منبع: کانتر پانچ
چرا برخی از مسیحیان دموکرات و سایر مسیحیان مستبد هستند، اما هر دو به یک کتاب مقدس و خدا اعتقاد دارند؟ چرا برخی از مسیحیان بر اصالت شخصی و برخی دیگر بر اعتبار کتاب مقدس تأکید می کنند؟ چرا برخی از مسیحیان می خواهند مردم را قدرتمند کنند و مسیحیان دیگر می خواهند بر مردم قدرت بگیرند؟ چرا برخی از مسیحیان معتقدند که هدف ایمان، همبستگی انسان با مردم در این زندگی است، در حالی که برخی دیگر موعظه می کنند که هدف رستگاری فردی در زندگی پس از مرگ است؟ نه اینکه مسیحیان یا دموکراتیک هستند یا اقتدارگرا. اما یکی از این دو گرایش شخصیتی غالباً غالب است و تعیین می کند که کدام قسمت های کتاب مقدس زیر خط کشیده شود و کدام یک به حاشیه کشیده شود.
در اینجا تعاریف دموکراتیک و اقتدارگرا مفید است. افرادی که دموکراتیک هستند معتقدند که همه برابرند و این اصل باید نحوه اداره مردم را تعیین کند و رفتار آنها را نسبت به دیگران هدایت کند. تاکید آنها بر "قانون و نظم" نیست، بلکه بر "همه در برابر قانون برابر هستند." آنها این ظرفیت را ایجاد کرده اند که خود را به جای دیگران بگذارند. به عنوان مثال، رابطه آنها با دیگران با همدلی مشخص می شود، نه بی تفاوتی. آنها واقعیت دیگران را تجربه می کنند، نه تفسیر می کنند. ممکن است کسی بگوید که «آنچه را که دوست دارید با شما انجام دهند با دیگران انجام دهید» قانون طلایی دموکراسی است.
فرد دارای گرایشات استبدادی نقطه مقابل فرد دموکراتیک است. در اینجا فرد درگیر تسلیم بی چون و چرای در برابر شخصیت های اقتدار ایده آل می شود - و در مورد چنین مسیحیانی، اعتقاد بی چون و چرا به کتاب مقدس و تفاسیر نادرست آن توسط رهبران اعتقادی معتبر آنها. با مسیحیان مستبد، روابط سلسله مراتبی قدرت محور است، نه برابری. اطاعت فضیلت اصلی است، نافرمانی گناه اصلی است. همچنین کلیشه ای از کسانی که متفاوت هستند به عنوان یک گروه بیرونی وجود دارد، برای تغییر یا قانون گذاری علیه و مطیع یا مغلوب شدن. جهت گیری تنبیهی مسیحیان مستبد نیز در خواست آنها برای اعتقاد درست و مجازات ابدی در جهنم برای "کافران" دیده می شود. برای چنین مسیحیانی، آنطور که عیسی تعلیم داد، «همسایه خود را مانند خود دوست بدار» نیست، بلکه همسایه خود را شبیه خود کنید.
اینکه فرد تمایلات دموکراتیک یا اقتدارگرایانه داشته باشد در اوایل زندگی شروع می شود. بذر هر دو حالت در دوران کودکی کاشته می شود: در نحوه ارتباط والدین با فرزندان خود - و با یکدیگر. اکثر کودکانی که برای خودشان دوست داشته می شوند و درک درستی از آنها فراهم می شود، از نظر عاطفی ایمن می شوند و این امنیت مبنای درک و احترام فزاینده آنها از افراد دیگر و واقعیت آنها خواهد بود. وقتی شما درمان می کنید تمام فرزندی که شایسته احترام و محبت و پذیرش کامل باشد، فرزندی خواهید داشت که با بقیه دنیا اینطور رفتار می کند. رفتاری که در کودکی با ما اساساً رفتار می شود به نحوه نگاه و رفتار ما با دیگران ترجمه می شود. به طور مشابه، والدینی که با احترام نسبت به یکدیگر رفتار می کنند، روابط دموکراتیک را برای فرزندان خود الگو می کنند.
برعکس، بسیاری از کودکانی که به نیازها و ناامیدیهای والدین خود تبدیل میشوند، باید انتظارات قضاوتی را برآورده کنند، تشویق به تعجب یا آزمایش یا بیان نظرشان نمیشوند، و خود والدینشان نسبت به هر یک از آنها نگرشهای برتر/ فرودست نشان میدهند. احتمال بیشتری وجود دارد که دیگران و دیگران تمایلات استبدادی مشابهی را ایجاد کنند. وقتی با کودکان به عنوان انسان های ناقص رفتار می کنیم و برای غلبه بر محدودیت های رشدی که به اشتباه به عنوان مسئولیت تلقی می شوند، عجله می کنیم، در حال کاشت بذر اقتدارگرایی هستیم. وقتی بخشهای خاصی از کودکان ذاتا بد و گناهکار دیده میشوند، احتمال بیشتری دارد که دیگران را ذاتاً بد ببینند.
به طرز غم انگیزی بسیاری از مسیحیان انجیلی معتقدند که همه در گناه متولد می شوند و واقعیت های رشدی هر کودکی را از پنجره الهیات خود بیرون می اندازند. اعتقاد به گناهکاری ذاتی کودکان برای توضیح رفتار رشد طبیعی آنها استفاده می شود. تجربه بخشش در ایجاد روابط سالم انسانی اساسی است. اما بخشش نباید در الاهیاتی از نفرت ذاتی از خود پیچیده شود.
خاستگاه این دگم بنیادگرایانه؟ مسیحیان انجیلی و محافظه کار معتقدند که آدم و حوا، مانند افراد واقعی، اولین انسان هایی بودند که توسط خدا خلق شده و در باغ سعادتمند عدن زندگی می کردند. تنها ممنوعیت آنها نخوردن از میوه درخت معرفت خیر و شر بود. زیرا اگر چنین کنند، مانند خدا عاقل خواهند بود، که تابو بود. و چون آدم خدا را نافرمانى كرد و به اغواى حوا به او ملحق شد تا سيب را بگيرد، چشمانشان گشوده شد و خدا فهميد و از بهشت رانده و مجازات كردند. (دیدن پیدایش 3) در اینجا فضیلت عبارت است از مطیع بودن، نه عاقل بودن.
به دلیل نافرمانی آدم، پس از آن همه انسان ها در گناه متولد می شوند. تنها نجات آنها این است که باور کنند که خدا تنها پسرش عیسی مسیح را به جهان فرستاد تا خود را به عنوان قربانی گناهان جهان تقدیم کند. بنابراین همه پس از آن با نافرمانی آدم نشانه گرفته می شوند و تنها کسانی که به گناهان خود اعتراف می کنند و عیسی را به عنوان نجات دهنده خود می پذیرند از لعنت ابدی نجات خواهند یافت. این در مورد اطاعت است، نه استقلال، در مورد فرار از گناه و قضاوت، عدم جستجوی خودشناسی که می تواند روشنگری و یکپارچگی شخصی را فراهم کند. اعتقاد به اینکه همه در گناه به دنیا می آیند، گناهان زیادی را می پوشانند، و بسیاری از مسائل عادی رشدی را که هر کودک تجربه می کند، می پوشاند - مانند جا افتادن، احساس امنیت، کاوش در بدن خود، زیر سوال بردن اقتدار، تبدیل شدن به خود واقعی.
برای مسیحیان با گرایش های اقتدارگرا، ایمان بیشتر از آگاهی از تفاوت بین خیر و شر، داشتن باور درست است. در اینجا اطاعت از اعتقاد صحیح بر جست و جوی حقیقت غلبه دارد. انطباق انتظار می رود. کنجکاوی مشکوک است.
رئیس جمهور دونالد ترامپ وارد شوید که به بالا نگاه کرد و گفت. "من برگزیده هستم." بدیهی است که «برگزیده» میتواند هر کاری را که میخواهد انجام دهد، زیرا برای بسیاری در پایگاه مسیحی انجیلی سفیدپوست او، هدف اصلی ایمان، باور است، نه رفتار. ترامپ میدانست که با چنین پایگاهی مطیع میتواند برای ریاستجمهوری نامزد شود و گفت: «من میتوانم در خیابان پنجم بایستم و به کسی شلیک کنم و هیچ رأیدهندهای را از دست نخواهم داد. او همچنین میتواند در مورد تظاهرات ملیگرایان سفیدپوست در شارلوتزویل (جایی که برتریطلب سفیدپوست، جیمز فیلدز جونیور ۲۲ ساله، ماشین خود را به ضد معترضان مسالمتآمیز کوبید که هدر هییر ۳۲ ساله را کشت و ۳۵ نفر دیگر را مجروح کرد): "شما همچنین افرادی را داشتید که افراد بسیار خوبی در هر دو طرف بودند" - با دانستن اینکه او حامیان خود را حفظ خواهد کرد، نه از دست دادن.
پرزیدنت ترامپ بارها با پایگاه مسیحی انجیلی سفیدپوست خود بازی می کند. در مورد اعتراضات ملی در پاسخ به قتل جورج فلوید سیاه پوست توسط درک شووین، پلیس سفیدپوست مینیاپولیس، ترامپ معترضان مسالمت آمیز را با "غارتگران" و "مردم پست" مرتبط کرد. هنگامی که او برای یک تظاهرات جنجالی در تولسا آماده میشد، به معترضان مسالمتآمیز گفت: «هر معترض، آنارشیست، غارتگر غارتگر، افراد فرومایه که به اوکلاهاما میروند، لطفاً درک کنند که مانند نیویورک، سیاتل یا مینیاپولیس با شما رفتار نمیشود. . صحنه بسیار متفاوتی خواهد بود! ترامپ در توییتر نوشت. ("ترامپ به معترضان هشدار می دهد که در تظاهرات اوکلاهاما با "صحنه های متفاوت" روبرو شوند." توسط رویترز، 19 ژوئن 2020)
این یک صحنه بسیار متفاوت بود. تنها حدود 6,000 نفر برای سخنرانی او در استادیوم سرپوشیده 19,000 نفری تولسا حاضر شدند. و هیچ "آنارشیست، آژیتاتور، غارتگر و پست" یافت نمی شد - فقط معترضان مسالمت آمیز!
صحبت از "غارتگران و افراد پست". در بحبوحه همهگیری ویروس کرونا، پرزیدنت ترامپ به دنبال حذف اوباماکر است که پوشش پزشکی را برای حدود 22 میلیون آمریکایی که اکثریت آنها رنگین پوستان و تعداد قابل توجهی سفیدپوست هستند - که اعضای پایگاه او نیستند، فراهم میکند. . قابل ذکر است که ویروس کرونا به طور نامتناسبی بر سیاه پوستان و اسپانیایی تبارها تأثیر می گذارد.
جنبش عدالت نژادی کنونی، که با قتل وحشیانه سیاهپوستان توسط پلیس آغاز شده است، شامل تلاشهایی برای برداشتن مجسمههای رهبران کنفدراسیون، تاجران و مالکان برده و دیگر نمادهای نژادپرستانه تاریخ آمریکا است. مبارزه ای عادلانه که مدت هاست به پایان رسیده است.
مبارزه برای دستیابی به گذشته ما باید شامل حذف قسمت هایی از کتاب مقدس نیز باشد که مسیحیان تا به امروز برای سرکوب رنگین پوستان، زنان و افراد LGBTQ از آنها استفاده می کنند. مانند رساله پولس رسول: "بندگان، از اربابان خود با احترام و ترس و با صمیمیت دل اطاعت کنید، همانطور که از مسیح اطاعت می کنید." (افسسیان 6: 5همچنین باید حذف شود تعالیم پولس که تسلیم شدن و استثمار زنان را در سراسر جهان مسیحیت تشویق کرده است، مانند: «زنان باید در کلیساها ساکت بمانند. آنها اجازه صحبت ندارند، اما باید مطابق قانون تسلیم باشند.» (اول قرنتیان 14: 34)
و نگرش غیرانسانی پل نسبت به روابط همجنس و عشق نیز باید از کتاب مقدس حذف شود. مانند بیان ایشان: «خداوند آنها را به این سبب به شهوات شرم آور سپرد. حتی زنان آنها روابط جنسی طبیعی را با روابط غیرطبیعی مبادله کردند. به همین ترتیب مردان نیز روابط طبیعی با زنان را کنار گذاشتند و در شهوت یکدیگر شعله ور شدند. مردان با مردان دیگر مرتکب اعمال شرم آور شدند و به خاطر خطای خود مجازات لازم را دریافت کردند.» (رومیان 1: 26-27)
کتاب مقدس را که توسط انسان ها نوشته شده است، باید به عنوان بازتابی از زمان خود دید، نه به عنوان مکاشفه الهی حقیقت برای همه زمان ها.
متأسفانه، بخشهای خاصی از کتاب مقدس تمایلات درون گروهی در مقابل گرایشهای برون گروهی را تشویق میکند، که دقیقاً با لفاظیها و سیاستهای تفرقهانگیز رئیسجمهور ترامپ همخوانی دارد. "برگزیده" در حال ساختن دیواری برای جلوگیری از ورود مهاجران "نامطلوب" و "جنایتکار" است، ممنوعیتی را برای جلوگیری از ورود مسلمانان با انگیزه "تروریستی" به ایالات متحده ایجاد کرده است و همچنین با تعیین طرفداران زندگی، مسیحیان انجیلی را در خود جای می دهد. قضات می کنند و به آنها قول می دهند که می توانند از "آزادی مذهبی" خود برای تبعیض علیه افراد LGBTQ استفاده کنند.
رئیس جمهور ترامپ در تظاهرات اخیر در یکی از کلانکلیساهای آریزونا، با تشویق شدید جمهوریخواهان جوان، ویروس کرونا را «آنفولانزای کونگ» نامید، یک اصطلاح نژادپرستانه که واقعیت علمی در مورد درک این ویروس را نادیده میگیرد، که باعث تحقیر آمریکاییهای چینی شده و از همکاری بینالمللی در این زمینه جلوگیری میکند. مبارزه با آن او پیام مهم ویروس کرونا را زیر پا می گذارد: اگر می خواهیم زنده بمانیم، باید تأثیر اقدامات خود را بر دیگران بشناسیم و این همه گیری - و همه بحران ها - را از طریق همکاری حل کنیم.
"برگزیده" رسانه های جریان اصلی را "دشمن مردم آمریکا" می نامد. چنین ضد موشکافی رفتار او پایگاه مطیع او را تشویق میکند تا بیش از 19,000 دروغ و اظهارات نادرست را که واشنگتن پست او را مرتکب شده است، بی اعتبار کند. ("رئیس جمهور ترامپ در 19127 روز 1226 ادعاهای نادرست یا گمراه کننده داشته است." توسط گلن کسلر و سالوادور ریزو، 1 ژوئن 2020)
سهل انگاری "برگزیده" در واکنش به ویروس کرونا منجر به مرگ ده ها هزار آمریکایی شده است. به واقعیت اهمیت نده رئیس جمهور ترامپ در فاکس نیوز به هوادارانش در فاکس نیوز اطمینان داد که ویروس کرونا حتی بدون واکسن هم در حال «از بین رفتن» است. با این وجود، کسانی که مایل به شرکت در این تظاهرات بودند، «مجبور بودند در صورت ابتلا به ویروس همچنان به سرعت در حال گسترش، که بیش از 120,000 آمریکایی را کشته است، معافیتی را امضا کنند که کمپین را از هر گونه مسئولیتی رها کند.» («شما نمی توانید به مردم بگویید که روزهای خوشی دوباره در سال 1932 فرا می رسد: قطع ارتباط کووید ترامپ انتخاب مجدد او را تهدید می کند.» نوشته لیز گودوین و جازمین اولوا، بوستون گلوب، 22 ژوئن 2020) به طور مشخص، آزمایش ویروس چند نفر از اعضای تیم پیشرفته او در تالسا مثبت شد.
ویروس کرونا در حال "از بین رفتن" است. مایک پنس معاون رئیس جمهور نیز همین را می گوید. هنگامی که اعضای کارگروه کاخ سفید اولین جلسه توجیهی عمومی خود را در دو ماه گذشته برگزار کردند، که گزارش شده بود «همیشه به میل آقای ترامپ برای خبرهای خوب وفادار بوده است، آقای پنس سعی کرد به آمارهایی که دکتر دبورا ال. هماهنگ کننده کارگروه اشاره کرد که موارد افزایش یافته و بستری شدن در بیمارستان در فلوریدا، تگزاس، آریزونا و سایر ایالت ها را نشان می دهد. پاسخ پنس: «ما واقعاً پیشرفت چشمگیری در پیشبرد کشورمان داشته ایم. . . . همه ما در حین باز شدن خبرهای دلگرم کننده را دیده ایم.» او «هر گونه پیشنهاد مبنی بر اینکه شیوع بیماری در سراسر جنوب باید باعث بازگشت به تعطیلیهایی شود که آقای ترامپ به شدت میخواهد پایان یابد را رد کرد.» پنس افزود: "واقعیت این است که ما در مکان بسیار بهتری هستیم." ("نیروی جدید ویروس در مدیریت در انکار نفوذ می کند" توسط مایکل دی. شیر و مگی هابرمن، نیویورک تایمز، 27 ژوئن 2020)
در مواجهه با ویروس فزاینده و هشدار مقامات بهداشت عمومی، پرزیدنت ترامپ برای بازگشایی اقتصاد و از سرگیری تجمعات کمپین انتخاباتی خود، که اخیراً در تولسا، اوکلاهما و آریزونا انجام شد، مصمم بود. او به عنوان Pied Piper of death شناخته خواهد شد.
چالش اصلی مسیحیان این است که حقیقت را دنبال کنند، نه جانبداری سیاسی. این یک چالش برای رهبران مذهبی مسیحی و رای دهندگان آنها، که همچنین دموکرات، جمهوری خواه و مستقل هستند، یک چالش است. وابستگی سیاسی تعداد بی شماری از رهبران مذهبی، موضع گیری آنها را در مورد برخی مسائل سیاسی بحث برانگیز نفی می کند. تردید آنها اغلب توسط مافوق مذهبی تقویت می شود، که بسیاری از آنها حافظان وضع موجود هستند و آماده مجازات رهبر مذهبی هستند که از خط خارج می شود و در مورد موضوعات حساسی که باعث اختلاف سیاسی در کلیسا و جامعه می شود موضع می گیرد. از قضا، اغلب این سیاست دین است که دین را از سیاست دور نگه می دارد - دور از مسائل سیاسی مخاطره آمیز.
یک جمله رایج واعظان و سیاستمداران این است که "دین را از سیاست دور نگه دارید". انبیا اینطور نمی دیدند. همانطور که اشعیا نبی اعلام کرده است: «درست انجام دادن را بیاموزید، به دنبال عدالت باشید. از مظلوم دفاع کن راه بی پدری را در پیش بگیرید. برای پرونده بیوه دعا کنید.» (اشعیا 1: 17) همچنین، عیسی ثبت شده است که مأموریت خود را با عبارات بسیار سیاسی تنظیم می کند: در زمانی که قوم یهود او توسط امپراتوری روم اداره می شد و تحت ستم قرار می گرفت. او وارد کنیسه ای شد و از طومار اشعیای نبی خواند: «روح خداوند بر من است، زیرا او مرا مسح کرده است تا به فقرا بشارت دهم. او مرا فرستاده است تا آزادی اسیران و بهبود بینایی را برای نابینایان اعلام کنم، مظلومان را آزاد کنم، و سال پسندیده خداوند را اعلام کنم.» سپس به نمازگزاران یهودی حاضر گفت: «امروز این کتاب مقدس به گوش شما رسید.» (مانند 4: 16-21) ساختارهای سیاسی تا حد زیادی تعیین می کنند که چه کسی ثروتمند و چه کسی فقیر، چه کسی تحت ستم و چه کسی آزاد باشد.
دموکراتیک بودن برای مسیحیان یک چالش است. در اینجا این درک وجود دارد که به جای یک راه واقعی، مسیرهای مختلف به حقیقت و تحقق و رستگاری منتهی می شود. این به رسمیت شناخته می شود که همه انسانیت، آرمان ها و حقوق مشترک دارند. اگر کسی بخواهد زیر نوشتهای مقدس با چنین معنای جهانی خط بکشد، شامل تعالیم عیسی میشود: «هر چه میخواهید که مردم با شما انجام دهند، با آنها نیز چنین کنید؛ زیرا این است شریعت و انبیا». (کتاب مقدس، سنت متیهمچنین شامل این تعلیم دین اسلام می شود: «هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر اینکه آنچه را برای خود دوست دارد برای برادرش دوست دارد». (رسم و رسوم) و در آیین هندو: "این مجموع وظیفه است: با دیگران کاری نکن که اگر با تو انجام شود باعث درد تو می شود." (مهابهاراتا) ("قاعده طلایی مشترک همه ادیان است" www.nrm.org)
چرا برخی از مسیحیان دمکرات و برخی دیگر اقتدارگرا هستند؟ هنگامی که ما با کودکان به گونه ای رفتار می کنیم که دوست داریم در اوایل زندگی - در هر مقطعی از زندگی - با آنها رفتار شود - یعنی با صبر، احترام و عشق - آنها رشد می کنند تا همان نگرش دموکراتیک را نسبت به دیگران بپذیرند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا