پرزیدنت باراک اوباما حتی با وجود یک جنگ دوجانبه، بودجهریز و اقتصاد در حال فروپاشی، ممکن است بتواند کارهای زیادی را انجام دهد. با کنگره ای دوستانه و دنیایی آسوده، او می تواند کارهای کوتاهی در مورد برخی از فاحش ترین نفوذهای کاخ سفید بوش انجام دهد - از گوانتانامو گرفته تا بیانیه های امضای رئیس جمهور. با وجود تمام آستینها بالا زدن و «همه چیز تغییر خواهد کرد»، با این حال، مقابله با پنتاگون، با بودجه کلان و قدرت فوقالعادهاش، ممکن است سختترین کاری باشد که او با آن روبروست.
مگا پنتاگون
در زمان پرزیدنت جورج دبلیو بوش، هزینه های نظامی حدود 60 درصد افزایش یافت و این هزینه ها شامل هزینه های جنگ در عراق و افغانستان نمی شود. هشت سال پیش، زمانی که بوش آماده ورود به دفتر بیضی شکل بود، مجموع هزینه های نظامی کمی بیش از 300 میلیارد دلار بود. زمانی که اوباما پا به همان دفتر بگذارد، هزینه های نظامی تقریباً به 541 میلیارد دلار خواهد رسید که شامل بودجه اساسی پنتاگون و کار کلاهک هسته ای در وزارت انرژی می شود.
و به یاد داشته باشید، این قبل از ورود جنگ جهانی علیه تروریسم است. اکنون پنتاگون تخمین می زند که عملیات نظامی در عراق و افغانستان در سال 170 حداقل 2009 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و مجموع هزینه های نظامی در سال اول اوباما را به حدود 711 میلیارد دلار می رساند (تعدادی که به طرز شگفت انگیزی بزرگ و در عین حال برآوردی نسبتا محافظه کارانه است. که برای مثال شامل بودجه اطلاعاتی، مراقبت از جانبازان یا سایر هزینه های امنیتی نمی شود).
با چنین اعداد و ارقامی، جای تعجب نیست که ایالات متحده با ضریب تقریباً شش، بزرگترین هزینه نظامی در جهان است. (بودجه نظامی چین، نزدیکترین رقیب، «فقط» 120 میلیارد دلار است.) با این وجود، مواجهه با این واقعیت ساده که ایالات متحده به تنهایی تقریباً نیمی از کل هزینه های نظامی جهان را به خود اختصاص می دهد - می تواند شگفت انگیز باشد. طبق گفته موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک، در چنین منطقه تیره و تاری، 48 درصد ممکن است. این بیشتر از چیزی است 45 کشور بعدی با هم به صورت سالانه برای ارتش خود هزینه می کنند.
باز هم به خاطر داشته باشید که هزینه های جنگ برای سال 2009 بیش از 864 میلیارد دلار تخمین زده شده توسط قانونگذاران از سال 2001 برای جنگ و اشغال عراق، عملیات نظامی جاری در افغانستان و سایر فعالیت های مرتبط با جنگ جهانی علیه تروریسم است. در واقع، بر اساس گزارش اکتبر 2008 توسط سرویس تحقیقات کنگره، مجموع هزینه های جنگ، کاملا جدا از بودجه نظامی عادی، در حال حاضر 922 میلیارد دلار است و به سرعت به مرز تریلیون دلار نزدیک می شود.
کاهش عقل سلیم؟
با سالها تأخیر، و با قرمز شدن بودجهها در همه جا، برخی در کنگره و جاهای دیگر بالاخره این سؤال را مطرح کردند که آیا این سطح از هزینهها منطقی است یا خیر. متأسفانه سؤالات از حلقه داخلی رئیس جمهور منتخب نمی آید.
نماینده بارنی فرانک (D-MA) هنگامی که در اکتبر، خشم و حیرت جمهوریخواهان تندرو و شاهینهای نظامی را برانگیخت. پیشنهاد که کنگره باید کاهش یک چهارم هزینه های دفاعی را در نظر بگیرد. این به معنای کاهش 177 میلیارد دلاری، باقی ماندن 534 میلیارد دلار برای بودجه دفاعی و جنگی ایالات متحده و حفظ فاصله قابل توجه - به طور دقیق 413 میلیارد دلار - بین ایالات متحده و "رقیب همتا" بعدی ما است. فرانک به هیئت تحریریه یک روزنامه ماساچوست گفت که در چارچوب یک اقتصاد در حال مبارزه، پنتاگون باید از میان برنامههای تسلیحاتی متعدد خود انتخاب کند. او به کارکنان این سازمان گفت: «ما به این همه سلاح جدید فانتزی نیاز نداریم نیو بدفورد استاندارد تایمز. اوباما در این مورد از او حمایت نکرد.
حتی رئیس کمیته فرعی تخصیص بودجه مجلس نمایندگان، جان مورتا (D-PA)، نماینده ای از کنگره که هرگز برنامه تسلیحاتی را ندیده بود که نمی خواست بخرد، هشدار داد انتخاب های سخت در افق در حالی که او عددی را در مورد آن ذکر نکرد، در مصاحبه اخیر خود گفت: "رئیس جمهور بعدی مجبور خواهد شد برای پاسخ به اولویت های داخلی نادیده گرفته شده، هزینه های دفاعی را کاهش دهد. به همین دلیل، وزارت دفاع تصمیم دارد تا باید تصمیمات سختی در مورد بودجه اتخاذ کرد که شامل مبادله بین پرسنل، تدارکات و هزینه های آتی تسلیحات است."
و اکنون، اوباما، رئیسجمهور منتخب، پیام مشابهی را از هیئت تجارت دفاعی میشنود که در سال 2001 توسط وزیر دفاع دونالد رامسفلد برای مشاوره به پنتاگون تأسیس شد. چند هفته پیش، در گزارشهایی که برای تیم انتقالی اوباما، رئیسجمهور منتخب، تهیه شده بود، هیئت مدیره، که به سختی یک سازمان غیردوستانه برای پنتاگون بود. استدلال کرد برخی از پروژههای بزرگ تسلیحاتی وزارت دفاع باید با ورود ایالات متحده به «دوره محدودیتهای مالی در یک اقتصاد سخت» کنار گذاشته شوند. در حالی که هیئت مدیره برنامههایی را که به نظرشان قابل استفاده است، فهرست نمیکرد، اما تاکید کرد که "کسب و کار طبق معمول دیگر یک گزینه نیست."
دفاع ناامید
در همین حال، مدیران دفاعی و تحلیلگران صنعت بدترین را پیش بینی می کنند. جیم مکنرنی، مدیرعامل بوئینگ، در یک مقاله نوشت "توجه داشته باشید" به کارمندان، "هیچ کس واقعاً نمی داند چه زمانی یا تا چه اندازه هزینه های دفاعی می تواند تحت تاثیر قرار گیرد، اما غیرواقعی است که فکر کنیم تا حدی تأثیر نخواهد داشت." مایکل فاراژ، مدیر برنامه های نیروی هوایی سیکورسکی، بود حتی رنگارنگ تر: "با اقتصاد در ضرب المثل پوپر، بودجه دفاعی فقط می تواند کاهش یابد."
کوین جی کروگر، رئیس یک شرکت تولید کننده فیلتر روغن برای کامیون های ارتش، ارائه شده یک واکنش معمولی: "بیاطمینانی زیادی در بیرون وجود دارد. ما مطمئن نیستیم که بودجهها به کجا میرود و چه چیزی قرار است تامین شود. این ما را عصبی میکند."
جای تعجب نیست که علیرغم هشت سال تامین مالی مفرط از طریق جنگ جهانی علیه ترور، سازندگان سلاح، مانند سه بزرگ خودرو، اکنون به دنبال کمک مالی خود هستند. برای آنها، با این حال، احتمالا باید به عنوان یک در نظر گرفته شود وثیقه، تضمینی برای روزهای خوب بیشتر. اگرچه در سالهای اخیر، شرکتهای آنها از قیمت سهام قوی برخوردار بودهاند، شاهد افزایش عمده در قراردادهای پنتاگون بودهاند، و همچنان به فروش تسلیحات خارجی در زمان رونق نگاه میکنند، انتظار داشته باشید که آنها برای ضمانت نهایی از طریق جام مقدس خود به شدت تلاش کنند. بودجه نظامی وابسته به محصول ناخالص داخلی.
ماریون بلیکی، رئیس انجمن صنایع هوافضا، یک گروه تجاری که نماینده شرکتهایی مانند لاکهید مارتین است، میگوید: "ما از 4 درصد تولید ناخالص داخلی به عنوان کفی برای هزینههای دفاعی دفاع میکنیم. هیچ سوالی نباید در دستور کار هر رئیسجمهوری جدید باشد." و نورثروپ گرومن
با گوش دادن به صحبتهای چهرههای صنعت دفاعی، میتوان این تصور را داشت که انبار پنتاگون خالی است و فشار دادن سکهها و سفت کردن کمربندها به خوبی در حال انجام است. در حالی که کاهش پیشنهاد شده توسط گزارش هیئت بازرگانی دفاعی توجه زیادی را به خود جلب کرد، پنتاگون در حال حاضر بی سر و صدا در حال ایجاد زمینه برای قفل کردن دولت آینده اوباما در یک نسخه احتمالاً کمی کوچکتر از هزینه های نظامی بیش از حد بوش است. سال ها.
کار طبق معمول؟
در آغاز ماه اکتبر، آخرین پیشبینی پنج ساله پنتاگون از نیازهای بودجه در آمریکا فاش شد فصلنامه کنگره. این ارقام اولیه - درخواست کامل باید در ماه آینده منتشر شود - نشان می دهد که نقطه شروع پنتاگون در چانه زنی با دولت جدید و کنگره به یک کلمه خلاصه می شود: بیشتر.
برآوردها 450 میلیارد دلار بیشتر از ارقام پیشنهادی قبلی در طی این پنج سال هزینه می کنند. سال مالی 2010 را در نظر بگیرید: پنتاگون آشکارا خواهان بودجه نظامی 584 میلیارد دلاری است، یعنی افزایشی 57 میلیارد دلاری نسبت به آنچه که چند ماه پیش به رئیس جمهور بوش و کنگره اطلاع دادند که به آن نیاز دارند.
متأسفانه، وقتی صحبت از مخارج نظامی و دفاع به میان میآید، سابقه کاملاً واضح است - اوباما قصد ندارد با مجتمع نظامی-صنعتی پا به پا شود.
در مسیر مبارزات انتخاباتی، سخنرانی بیخرج او شامل این خط آماده برای تشویق بود که نشان میدهد هزینههای جنگ در عراق از اولویتهای مهم داخلی دور میشود: «اگر ماهانه ۱۰ میلیارد دلار [در عراق] طی چهار یا چهار سال آینده خرج کنیم. پنج سال، 10 میلیارد دلار در ماه است که ما از آن برای بازسازی ایالات متحده، یا کاهش بدهی ملی خود، یا اطمینان از اینکه خانواده ها مراقبت های بهداشتی دارند، استفاده نمی کنیم.
اما بعید به نظر میرسد که افزایشی که اوباما میخواهد از عراق به افغانستان منتقل کند، معاملهای باشد. علاوه بر این، او دارد مکرراً بحث کرد برای افزایش هزینه های دفاعی برای "بازنشانی" یک نیروی نظامی فرسوده از جنگ. او دارد همچنین به نام برای گسترش اندازه ارتش و تفنگداران دریایی. در این مورد، او با رابرت گیتس، وزیر دفاع، کاملاً موافق است. آنها حتی از همان اعداد استفاده می کنند و پیشنهاد می کنند که ارتش باید با 65,000 سرباز جدید و تفنگداران دریایی با 27,000 نفر افزایش یابد. دفتر بودجه کنگره تخمین می زند که این افزایش نیروی انسانی به تنهایی حدود 10 میلیارد دلار در سال - همان 10 میلیارد دلار از مبارزات انتخاباتی - به بودجه پنتاگون در یک دوره پنج ساله اضافه می کند.
کلمه از وال استریت؟ یکی از محققان مورگان استنلی در گزارشی با عنوان "تفکرات اولیه در مورد اوباما و دفاع" در 5 نوامبر نوشت: "همانطور که ما متوجه شدیم، به اوباما توصیه شده و موافق است که هیچ سود صلحی وجود ندارد... علاوه بر این، ما بر اساس بحث ها معتقدیم. با توجه به منابع صنعتی، اوباما موافقت کرده است که بودجه دفاعی خود را حداقل تا 18 ماه اول دوره ریاست جمهوری خود کاهش ندهد زیرا وضعیت امنیت ملی بهتر درک می شود.
به عبارت دیگر: نگران آن نباشید. پرزیدنت اوباما قرار نیست جعبه ای از مخلوط براونی را به وزیر دفاع بعدی بدهد و به او دستور بدهد که یک جعبه را نگه دارد فروش نان و شیرینی برای خرید بمب افکن
مخارج نظامی هوشمندانه تر، نه بیشتر
زودتر از دیرتر، دولت جدید باید به طور جدی به این فکر کند که چگونه هوشمندانه تر - و به طور قابل توجهی کمتر - برای ارتش هزینه کند. اقتصاد غواصی ما دیگر از بودجه های دفاعی در حال افزایش پشتیبانی نخواهد کرد.
خبر خوب این است که دولت اوباما مجبور نیست همه چیز را به تنهایی حل کند. مشارکتکنندگان در بخش جدید Foreign Policy In Focus بودجه امنیتی یکپارچه بسیاری از کارهای سنگین را انجام داده اند تا نشان دهند که برخی از انتخاب هایی که باید انجام شوند واقعاً چندان سخت نیستند. این گزارش به کاهش هزینههای نظامی برای سیستمهای تسلیحاتی منسوخ یا اثباتنشده به ارزش 61 میلیارد دلار اشاره میکند. استدلال ساده و سرراست است: این سیستم های گران قیمت ما را ایمن نمی کنند. برخی از آنها برای یک لحظه ژئوپلیتیکی طراحی شده اند که مدت هاست از بین رفته است - مانند F-22 که برای مقابله با هواپیمای شوروی ساخته شده بود که هرگز ساخته نشد. برخی دیگر، مانند برنامه دفاع موشکی بالستیک، آشکارا تنها برای تداوم ناامنی و تحریک گسترش سلاحهای هستهای هستند.
با این حال، کاهش عمیقتر بودجه نظامی به معنای بیش از لغو سیستمهای تسلیحاتی بیفایده و پیشرفته است. این به معنای گرفتن چیزی اساسی و گسترده است: جایگاه آمریکا در جهان. به این معنی است که چگونه با ما کنار بیایم پادگان سیارهبا نحوه استفاده از ارتش خود برای ایجاد نفوذ و قدرت در هر نقطه از جهان، با نگرش خود نسبت به معاهدات و توافقات بین المللی، با گذرنامه های وسیع املاک و مستغلات در سرزمین های خارجی و البته با روابط اقتصادی و سیاسی ما با مشتریان و رقبا.
باراک اوباما به عنوان یک نامزد، تخیل ما را از طریق فراخوان های خود برای "عصر جدید همکاری بین المللی" برانگیخت. با این حال، ایالات متحده نمی تواند با کشورهای دیگر از بالای منطقه سبز درخشان ما بر روی تپه همکاری کند. ما نمی توانیم به عنوان تنها ابرقدرت، پلیس، گاوچران، ابرقدرت یا هر امپراتوری جهان همکاری کنیم. nom du jour معلوم می شود. خط پایانی: ما نمیتوانیم به طور واقعی و مؤثر با هم همکاری کنیم و در عین حال بیشتر از مجموع 45 کشور بعدی برای آنچه که «امنیت» نامیده میشود هزینه کنیم.
عصر جدید در هزینههای پنتاگون باید با درک این موضوع آغاز شود که امنیت پایدار با تهدید یا تخطی به دست نمیآید و با میلیاردها دلار هولناک خریداری نمیشود. با ملل دیگر ساخته شده است. سلاح ها در رتبه دوم قرار می گیرند.
فریدا بریگان یکی از همکاران ارشد برنامه در ابتکار تسلیحات و امنیت بنیاد آمریکای جدید (ASI). او یک ستون نویس برای سیاست خارجی در تمرکز و یکی از سردبیران در In This Times. در اوایل دسامبر، ASI منتشر خواهد شد سلاح ها در جنگ 2008: فراتر از میراث بوش، که توسط بریگان و ویلیام دی. هارتانگ نوشته شده است، بررسی فروش تسلیحات و کمک های نظامی ایالات متحده به کشورهای در حال توسعه، مناطق درگیری، و کشورهایی که حقوق بشر در آنها محافظت نمی شود. پست الکترونیک [ایمیل محافظت شده] اگر یک نسخه از خلاصه اجرایی را می خواهید. برای گوش دادن به صحبت های بریگان درباره اوباما و پنتاگون در یک مصاحبه صوتی، کلیک کنید اینجا کلیک نمایید.
[این مقاله برای اولین بار در Tomdispatch.com، وبلاگی از موسسه ملت، که جریان ثابتی از منابع جایگزین، اخبار و نظرات تام انگلهارت، سردبیر طولانی مدت در انتشارات را ارائه می دهد. یکی از بنیانگذاران پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده انتهای پیروزی فرهنگو سردبیر جهان به نقل از Tomdispatch: آمریکا در عصر جدید امپراتوری.]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا