اکتبر گذشته، مقامات ارشد اوباما به طور ناشناس برای واشنگتن پست رونمایی شد "ماتریس تسویه" تازه ساخته شده آنها، یک سیستم کامپیوتری پیچیده که برای تعیین نحوه "مخالف" یک مظنون تروریستی استفاده خواهد شد: بازداشت نامحدود، پیگرد قانونی در دادگاه واقعی، ترور توسط هواپیماهای بدون سرنشین سیا، و غیره. چرا این مورد اکنون، 12 سال کامل پس از حمله 9 سپتامبر مورد نیاز بود:
در میان مقامات ارشد دولت اوباما، اجماع گسترده ای وجود دارد که احتمال چنین عملیاتی وجود دارد حداقل یک دهه دیگر تمدید شود. برخی از مقامات گفتند با توجه به روشی که القاعده به متاستاز دادن ادامه می دهد هیچ پایان روشنی در چشم نیست. . . . آن جدول زمانی نشان می دهد که ایالات متحده تنها به نقطه وسطی رسیده است که زمانی به عنوان جنگ جهانی علیه تروریسم شناخته می شد."
روز پنجشنبه، کمیته نیروهای مسلح سنا جلسه ای در مورد اینکه آیا اساس قانونی این "جنگ" - مجوز استفاده از نیروی نظامی (AUMF) در سال 2001 - باید بازنگری شود (به معنی: گسترش یابد) برگزار کرد. این است که چگونه اسپنسر آکرمن از وایرد (به زودی سردبیر امنیت ملی گاردین ایالات متحده آمریکا) مهمترین مبادله را شرح داد:
مایکل شیهان، دستیار وزیر دفاع در امور عملیات ویژه و درگیری های کم شدت، در پاسخ به سوالی در جلسه امروز سنا در پاسخ به این سوال که جنگ علیه تروریسم چقدر طول خواهد کشید. حداقل 10 تا 20 سال. . . . سخنگوی ارتش، سرهنگ آن اجکامب، تصریح کرد که شیهان به این معناست که این درگیری احتمالاً 10 تا 20 سال دیگر از امروز ادامه خواهد داشت - علاوه بر 12 سالی که درگیری قبلاً ادامه داشته است. به جنگ سی ساله آمریکا خوش آمدید."
اینکه دولت اوباما اکنون بارها اعلام می کند که "جنگ علیه تروریسم" ادامه خواهد داشت حداقل یک دهه دیگر (یا دو) بسیار مهمتر از هر سه جنجال بزرگ رسانه ای این هفته (بنگازی، IRS، و AP/DOJ) است. ترکیب شده. مورخ نظامی اندرو باچویچ دارد سالها صرف هشدار دادن که برنامه ریزان سیاست ایالات متحده دکترین صریح "جنگ بی پایان" را اتخاذ کرده اند. مقامات اوباما با وجود مکرراً لاف زدن که تحویل داده اند ضربات فلج کننده دائمی به القاعده، اکنون، همانطور که زبان انگلیسی اجازه می دهد، آشکارا این را اعلام می کنند.
به سختی می توان در برابر این نتیجه گیری مقاومت کرد که این جنگ هدفی جز تداوم ابدی خود ندارد. این جنگ وسیله ای برای رسیدن به هدف نیست، بلکه خود هدف است. این نه تنها خود هدف است، بلکه سوخت خود آن نیز هست: دقیقاً این جنگ بی پایان - که به نام توقف تهدید تروریسم توجیه می شود - بزرگترین عامل این تهدید است.
در ماه ژانویه، جه جانسون، مشاور کل سابق پنتاگون، یک سخنرانی بسیار تبلیغاتی ارائه کرد که در آن پیشنهاد کرد که جنگ علیه تروریسم در نهایت پایان خواهد یافت. او از آن نتیجه حمایت کرد و استدلال کرد:
"جنگ" را باید به عنوان یک وضعیت محدود، فوق العاده و غیر طبیعی در نظر گرفت. ما نباید درگیری کنونی و همه آنچه را که در پی دارد را به عنوان «عادی جدید» بپذیریم.»
در پاسخ، من آن را نوشتم "جنگ علیه ترور" به دو دلیل نمی تواند و به خودی خود پایان نمی یابد: (1) این است با شرایط آن طراحی شده است دائمی بودن، ناتوانی در پایان، زیرا خود جنگ به طور طعنه آمیزی تضمین می کند که هرگز زمانی نخواهد رسید که مردم از بازگرداندن خشونت به ایالات متحده دست بردارند (تعریف عملیاتی "تروریسم") و (2) قدرتمندترین کشور جناح های سیاسی و اقتصادی از تداوم آن سود فراوانی می برند. هر چیز دیگری که حقیقت داشته باشد، اکنون بدون شک پایان دادن به این جنگ آخرین چیزی است که برنده جایزه صلح نوبل 2009 و کسانی که در بالاترین سطوح دولت او کار می کنند، به ذهنشان می رسد. آیا راهی وجود دارد که آنها بتوانند این موضوع را واضح تر از این که اعلام کنند «حداقل» 10-20 سال دیگر ادامه خواهد داشت؟
نبوغ ماشین جنگ بی پایان آمریکا این است که با درس گرفتن از ناخوشایند اعتراضات جنگ ویتنام، هزینه های جنگ را تا حد زیادی نامرئی کرده است. این با انباشتن تمام بار جنگ بر روی آن انجام می شود ریز و جناحی که عمدتاً از نظر اقتصادی به حاشیه رانده شده است از جمعیت، با استفاده از ابزار استریل و مکانیزه برای ارائه خشونت، و با سرکوب هر گونه بحث واقعی در محافل رسانه ای تشکیلاتی درباره قربانیان بی گناه آمریکا و... خشم جهانی ضد آمریکایی که تولید می کند.
اگرچه به ندرت قابل مشاهده است، اما هزینه ها بسیار زیاد است. فقط از نظر مالی، همانطور که به آمریکایی ها گفته می شود باید مزایای تامین اجتماعی و مدیکر را قربانی کنند و فرزندان خود را در یک سیستم آموزشی در حال فروپاشی، پنتاگون قرار دهند. همچنان بزرگترین کارفرمای جهان است و همچنان ادامه دارد از نظر نظامی با اختلاف قابل توجهی از سایر نقاط جهان بیشتر خرج می کنند. اسطوره ریاست جمهوری ریگان این است که او با فریب دادن اتحاد جماهیر شوروی به مخارج نظامی ناپایدار و جنگها، فروپاشی شوروی را القا کرد: آیا زمانی فرا میرسد که ما به استفاده از آن درس در مورد خود فکر کنیم؟
سپس تهدیداتی برای امنیت آمریکایی ها وجود دارد. این که دولت آنها چندین دهه با افتخار خود را به عنوان "ملتی در جنگ" معرفی کند و خشونت وحشتناکی را به جهان وارد کند، قطعاً باعث خواهد شد که افراد بیشتر و بیشتری بخواهند به آمریکایی ها حمله کنند. ادعای خود دولت ایالات متحده اخیراً در بوستون رخ داده است (و به عنوان به وضوح چندین بار در چند سال گذشته اتفاق افتاده است).
و سپس ناملموسترین و در عین حال مهمترین هزینه وجود دارد: هر سال جنگ بیپایان که میگذرد، تضعیف حقوق بیپایان که به نام خود موجه است، عادیتر میکند. دوره دوم دولت بوش و پنج سال اول ریاست جمهوری اوباما به تدوین و نهادینه کردن قدرت های گسترده و کنترل نشده ای اختصاص یافته است که معمولاً به نام جنگ به رهبران واگذار می شود. این اختیارات مخفی کاری، بازداشت نامحدود، نظارت جمعی و ترور بدون پروسه راه به جایی نمی برد. آنها در حال حاضر نه تنها در نظام سیاسی ایالات متحده، بلکه بدتر از آن، در فرهنگ سیاسی آمریکا ثابت هستند.
هر سال که میگذرد، میلیونها جوان آمریکایی به بلوغ میرسند که تمام زندگیشان را، به معنای واقعی کلمه، با این قدرتها و این آب و هوای ثابت گذراندهاند: از نظر آنها، هیچ چیز رادیکال یا نادرست در مورد هیچ یک از آنها وجود ندارد. دوران پس از 9 سپتامبر تنها چیزی است که آنها آموزش دیده اند تا بدانند. به این ترتیب است که وضعیت جنگ دائمی نه تنها اهداف خارجی خود را ویران می کند، بلکه جمعیت کشوری را که آن را تحت تعقیب قرار می دهد، تنزل می دهد.
این جنگ تنها زمانی پایان خواهد یافت که آمریکایی ها متوجه هزینه های هنگفت و چند جانبه ای شوند که متحمل می شوند تا نخبگان سیاسی کشور توانمند شوند و الیگارش های آن بتوانند بیشتر پیشرفت کنند. اما واشنگتن آشکارا هیچ ترسی از قریب الوقوع بودن چنین تحقق هایی ندارد. آنها در جهت دیگری حرکت می کنند: به طور تهاجمی برنامه ریزی می کنند که چگونه این جنگ را بیشتر و گسترش دهند.
ممکن است کسی فکر کند که اگر قرار است بحثی در مورد AUMF 12 ساله وجود داشته باشد، این موضوع در مورد لغو آن است. باربارا لی، نماینده دموکرات کنگره، که قهرمانانه تنها رای مخالف آن را به صندوق انداخت زمانی که در ابتدا با هشدار پیشاپیش درباره میزان سوء استفاده از آن تصویب شد، بوده است مدتی است که از لغو آن حمایت می کند به نفع استفاده از تدابیر امنیتی معقول برای دفاع در برابر این گونه تهدیدات و اقدامات استاندارد اجرای قانون برای مجازات آنها (که بسیار مؤثرتر از راه حل های نظامی ثابت شده است). اما درست همانطور که در سال 2001 اتفاق افتاد، نه او و نه هشدارهای او به اندازه کافی جدی تلقی نمی شوند که حتی در نظر گرفته شوند، چه رسد به پذیرفتن.
در عوض، «بحث» AUMF واشنگتن تنها دو موضع را به رسمیت می شناسد: (1) کنگره باید اختیارات گسترده ای را برای دولت برای مبارزه با جنگی گسترده تر فراتر از آنچه AUMF در سال 2001 ارائه می کند، مدون کند (این استدلال است. اخیراً ساخته شده توسط رهبران عالی جنگ از فاصله ایمن در صفحه تحریریه واشنگتن پست و نظریه پردازان مورد علاقه آنها در اتاق فکر توجیه کننده جنگ، و نظریه ای که توسط بسیاری از سناتورهای هر دو حزب ساخته شده است)، یا (2) دولت این کار را انجام می دهد. نیازی به اقتدار گسترده ای ندارد زیرا در حال حاضر می توان یک جنگ جهانی با محدودیت های بسیار کمی را تحت «تفسیر» منحرف AUMF که هم وزارت دادگستری بوش و هم اوباما با موفقیت دادگاه ها را متقاعد به پذیرش آن کردند، آزاد است (این موضع دولت اوباما است). به عبارت دیگر، فرض مشترک این است که دولت ایالات متحده باید به جنگ نامحدود و دائمی ادامه دهد، و تنها بحث این است که آیا این باید تحت قانون جدید اتفاق بیفتد یا قانون قدیمی.
فقط برای اینکه بفهمیم این "مناظره" واشنگتن چقدر تحقیرآمیز است: مقامات اوباما در جلسه استماع دیروز سنا بارها تاکید کردند که این "جنگ" قبلا یکی بدون محدودیت جغرافیایی و بدون هیچ گونه محدودیت مفهومی واقعی. قدرت جنگی AUMF، آنها گفتند، "از بوستون تا [مناطق قبیله ای پاکستان] امتداد دارد" و می تواند "در هر نقطه از جهان، از جمله در داخل سوریه، جایی که جبهه النصره شورشی اخیراً با شاخه القاعده در عراق متحد شد، یا حتی سناتور لیندسی گراهام) استفاده شود. (R-SC) به نام "چکمه های روی زمین در کنگو"". سرپرست مشاور کل پنتاگون حتی آن را گفت "جنگ مجاز علیه نیروهای مرتبط با القاعده در مالی، لیبی و سوریه". سناتور مستقل تازه منتخب آنگوس پادشاه مین پس از گوش دادن به نحوه تفسیر دولت اوباما از قدرت جنگی خود تحت AUMF گفت:
این شگفتانگیزترین و حیرتانگیزترین آزاردهندهترین شنیدهای است که از زمانی که اینجا بودهام. شما بچه ها اساساً امروز قانون اساسی را بازنویسی کرده اید.»
جک گلداسمیت، کارمند سابق وزارت دادگستری بوش که در این جلسه شهادت داد، خلاصه آنچه را که پس از پایان آن گفته شد: مقامات اوباما استدلال کردند که "آنها اقتدار داخلی برای استفاده از زور در مالی، سوریه، لیبی و کنگو، علیه تهدیدات تروریستی اسلامگرا در آنجا داشتند". که "آنها به طور فعال تهدیدهای نوظهور را بررسی می کردند و اظهار داشتند که ممکن است برای مقابله با این تهدیدها برای مقامات جدید به کنگره بازگردند، اما در حال حاضر نیازی به مقامات جدید ندارند". که "درگیری مجاز توسط AUMF تقریباً تمام نشده است". و اینکه "چند نفر از اعضای کمیته از وسعت تفسیر وزارت دفاع از AUMF شگفت زده شدند." انتقال کنایه تاریک ماشین جنگی آمریکا، که ظاهراً درست از آن خارج شده است فیلم دوران جنگ سرد دکتر استرنج لاوگلداسمیت افزود:
به طرز شگفت انگیزی، حتی در کمیته نیروهای مسلح نیز یک سوال بسیار بزرگ وجود دارد که ایالات متحده علیه چه کسی و کجا در حال جنگ است و چگونه این تصمیم گیری ها انجام می شود."
هیچ کس واقعاً حتی نمی داند که ایالات متحده با چه کسی یا کجا در حال جنگ است. همه فقط می دانند که حیاتی است که به شکل نامحدود به طور نامحدود ادامه یابد.
در پاسخ به آن، تنها جنبش واقعی در کنگره این است که به چگونگی وضع قانون جدید فکر کند گسترش مجوز حتی بیشتر اما این بحثی بیارزش و توهمآمیز است که چیزی جز بهانهها و نمادهایی که برای توجیه جنگی دائمی و بیپایان به کار میرود، تحت تأثیر قرار نمیدهد. بحث AUMF واشنگتن درباره چیزی نیست جز اینکه آیا برای زیبا و قانونی کردن همه چیز به برگ های انجیر بیشتری نیاز است.
دولت اوباما در حال حاضر ادعا میکند که میتواند جنگی بیپایان و بیکران، تقریباً کاملاً مخفیانه، و بدون یک کنترل یا محدودیت معنیدار به راه بیندازد. هیچ نهادی با هیچ قدرتی این را مناقشه نمی کند. برعکس، تنها کسانی که تأثیر واقعی دارند - کنگره، دادگاهها، رسانههای حاکمیتی، طبقه پلتوکراتیک - آشکارا از ادامه آن حمایت میکنند و فقط به این فکر میکنند که چگونه میتوانند آن را بیشتر فعال کنند. این امر ادامه خواهد داشت مگر اینکه و تا زمانی که آمریکاییها متوجه شوند که برای این هجمه هزینههای جنگی و تهاجم بیپایان چه بهای سنگینی میپردازند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا