قسمت اول قابل خواندن است اینجا.
آیا صوفیه، کلیسای بزرگ، ناگزیر به نماد اصلی ناسیونالیسم سمی و نژادپرستی از نوع نازی تبدیل شد. نماد سندرم افراد انتخاب شده آن را با پارتنون مقایسه کردند و ادعا شد که حتی اسکندر - "بزرگ" نیز مانند آیا صوفیه، پتانسیل "کوسموکراتوری" را که کلیسای ژوستینیان و تئودورا داشتند، ندارد! [Kosmos: یونانی به معنای «جهان»، krator: یونانی به معنای «حاکم»]. درک این نکته مهم است که در آن مقطع زمانی امپراتور نیز مسیحی بود اسقف اعظم از مردم البته بعد از ژوستینیانوس و تئودورا دیگر فرمانروایان این سیاره ظاهر شدند. حال حاضر ... دونالد ترامپ.
دلیل اصلی اینکه یونانی ها آیاا صوفیه را به پارتنون مرتبط می کردند، تمجید از آن بود استثنائی یونانی rآس با این حال، یک مشکل وجود داشت. همانطور که می توان انتظار داشت، پارتنون و ایا صوفیه به یک "مسابقه باکره ها" کنجکاو منجر شد! در دبیرستان (در دهه 1940) تنها چیزی که در مورد پارتئون به ما یاد می شد جزئیات مربوط به مجسمه بزرگ الهه آتنا بود که از طلا و عاج ساخته شده بود. حتی یک کلمه در مورد کلمه "پارتنون" وجود ندارد، زیرا "parthenos" در یونانی به معنای "باکره" است.
[یادداشت نوستالژیک: من در سال 1930 نه چندان دور از پارتنون در آتن متولد شدم. اولین باری که به آکروپولیس و پارتنون رفتم زمانی بود که 20 یا 21 ساله بودم، در سال 1950 یا 1951. یکی از دوستان برادرم که به دوومیدانی و المپیک علاقه داشت از من خواست تا با یک نویسنده سوئدی کمک کنم. او در مورد اولین المپیک دوران مدرن در آتن در سال 1896 می نوشت. بنابراین برای حدود یک هفته تمام کتابخانه های مهم آتن را دور زدم و در مورد روزنامه های قدیمی تحقیق می کردم و برای نویسنده سوئدی به انگلیسی ترجمه می کردم. بنابراین، به عنوان یک یونانی «مودب»، من سوئدی و همسرش را که هر دو در اواخر دهه هفتاد زندگی میکردند، تا آکروپلیس همراهی کردم.. انتهای یادداشت]
بنابراین چنین شد که دو «کلیسا» مهم جهان به دو باکره تقدیم شد. پارتنون که به الهه آتنا باکره و آیاا صوفیه به مریم باکره، مادر عیسی تقدیم شده است. با این حال، امپراتوران قسطنطنیه و جمعیت مسیحی متدین آنها، باکره پارتنون آتن را به عنوان یک… ویرجین جعلی!
با این وجود، امپراتور باسیل دوم، معروف به «قاتل بلغارها»، احتمالاً یکی از مهم ترین امپراتوران قسطنطنیه، در سال 1,018 پس از میلاد تصمیم گرفت توری در سرزمین اصلی یونان داشته باشد و از آتن و پارتنون بازدید کند. ویرجین جعلی تنها اطلاعات مهم از این بازدید در آتن این است که در سال 1,018 پس از میلاد، تقریباً 15 قرن پس از ساخت پارتنون، هنوز تقریباً سالم بود. سپس متأسفانه فرانسوی ها، ونیزی ها و انگلیسی ها از پارتنون دیدن کردند.
از نظر تاریخی بسیار مهم است که بدانیم تاجگذاری (یا تحلیف) یک امپراتور چگونه در آن زمان های مبارک در ایا صوفیه انجام می شد. خوشبختانه شرح این رویداد توسط یک ... جهانگرد روسی در سال 1391 میلادی در اختیار ماست. امپراطور از دروازه جلویی (یا به نام آن در) وارد آیه صوفیه شد. روسی پارسا با تحسین می گوید: "امپراتور سه ساعت طول کشید تا از دروازه تا تخت پادشاهی راه برود." من فکر می کنم که یک فرد معمولی می تواند حدود 15 کیلومتر (9.31 مایل) را در سه ساعت راه برود. در مقایسه با آن، مراسم تحلیف ترامپ بسیار ضعیف بود. شاید دفعه بعد بهتر بشه
آیا صوفیه به عنوان یک ساختار
برای تأکید بر الوهیت کلیسای ایا صوفیه، روحانیون ارتدکس، عمیقاً مذهبی (؟)، محافظه کاران نازی و همکاران، اصرار دارند که در حالی که کاخ امپراتورها و هیپودروم در استانبول به خاک تبدیل شده است، آیا صوفیه دست نخورده باقی می ماند. برای تقریبا دو هزار سال
نه خیلی سریع! در اینجا دلیل آن است:
نقشه های ساخت و ساز:
همانطور که معمولاً در سیاره ما اتفاق می افتد، خداوند متعال با امپراطوران، روسای جمهور ایالات متحده (مثلا دوبیا)، حتی با ما انسان های فانی ساده، از طریق یک رویا در حالی که امپراتورها، رئیس جمهورها یا ما انسان ها در خواب هستیم ارتباط برقرار می کند. بنابراین، نقشه های ساخت آیاا صوفیه از طریق رویا و مداخله فرشته معمولی به ژوستینیان کبیر شناخته شد.
این اتفاق افتاد که در دهه 530 پس از میلاد که جاستینیان و تئودورا شروع به ساختن آیا صوفیه کردند، هیچ دانشگاه فنی، به عنوان مثال MIT، هیچ مهندس عمران یا معمار (؟) که از آنها فارغ التحصیل شده بود، وجود نداشت که بتواند «کلیسای بزرگ» را بسازد. پس چه کسی کلیسای بزرگ را ساخت؟
با توجه به اینکه مغز انسان در زمان پیدایش توسط خداوند متعال ساخته شده بود تا از نظر فنی و نه علمی فکر کند، طبیعی بود که برخی از کارگران (تکرار، کارگران) بتوانند برخی از مشکلات فنی را که در طول ساختن کبیر رشد کرده بود، حل کنند. کلیسا. کلیساهای بسیار متعدد، در سرتاسر اروپای «غنی» و متدین از نظر مذهبی متشکل از سنگهایی است که توسط کارگران بیسواد تراشیده شدهاند و باید روی هر سنگ علامت شخصی خود و موقعیتی را که سنگ در ساختمان داشت میتراشیدند تا بتوان به آنها دستمزد پرداخت کرد. (توسط چه کسی؟!) برای کارشان. این میلیون ها سنگ تاریخ واقعی بشریت را در خود دارند. به عنوان یک مهندس عمران، در تمام زندگی ام این صداقت را داشتم که صحت گفته فوق را در مورد کارگران متواضع بپذیرم.
پس کارگرانی که برای ژوستینیانوس و تئودورا کار می کردند باید چه می کردند تا کلیسای بزرگ را برای روسای خود بسازند؟
ابتدا باید خاکی را که کلیسا روی آن بنا می شد بررسی می کردند. کار سختی برای دورانشان. اثبات: برج «پیزا»!
در اینجا یک داستان جالب است! تا 1924 (!) بشریت نداشت روشی علمی برای مطالعه و طراحی پی ساختمانها. سپس در سال 1924 فردی به نام کارل ترزاقی (1883-1963)، از طرف پدرش ایتالیایی الاصل و از طرف مادرش آلمانی (؟)، اساساً از ابتدا، علم جدیدی در مهندسی اختراع کرد. که در آلمانی Erdbaumechanic و به انگلیسی Soil Mechanic نامید. جایی که ترزاقی این کار را کرد... استانبول بود! برای درک اهمیت کار ترزاقی کافی است بگوییم که بدون کمک مکانیک خاک امکان ساخت هیچ آسمان خراش وجود ندارد. در سال 1935 ترزاقی با هیتلر ملاقات کرد تا در مورد بنیان هیولاهای معماری دیوانه هیتلر صحبت کند. من نمی دانم که آیا پدر دونالد در هنگام برپایی ساختمان های بلند خود از ترزاقی مشاوره گرفته است؟
[یادداشت شخصی: شوق ساختن آسمانخراشها و غیره، در تفسیر ZNet من در 3 سپتامبر 2001 با عنوان «اهرام و آسمانخراشها» مورد بحث قرار گرفته است.]
سپس کارگران مجبور شدند برای قسمت عمودی ساختمان دیوارهای بنایی بسازند. یک کار نسبتا آسان اما قبل از ادامه، باید مهمترین عامل داستان خود را معرفی کنیم. زلزله.
دلفی به اندازه پارتنون آتن مشهور است. بنابراین، در 90 سال گذشته، از حدود سال 1930، میلیون ها نفر از دلفی بازدید کرده اند. کاملاً نزدیک به دلفی، 6 روستای کوچک وجود دارد که خانههای آنها و همچنین خانههای دلفی، قرنها پیش با دیوارهای عمودی بنایی ساخته شدهاند. در ژوئیه 1870. دلفی و روستاهای همجوار توسط زمین لرزه ضربه خورد و تا حد زیادی ویران شد. پادشاه یونان، در آن زمان، یک شاهزاده آلمانی به نام جورج، که در جزیره کورفو تعطیلات خود را سپری می کرد، تلگراف زیر را برای بازماندگان فرستاد: «این خدای واقعی یونان را در مدت کوتاهی در معرض آزمایشات بسیاری قرار داد. رحمتش به برکت این رنج زیاد تبدیل شود.» .
یک قانون بسیار مهم در مورد زلزله وجود دارد: "خسارت ناشی از زلزله مختص به مکان است" بنابراین ممکن است یک ساختمان در حالی که ساختمان مجاور آن آسیب ندیده باشد، ضربه بخورد.
داده های موجود نشان می دهد که استانبول از سال 100 تا 500 پس از میلاد 4 زمین لرزه مخرب و 15 زلزله نه چندان ویرانگر بوده است. از سال 100 تا 1900 پس از میلاد، 27 زلزله مخرب و 98 زلزله نه چندان ویرانگر به آن ضربه زد. [Ambraseys NN, 'Values of Historical Records of Earthquakes', NATURE, Vol. 232، 6 اوت 1971، pp.375-379]
سرانجام کارگران مجبور شدند تاج کلیسا، گنبد سنگین را «ایجاد» و قرار دهند! قطر گنبد «آیا صوفیه» 31 متر (101,7 فوت) است.
[یادداشت غمگینی: از آنچه می دانم تنها یک کلیسای ارتدکس دیگر در جهان وجود دارد که گنبدی به بزرگی ایا صوفیه دارد. نام کلیسا: "Saint Panteleimon" ("پان" به معنای همه است، "eleimon" به معنای خیریه، در یونانی). قطر گنبد آن تنها 2 متر (6.56 فوت) کمتر از قطر گنبد «آیا صوفیه» استانبول است. یعنی 29 متر (95.12 فوت) است. این کلیسا در حدود 12 بلوک شهر از محلی که من در آتن متولد شدم و تنها 6 بلوک از خانه پدربزرگم در آتن فاصله دارد. گنبد آن از بتن مسلح شده با فولاد است و به عنوان یک پوسته توسط شخصی به نام کوکوتساکیس، که استادیار هندسه توصیفی در پلی تکنیک معروف آتن بود، طراحی شده است. کوکوتساکیس یک نابغه ریاضی بود. پروفسور، که او دستیار او بود، یک جنتلمن اشرافی بود که به سطح دستیار او سطح بالایی نداشت. کوکوتساکیس کوتاه قد، تنومند و با کره چشم های کمی بیرون زده بود. نسلهای دانشآموزان قبل از نسل من این لطف را داشتند که پشت سر او، با صدایی نه چندان بلند، کلمه «بوبی» را که یونانیها برای نامیدن سگ به کار میبرند، به زبان بیاورند. یک بار، در کلاس من، فرزندان یک خانواده اشرافی از سالونیکا، یک تفنگ اسباببازی در کلاس حمل میکردند و در حالی که کوکوتساکیس روی تخته سیاه مینوشت، پشتش به سمت ما بود، با نوعی ضربه به پشت سر کوکوتساکیس زد. یک پرتابه کروی کوچک
کوکوتساکیس به سمت ما برگشت و تقریباً گریه کرد.
از آنجایی که من علاقه زیادی به هندسه اقلیدسی داشتم، چند بار این فرصت را داشتم که با کوکوتساکیس گفتگو کنم.
کوکوتساکیس در آلمان نازی تحصیل کرده بود. در دوران اشغال یونان توسط نازی ها (1941 تا 1944). کوکوتساکیس به هیتلر پیشنهاد ساخت کشتی هایی از بتن مسلح شده با فولاد که توسط کوکوتساکیس طراحی شده بود، داد. به نظر می رسد تلاش کوکوتساکیس موفقیت آمیز نبود.
تخمین من: کوکوتساکیس فردی مهربان و متواضع بود. اگر قرار بود امروز با او گفتگو کنم، مطمئنم که گفتگوی جالبی با او داشتم و شاید در مورد ترامپ، ZNet، نوام چامسکی، موری بوکچین، هاوارد زین و بقیه به توافق می رسیدیم. انتهای یادداشت غم.]
پس از پایان کار بر روی گنبد، آیا صوفیه، کلیسای بزرگ ژوستینیانوس و تئودورا، در 27 دسامبر سال 537 پس از میلاد افتتاح شد. تئودورا 37 ساله و ژوستینیان 54 ساله بود. ساخت آیاا صوفیه 5 سال و 11 ماه و 10 روز طول کشید.
سپس، همانطور که برای ما فانی ها اتفاق می افتد، مشکلات برای جاستینیان و تئودورا شروع به انباشته شدن کردند. خداوند متعال برای مدت طولانی زمین لرزه های مکرر را فرستاد که آیه صوفیه را با مشکل مواجه کرد. (متکلمان به ما می گویند که او این کار را برای آزمایش ایمان ما انجام می دهد).
بنابراین، در 7 مه 558 پس از میلاد، زمین لرزه ای گنبد سنگین را در کف ایا صوفیه خرد کرد. سقوط از ارتفاع 54 متری (177 فوت). به ما نمی گویند در چه ساعتی از روز این اتفاق افتاده است و آیا افرادی در کلیسا بوده اند یا خیر. با این حال، به ما گفته می شود که گنبد سقوط کرده 'Hمیز Oly' ("Ayia Trapeza"، به یونانی، محراب به انگلیسی). این رویداد، در مورد سفره مقدس، وحشت را در بین مردم عادی این بازمانده از امپراتوری روم گسترش داد، که احتمالاً به عنوان خشم الهی تلقی می شود.
[ یادداشت سادهمن نمیدانم کاتولیکها، پروتستانها و غیره با «سفره مقدس» خود چه میکنند، اما میدانم (تا حدی) اجداد یونانی من با «میز مقدس» ارتدکس چه کردند و چه کردند. در سن حدود ده سالگی مجبور شدم در کلیسای محلی "کمربند مقدس" شرکت کنم که در آن توسط مادرخوانده ام، دختری 14 ساله (!!!) غسل تعمید گرفتم. («کمربند» متعلق به مادر عیسی بود). کلیساهای ارتدکس قسمتی از داخل کلیساهای خود را با دیواری سست از گله مؤمنان جدا کرده اند. در این دیوار سه در وجود دارد. در وسط پهن تر از در هر طرف است، نیمه پایینی آن از دو قسمت چوبی با لولاهایی برای بسته شدن و باز شدن تشکیل شده است، در حالی که قسمت بالایی با نقاشی کشویی عیسی بسته می شود که زانو زده و به پدرش در آسمان دعا می کند. هر یکشنبه باید در همان نقطه، نزدیک دیوار میایستم و مراسم عشای ربانی را دنبال میکردم. با این حال، نزدیک به پایان مراسم، یکی از کشیش ها نقاشی را لغزید و ما، مؤمنان، نتوانستیم ببینیم در «میز هوری» چه خبر است. (به همین دلیل است که من از کلمه "تا حدی" در بالا استفاده کردم.) با این حال، آن نقاشی کشویی و "میز مقدس" به اندازه "نور مقدس" ("Ayio Fos" به یونانی) مهم نیست. در اسرائیل غار کوچکی یا چیزی است که در آن هر سال در عید پاک یک کشیش یونانی وارد غار می شود در را می بندد و بعد از مدتی کشیش با شمعی روشن بیرون می آید که خداوند متعال برای او و ما روشن می کند. سپس نور (یعنی چیزی که در حال سوختن است) را در یک "دستگاه عجیب" قرار می دهند، در هواپیمای پر از انسان قرار می دهند و به آتن آورده می شود و سپس در سراسر کشور پراکنده می شود. سوال من: آیا آن "دستگاه عجیب" طراحی و ساخته شده است؟ زیمنس آلمان، همانطور که قبلاً در المپیک 1936 هیتلر و گوبلز با «مشعل المپیک» اتفاق افتاده بود؟ انتهای یادداشت ساده]
ترمیم آسیب های زلزله ایا صوفیه 5 سال دیگر طول کشید. سرانجام در 24 دسامبر سال 563 بعد از میلاد برای بار دوم کلیسا افتتاح شد!
اما پس از آن در سال 867 پس از میلاد، یک زلزله نسبتاً ویرانگر نه تنها به دیوارهای بنایی با شکاف هایی در سراسر آن برخورد کرد، بلکه نیمی از گنبد یک بار دیگر بر روی زمین خرد شد، زیرا طاقی که آن را نگه می داشت شکست خورد. این احتمالاً به دلیل نشست خاک در آن قسمت از پی بود [که میتوانست با اجرای یک «آزمایش تحکیم» که توسط کارل ترزاقی، بیش از هزار سال بعد ابداع شده، از آن جلوگیری شود.]. این آسیبها صد سال بعد توسط باسیل دوم که بزرگترین امپراتور قسطنطنیه به شمار میرفت و میشود، همانطور که قبلاً ذکر شد، تعمیر شد.
[نکته ترسناک: 1. Vassileeos II، (معروف دانشمندان به باسیل دوم) دارای لقب: "قاتل بلغارها" بود. در سال 1014 پس از میلاد او ارتش بلغارستان به رهبری ساموئل، پادشاه آنها را شکست داد. واسیلیوس دوم برای تکمیل پیروزی خود، چشمان 15,000 سرباز بلغاری را که به عنوان اسیر اسیر کرده بود، کرد و آنها را کور کرد. با دیدن سربازان نابینا، ساموئل چنان شوکه شد که دو روز بعد درگذشت.
2. توصیه کتاب مقدس "چشم در برابر چشم" به عنوان هشداری برای ما تعبیر می شود که فقط یک چشم در برابر یک چشم را بتراشیم، زیرا انسان ها از دو چشم در برابر یک چشم استفاده می کنند.
3. در قسمت اول این متن ذکر شده است که ژنرال بلیساریوس با غرق شدن در خون شورش مردمی در قسطنطنیه امپراتوری را برای یوستینیان و تئودورا نجات داد. اطلاعات ضد و نقیضی وجود دارد مبنی بر اینکه ژوستینیان هر دو چشم بلیساری سالخورده را «به دلایل دولتی» میکند.
کلمه "تراژیک" در عنوان این متن برای توصیف ما بسیار ضعیف است. پایان (؟) یادداشت ترسناک]
سرانجام در سال 345 پس از میلاد، آیا صوفیه، کلیسای بزرگ، چنان آسیب دید که باران و برف به داخل ساختمان نفوذ کرد. 10 سال طول کشید تا این آسیب جبران شود.
نتیجه گیری: این خداوند متعال نبود که از تبدیل شدن آیه صوفیه به خاک جلوگیری کرد، همانطور که در مورد کاخ امپراتور و هیپودروم خروشان اتفاق افتاد. این مالیاتهایی بود که قرنها توسط «غوغاها» پرداخت میشد که ایا صوفیه را نجات داد تا اردوغان در سال 2020 از این ساختمان برای پیروزی در دور بعدی انتخابات پارلمانی ترکیه استفاده کند.
قبل از بستن این تفسیر ZNet دو مورد وجود دارد، Quakes و Rationality، که ما باید نظرات بیشتری را در مورد آنها اضافه کنیم:
– زمین لرزه: ضخامت یخ در گرینلند 2 مایل است. افزایش دما در این سیاره می تواند باعث شکسته شدن این یخ با چنین ضخامت هیولایی به شکل زمین لغزش شود و بر خلاف ذوب معمول یخ باعث ذوب سریعتر محصولات یخی اسلایدها شود. همچنین یخچال های طبیعی در هیمالیا و سایر نقاط سیاره تقریباً در حال ناپدید شدن هستند. اینها و ذوب شدن یخ در قطب ها می تواند باعث شود که فکر کنیم در توزیع جغرافیایی بارهای روی صفحات زمین که باعث زمین لرزه می شوند تغییری ایجاد خواهد شد.
بنابراین، دو سوال وجود دارد که باید توسط کارشناسان پاسخ داده شود: 1. آیا این تغییر حاشیه ای است یا آنقدر مهم است که بر درون سیاره ما تأثیر بگذارد؟ 2. اگر قابل توجه است، می توانند پیش بینی زلزله ها از چه طریقی می توانند تحت تأثیر قرار گیرند؟ من فکر می کنم که سازمان زمین شناسی ایالات متحده (USGS) یکی از مهم ترین سازمان هایی در جهان است که می تواند به این سوالات پاسخ دهد.
چند سال پیش در ایتالیا زمین لرزه ای رخ داد که کلیسا را لرزاند. در اخبار همه ما شاهد بودیم که گروهی حدوداً پنج یا شش نفره، کشیشان و دیگران، زیر یک سوراخ سقف ایستاده بودند و به سمت آن اشاره می کردند. در آن لحظه یک زلزله ثانویه رخ داد که باعث شد قسمت باقی مانده از سقف بنایی به سمت پایین له شود. این منجر به تپه کوچکی از سنگ شد که این افراد در زیر آنها زنده به گور شدند. هزاران کلیسا با دیوارهای سنگی بسیار بلند و سقفهای سنگین ساخته شدهاند. تاریخ آیا صوفیه در رابطه با زلزلهها، همانطور که در بالا ارائه شد، ایجاب میکند که برای آن کاری انجام دهیم. من فکر می کنم که انجمن مهندسین عمران آمریکا (ASCE) می تواند مبتکر یک سازمان بین المللی باشد که بتواند این مشکل را بررسی و حل کند.
- عقلانیت: با فرض اینکه انسان ها ذاتاً پتانسیل تفکر منطقی را دارند، یعنی توانایی استفاده از "صوفیه" ذاتی خود را دارند، می توانیم مشکل زیر را حل کنیم: ما، انسان های معمولی، میلیاردها نفر هستیم. آنها، امپراتورها. ، فقط چند ده به اضافه چند صد هزار نفر از اوباش نازی یا کریپیو نازی هستند. اگر از عقلانیت خود استفاده کنیم می توانیم خود و کره زمین را نجات دهیم.
راه حل: نورنبرگ
متهمان:
زنده مرده
ترامپ (ایالات متحده آمریکا) اسکندر مقدونی (یونان)
پوتین (روسیه) لئوپولد (بلژیک)
بولسونارو (بازیل) هیتلر (آلمان)
اوربان (مجارستان) موسولینی (ایتالیا)
شاهزاده سعودی ..............................…… ..
اردوغان (ترکیه) و همه بقیه
دوبیا (ایالات متحده آمریکا)
................................. ..
و همه بقیه
[توجه: تنها راه "مجازات" یک متهم مرده این است که از هنرمندان جهان بخواهیم از قربانیان خود مجسمه و نقاشی بسازند و پارک ها، میادین و موزه های جهان را پر کنند.]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا