اکنون تقریباً همه کسانی که مبارزات فلسطینی ها را دنبال می کنند می دانند که یک دختر 16 ساله که اکنون 17 سال دارد، به نام عهد تمیمی، اندکی پس از اصابت گلوله پلاستیکی به صورت پسر عمویش، در زمین خانواده اش با سربازان اسرائیلی مقابله کرد. باعث کما شدن ویدئوی اقدامات او در فضای مجازی پخش شده است و به جهانیان نشان میدهد که یک زن جوان شجاع دست به اقدامات غیرخشونت آمیز مقاومت میزند و سپس یک روز بعد در نیمهشب در خانهاش دستگیر میشود و سپس به یک سری جنایات متهم میشود. طبق روال استاندارد اسرائیل در دستگیری کودکان، عدن به زندان اسرائیلی دور از دسترس خانواده اش برده شد و سپس از تودیع وثیقه محروم شد.
همانطور که به طور گسترده اشاره شد، عهد تمیمی یک قربانی قهرمان برای کسانی است که در فلسطین و جاهای دیگر مبارزات ملی فلسطین را تایید میکنند و چنین اقدامات نمادین مقاومت غیرخشونتآمیز را ستایش میکنند. عهد را اغلب «نماد» نیز میخوانند، زیرا داستان او، اکنون و پیش از آن، نمادی از استقامت خارقالعاده مردم فلسطین است که پنجاه سال اشغال را تحمل کردهاند، و هفتاد سال پس از خلع مالکیت دستهجمعی در سال 1948 که فلسطینیها به آن میگویند. ناکبا. این مصیبت طولانی همچنان بدون پایانی معقول به وقوع می پیوندد. این واقعیت که عهد کودک و دختر است تصویر دوگانه شجاعت، مقاومت سرسختانه و قربانی شدن را تقویت می کند. همچنین قابل توجه است که در اوایل سال 2013 عهد با اعطای جایزه شجاعت هاندالا توسط شهرداری ترکیه در استانبول به شهرت رسید، اتفاقی که به دلیل صرف صبحانه ای که به افتخار او توسط رجب طیب اردوغان، نخست وزیر وقت ترتیب داده شد، مورد توجه قرار گرفت. عهد در حالی که تنها 13 سال داشت، یک نمایشگاه هنری با عنوان "کودکی در فلسطین" در استانبول افتتاح کرد.
همانطور که میتوان انتظار داشت، واکنش اسرائیل به همان اندازه منفی و تحقیرکننده بود که پاسخ فلسطین مثبت بود، شاید بیشتر. وزیر فرهنگ اسراییل، میرا رگو، اینگونه به اهد اشاره کرد: «او یک دختر کوچک نیست، یک تروریست است. وقت آن رسیده است که بفهمند افرادی مانند او باید در زندان باشند و اجازه تحریک نژادپرستی و براندازی علیه دولت اسرائیل را نداشته باشند.» نفتالی بنت، وزیر آموزش و پرورش بینالمللی، در توصیف مجازاتی که با جنایت فرضی عهد مطابقت دارد، دقیقتر بود: «احد تمیمی باید به خاطر جنایت خود به حبس ابد بپردازد». بن کاسپیت، روزنامهنگار برجستهتر، ادعای تکاندهندهای مبنی بر اینکه چگونه رفتار نافرمانی اهد بهطور تکاندهندهای سزاوار پرداختن خارج از چارچوب قانون است، بیان کرد: «در مورد دختران، ما باید در فرصتی دیگر بهایی را تعیین کنیم. در تاریکی بدون شاهد یا دوربین.» برخی از منتقدان این بیانیه را حمایت از سوء استفاده جنسی، حتی تجاوز به عنف خواندهاند، اما هدف آن هرچه باشد، این واقعیت که چنین زبانی را میتوان آشکارا در سطوح بالاتر گفتمان اسرائیل به کار برد، بدون اینکه برانگیخته شود. اسرائیلی واکنش متقابل حاکی از شیوه حکومت داری تروریستی است که برای شکستن اراده مقاومت فلسطین بر آن تکیه می شود.
واکنش میرا رگیف به کلیپ ویدیویی تمیمی، واکنش اسرائیل به عهد تمیمی را به گونهای نشان میدهد که به نظر میرسد منعکسکننده خلق و خوی غالب در کشور است که واقعیتهای ظالم و مظلوم، قربانیان و قربانیان را وارونه میکند: «وقتی دیدم احساس تحقیر کردم. من احساس میکردم که درهم شکسته شدهام، زیرا این حادثه را «به افتخار ارتش و کشور اسرائیل لطمه میزند». این احساس عجیب است که این اسرائیلیها هستند، نه فلسطینیها، که در شرایط کنونی تحقیر را تجربه میکنند، علیرغم اینکه اسرائیل کنترل کامل تمام جنبههای تجربه زندگی فلسطینیها را در دست دارد، که برای فلسطینیان مستلزم مواجهه روزانه با سیاستهای ظالمانه است که برای ترساندن طراحی شده است. تحقیر کردن، و مطیع کردن. در مقابل، اسرائیلیها از آزادی و رفاه شهری در فضای عادی با سطوح نسبتاً بالای امنیتی در سالهای اخیر بهره میبرند که تهدیدات امنیتی را تا حد زیادی کاهش داده است و در این روند، نارضایتیها و آرزوهای فلسطینیها را از آگاهی عمومی پاک کرده است. هنگامی که فلسطینی ها مورد توجه قرار می گیرند، مانند این حادثه، با تمسخر، و بیان یک اراده سیاسی سلطه جویانه اسراییل که اعمال مجازات هایی برای کودکان فلسطینی با شدتی کاملاً نامتناسب با وخامت جنایت مفروض را کاملا شایسته می داند. این تفاوت بین واقعیت مقاومت فلسطین و لفاظی گزینه های سرکوبگر اسرائیل است که به داستان عهد تمیمی چنین تند و تیز نمادین می بخشد.
البته، پاسخ های پیچیده تری اسرائیل به چالش عهد وجود دارد. برخی از مفسران ادعا میکنند که آنچه نامتناسب است توجه جهانی به این حادثه است، حتی نشان میدهد که این یک ترفند بدبینانه برای منحرف کردن افکار عمومی جهان به دلیل شکست حماس در انجام درخواست خود برای انتفاضه سوم در پاسخ به تصمیم ترامپ است. اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد و سفارت آمریکا را منتقل کند.
برخی دیگر از منتقدان اصرار دارند که این حادثه توسط فلسطینیها با دوربینهای آماده انجام شده است و آنطور که ویدیو میخواهد باور کنیم، خودجوش نیست. به نظر میرسد چنین بحثی بیربط است، حتی اگر درست باشد، زیرا سرپیچی عهد به دلیل تیراندازی و مجروح شدن پسر عمویش در مدت کوتاهی پیش از آن انجام شده بود، که قطعاً صحنهسازی نشده بود، بلکه بازتابی از واکنشهای ظالمانه و خشونتآمیز اسرائیل به تظاهرات مقاومت فلسطینیان بود. کوچک شمردن اعمال او به عنوان ابزار «جنگ اطلاعاتی» همچنین نادیده گرفتن عدم قطعیتی است که او هنگام مواجهه شدید با سربازان اسرائیلی و به چالش کشیدن اقتدار آنها با آن مواجه بود. او نمیتوانست بداند که این سربازان با خشونت تلافی نمیکنند، زیرا در واقع برخی از اسرائیلیها آرزو میکردند که اتفاق میافتد تا از «تحقیر» طرف اسرائیلی جلوگیری میکردند. به نظر می رسد شجاعت و واکنش متین عهد با توجه به زمینه وسیع تر، درست است، همانطور که مقاومت خانواده تمیمی در شهر نبی صالح که بدون شک عهد را به یک فرهنگ پرخاشگرانه اجتماعی تبدیل کرد.
من فکر میکنم این واکنشهای قطبی شده به این حادثه یک تعریف ارائه میدهد استعاره برای مرحله کنونی روابط اسرائیل و فلسطین. استعاره به این دلیل که عهد تمیمی در کودکی مظهر ذهنیت و تاکتیک های یک دولت ظالمانه است، رنگ و بوی خاصی دارد. چشم انداز رسیدگی به پرونده عهد توسط یک دادگاه نظامی که تشخیص می دهد بیش از 99 درصد از متهمان به جرایمی که متهم هستند مجرم هستند. این یادآور اجرای عدالت کیفری در آفریقای جنوبی در اوج نژادپرستی آپارتاید است.
فراتر از سرنوشت قانونی پرونده عهد، غیرانسانی بودن غیرقابل وصف نگهداری جمعیت غیرنظامی نسل به نسل در اسارت است. اقدام و سرنوشت عهد تمیمی باید برای همه ما اهمیت زیادی داشته باشد و تعهد بیشتری برای همبستگی با مبارزات ملی فلسطین ایجاد کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا