پس از شانزده سال و چندین پیشنهاد ناموفق، دانیل اورتگا بار دیگر رئیس جمهور نیکاراگوئه خواهد شد. در 5 نوامبر، نیکاراگوئهایها به پای صندوقهای رای رفتند و رهبر انقلاب سابق را بار دیگر به ریاست جمهوری بر رقیب مورد علاقهاش در ایالات متحده، یعنی ادواردو مونتهالگره، تحصیل کرده دانشگاه هاروارد، برگزیدند. با 91 درصد شمارش آرا، دانیل اورتگا از جبهه ساندینیستا برای آزادی ملی دو نامزد محافظه کار را پشت سر گذاشت و رسما برنده انتخابات اعلام شد. در 10 ژانویه، اورتگا به دفتر ریاست جمهوری که زمانی از 1985 تا 1990 بر عهده داشت بازخواهد گشت و بازگشت سیاسی مورد انتظار خود را تکمیل خواهد کرد. برای پیروز شدن، اورتگا مصالحه کرد و بازگشت به قدرت را محاسبه کرد. بنابراین، معانی گوناگون معاد سیاسی او چیست؟
بسیاری از مقامات ایالات متحده، از جمله سفیر ایالات متحده در نیکاراگوئه، پل تریولی، و الیور نورث بدنام، به دنبال جلوگیری از پیروزی اورتگا بودند، اما در نهایت در تلاش خود شکست خوردند. در این راستا، انتخابات نیکاراگوئه نشان دهنده پیروزی بر دخالت ایالات متحده است. بازگشت اورتگا توهین به نورث، تریولی و دیگر محافظه کاران در ایالات متحده است که می خواستند بر نتیجه انتخابات تأثیر بگذارند. پیروزی دانیل اورتگا در رای گیری مطمئناً نشان دهنده پیروزی بر ارعاب رأی دهندگان نیکاراگوئه توسط ایالات متحده است و حق ملت برای تعیین سرنوشت انتخاباتی را تأیید می کند. در جامعه ای که بیش از یک قرن است با مداخله سنگین ایالات متحده در امور سیاسی خود مواجه بوده است، نباید چنین پیروزی را دست کم گرفت.
با این حال، تا چه اندازه می توان پیروزی انتخاباتی دانیل اورتگا را به عنوان مظهر نارضایتی مردم از سیاست های اقتصادی نئولیبرال تلقی کرد؟ کسانی در سمت چپ هستند که آن را آخرین تجلی چنین می دانند. در مقاله ای از طارق علی با عنوان "چشمه امید برای تولد دوباره رویای بولووار"، پیروزی اورتگا به عنوان بیان مشابهی از تمایل به تغییر توصیف می شود که در کشورهای آمریکای لاتین مانند ونزوئلا و بولیوی رخنه کرده است. اگرچه نارضایتی عمومی از نئولیبرالیسم قطعاً یک عامل بود، اما باید آن را در چارچوب عوامل دیگری درک کرد که به پیروزی اورتگا کمک کردند. اول، اورتگا در حرکتی به سمت محافظه کاری اجتماعی، اخیراً از ممنوعیت کامل سقط جنین بدون استثنا حمایت کرد. تایید اورتگا حمایت او از کلیسای کاتولیک و بالعکس را تقویت کرد. انتخاب دانیل اورتگا، از نظر حقوق باروری زنان، هیچ توهمی ایجاد نمی کند. این امر از نظر تشدید یک استثنای قرنی در قانون سقط جنین واپسگرا است.
پیروزی اورتگا همچنین تا حدی نتیجه پیمان دوم با آرنولدو آلمان رئیس جمهور سابق بود، (اولین پیمانی بود که به اورتگا و آلمان مصونیت سناتوری اعطا کرد) دانیل اورتگا در 5 نوامبر با درصد کمتری نسبت به قبلی خود پیروز شد. تلاش های انتخاباتی با مذاکره با المان و حزب مشروطه خواهان لیبرال او، اورتگا و FSLN متمم قانون اساسی را به دست آوردند که درصد مورد نیاز برای پیروزی در دور اول را از 45 درصد به 35 درصد کاهش داد. در ازای آن، آلمان که به دلیل فساد زندانی شده بود، اجازه یافت تحت «دستگیری شهرداری» به مزرعه ثروتمند خود بازگردد. با این تغییر، اورتگا توانست از دور دوم انتخابات جلوگیری کند که برخی از تحلیلگران پیشبینی میکردند که او شکست میخورد. ، با به دست آوردن درصدی از آرا بالاتر از آستانه و با داشتن حاشیه پیروزی کافی نسبت به نزدیکترین رقیب خود. در نهایت، اگر درصد انتخابات اورتگا با نامزد چپ جایگزین، سرجیو رامیرز از حزب جنبش نوسازی ساندینیستا جفت شود، مجموع آرا برای پلتفرم های چپ 44 درصد است که کمتر از تعداد ترکیبی دو نامزد جناح راست است و همچنین کمتر از 50 درصد در کشوری که فقر تقریباً 80 درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می دهد. هنگام ارزیابی نیروهایی که دانیل اورتگا را به قدرت رساندند، باید همه این عوامل جایگزین را در نظر داشت.
برای کسانی که به دانیل اورتگا رای دادند تا به وعده های انتخاباتی خود برای کمک به فقیران نیکاراگوئه عمل کند، چه انتظاری می توانند داشته باشند؟ حرکات سیاسی حساب شده و مصالحه اورتگا یک سیاستمدار بسیار پیچیده را ایجاد می کند. از یک طرف، اورتگا به دنبال حفظ چیزی است که او به عنوان «ثبات» فعلی اقتصاد نیکاراگوئه توصیف می کند. او اقداماتی را برای اطمینان بخشی به جامعه تجاری نیکاراگوئه انجام داده است و بیان کرده است که «در حال فکر کردن به تغییرات چشمگیر و رادیکال در اقتصاد» نیست. ، یکی از فقیرترین کشورها در نیمکره غربی باقی مانده است و از این نظر پس از هائیتی در رتبه دوم قرار دارد.
از سوی دیگر، اورتگا با وام گرفتن عبارتی از پاپ ژان پل دوم فقید، در مبارزات انتخاباتی خود «سرمایه داری وحشی» را محکوم کرد. اورتگا برای کمک به فقرا از طریق برنامههای اجتماعی بدون به چالش کشیدن پایههای اقتصاد نئولیبرال، باید از کمک فیدل کاسترو و هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا کمک بگیرد. چاوز که اخیراً به دلیل نفوذ خود در نیمکره دچار شکستهای سیاسی شده است، بهویژه از پیروزی اورتگا خرسند بود. در گفتگوی تلفنی که از تلویزیون ونزوئلا پخش شد، چاوز به اورتگا تبریک گفت و گفت: «اکنون مثل هرگز، انقلاب ساندینیستا و انقلاب بولیواری متحد میشوند تا سوسیالیسم آینده قرن بیست و یکم را بسازند». مشارکت با اورتگا در تضاد با تمایل ایالات متحده برای منزوی دیدن رهبر ونزوئلا در منطقه است. اینکه چگونه اورتگا می تواند تناقضات اهداف خود را متعادل کند، باید دید. در نهایت، بدون ایجاد چالش جدی برای اقتصاد نئولیبرال نیکاراگوئه، آیا فقرایی که امید خود را به نامزدی او میگذاشتند، به سرعت ناامید خواهند شد؟ اگر چنین باشد، ممکن است معلوم شود که موج نارضایتی از نئولیبرالیسم که برخی از مفسران چپ آن را نیروی محرکه بازگشت اورتگا می دانند، واقعاً با نارضایتی از ریاست جمهوری او افزایش خواهد یافت.
گابریل سان رومن دستیار تهیهکننده قیام، یک برنامه رادیویی پرطرفدار در رادیو KPFK Pacifica در لس آنجلس است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا