من اخیراً از یک سفر دو ماهه در 7 ژوئیه 2022 به هفت کشور در اروپا برگشتم و از دوستان، خانواده ها و فعالان دیدن کردم. سفر بسیار پرمعنی و لذت بخشی بود. از اسپانیا، ایتالیا، یونان، اتریش، اسلوونی، سوئد، بخش شمالی ایرلند و جمهوری ایرلند بازدید کردم. مهمان نوازی و صمیمیت مردم به من باور نکردنی بود. بسیاری از اعضای گروه Real Utopia بودند، Realutopia.org. با تشکر از شما دوستان، خانواده و رفقای من! من واقعا از شما قدردانی می کنم. بخشی از دلیل استقبال گرم من احترامی است که مردم در اکثر کشورها به بزرگان نشان می دهند، که در ایالات متحده بسیار کمتر دیده می شود.
من زیبایی را در بسیاری از مکانهایی که بازدید کردم، مانند طبیعت، خانهها و باغهای زیبا، سواحل و دریاچهها و دریاها و شهرها را دیدم و از آن قدردانی کردم. من در مورد تاریخ مقاومت پارتیزانی علیه نازی ها در اسلوونی، همکاری با نازی ها در چندین کشور، به عنوان مثال، سوئد، مبارزه جمهوری خواهان ایرلند برای یک ایرلند متحد، و اطلاعات بیشتری در مورد تاریخچه خانواده ام، به ویژه در رابطه با نازی ها، یاد گرفتم. .
خلاصه ای بیشتر بر اساس گفتگوهای من با مردم کشورهایی که بازدید کردم!
"چپ" به عنوان یک نیروی اجتماعی در حال حاضر در هفت کشوری که من بازدید کردم ضعیف است - چه آنارشیست ها، چه جنبش های اجتماعی رادیکال یا سازمان های سوسیالیستی. با این حال، گروههای چپ فعالی هستند که در تمام مکانهایی که من بازدید کردم، مانند «شهر وارونه» در سالونیکا، یونان و تعاونیهای پکارنا در ماریبور، اسلوونی و تعاونیهای کپسیلن در استکهلم، کار خوبی انجام میدهند. کپسیلن در حمایت فعالانه از زندانیان سیاسی و فروش روغن زیتون از
فلسطین و قهوه از EZLN.
انزوای ناشی از کرونا عامل اصلی ضعف چپ بوده است زیرا تعاملات چهره به چهره و جلسات و اجتماعات اجتماعی را محدود کرده است. یکی از دلایل اصلی ضعف چپ در ایالات متحده و همچنین در کشورهایی که من از آنها بازدید کردم، رشد سیاست های هویتی افراطی و تمایل مرتبط به لغو افراد به دلیل محدودیت های درک شده در آگاهی سیاسی آنها است، اغلب در مورد مسائل تراجنسیتی. هویت البته مهم است، من نقد می کنم جایی که هویت به سرنوشت تبدیل می شود و امکان همدلی در بین هویت ها رد می شود. این اخراج، کنسل کردن افراد، تحریف یکدیگر توسط رسانه های اجتماعی تشدید می شود. این رفتار مخرب ناشی از ضعف چپ، احساس ناتوانی ما و علت ضعف بیشتر آن است. این مشکل احتمالاً در ایالات متحده بدتر است اما در اروپا نیز گسترده است. ترنس هراسی یک مشکل مداوم در جامعه چپ و گسترده تر است. انتقاد من این است که چگونه به آن پرداخته و به چالش کشیده می شود.
حق استبدادی تقریباً در همه کشورهایی که من از آنها بازدید کردم خطری جدی است، اما حداقل در حال رشد نیست. برای مثال، دموکراتهای سوئد، که ریشههایشان فاشیست است، نمونهای از احزاب سیاسی رو به رشد جناح راست ضد مهاجر هستند که اخیراً در سراسر اروپا رشد کردهاند. به نظر می رسد که آنها در نظرسنجی ها و حمایت مردمی حدود 20 درصد از آنها حمایت کرده اند. ایرلند تنها استثنا بود، فاشیسم و راست اقتدارگرا به جز چند گروه اتحادیه گرا (طرفدار بریتانیا) در شمال جزئی هستند. سابقه استعمار ایرلند تا قرن بیستم توسط بریتانیا و تا به امروز در شش شهرستان در شمال ایرلند دلیلی برای همذات پنداری با مردم سایر مستعمرات سابق است.
در یونان، طلوع طلایی دیگر یک نیرو نیست، اما راستهای مستبد از جمله حامیان کودتای نظامی 1967 در دولت تحت رهبری دموکراسی جدید حضور دارند. سوسیال دموکرات ها در سراسر کشورهایی که من از آنها بازدید کردم نئولیبرال و رو به زوال هستند. سبزها رشد کمی دارند اما برنامه اقتصادی آنها عمدتاً نئولیبرال است و آنها به طور فزاینده ای نظامی گری رو به رشد اروپا را می پذیرند. احزاب سیاسی در این دوره کنونی اقتصاد نئولیبرال جهانی، مگر اینکه در تحلیل و سیاست خود صریحاً ضد سرمایه داری یا حداقل ضد نئولیبرال باشند به مرور زمان نئولیبرال می شوند. فشارهای جهانی و نخبگان برای حرکت در این مسیر بسیار قوی است، همچنان که افزایش عضویت طبقاتی حرفه ای-مدیریتی آنها و کاهش اتحادیه های کارگری طبقه کارگر به عنوان پایگاه آنها.
من از حمایت عمومی در سوئد برای پیوستن به ناتو شگفت زده شدم. بر اساس تصور عمومی از تاریخ تجاوز روسیه به سوئد و تقویت شده توسط حمله روسیه به اوکراین، ترس آنها از توسعه طلبی و نظامی گری روسیه حتی قوی تر از ایالات متحده است. من روسیه را تهدیدی برای سوئد یا فنلاند نمی دانم. ، که سوئد از نزدیک با او همسو است.
من احتمال رشد یک چپ را در کشورهایی که از آنها بازدید کردم بر اساس اقلیم و عدالت مسکن می بینم که پایگاه آن کارگران متزلزل است. تقریباً همه کسانی که با آنها وقت گذراندم، اشاره کردند که بحران آب و هوا اینجاست، نه فقط یک خطر آینده. من حمایت زیادی از یک قرارداد سبز جدید ضد نظامی و جهانی شنیدم.
به جز وین، کمبود مسکن و افزایش سریع اجاره بها در تمام شهرهای بزرگ اروپای غربی و جنوبی وجود دارد. حجم گسترده مسکن اجتماعی در وین، افزایش قیمت مسکن در آنجا را محدود کرده است، در مقایسه با شهرهای دیگر مانند دوبلین که قیمت مسکن در آن سر به فلک کشیده است. مسکن به عنوان یک حق انسانی و نه به عنوان یک دارایی برای کسب درآمد در میان مردم در همه کشورهایی که من بازدید کردم طنین انداز شد.
نئولیبرالیسم باعث ایجاد مشاغل کمتر و کمتر امن و مشاغل بدون مزایا شده است، به عنوان مثال، معلمان کالج به طور فزاینده ای با قراردادهای محدود استخدام می شوند. جوانان بیشترین تأثیر را از این تغییرات در بازار کار میبینند. در آتن، سازماندهی کارگری مهمی در میان این کارگران ناامن وجود دارد.
اروپا دیگر، به طور عمده، «سفید» نیست. مهاجرت از جنوب جهانی قابل توجه است. عدالت مهاجران و پناهندگان باید با برنامه های ضد ریاضت اقتصادی ترکیب شود تا با این باور که مهاجران باعث کاهش مزایای اجتماعی، حقوق بازنشستگی و مشاغل امن می شوند، مبارزه شود. به چالش کشیدن در تئوری و عمل این ایدئولوژی مجموع صفر که دستاوردهای مهاجران عامل کاهش کارگران داخلی است، بخش ضروری ایجاد وحدت بین آنهاست.
بسیاری از افرادی که با آنها بودم از من پرسیدند که در ایالات متحده چه می گذرد - لغو رو در مقابل وید، سرکوب رأی دهندگان، میزان و پرستش اسلحه، کشتار جمعی، حمایت از QAnon، و ادامه حمایت از ترامپ و ترامپیسم. - که فراتر از درک و بدتر از هر چیزی است که در اروپا رخ می دهد. با تاسف موافقت کردم من در همان زمان اشاره کردم که ده ها میلیون نفر در اعتراضات اخیر زندگی سیاهپوستان مهم است، حمایت فزاینده از مراقبت های بهداشتی همگانی، حمایت زیاد از حق سقط جنین و سوسیالیسم شرکت کردند. ما باید سازماندهی بیشتری داشته باشیم.
در همبستگی، پیتر بومر.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا