آیا شنیده اید که ترامپ مهاجران غیرقانونی را حیوانات خطاب کند؟ این موضوع - به درستی - نگرانی های زیادی را برانگیخته است. در میان انسانها، «حیوان» کلمهای ضروری است که انسان را از انسانیت محروم میکند. این اجازه ای است که برخی افراد به خود می دهند تا دیگران را مسخره کنند، بردگی بگیرند و نسل کشی کنند. «حیوان» اصطلاحی است که ما آن را علامت خطر می خوانیم، حتی در جامعه ای مانند جامعه ما که بر اساس تمسخر، بردگی و نسل کشی بنا شده است. و "حیوان" اغلب توسط مجریان قانون برای توصیف هر کسی که متهم به حمله به یک افسر پلیس است استفاده می شود. جالب است، چگونه این یکی را رها کردیم.
بارها و بارها، دوست من هرمان بل، که تقریباً 45 سال را در زندان های فوق امنیتی نیویورک گذراند، حیوان نامیده می شود. هرمان در سال 1975 به جرم قتل دو افسر پلیس نیویورک محکوم شد و به 25 حبس ابد محکوم شد - به این معنی که پس از 25 سال، واجد شرایط آزادی مشروط بود. با تشکر از دستاوردها و شفقت او در طول سالها؛ به لطف پیشرفتهایی که در مقررات آزادی مشروط NYS انجام شده است و نه فقط «ماهیت جرم اصلی»؛ به لطف عشق زیاد خانواده و دوستان، هرمان در ماه آوریل پس از هشتمین حضورش در هیئت آزادی مشروط آزاد شد.
اما این ستون در مورد هرمان نیست. در عوض درباره موسسات و افرادی است که می خواستند او در دهه های بیشتری در زندان به آرامی بمیرد. به عنوان یک حیوان.
هنگامی که تصمیم هرمان در ماه مارس گذشته صادر شد، پاتریک لینچ، رئیس انجمن خیرین گشتزنی (PBA)، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد: «ما شما را میگیریم، برایمان مهم نیست که چرا پشت میلههای زندان هستید... ما فقط مراقب باشید که پشت میلههای زندان هستید.» PBA همچنین یک "هشدار ایمنی" به افسران NYPD صادر کرد: "در صورت آزادی بل، از همه اعضای PBA خواسته می شود تا مراقب باشند، چه در حین انجام وظیفه و چه در خارج از وظیفه، برای اطمینان از ایمنی خود و ارائه پشتیبانی به هر افسر مجری قانون دیگری که در مجاورت آنها باشد.»
خطری که هرمان بل در بیرون از زندان برای امنیت عمومی ایجاد می کند تقریباً به خطری است که 99.6٪ از مهاجران غیرقانونی در داخل مرزهای ایالات متحده ایجاد می کنند: هیچ کدام.
خطر واقعی - که بیشتر ما روی آن می خوابیم - ذهنیت هوشیارانه ای است که به اجرای قانون ما قدرت می دهد. از زمان بسیار قبل از استون وال، پلیس ها دگرباشان را جمع آوری کرده اند. آنها هنوز هم می توانند ما را در تظاهرات خیابانی دستگیر و وحشیانه کنند. اما جوامع دگرباش لزوما نمی بینند که پلیس ها چگونه در کنار سیستم زندان کار می کنند. بنابراین در اینجا یک هشدار ایمنی دیگر وجود دارد. این یکی در مورد پلیس است
مراقب باشید:
استفاده از ضایعات کوبنده. کلماتی مانند "هیولا"، "موذی موذی"، "تشنه خون" و، البته، "حیوان" که توسط پلیس به عنوان مترادف برای افراد واقعی متهم یا محکوم به جنایت استفاده می شود. این درجه از نفرت به گونه ای طراحی شده است که عمیق ترین نوع تحقیر اوباش لینچ را مجاز کند. این نامها در واقع آنقدر برای توصیف افراد رنگین پوست استفاده میشوند که تعجب میکنید که آیا آنها صرفاً آخرین ترفند جامعه برای فرار از گفتن «n*gg*r» هستند.
پوشش مطبوعاتی غم انگیز. این آئورتی است که از طریق آن عوامل تحقیرآمیز و هوشیاری «قانون و نظم» وارد جریان خون عمومی می شوند. رسانه های جریان اصلی هر آنچه که مقامات پلیس به آنها می گویند - بدون تردید و بررسی نشده - تکرار می کنند. تیترهای «پلیس قاتل خونسرد» رتبهبندی را افزایش میدهند. در همین حال، مطبوعات آنقدر مشغول خرید اکانتهای سختگیرانه جرم هستند که نمیتوانند 101 سؤال روزنامهنگاری بپرسند، مانند اینکه چرا یک افسر قانونی مانند پت لینچ تهدید میکند: «ما شما را میگیریم، برایمان مهم نیست که چرا شما؟ پشت میله های زندان” نیست… خوب… غیر قانونی?
خبرنگاران با کپی کردن نکوهشهای «پلیس قاتل» به ندرت به خود زحمت میدهند که بپرسند آیا صفتهایی مانند «خونسرد» و «هیولا» حتی نزدیک به دقیق هستند یا خیر. جیمز اونیل، کمیسر پلیس نیویورک، با شنیدن خبر آزادی مشروط هرمان، نوشت که هرمان باید در زندان بماند زیرا، "ذهن او تغییر نکرده است، قلبش باز نشده است..." رسانه های خبری اصلی هرگز نپرسیدند که جیمز اونیل از کجا این را می داند.
بی اهمیت است که اونیل (همچنین لینچ، شهردار بیل دی بلازیو، و هر مقام دیگری که آزادی مشروط هرمان را محکوم می کند) هرگز هرمان بل را ملاقات نکرده یا علاقه ای به سوابق آزادی مشروط نشان نداده است که توضیح می دهد چگونه هرمان در طول سال ها تغییر کرده است. این به حاشیه راندن کنجکاوی روزنامه نگاری به نفع تیترهای پر زرق و برق، پایه و اساس تبانی رسانه ها و پلیس است. از طریق آن، ما از این سوال که آیا "جنایتکاران" ممکن است واقعاً افرادی شبیه به خودمان باشند، مورد آزار و اذیت قرار می گیریم.
واکنش شدید علیه مقررات جدید هیئت آزادی مشروط. در یک کنفرانس مطبوعاتی دیگر، پاتریک لینچ از «کودتا» در هیئت آزادی مشروط NYS ابراز تاسف کرد، جایی که کمیسران «راستاندیش» برکنار شدند و کسانی که دستور کار داشتند جایگزین شدند. در حال حاضر، سناتورهای محافظه کار نیویورک، که تنها پس از آزادی مشروط هرمان متوجه تغییرات تدریجی مقررات شده بودند، چندین لایحه را تصویب کرده اند که این پیشرفت ها را لغو می کند.
اگرچه این لوایح همچنان به تصویب مجلس نیاز دارند، اما شامل قهقرایی هایی مانند حبس ابد اجباری بدون آزادی مشروط برای طیف گسترده ای از جرایم می شوند. الزام هیئت آزادی مشروط به پذیرش اظهارات اشخاص ثالث - به ویژه پلیس - که محرمانه باقی بماند. و تمدید دوره انتظار بین درخواست آزادی مشروط زندانیان از دو سال به پنج سال.
این لوایح ساختاری کیفری را اعمال می کند که رحمت و برابری را برای هزاران انسان که برای لحظه ای امید داشتند به عنوان حیوان دیده نشوند را رد می کند. در حال حاضر، روزنامهها داستانهایی در مورد اینکه چرا هیئت آزادی مشروط نباید اشتباه هرمان بل را مرتکب شود و آزادی مشروط را به سایر «پلیسکشها» رد کند، منتشر میکنند. در حال حاضر، PBA تبلیغات رادیویی را خریداری کرده است تا متهم هرمان را تا آخر عمر در زندان نگه دارد.
فرض کنید که زندگی یک افسر پلیس از زندگی یک غیرنظامی بیشتر است. در سرمقاله 17 مه با عنوان "آیا هر پلیس قاتل در نیویورک اکنون آزاد می شود؟" نیویورک پستمی نویسد: «قاتلان پلیس به هسته امنیت عمومی ضربه می زنند. به همین دلیل است که مدتها پیشفرض مخالف اعطای آزادی مشروط وجود داشت.»
اما "ایمنی عمومی" PBA به معنای محافظت از "حیوانات" است - نه حفاظت برایافرادی مانند اریک گارنر یا ساندرا بلاند. این دسته بندی «بدترین از بدترین ها» را تشویق می کند، که پس از ایجاد، انسانیت همه را به خطر می اندازد. اخیرا، در نیویورکرماشا گسن در مورد وضعیت اسفبار مهاجران و پناهندگان، در مورد مفهوم هانا آرنت از "حق داشتن حقوق" نوشت. این حقوق، در تئوری، «به حکم وجود به هر شخصی تعلق دارد».
پس یا ما تمام این حق را داریم که حقوقی داشته باشیم یا اینکه ایمنی را خریداری می کنیم که در نهایت نمایندگی فردی ما را حذف می کند. پذیرفتن این موضوع که ما به اندازه فردی که با نشان و اسلحه آبی پوش است، سنگ بنای یک دولت پلیسی در راه است، مهم نیستیم. و – با یادآوری اینکه چرا هانا آرنت در وهله اول نوشت – چنین چیزی قبلاً اتفاق افتاده است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
1 اظهار نظر
99.6 درصد از آمریکایی ها این مطالب را نمی خوانند
آنها تبلیغات "Blue Bloods" یعنی تبلیغات nypd را تماشا می کنند
تلویزیون چیزی بیش از یک تبلیغ کلی فرهنگی نیست
و تبلیغات برای داروسازی بزرگ