ترانسفورماتور – فیلمی در مورد روباتهایی از فضا که میتوانند به ماشینها و کامیونها تبدیل شوند – درست قبل از چهارم ژوئیه منتشر شد. داستان این است که ربات های شیطانی آمده اند تا زمین را نابود کنند. روبات های خوب با ارتش ایالات متحده متحد می شوند تا ربات های شیطانی را شکست دهند.
در مواجهه با آن، ترانسفورماتور به نظر می رسد فیلمی برای مخاطبان مرد پیش از نوجوانی باشد، اما مایلم برخی از مفروضات اساسی آن را بررسی کنم. داستان از جایی شروع می شود که نیروهای نظامی آمریکایی در قطر مورد حمله یک دشمن ناشناخته قرار می گیرند - که همانطور که مشخص است، یک ربات شیطانی است. در واقع، در زندگی واقعی، کمپ آس سیلیه در قطر به عنوان مقر فرماندهی مرکزی - که ارتش ایالات متحده از آنجا جنگ های فعلی خود را در افغانستان و عراق انجام می دهد - عمل می کند. ما می بینیم که یک جوخه از حمله اولیه جان سالم به در می برند تا از روستاییان عرب در برابر یک ربات شیطانی دیگر دفاع کنند. بنابراین، اولین فرض این است که ایالات متحده حق بی چون و چرای دارد تا ارتش خود را در سرزمین های دیگران به نمایش بگذارد - و این که به نفع آن مردم است.
در ابتدا، پنتاگون مطمئن نیست که دشمن کیست. برنج می پرسند آیا این کره شمالی است؟ آیا ایران است؟ بنابراین، با توجه به اینکه معلوم شد یکی از اعضای محور شرارت (عراق) بالاخره سلاح کشتار جمعی نداشته است، اکنون توجه به دو عضو دیگر معطوف شده است. مطمئن نیستم که سازندگان فیلم در کنایه خود عمدی بوده اند یا نه، اما شاید فقط مخاطبان پیش از بلوغ - مخاطبی که در سال های 2002 و 2003 مشغول بازی با اسباب بازی های ترانسفورماتور خود بودند - طرح فیلمی معتبر پیدا کنند که نشان می دهد دنیای آزاد است. توسط سلاح های کشتار جمعی از کره شمالی یا ایران تهدید می شود. اما باز هم، دولت فعلی ما ظاهراً از بزرگسالان تشکیل شده است، و این همان چیزی است که آنها از ما می خواهند باور کنیم. در هر صورت، فرض دوم این است که باید همچنان از محور شرارت هراس داشته باشیم.
در نهایت، ربات های شیطانی به عنوان منبع حمله به زمین در معرض دید قرار می گیرند. البته ربات های خوب به نجات انسان ها می آیند. در این امر، ارتش ایالات متحده به آنها کمک می کند. این فیلم به ویترینی برای تسلیحات با فناوری پیشرفته مانند حملات هوایی با هدایت لیزری تبدیل میشود. چنین تسلیحاتی در روزهای اولیه بمباران افغانستان توسط ایالات متحده مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. حمله هوایی به عراق، که با شوک و هیبت در مارس 2003 آغاز شد، در واقع به سرعت ادامه دارد (1، 2) - اما امروزه توجه کمی به آن می شود. چرا؟
حملات هوایی به اندازه ای که نشان داده می شود دقیق نیستند. افراد غیر رزمی، از جمله زنان و کودکان، اغلب در اثر حملات هوایی کشته می شوند. خانه ها و محله ها، سرپناه، آب و فاضلاب، معیشت مردم ویران شده است. در اصطلاح نظامی به این می گویند "خسارت جانبی".
تخمین زده می شود که از زمان حمله مارس 2003 به عراق، تا ژوئیه 2006، 655,000 مرگ بیش از حد در میان عراقی ها رخ داده است. از این تعداد، 90 درصد از این مرگهای مازاد، مرگهای خشونتآمیز بوده است. سیزده درصد از این مرگ و میرهای خشونت آمیز در اثر حملات هوایی بوده است. (3)
بنابراین، در اینجا یک فرض دیگر وجود دارد ترانسفورماتورتسلیحات با فناوری پیشرفته چیز خوبی است و فقط برای کشتن افراد بد استفاده می شود.
در یک نقطه، شاهد انجام یک ربات خوب هستیم که کارهای شگفت انگیزی انجام می دهد. خوب، چه کسی می توانست چنین ابزارهای هوشمندانه ای را ارائه دهد؟ قهرمان می گوید: «احتمالاً ژاپنی است. سپس یک ربات خوب کار شگفت انگیزتری انجام می دهد. "این قطعا ژاپنی است." شاید این به عنوان یک شوخی برای کسانی باشد که آگاه هستند ترانسفورماتور به عنوان یک اسباب بازی ژاپنی در دهه 1970 شروع به کار کرد. برنامه های تلویزیونی تبلیغات موثری برای اسباب بازی ها بود.
بیایید کمی دقیق تر به فرضیات در اینجا نگاه کنیم. ژاپنیها آنطور که مثلاً کرهشمالیها یا ایرانیها ممکن است شیطنت شوند. (در واقع، نخست وزیر سابق کویزومی، نیروهای ژاپنی را به عنوان بخشی از "ائتلاف مشتاقان" در عراق مستقر کرد.)
شاید ژاپنی ها مسئول ساخت ربات های خوب بوده باشند. در پایان، معلوم شد که رباتهای خوب و بد، بیگانگان فضایی هستند – اما سلاحهای قدرتمندی که توسط «طرف ما» تولید میشوند، برچسب کشتار جمعی ندارند.
شاید دیدن آن مفید باشد ترانسفورماتور به عنوان تمثیلی درباره نقش نظامی گری و صنعت تسلیحات در اساطیر امروزی ما. ربات های شیطانی شبیه به سلاح های کشتار جمعی در دست کشورهای سرکش (محور شیطان) هستند. رباتهای خوب شبیه سلاحهای پیشرفته «ما» هستند. ترانسفورماتورها به عنوان یک بازی اخلاقی برای نسل بعدی عمل می کند تا دروغ های زمانه ما به آنها آموزش داده شود.
1. سیمور هرش. در هوا. اهل نیویورک. 5 دسامبر 2005. http://www.newyorker.com/fact/content/articles/051205fa_fact
2. نیک تورس. آیا آمریکا در مورد استفاده از بمب خوشه ای در عراق دروغ گفته است؟ 24 مه 2007. http://www.tomdispatch.com/index.mhtml?pid=198624
3. گیلبرت برنهام، ریاض لافتا، شانون دوسی، لس رابرتز. مرگ و میر پس از حمله به عراق در سال 2003: یک بررسی نمونه خوشه ای مقطعی. لانست. 11 اکتبر 2006.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا