترین دفاع همیشه دهان به دهان مردم ما از پایین بوده است.
بسیج پایگاه
سابقه موفقی از شکلی از سیاست وجود دارد که بر پایه بسیج پایگاه وسیعی از حامیان بنا شده است. انتخابات محلی در ماه می شاهد بود سکوهای محبوب شهرداری مانند Ahora Madrid و Barcelona en Comú go محله به محله، میزبان مجالس و اجتماعات در فضای باز که هزاران نفر را به خود جذب کردند. این نوع عملکرد و تعامل سیاسی نیاز به اتکا به تلویزیون خصوصی یا پخشکنندههای عمومی تحت کنترل محافظهکاران را کنار گذاشت. دامنه سیاسی اهورا مادرید به حدی بود که توانست 32 درصد آرا را در شهری که حزب راستگرای مردمی از سال 1991 بر آن حکومت میکرد، به دست آورد.
پابلو ایگلسیاس پیروزی های سکوهای شهرداری را به شخصیت شهرداران جدید شهر مانوئلا کارمنا و آدا کولاو نسبت داد. او بلافاصله پس از انتخابات محلی نوشت: "ما باید به اهمیت رهبری و سبک هایی که فراتر از هویت یک حزب است توجه داشته باشیم." این یک تفسیر راحت برای ایگلسیاس است که انتخاب نادرست بین چهرههای سیاسی مؤثر و یک سازمان سیاسی با هویت و شکلی از سیاست منسجم با آن هویت را تقویت میکند. مانوئلا کارمنا و آدا کولاو بدون شک ارتباطات سیاسی موثری هستند، اما آهورا مادرید و بارسلون ان کومو را نمی توان به رهبری فردی آنها تقلیل داد.
ناکامی در گرفتن درس های عمیق تر از پیروزی های انتخابات محلی، چپ های اسپانیایی را در خطر هدر دادن فرصت انتخابات عمومی آتی قرار می دهد. به جای اینکه رژیم پس از فرانکو با شکست مواجه شود، انتخابات فقط ترکیب جدیدی از بلوک های رقیب را تهدید می کند. دولتهای منطقهای در حال حاضر منعکسکننده این ترکیب مجدد هستند، با حزب مردمی که در بیشتر مناطق با سیودادانوس همسو شده و حزب سوسیالیست به پودموس روی آورده است.
با احساس این نتیجه، آدا کولائو، شهردار بارسلونا مستقیماً خطاب به پودموس گفت: «شما شجاع بودید که سیستم دو حزبی را به چالش بکشید... من از شما میخواهم به شجاعت ادامه دهید، زیرا اکنون زمان آن است که همه با هم، با تمام قدرت خود را فشار دهیم. به این رژیم غم و اندوه پایان دهید. این یک درخواست قدرتمند برای کثرت گرایی و مشارکتی است که مشخصه انتخابات شهرداری بود، اما این یک درخواست قدرتمند برای کثرت گرایی و مشارکتی است که بدون ماه ها آمادگی برای بارسلونای کومو و آهورا مادرید انجام شد. در این مرحله هیچ راه برگشتی برای ایگلسیاس وجود ندارد. این سیاست و شکل حزبی پودموس خواهد بود که در 20 دسامبر توسط رای دهندگان ارزیابی خواهد شد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا