چند بلوک دورتر از پردیس دانشگاه دیلارد که به شدت سیل زده و همچنان بسته است، یک تابلوی خیابانی خمیده از باد، تقاطع انسانیت و نیواورلئان را اعلام می کند. در فاصله شبانه، آسمانخراشهای مرکز شهر در خیابانهای پویدراس و کانال هماکنون از نور میسوزاند، اما بخش وسیعی از شمال و شرق شهر، از جمله محله جنتلی در اطراف دیلارد، همچنان در تاریکی پوشیده شده است.
اکنون شش ماه است که چراغها خاموش شدهاند و به نظر میرسد هیچکس نمیداند که چه زمانی، اگر دوباره روشن شود. در نیواورلئان بزرگ، حدود 125,000 خانه آسیب دیده و خالی از سکنه باقی میمانند، شهر ارواح وسیعی که در تاریکی میپوسد، در حالی که زمانهای بد به یک نوار گناه از محلههای بدون سیل و عمدتاً ثروتمند در نزدیکی رودخانه بازمیگردند. آنقدر بخش بزرگی از سیاهپوستان از بین رفته اند که برخی از ایستگاه های رادیویی اکنون فرمت های خود را از فانک و رپ به سافت راک تغییر می دهند.
شهردار ری ناگین دوست دارد به خود ببالد که "نیواورلئان بازگشته است" و به گردشگرانی که دوباره در محله فرانسوی پرسه می زنند و دانش آموزان تولان که رستوران های خیابان مجله مجله را ازدحام می کنند اشاره می کند. اما جمعیت فعلی نیواورلئان در ساحل غربی می سی سی پی تقریباً با جمعیت دیزنی ورلد در یک روز عادی برابر است. بیش از 60 درصد از رای دهندگان ناگین - از جمله حدود 80 درصد از آمریکایی های آفریقایی تبار - هنوز در تبعید پراکنده هستند و هیچ راه مشخصی برای خانه ندارند.
در غیاب آنها، نخبگان تجاری محلی، که توسط اندیشکدههای محافظهکار، «شهرسازیهای جدید» و نئودموکراتها توصیه میشوند، تقریباً همه عملکردهای دولت منتخب را غصب کردهاند. در حالی که شورای شهر تا حد زیادی از مذاکرات خود منع میشود، کمیسیونهای منصوب شده توسط شهردار و کارشناسان خارجی، عمدتا سفیدپوست و جمهوریخواه، پیشنهاد میکنند که یک شهر اکثریت سیاهپوست و دموکرات را بهطور ریشهای کوچک و تغییر شکل دهند. بدون هیچ گونه دستوری از سوی رای دهندگان محلی، سیستم مدارس دولتی در کنار شغل معلمان اتحادیه و کارمندان مدارس عملاً لغو شده است. با بسته شدن بیمارستان خیریه، که پیش از این پرچمدار پزشکی عمومی در لوئیزیانا بود، هزاران شغل دیگر در اتحادیه از دست رفتند. و یک هیئت نظارت پیشنهادی، تحت سلطه منصوبین رئیس جمهور بوش و فرماندار کاتلین بابینو بلانکو، به کنترل محلی بر امور مالی شهر پایان می دهد.
در همین حال، تعهد بوش برای «به سرعت انجام دادن کار» و انجام «یکی از بزرگترین تلاشهای بازسازی که جهان تا به حال دیده است» همان طلای احمقانهای است که تضمین قبلی او برای بازسازی زیرساختهای بمباران شده عراق بود. در عوض، دولت ساکنان محلههایی مانند جنتیلی را در بلاتکلیفی رها کرده است: عمدتاً بدون شغل، مسکن اضطراری، محافظت در برابر سیل، امداد وام مسکن، وامهای کسبوکارهای کوچک یا طرحی هماهنگ برای بازسازی.
با گذشت هر هفته از غفلت - چیزی که نماینده بارنی فرانک آن را "سیاست پاکسازی قومی با انفعال" نامیده است - این احتمال افزایش مییابد که اکثر سیاهپوستان اورلئانی هرگز نتوانند به کشور بازگردند.
دروغ و استال
بوش پس از پاسخ اولیه گیج کننده خود به کاترینا، خود را جعل هویت FDR و لیندون جانسون کرد، زمانی که در سخنرانی خود در میدان جکسون در 15 سپتامبر به ملت اطمینان داد که «ما وظیفه داریم با اقدامات جسورانه با فقر [نیواورلئان] مقابله کنیم... ما آنچه را که لازم است انجام خواهیم داد، تا زمانی که برای کمک به شهروندان برای بازسازی جوامع و زندگی خود لازم باشد، خواهیم ماند.»
در این رویداد، کاخ سفید در تمام پاییز به تعهدات خود پایبند بود و در مورد محدودیتهای دولت زمزمه میکرد، در حالی که سگهای مهاجم محافظهکار آن در کنگره با کاهش 40 میلیارد دلاری در مدیکید، کوپنهای غذا و وامهای دانشجویی کمکهای خلیجفارس را جبران کردند. جمهوری خواهان همچنین علیه کمک به دولتی که به عنوان یک جامعه جهان سومی تبهکار معرفی می شد، شورش کردند، کشوری شکست خورده مانند هائیتی، که با ارزش های ملی همخوانی نداشت. لری کریگ، سناتور آیداهو، لوئیزیانا و نیواورلئان میگوید: «فاسدترین دولتها در کشور ما هستند و همیشه بودهاند. تقلب در فرهنگ مردم عراق است. من معتقدم این موضوع در ایالت لوئیزیانا نیز صادق است."
دموکراتها، بهجز گروه سیاهپوست کنگره، برای مقابله با این واکنشها یا نگه داشتن پای بوش به خاطر تعهد او در میدان جکسون، به طرز رقتآمیزی کار چندانی انجام ندادند. بحث ملی موعود درباره فقر شهری هرگز برگزار نشد. در عوض، نیواورلئان، مانند یک کشتی بزرگ متروک، در جریانات خائنانه ریاکاری کاخ سفید و تحقیر محافظهکارانه، بیدردسر فرو رفت.
یک ضربه اولیه و مرگبار، امتناع جان اسنو وزیر خزانه داری از تضمین اوراق قرضه شهرداری نیواورلئان بود که شهردار ناگین را مجبور کرد تا 3,000 کارمند شهری را علاوه بر هزاران کارمند آموزشی و پزشکی بیکار کند. دولت بوش همچنین از اقدامات دو حزبی برای افزایش پوشش Medicaid برای تخلیهشدگان کاترینا و دادن سهمی از درآمد حاصل از اجارههای نفت و گاز فراساحلی به ایالت لوئیزیانا که در چند سال آینده با حدود 8 میلیارد دلار درآمد از دست رفته مواجه است، مسدود کرد.
حتی فاجعهآمیزتر، خط قرمز آشکار محلههای سیاهپوست توسط اداره کسبوکارهای کوچک (SBA) بود که اکثر درخواستهای وام توسط کسبوکارهای محلی و صاحبان خانه را رد کرد. در همان زمان، لایحه دو حزبی سنا برای نجات مشاغل کوچک با وام های پل اضطراری توسط مقامات بوش خراب شد و هزاران نفر را با ورشکستگی و سلب اقامه دعوی مواجه کرد. در نتیجه، پایه های اقتصادی طبقه متوسط آفریقایی-آمریکایی شهر (شغل در بخش دولتی و مشاغل کوچک) با تصمیمات عمدی اتخاذ شده در کاخ سفید از بین رفته است. در همین حال، در غیاب طرحهای فدرال یا ایالتی برای استخدام افراد محلی، سیاهپوستان کمدرآمد جایگاه خود را در بخشهای ساختوساز و خدمات از دست میدهند.
کاخ سفید در تضاد کامل با بیتوجهی به امداد محلهای، تلاشهای فراوانی برای پاداش دادن به پایگاه خود از شرکتهای بزرگ و افراد داخلی سیاسی انجام داده است. نماینده Nydia Velazquez، که در کمیته کسب و کارهای کوچک مجلس نمایندگان حضور دارد، خاطرنشان کرد که SBA به شرکت های بزرگ اجازه داده است تا 2 میلیارد دلار در قراردادهای فدرال دریافت کنند و در عین حال پیمانکاران اقلیت محلی را حذف کنند.
عمده ترین ذینفعان کمک های امدادی کاترینا، شرکت های مهندسی غول پیکر KBR (یکی از شرکت های تابعه هالیبرتون) و گروه شاو بوده اند که از خدمات لابی گر جو آلباگ (مدیر سابق FEMA و مدیر مبارزات انتخاباتی بوش در سال 2000) برخوردار هستند. FEMA و سپاه مهندسین ارتش، در حالی که نمیتوانستند پاییز گذشته به فرماندار بلانکو توضیح دهند که دقیقاً چگونه پول خود را در لوئیزیانا خرج میکردند، سطوحی از سودجویی را تحمل کردند که حتی در فرات جنگزده نیز چشمها را برانگیخت. (البته برخی از این بزرگواری ها تضمین شده است که به عنوان کمک های کمپین GOP بازیافت می شوند.) برای مثال FEMA به گروه Shaw 175 دلار به ازای هر مربع (100 فوت مربع) برای نصب برزنت بر روی سقف های آسیب دیده از طوفان در نیواورلئان پرداخت کرده است. با این حال نصاب های واقعی به ازای هر مربع 2 دلار درآمد دارند و برزنت ها توسط FEMA ارائه می شوند. به طور مشابه، سپاه ارتش به ازای هر یارد مکعب زباله های طوفان برداشته شده حدود 20 دلار به پیمانکاران اصلی پرداخت می کند، اما برخی از اپراتورهای بولدوزر تنها 1 دلار دریافت می کنند. به عبارت دیگر، هر سطح از زنجیره غذایی انقباض، بهجز طبقه پایین، جایی که کار واقعی انجام میشود، به طرز عجیبی بیش از حد تغذیه میشود. در حالی که دوستان بوش از ویرانههای نیواورلئان طلا استخراج میکنند، بسیاری از کارگران ناامید - اغلب مهاجران مکزیکی یا سالوادوری که در پارکهای شهر و مراکز خرید متروکه اردو زدهاند - به سختی میتوانند مخارج زندگی خود را تامین کنند.
بوسه بزرگ
در دنیای پرهیاهو و بدون زندانی در سیاست لوئیزیانا، همبستگی گسترده منافع معمولاً به اندازه یک تخته سنگ در خلیج نادر است. با این حال، کاترینا یک اجماع دو حزبی بیسابقه در مورد درخواستهای دوگانه برای حفاظت از طوفان رده 5 و کمکهای وام مسکن برای خانههای آسیب دیده ایجاد کرد. از جمهوریخواهان محافظهکار گرفته تا دموکراتهای لیبرال، اتفاق نظر وجود دارد که بهبود منطقه به سرمایهگذاری فدرال در سیلهای جدید و بازسازی سواحل و همچنین نجات مالی حدود 200,000 مالک خانهای بستگی دارد که پوشش بیمهای آنها نتوانسته خسارت واقعی آنها را پوشش دهد. (هیچ اجماع مشابه و نگرانی کمی در مورد حق اجارهکنندگان - که قبل از کاترینا 53 درصد جمعیت را تشکیل میدادند - و مستاجرین خانههای عمومی برای بازگشت به شهرشان وجود ندارد.)
با این حال، در اوایل نوامبر مشخص شد که نجات نیواورلئان دیگر در دستور کار بوش قرار نداشت، اگر تا به حال چنین بود. همانطور که کنگره به سمت تعویق کریسمس حرکت می کرد، هیئت لوئیزیانا در حالت وحشت بود: یک طرح رده 5 از بحث جدی ناپدید شده بود و تردیدهایی در مورد اینکه آیا سیل های آسیب دیده قبل از بازگشت فصل طوفان تعمیر خواهند شد وجود داشت. (در اوایل ماه مارس، مهندسانی که پیشرفت کار سپاه ارتش را زیر نظر داشتند، شکایت کردند که استفاده از خاکهای ضعیف و شنی و فقدان «زرهپوش» بتونی باعث میشود که سیلها دوباره در طوفان بزرگ شکست بخورند.)
کنگره در نهایت به ارائه 29 میلیارد دلار برای کمک به ساحل خلیج فارس رأی داد. با این حال، همانطور که واشنگتن پست گزارش داد، «همه این اقدام به جز 6 میلیارد دلار، صرفاً بخشی از 62 میلیارد دلار کمک های تأیید شده قبلی برای طوفان کاترینا را تغییر داد. مابقی از طریق کاهش 1 درصدی برنامههای غیر اضطراری و اختیاری تامین شد. پنتاگون برای تعمیرات عظیم 4.4 میلیارد دلاری و سایر نیازهای مرتبط با کاترینا موافقت کرد، اما کنگره 250 میلیون دلاری را که برای مبارزه با فرسایش سواحل اختصاص داده بود، قطع کرد. در همین حال، ترویکای قدرتمند جمهوری خواه می سی سی پی - فرماندار هیلی باربور و سناتورهای ترنت لات و تاد کوکران - جمهوریخواهان را متقاعد کردند که از 6.2 میلیارد دلار کمک مسکن برای لوئیزیانا و 5.3 میلیارد دلار برای می سی سی پی حمایت کنند. خانواده ای مانند ایالت صورتی لوئیزیانا.
لوئیزیانا ضربه دیگری را در 23 ژانویه دریافت کرد، زمانی که بوش طرح ریچارد بیکر نماینده جمهوری خواه را رد کرد که خواستار یک شرکت بازسازی لوئیزیانا با ضمانت فدرال بود، که با خرید املاک آسیب دیده و بسته بندی آنها در بسته های بزرگتر برای فروش مجدد به توسعه دهندگان، صاحبان خانه را نجات می داد. جمهوری خواهان محلی و همچنین دموکرات ها با خشم زوزه کشیدند و آینده جنوب لوئیزیانا دوباره در هرج و مرج قرار گرفت. اگرچه دولت در نهایت وعده کمک 4.2 میلیارد دلاری اضافی برای مسکن داد، تگزاس و سایر ایالت های حسادت بر سر این تخصیص مبارزه می کنند.
البته دشمنی جمهوریخواهان با نیواورلئان عمیقتر و ناخوشایندتر از توجه به احترام مدنی است (فاسدترین شهر آمریکا، به هر حال، در پوتوماک قرار دارد، نه میسیسیپی).
در زیربنای همه دور و برها، همان تعصبات و کلیشه های ضد غباری وجود دارد که برای توجیه سرنگونی خشونت آمیز بازسازی 130 سال پیش مورد استفاده قرار گرفت. معمولاً این فقرا هستند که پس از بلایای شهری نامرئی هستند، اما در مورد نیواورلئان این طبقه متوسط حرفه ای آفریقایی-آمریکایی و طبقه کارگر ماهر بوده است. در سردرگمی و رنج کاترینا - آزمون رورشاخ برای ناخودآگاه نژادی آمریکایی - اکثر سیاستمداران سفید پوست و صاحب نظران رسانه انتخاب کرده اند که فقط شیاطین تعصبات خود را ببینند. تاریخ پیچیده و جغرافیای اجتماعی شهر به کاریکاتور یک محله فقیر نشین گسترده کاهش یافته است که محل سکونت یک طبقه فرودست به طور متناوب جنایتکار یا درمانده است که رستگاری آنها مهربانی غریبه ها در شهرهای سفیدتر دیگر است. واقعیتهای ناخوشایند مانند عادی بودن جنتیلی - یا، به هر حال، غرور مالکیت خانه و شور و نشاط فعالیتهای مدنی در بخش نهم پایین یقه آبی - اجازه نداشته است در این باور که توسط دموکراتهای جدید نیز پذیرفته شده است، تداخل داشته باشد. همانطور که جمهوری خواهان قدیمی، فرهنگ شهری سیاه پوست ذاتاً آسیب شناسی است.
چنین فحشهایی کاریکاتورهای باستانی را بازتولید میکنند - سیاهپوستانی که بیتفاوت هستند، ناتوان از خودگردانی صادقانه - که توسط اتحادیه قاتل سفید در هنگام طرح ریزی علیه بازسازی در نیواورلئان در دهه 1870 برانگیخته شد. در واقع، برخی از کهنه سربازان حقوق مدنی می ترسند که نبرد خیابان کانال در سال 1874، یک شورش خونین سازماندهی شده توسط اتحادیه علیه دولت جمهوری خواه منتخب سیاهپوستان، شاید بدون پیک و تفنگ، اما با همان هدف اساسی یعنی خلع ید سیاه پوستان نیو، مبارزه شود. اورلئان قدرت اقتصادی و سیاسی. مطمئناً تغییر گسترده توازن قوای نژادی در شهر برای مدت طولانی در دستور کار برخی از مردم بوده است.
Krewe of Canizaro
قدرت و موقعیت در نیواورلئان همیشه با عضویت در "کرویس" و باشگاه های اجتماعی مخفیانه Mardi Gras تعریف شده است. در اوایل دهه 1990، فعالان حقوق مدنی، به رهبری دوروتی مای تیلور، عضو شورانگیز، تبعیضزدایی نشانهای از ماردی گراس را مجبور کردند و برخی از باشگاهها با اکراه چند میلیونر آفریقایی-آمریکایی را پذیرفتند. علیرغم برخی از نگهبانان قدیمی، به نظر میرسید که آپتاون، هر چند با اکراه، با واقعیت نفوذ سیاسی سیاهپوستان سازگار است.
اما همانطور که رویدادهای پس از کاترینا به طرز وحشیانه ای روشن شده است، اگر الیگارشی مرده است، زنده باد الیگارشی. در حالی که مقامات منتخب سیاهپوست به طرز ناتوانی از حاشیه اعتراض می کنند، نخبگان عمدتاً سفیدپوست کنترل بحث در مورد چگونگی بازسازی شهر را به دست گرفته اند. این قانون بالفعل شامل جیم آموس، سردبیر New Orleans Times-Picayune می شود. پرس کاباکوف، توسعهدهنده و حامی محلی شهرسازی جدید؛ دونالد بولینگر، مالک کشتی سازی و بوشیت برجسته؛ جیمز ریس، سرمایه گذار املاک و مستغلات و رئیس اداره حمل و نقل منطقه ای (یعنی مرد مسئول اتوبوس هایی که مردم را تخلیه نکردند)؛ آلدن مکدونالد جونیور، مدیرعامل یکی از بزرگترین بانکهای سیاهپوست؛ جانت هاوارد از دفتر تحقیقات دولتی (که در ابتدا توسط نخبگان Uptown برای مخالفت با پوپولیسم هوی لانگ تأسیس شد). و اسکات کاون، رئیس بلندپروازانه دانشگاه تولین.
اما چهره مسلط و شاهزاده جوزف کانیزارو، یک توسعه دهنده املاک ثروتمند است که یکی از حامیان اصلی بوش با روابط شخصی نزدیک با حلقه داخلی کاخ سفید است. او همچنین قدرت پشت تاج و تخت شهردار ناگین، یک دموکرات اسمی (او در سال 2000 از بوش حمایت کرد) است که در سال 2002 با 85 درصد آرای سفیدپوستان انتخاب شد. سرانجام، کانیزارو به عنوان رئیس سابق موسسه زمین شهری، حمایت برخی از قدرتمندترین توسعه دهندگان و برنامه ریزان ارشد معتبر کشور را بسیج می کند.
در شهری که پولهای قدیمی اغلب به اندازه خونآشامهای آن رایس منزوی هستند، کانیزارو در نقش یک رهبر مدنی شجاع ظاهر میشود که از گفتن حقایق تلخ اما ضروری واهمه ندارد. همانطور که او اکتبر گذشته در مورد دیاسپورای کاترینا به آسوشیتدپرس گفت: "به عنوان یک موضوع عملی، این افراد فقیر منابع لازم برای بازگشت به شهر ما را ندارند، همانطور که منابع لازم برای خروج از شهر ما را نداشتند. بنابراین ما همه آن افراد را پس نخواهیم گرفت. این فقط یک واقعیت است.»
در واقع، این یک "واقعیت" است که کانیزارو به شکل گیری عقاید حاکم کمک کرده است. تعداد ساکنان آواره ای که به شهر بازگشته اند آشکارا تابعی بسیار متغیر از منابع و فرصت های ارائه شده برای آنها است، با این حال بحث بازسازی بر اساس پیش بینی های مشکوک ارائه شده توسط شرکت رند و به طور بی پایان توسط ناگین و کانیزارو تکرار شده است. سه سال این شهر تنها نیمی از جمعیت اوت 2005 را بازیابی کرد. بسیاری از مردم اورلئان به طرز بدبینانه ای تعجب می کنند که آیا چنین پیش بینی ها در واقع اهداف نیستند. ریس، کاباکوف و دیگران سالها شکایت داشتند که نیواورلئان افراد فقیر زیادی دارد. آنها در مواجهه با پیامدهای مالی وخیم فرار سفیدپوستان به حومه و همچنین سه دهه غیرصنعتی سازی (که به نیواورلئان وجهه اقتصادی نزدیکتر به نیوآرک نسبت به هیوستون یا آتلانتا داده است)، استدلال می کنند که شهر تبدیل به شهری ویرانگر شده است. انباری برای آفریقایی-آمریکاییهای کمکار و کم تحصیلات، که منافع واقعی آنها – ادعا میشود – ممکن است با بلیط Greyhound به شهر دیگری تامین شود.
توسعه مجدد پروژه مسکن عمومی سنت توماس در سال 2003 توسط کاباکف به عنوان باغ رودخانه، یک بخش فرعی کریول مصنوعی با نرخ بازار، به نمونه اولیه شهر کوچکتر، ثروتمندتر و سفیدتر تبدیل شده است که کمیسیون شهردار ناگین برای بازگرداندن نیواورلئان (با کانیزارو به عنوان رئیس کمیته برنامه ریزی شهری حیاتی) پیشنهاد ساخت. BNOB شاید مهمترین ابتکار نخبگان در نیواورلئان از زمانی است که «کمیته آب سرد» معروف (که شامل پدر کاباکوف نیز میشد) در سال 1946 برای سرنگونی «منظمهای قدیمی» و انتخاب اصلاحطلبان دلسپس موریسون به عنوان شهردار بسیج شد. BNOB از یک جلسه بدنام بین شهردار ناگین و رهبران تجاری نیواورلئان (که توسط برخی "چهل دزد" لقب گرفته است) شکل گرفت که ریس دوازده روز پس از اینکه کاترینا شهر را ویران کرد در دالاس ترتیب داد. این اجلاس اکثر نمایندگان سیاهپوست منتخب نیواورلئان را حذف کرد و به گفته ریس که در وال استریت ژورنال توصیف شده است، بر فرصت بازسازی شهر "با خدمات بهتر و افراد فقیر کمتر" تمرکز کرد.
هنگامی که در پایان سپتامبر شهردار BNOB را متهم به تهیه یک طرح جامع برای بازسازی شهر کرد، ترس از اینکه کودتای شهرداری در حال انجام است به ندرت برطرف شد. اگرچه کمیسیون هفده نفره از نظر نژادی متعادل بود و شامل الیور توماس، رئیس شورای شهر و همچنین وینتون مارسالیس، نوازنده جاز (از راه دور از منهتن) بود، قدرت واقعی توسط روسای کمیته، به ویژه Canizaro (برنامه ریزی شهری)، Cowen اعمال شد.
(آموزش و پرورش) و هاوارد (مالی)، که قبل از جلسه هفتگی گروه به طور خصوصی با شهردار ناهار خوردند. بنا بر گزارشها، این پناهگاه درونی ضروری بود، زیرا جلسات تمام پانل اجازه بحث صریح درباره «مسائل سخت نژادی و طبقاتی» را نمیداد.
BNOB ممکن است به سرعت منفجر شود، اما به خاطر یک جنبش زیرکانه از جناحهای بیرونی توسط کانیزارو، که ناگین را متقاعد کرد تا موسسه زمین شهری را برای همکاری با کمیسیون دعوت کند. اگرچه ULI صدای ملی خودخواهانه توسعهدهندگان زمین شرکتی است، ناگین و کانیزارو از هیئت توسعهدهندگان، معماران و شهرداران سابق به عنوان سوارهنظامی قهرمانی از تخصص که برای نجات شهر سوار میشوند، استقبال کردند. به طور خلاصه، توصیههای ULI تمایل نخبگان تاریخی به کوچک کردن ردپای اجتماعی-اقتصادی شهر از فقر سیاه (و قدرت سیاسی سیاه) را به عنوان یک جنگ صلیبی برای کاهش ردپای فیزیکی آن به خطوطی متناسب با امنیت عمومی و زیرساختهای شهری قابل دوام از نظر مالی بازخوانی کرد.
در این مکان های مشکوک، "کارشناسان" بیرونی
(از جمله نمایندگان برخی از بزرگترین شرکت های املاک کشور و معماران شرکتی) تریاژ بی سابقه ای از یک شهر آمریکایی را پیشنهاد کردند که در آن محله های کم ارتفاع برای خرید انبوه و تبدیل آینده به کمربند سبز برای محافظت از نیواورلئان در برابر سیل هدف قرار می گیرند. همانطور که یک توسعه دهنده بازدیدکننده به BNOB گفت: «مسکن شما اکنون یک منبع عمومی است. شما دیگر نمی توانید آن را به عنوان مالکیت خصوصی در نظر بگیرید.»
ULI که از مقاومت اجتناب ناپذیر مردم آگاه بود، همچنین یک شرکت بازسازی شهر کرسنت را پیشنهاد کرد که دارای دامنه برجسته ای بود که شورای شهر و همچنین هیئت نظارتی با قدرت بر امور مالی شهر را دور می زد. با کنترل مدارس نیواورلئان که قبلاً توسط دولت غصب شده بود، دیکتاتوری پیشنهادی ULI از کارشناسان و منصوبان نخبه عملاً دموکراسی نمایندگی را سرنگون خواهد کرد و حق مردم محلی برای تصمیم گیری در مورد زندگی خود را از بین می برد. برای جانبازان جنبش حقوق مدنی دهه 1960، بویژه بوی محرومیت از حق رای خالص و ساده، بازگشت به پدرسالاری روزهای مزرعه.
شورای شهر، با حمایت تعداد شگفت انگیزی از مالکان سفیدپوست و نمایندگان آنها، با عصبانیت طرح ULI را رد کرد. شهردار ناگین - واقعاً گربهای روی سقف حلبی داغ - با نگرانی بین دو اردوگاه رفت و آمد میرقصید و از رها شدن هر منطقهای انکار میکرد و در عین حال هشدار میداد که شهر نمیتواند هزینه خدمات رسانی به هر محله را بپردازد. اما مقامات ایالتی و ملی، از جمله آلفونسو جکسون، وزیر HUD، طرح ULI را تحسین کردند، و همچنین صفحه سرمقاله Times-Picayune و دفتر بانفوذ تحقیقات دولتی.
توصیه های BNOB ارائه شده توسط Canizaro در ژانویه وفادار به چارچوب ULI بود: آنها شامل یک شرکت توسعه مجدد منصوب، خارج از کنترل شورای شهر بودند که به عنوان بانک زمین برای خرید خانه ها و محله های به شدت آسیب دیده با بودجه فدرال عمل می کرد. دامنه برجسته در صورت لزوم برای بازنشستگی مناطق کم ارتفاع به کمربند سبز (کسی نظر داد "محله های سیاه پوستان به پارک های سفیدپوستان") یا جمع آوری "در پر"
بخش هایی برای توسعه با درآمد مختلط در باغ رودخانه.
کمیته های دیگر کاهش شدید قدرت دولت منتخب را توصیه کردند.
در مورد این سوال مهم که چگونه تصمیم میگیریم کدام محلهها مجاز به بازسازی و کدام محله تخریب شوند، BNOB مفهوم خریدهای اجباری را تأیید کرد، اما در مورد این فرآیند تردید داشت. به جای نقشه بی رحمانه ای که دفتر تحقیقات دولتی می خواست، کانیزارو و همکارانش یک توقف موقت ساختمانی شبیه به روب گلدبرگ را در کنار جلسات برنامه ریزی محله ای پیشنهاد کردند که از صاحبان خانه در مورد نیات آنها نظرسنجی می شد. فقط آن محله هایی که حداقل نیمی از ساکنان قبل از کاترینا متعهد به بازگشت شده بودند، کاندیدای جدی برای کمک های بلاکی توسعه اجتماعی (CDBGs) و سایر کمک های مالی در نظر گرفته می شوند.
کانیزارو در 11 ژانویه این گزارش را در مقابل حضار عمومی به ناگین ارائه کرد. شهردار گفت: "من این طرح را دوست دارم" و او از کمیسیونرها برای "کار خوب انجام شده" تعریف کرد. اما اکثر مردم محلی جذابیت کمی در گزارش Canizaro پیدا کردند. یکی از ساکنان در جلسه ای در 14 ژانویه در اتاق شورا هشدار داد: "من با تفنگ ساچمهایم جلوی درب خانه خواهم نشست." زمین، خانه های ما را بگیرید، تا این نسخه دنیای دیزنی از خانه های ما، زندگی ما باشد؟» به طور قابل پیش بینی، ناگین وحشت کرد و در نهایت توقف ساخت و ساز را رد کرد. به زودی پس از آن، کاخ سفید طرح بیکر را اژدر کرد و تنها تخصیص CDBG تحت کنترل دولت را برای تامین مالی چشم انداز بلندپروازانه نیواورلئان در اختیار BNOB گذاشت.
اما به نظر می رسد کانیزارو بی دلیل نگران نیست. او به حامیان اطمینان داد که طرح ULI/BNOB می تواند در صورت لزوم تنها با CDBG ها پیش برود. علاوه بر این، او میداند که مستقل از آب و هوای سیاسی محلی، نیروهای خارجی قدرتمندی وجود دارد - فقدان پوشش بیمه، نقشههای سیل جدید FEMA، امتناع وامدهندگان از تامین مالی مجدد وامهای مسکن و غیره - که میتواند مهاجرت از محلههای دارای خط قرمز را دائمی کند. علاوه بر این، همانطور که هر کسی که در سیاست واقعی لوئیزیانای مدرن آگاه است، میداند، تا زمانی که برخی از پسران (و دختران) خوب در باتون روژ نظر خود را نگویند، هیچ چیز در نیواورلئان نهایی نمیشود.
جابجایی قدرت
حتی قبل از اینکه آخرین جسد پف کرده از آب های غمگین صید شود، تحلیلگران سیاسی محافظه کار برای قدرت سیاه پوستان دموکرات در لوئیزیانا آگهی های شادی می نوشتند. رونالد اوت از بنیاد هریتیج گفت: "حاشیه پیروزی دموکرات ها در Astrodome در هیوستون زندگی می کند." با تشکر از برجهای معیوب سپاه، جمهوریخواهان میخواهند یک کرسی دیگر در سنا، دو کرسی کنگره و احتمالاً فرمانداری به دست آورند. دموکراتها همچنین بازتولید شاهکار بیل کلینتون در سال 1992 را غیرممکن میدانند، زمانی که او لوئیزیانا را تقریباً با حاشیه پیروزی خود در نیواورلئان پشت سر گذاشت. با وجود شبه شناس بی رحمی مانند کارل روو در کاخ سفید، نمی توان تصور کرد که چنین ملاحظاتی بر واکنش بی شرمانه بوش به پریشانی شهر تأثیری نداشته باشد.
نیواورلئان همیشه با دیترویت رقابت کرده است، وقتی صحبت از مخالفت خشونتآمیز حومههای سفیدپوستان نسبت به شهر سیاهپوست مرکزی آن به میان میآید، بنابراین جای تعجب نیست که نمایندگان جفرسون پریش (که رهبر کلان دیوید دوک را در مجلس ایالتی انتخاب کرد.
1989) و St. Tammany Parish به ویژه از تغییر جمعیت شهری و قدرت انتخاباتی پس از کاترینا لذت برده اند. هر دو محله در بحبوحه رونق مسکن قرار دارند که ممکن است فروپاشی و زوال نیواورلئان را تثبیت کند.
به نوبه خود، فرماندار بلانکو، یک دموکرات، نگرانی کمی در مورد این پیکربندی مجدد اساسی منطقه کلان شهری لوئیزیانا ابراز کرده است. در واقع، پاسخهای فوری بوشمانند او به کاترینا کمک به مهندسی تصاحب مدارس نیواورلئان توسط دولت و کاهش 500 میلیون دلاری هزینههای ایالتی و در عین حال حمایت از معافیتهای مالیاتی (به نام بهبود اقتصادی) برای شرکتهای نفتی بود که سود سرشاری داشتند. گروه سیاه قانونگذار از «فقدان کامل بینش و رهبری» بلانکو خشمگین شد و به دادگاه رفت تا حق او را برای کاهش بدون مشورت با قانونگذاران به چالش بکشد. اما بلانکو که توسط محافظهکاران روستایی و لابیهای شرکتی حمایت میشد، نسبت به دموکراتهای سیاهپوستی که قبلاً از آنها حمایت میکرد، ناسازگار و حتی آشکارا دشمنی کرد.
مردم فقیر صدایی در داخل سازمان بازیابی لوئیزیانا ندارند، که گروهی از روسای دانشگاه ها و شرکت های بزرگ منصوب شده توسط بلانکو حتی کمتر از Canizaro krewe مورد توجه رای دهندگان سیاه پوست نیواورلئان و نمایندگان آنها است. هیئت مدیره بیست و نه نفره LRA، که تحت سلطه نمایندگان مشاغل بزرگ است، تنها یک عضو اتحادیه کارگری دارد و نه یک نماینده سیاهپوست مردمی. علاوه بر این، بر خلاف کمیسیون ناگین، LRA قدرت تصمیم گیری دارد، نه صرفاً توصیه: تخصیص بودجه FEMA و CDBGهایی را که کنگره برای بازسازی ارائه کرده است، کنترل می کند.
طبق مصاحبههایی که در Times-Picayune انجام شد، اعضای برجسته LRA بر این باورند که نیروی محرکهای اقتصادی، شهر را در اطراف خطوط پیشنهادی موسسه زمین شهری کوچک میکند. بنابراین این مقام از پرداخت هر یک از وجوه کاهش خطر خود به مناطق ناامن خودداری کرده است و احتمالاً در تخصیص مخارج CDBG به همان اندازه سختگیر خواهد بود. فرماندار بلانکو در جلسه ویژه مجلس قانونگذاری تاکید کرد که ایالت، نه دولت محلی یا کمیته های برنامه ریزی محله، کنترل خود را بر محل پرداخت کمک های مالی و وام ها حفظ خواهد کرد.
اما بلانکو و نخبگان ممکن است فاکتور Fats Domino را نادیده گرفته باشند.
"بولدوز ممنوع!"
خانه Fats Domino مانند صدها خانه آسیب دیده دیگر از سیل اما از نظر ساختاری سالم، یک تابلوی سرکشی دارد: Save Our Neighborhood: No Bulldozing! نماد r&b، که همیشه به ریشههای خود در صلیب مقدس طبقه کارگر نزدیک بوده است، میداند که محله کنار رودخانهاش و بقیه بخش نهم پایین هدف اصلی شهرنشینان هستند. در واقع، در روز کریسمس، تایمز - پیکایون - با اعلام این که "قبل از اینکه یک جامعه بتواند دوباره بسازد، باید رویاپردازی کند" - چشم اندازی را منتشر کرد که یک نیواورلئان کوچکتر اما بهتر می تواند شبیه باشد: "گردشگران و دانش آموزان از موزه ای زنده بازدید می کنند که شامل خانه سابق Fats Domino و دبیرستان Holy Cross، یک بنای یادبود چند بلوکی برای کاترینا است که در محله ویران شده قرار دارد.
"موزه زنده" (یا "موزه هولوکاست"، همانطور که یکی از دوستان سیاهپوست به تلخی مشاهده کرد) مانند یک شوخی بد به نظر می رسد، اما این دیدگاه نخبه از آنچه که نیواورلئان آفریقایی-آمریکایی باید تبدیل شود است. در دنیای شجاع شهرسازی جدید کانیزارو و کاباکوف، سیاهپوستان (همراه با آن گروه اقلیت رنگارنگ دیگر، کاجونها) تنها به عنوان سرگرمکننده و خودکاریکاتور سلطنت خواهند کرد. انرژی ولتاژ بالا که زمانی اتصالات جوک، پروژههای مسکن و رژههای خط دوم را تکان میداد، اکنون با خیال راحت برای گردشگران در یک تجربه موسیقی پیشنهادی لوئیزیانا در منطقه تجاری مرکزی مومیایی میشود.
اما این نسخه نمایشی از آینده باید ابتدا یک تاریخ محلی قابل توجه از سازمان های مردمی را شکست دهد. بهترین راز شهر کرسنت - حداقل در جریان اصلی مطبوعات - احیای سازماندهی اتحادیههای کارگری و اجتماعی از اواسط دهه 1990 بوده است. در واقع، نیواورلئان، تنها شهر جنوبی که در آن کارگران آنقدر قدرتمند بودند که بتوانند اعتصاب عمومی را فراخوانی کنند، به بوته مهم جنبش های اجتماعی جدید تبدیل شده است. به ویژه، به پایگاه خانگی ACORN تبدیل شده است، یک سازمان ملی از صاحبان خانه های طبقه کارگر و مستأجران که بیش از 9,000 خانواده-عضو نیواورلئان را در خود جای داده است، که عمدتاً در محله های سیاه پوست در معرض خطر تریاژ قرار دارند. عضویت ACORN موتور پشت سر مبارزه پر فراز و نشیب ده ساله برای اتحاد هتل های مرکز شهر و همچنین رفراندوم موفقیت آمیز سال 2002 برای تصویب اولین حداقل دستمزد شهرداری کشور (که بعداً توسط دادگاه عالی ایالتی دست راستی سرنگون شد) بوده است. از زمان کاترینا، ACORN به عنوان مخالف اصلی طرح ULI/BNOB برای کوچک کردن شهر ظاهر شده است. اعضای آن دوباره خود را در حال مبارزه با بسیاری از همان چهرههای نخبه میبینند که مخالف تشکیل اتحادیه هتلها و دستمزد زندگی بودند.
بنیانگذار ACORN، Wade Rathke، پیشبینیهای شرکت RAND را که اکثر سیاهپوستان را در حال ترک شهر به تصویر میکشد، به تمسخر میگیرد. او در ژانویه در کافه دوموند به من گفت: «این ارقام ساختگی را باور نکنید. ما از اعضای آواره خود در هیوستون و آتلانتا نظرسنجی کرده ایم. مردم به شدت مایل به بازگشت هستند. اما آنها می دانند که این یک مبارزه سخت است، زیرا ما باید همزمان در دو جبهه بجنگیم: بازسازی خانه های مردم و بازگرداندن مشاغل آنها. همچنین مسابقه ای با زمان است. چالش این است، شما آن را می سازید، شما آن را قبول می کنید. بنابراین اعضای ما با پای خود رای میدهند.»
منتظر CDBG ها، نقشه های سیل FEMA یا مجوز Canizaro نیستند، خدمه ACORN و داوطلبان از سراسر کشور شب و روز برای تعمیر خانه های 1,000 عضو-خانواده در برخی از مناطق در معرض تهدید کار می کنند. استراتژی مقابله با کوچکشدگان شهر با واقعیت غیرقابل انکار هستههای محلهای دوباره اشغال شده و قابل دوام است.
ACORN با AFL-CIO و NAACP متحد شده است تا از حقوق کارگران دفاع کند و برای استخدام افراد محلی در تلاش بازیابی فشار بیاورد. راتکه خاطرنشان می کند که کاترینا به بهانه ای برای بدترین حمله مورد حمایت دولت به اتحادیه ها از زمانی که رئیس جمهور ریگان در سال 1981 کنترل کنندگان اعتصابی ترافیک هوایی را اخراج کرد، تبدیل شده است. از مدارس و تخریب کانون معلمان و حالا این.» او به یک کامیون زباله سبز رنگ که در کنار میدان جکسون تکان میخورد اشاره میکند. اعضای SEIU، «جمعآوری زبالهها در محله فرانسوی قبلاً یک کار اتحادیهای شهری بود. اکنون FEMA این کار را به یک شرکت زخم خارج از ایالت قرارداد داده است. آیا این همان چیزی است که نیواورلئان را برگردانید؟»
ACORN همچنین به دادگاه رفت تا مطمئن شود که جمعیت آواره و عمدتا سیاهپوست نیواورلئان به مراکز رای گیری خارج از ایالت، به ویژه در آتلانتا و هیوستون، برای انتخابات شهری برنامه ریزی شده در 22 آوریل دسترسی خواهند داشت. هنگامی که یک قاضی فدرال این درخواست را رد کرد، استفان بردبری، سازمان دهنده ACORN گفت: "بسیار واضح است که یک برنامه هماهنگ برای تبدیل این شهر به یک شهر سفیدتر وجود دارد." NAACP موافقت می کند، اما وزارت دادگستری درخواست آن را برای جلوگیری از برگزاری انتخاباتی که احتمالاً قدرت را به اکثریت سفیدپوست مصنوعی ایجاد شده توسط کاترینا منتقل می کند، رد کرد.
الهامبخش است که در این نبرد اخیر نیواورلئان شاهد دردهای تولد یک جنبش حقوق مدنی جدید یا تجدید شده باشیم، اما فعالیتهای شدید محلی هنوز در همبستگی معنادار توسط جنبش کارگری، به اصطلاح دموکراتهای مترقی یا حتی جنبشهای کارگری تکرار نشده است. انجمن سیاهپوستان کنگره تعهدات، بیانیه های مطبوعاتی و هیئت های گاه به گاه، بله. اما نه خشم و احساس اضطرار ملی که باید در چهلمین سالگرد قانون حق رای در نیواورلئان شرکت کند. در سال 1874، همانطور که مورخ تد تونل اشاره کرده است، شکست رادیکالهای شمالی در راهاندازی یک مقابله مسلحانه و ستیزهجویانه به شورش سفیدپوستان در نیواورلئان، به شکست اولین بازسازی کمک کرد. آیا پاسخ ضعیف ما به طوفان کاترینا اکنون منجر به عقب نشینی دوم خواهد شد؟
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا